یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

بیان ارزش طبیعت بر مبنای پول


بیان ارزش طبیعت بر مبنای پول
میکروارگانیسم ها در کارخانه های خود اتحادیه تشکیل نمی دهند. به مرخصی استعلاجی نیز نیازی ندارند و هنگامی که محیط کاری آنها آلوده باشد، به قوانین کار متوسل نمی شوند. آنها از مرخصی زایمان نیز استفاده نکرده و با این همه هیچ گونه دستمزدی نیز طلب نمی کنند. آنها شبانه روزی کار می کنند و بسیاری از کارهای کثیف و غیرقابل تصور را برای ما انجام می دهند. با این وجود باید اضافه کرد که میکروب ها فقط یکی از دارایی های طبیعی ما هستند. ما توسط انواع گیاهان و جانورانی که در خدمت ما هستند، احاطه شده ایم. بدون شک خدماتی که طبیعت ارائه می کند، قابل محاسبه نیست ولی تقسیم کردن این بخش های طبیعی بین مردمی که در حفاظت آن شریک می شوند، باعث سنگین تر شدن کفه حفاظت از منابع خواهد شد.
«رابرت کوستانزا» رئیس موسسه اقتصاد اکولوژی در دانشگاه مریلند است. او به همراه همکارانش ارزش خدماتی را که طبیعت به ما عرضه می دارد، سالانه رقم عظیمی بالغ بر ۳۳ تریلیون دلار برآورد کرده اند. جالب آنکه عده یی از دانشمندان این رقم را بسیار اندک خوانده و گروه دیگری بعضی از ارزش گذاری ها را بسیار مسخره آمیز خوانده اند، چون معتقدند بسیاری از خدمات ارائه شده توسط طبیعت، توسط انسان ها قابل انجام نیست و بدین دلیل قیمت گذاری آنها غیرممکن است. خانم «گراسیلا» و آقای «هیل» در موسسه زمین شناسی دانشگاه کلمبیا مشغول به کار هستند. آنها فکر می کنند فرصتی دست داد تا کار مثمرثمری انجام شده و پولی به دست آید. انسان همواره منابع طبیعی را سریع چپاول می کند، ولی برخلاف چنین روحیه یی، این دو نفر به همراه اقتصاددانان همفکر خود تلاش دارند راه هایی برای سرمایه گذاری روی حفاظت از بیوسفر بیابند.
آنها فکر می کنند اگر خدمات ارائه شده توسط طبیعت بتواند وارد بازار شود، آنگاه مردم دلیل خوبی برای حفاظت از طبیعت دارند. «هیل» می گوید؛ «با مصون نگاه داشتن بسیاری از قسمت های طبیعت می توان سودهای خوبی کسب کرد. او معتقد است عرضه خدمات طبیعی به بازار، یک فرآیند دو مرحله یی است؛ اول آنکه ما باید بتوانیم ارزش این خدمات را بر حسب پول بیان کنیم و ثانیاً بتوانیم مقداری از این پول را به جیب کسانی برگردانیم که مسوولیت حفاظت از آن اکوسیستم ها را برعهده دارند.»
اگر اقتصاددانان به اطراف خود نگاه کنند می توانند از کارآمد بودن این ایده مطلع شوند مثلاً در امریکا، جنگل های اطراف کوه های Catskill در شمال و غرب نیویورک سیتی واقع شده است. خاک این جنگل ها شبیه اسفنج عمل کرده و آب باران را در خود جذب و به آرامی به حوضه آبریز شهر ۹ میلیون نفری نیویورک منتقل می کند. این خاک و جنگل های واقع در حوضه آبریز ۱۶۰۰ مایل مربعی به قدری عمل تصفیه و پالایش آب را به خوبی انجام می دهند که شهردار اسبق این شهر گفته است آب آشامیدنی آنها مانند اشک چشم، شفاف است.
● سود حاصله
از اوایل دهه ۱۹۹۰ بود که تغییراتی در مناطق واقع در حوضه آبریز ایجاد شد، یعنی خانه های زیادی در دهکده های کوچک و مراتع ایجاد شد که تغییر در کیفیت آب را در پی داشت. در امریکا وضع از این قرار است که شهرها برای حصول به استانداردهای سخت گیرانه سازمان حفاظت محیط زیست (EPA) باید آب را شدیداً تصفیه و فیلتر کنند. با روند یادشده، مسوولان سریعاً دریافتند که نیویورک سیتی یا باید یک واحد فیلتراسیون بسیار بزرگ بسازد یا با حفاظت از حوضه آبریز، کیفیت آب را در حد قابل قبول نگاه دارد.
به نظر شما کدام بهتر است؟ هزینه واحد فیلتراسیون حدود هشت میلیارد دلار است و به این مبلغ باید ۳۰۰ میلیون دلار را که صرف راهبری سالانه آن می شود نیز افزود، یعنی در یک دوره ۱۰ ساله باید حدود ۱۱ میلیارد دلار برای آن هزینه کرد. این در حالی است که نگهداری از مجموعه حوضه آبریز کمتر از دو میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت. «هیل» می گوید؛ «می بینید که انتخاب مشکلی نیست و هزینه ساخت واحد فیلتراسیون آنقدر زیاد است که برای استفاده از راه حل دیگر، محلی از اعراب باقی نمی گذارد.» با اجرای این برنامه می توان حدود ۹ میلیارد دلار از خدمات ارائه شده توسط جنگل و خاک درآمد کسب کرد.
«گراسیلا» و «هیل» به روشی فکر می کنند که طی آن به سرمایه گذاران اجازه می دهد با اجرای برنامه «حفاظت» سود کسب کنند. در این روش یک سرمایه گذار می تواند این برنامه را در مقابل اجازه استفاده درصدی از سود حاصله (ناشی از عدم ساخت واحد فیلتراسیون) خریداری کند. مثلاً با فرض ۵۰ درصد از سود، می توان با سرمایه گذاری کردن دو میلیارد دلار به نیمی از ۹ میلیارد دلار یعنی ۴/۵ میلیارد دلار طی ۱۰ سال دست یافت. این به معنی سود سالانه یی معادل ۴۵۰ میلیون دلار است، یعنی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) معادل ۲۲/۵ درصد خواهد شد.
بسیاری از افراد صاحب سرمایه دو میلیارد دلاری نیستند، ولی این سرمایه گذاری می تواند تقسیم شود و هرکس که ۱۰۰ دلار سرمایه گذاری کند، سالانه ۲۲/۵ دلار سود کسب می کند و پس از تقریباً ۵ سال تمامی ۱۰۰ دلار شما برگشته است و بقیه پول دریافتی سود آن خواهد بود. این بدان معنی است که می توان این سرمایه گذاری را به صورت سهام ارائه کرد. «گراسیلا» می گوید؛ «با این برنامه هرکس از هرکجای دنیا می تواند سرمایه گذار این کار باشد و مسوولان ایالت نیویورک می توانند این حق را به یک یا چندین میلیون نفر بفروشند و سرمایه گذارانی که سهام این برنامه را خریده اند، می توانند در هر کجای دنیا آن را خرید و فروش کنند.»
در سال ۱۹۹۶ نیویورک سیتی برنامه حفاظت از حوضه آبریز را شروع کرد. برای این کار زمین های مجاور حوضه آبریز و کانال های طبیعی جریان آب، خریداری شد و سپتیک تانک های قدیمی تمیز و کنترل های زیست محیطی سخت تری در مورد افراد و مشاغل موجود در حوضه آبریز اعمال شد. متاسفانه زمانی «گراسیلا» و «هیل» ایده خود را بیان داشتند که شهر مجبور شده بود برای تامین مالی پروژه، پول قرض بگیرد. اما برای شهرهایی که اعتبار کمتری دارند یا برای اجرای دیگر پروژه های خود به این وام نیاز دارند، استفاده از ایده این دو نفر بهترین گزینه است. «هیل» می گوید؛ «زمانی که اقدام به فروش برنامه «حفاظت» می کنید، شاید تضمین و اعتبار کافی برای اطمینان سرمایه گذاران وجود نداشته باشد که در این حالت درآمد حاصل از فروش آب می تواند تضمین واقعی و خوبی باشد.»
فروش برنامه های نگهداری از طبیعت همانند برنامه های «حفاظت» زمانی قابل گسترش است که اقتصاددانان بیشتری روی جوانب کار فکر کنند. مثلاً امکان دارد با چنین سیستم تامین مالی بتوان منافع حاصل از داروهای گیاهی را بین مردم بومی و محیط زیست تقسیم کرد. در این مورد «هیل» اظهار داشت که در شرکت های بزرگ داروسازی امریکا طی ۱۵ الی ۲۰ سال گذشته چیزی حدود ۳۰ درصد از داروهای جدید (و موفق) به داروهایی با منبع طبیعی مربوط بودند.
مصرف کنندگان امریکایی سالانه حدود شش میلیارد دلار برای داروهای حاصله از گیاهان استوایی هزینه می کنند. اکثر دولت ها و شرکت های داروسازی تلاش می کنند موافقتنامه کنفرانس زمین سال ۱۹۹۲ در ریودوژانیرو مبنی بر شرکت در منافع حاصل از گونه های طبیعی را به اجرا بگذارند. در اینجا بحثی بین دانشمندان و شرکت های مزبور وجود دارد چون گروهی از دانشمندان معتقدند باید منافع حاصل از این گونه ها را به جوامع مولد آنها برگشت داد یا در آنجا هزینه کرد وگرنه این کار یک نوع تاراج است.
در این زمینه طی سال ۱۹۹۲ قراردادی بین موسسه ملی گونه های طبیعی کاستاریکا (INBio) و موسسه داروسازی «مرک» امضا شد که باعث خوشحالی طرفداران محیط زیست شد. طی این قرارداد شرکت «مرک» در مقابل نمونه های حشرات و گیاهان منطقه مبلغ ۱/۱۴ میلیون دلار برای نمونه گیری و تحقیق در اختیار این موسسه قرار می دهد تا در زمینه همکاری های فنی و آموزش دانشمندان کاستاریکا هزینه شود. در عوض INBio موافقت کرد که ۱۰ درصد از این پیش پرداخت به همراه نیمی از حقوق مالکیت دولتی (Royality) دریافتی را صرف تلاش های حفاظت از محیط زیست کند. بسیاری از حافظان محیط زیست به این موضوع به عنوان یک قرارداد ایده آل می نگرند، ولی باید متذکر شد که این قرارداد شاید یک مدل قابل اجرا برای دیگر کشورهای در حال توسعه نباشد چون می توان گفت INBio و دولت کاستاریکا در این مورد یک استثنا به شمار می روند. «مایکل بالیک» رئیس موسسه گیاه شناسی اقتصادی باغ گیاه شناسی نیویورک می گوید؛ «کسانی که می خواهند از چنین قراردادهای بزرگی به عنوان مبنای توسعه طبیعت استفاده کنند، در اشتباهند. شما از شرکت های بزرگ داروسازی مانند Shaman می خواهید کاری برای حفاظت و حراست از گونه های سنتی انجام داده و مناطق حفاظت شده ایجاد کند، یعنی به اقتصادهای محلی پول تزریق کند، ولی یکسری انگیزه های پراکنده دارید و در نهایت می خواهید مردم بفهمند حفظ جنگل باارزش تر از تخریب آن است.»
«گراسیلا» توصیه کرده است که شرکت های داروسازی از طریق فروش سهام برنامه های حفاظتی، پول بیشتری روی این انگیزه ها سرمایه گذاری کرده و سود این سهام را نیز از حقوق انحصار دارو در سال های آتی کسب کنند. مشکل فقط اینجاست که شاید این حقوق محقق نشود و در صورت تحقق نیز برگشت این پول زمان زیادی می طلبد. «هیل» نیز معتقد است کشف داروهای جدید تیری در تاریکی است و محققان قبل از کسب موفقیت حدود ۱۰ هزار نمونه تهیه می کنند. شاید از این تعداد نیز بیشتر باشد، چون یک داروی جدید مستلزم ۱۲ سال زمان و ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار هزینه است. هرچند چنین سرمایه گذاری هایی پرخطر به نظر می رسد ولی افراد زیادی به این کار اقدام می کنند. در سال گذشته شرکت داروسازی Shaman حدود ۱۴ میلیون دلار را برای سرمایه گذاری روی یک داروی جدید که در مرحله آزمایش های کلینیکی بود، ارائه و سرمایه گذاران را مختار کرد که یا یک درصد مشخصی بهره برای این پول طلب کنند یا در سود حاصل از حق انحصار دارو شریک شوند.
«گراسیلا» و «هیل» معتقدند نباید به جنگل های استوایی صرفاً به عنوان خدمات مستقیم آنها نظر داشت، بلکه این جنگل ها قادرند علاوه بر اعطای مدال طلا در تحقیقات ژنتیک، باعث کنترل آب و هوای سیاره زمین نیز شوند چون هر هکتار از این جنگل ها سالانه ۱۰ الی ۱۳ تن کربن را به خود جذب می کند. این موضع برای جهانی که در قرن آینده بین ۵/۱ تا ۵/۴ درجه سانتی گراد گرم تر شده و ما سالانه حدود ۲۰ میلیارد تن دی اکسیدکربن به آن تزریق می کنیم، بسیار حائز اهمیت است.
● منافع حاصل از جذب کربن
طبق پروتکل کیوتو که در دسامبر ۱۹۹۶ امضا شده است، کشورهای صنعتی موظف شده اند تا سال ۲۰۱۲ تا حدود پنج درصد (نسبت به سال ۱۹۹۰) از انتشار گاز دی اکسیدکربن خود بکاهند. در این پروتکل قسمت هایی در ارتباط با «چاه های کربن» تهیه شده است. این فرض برای زمانی است که بازار تجارت جهانی برای مواد منتشره به وجود آید یعنی برای هر کشوری که با ایجاد تغییر در کاربری زمین بتواند باعث کاهش کربن اتمسفری شود، منافع و تسهیلاتی در نظر گرفته خواهد شد. به عبارت دیگر کاشتن درخت چه در خانه و چه در خارج آن، منافع مالی در پی داشته و تخریب جنگل نیز جریمه هایی در بر دارد.
البته به زودی این قسمت از پروتکل فعال نخواهد شد و منافعی به کسی تعلق نخواهد گرفت. جالب آنکه قبل از رسیدن پای مذاکره کنندگان به کیوتو، سازمان های متولی انرژی در امریکای شمالی سعی کردند امتیازاتی کسب کنند. گروهی از شرکت های برق امریکا و کانادا که توسط یک سازمان حفاظت امریکایی حمایت می شد، برای به دست آوردن بخشی از جنگل های طبیعی در منطقه Belize با کشاورزان سویا به رقابت برخاستند. شرکت برق ویسکا میلیون ها دلار برای این برنامه سرمایه گذاری کرده است. «نوئل کاترایت» که از مدیران این شرکت است، می گوید؛ «اگر مقررات پروتکل کیوتو به مرحله اجرا درآید، باید حجم بسیار بالایی از دی اکسیدکربن منتشره را کاهش داد و به همین خاطر باید انواع راه حل ها را به کار گرفت. در پاراگوئه، کاستاریکا و اکوادور نیز چنین برنامه های غیرانتفاعی از سوی شرکت های تولید برق در جریان است.»
دلالان و واسطه ها ارزش بازار دی اکسیدکربن را میلیاردها دلار برآورد کرده اند. بی شک کشورهای غربی و ثروتمند برای ادامه بهره برداری از نعمت های برق، پول آن را نیز خواهند پرداخت ولی در مورد کشورهای دیگر وضعیت به این سادگی نیست، چون کشورهای در حال توسعه نمی خواهند جنگل های خود را به عنوان وثیقه قماری قرار دهند که باعث کند شدن پیشرفت آنها خواهد شد. به علاوه مشکلات مربوط به اندازه گیری جذب کربن هر درخت و پیشگویی میزان جذب کربن انواع درختان با تنوع سن آنها را نیز باید مد نظر داشت و با توجه به این موارد است که بسیاری از متخصصان به تحقق این تجارت جهانی شک دارند.
پیشگویی «گراسیلا» روشن است. او در گزارش خود به سازمان ملل گفته است؛ «انسان ها می توانند طی چندین سال قسمت اعظمی از بنیان های حفظ حیات بشری در کره زمین را تخریب کنند. این همان کره زمینی است که انسان ها طی سال ها با آن مانوس شده و در آن اسکان یافته اند.» در دنیایی که به همه چیز از دید اقتصاد و بازار نگاه می کند، تنها راه حل به کارگیری و استخدام این محرک اقتصاد و بازار در مسیر حفاظت از این بنیان های حیات انسانی است.
بدون شک خدماتی که طبیعت ارائه می کند قابل محاسبه نیست، ولی تقسیم کردن این بخش های طبیعی بین مردمی که در حفاظت آن شریک می شوند، باعث سنگین تر شدن کفه حفاظت از منابع خواهد شد.
ترجمه؛ عبدالله مصطفایی
www.NewScientist.com
منبع : روزنامه اعتماد