چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

حسن مختاری شاعری از دیار قاین


حسن مختاری شاعری از دیار قاین
حسن مختاری متولد خرداد ۱۳۳۷ می باشد و این روزها در کسوت دبیر بازنشسته آموزش و پرورش شهرستان قاین روزگار می گذراند. به گفته خودش اکنون توانسته با حقوق معلمی چهار مجموعه از اشعارش را با عنوان های نگین قهستان سال ۸۰، زعفران در آوار سال ۸۲، قاین پایتخت زعفران سال ۸۴ و شهر ستاره ها زمستان ۸۶ برای گروه سنی الف و ب منتشر کند. زعفران در آوار حسن مختاری شرح واقعه زلزله ۲۰ اردیبهشت سال ۷۶ می باشد که در زیرکوه قاینات اتفاق افتاد.او که دوران دبستان و دبیرستان را در قاین گذرانده و در ۵ سالگی به مکتب خانه رفته است و قرآن را آموخته و پس از اخذ دیپلم برای ادامه تحصیل در تربیت معلم راهی مشهد مقدس شد.سرودن شعر را از سوم دبیرستان نظام قدیم شروع کرد و در اوقات فراغت به جمع آوری قطعات ادبی، دو بیتی، ضرب المثل ها و داستان های محلی همت گماشت. او امیدوار است تا با کمک مسئولان بتواند آن ها را به رشته تحریر درآورده و در اختیار ادب دوستان قرار دهد.
حسن مختاری که در سال های ۵۶ و ۵۷ با حرکت های دانشجویی ضد رژیم شاه همراه شده بود، آن ها را به زبان شعر بیان کرده و با برنامه های صدا و سیمای خراسان چون دیار اندیشه و هنر، چشمه ساران، دهکده، شمیم و ... همکاری داشته است.وی همچنین مطالبی را نیز برای نشریه های استان ارسال می کند و در حال حاضر با نشریات محلی قاین همکاری دارد.وی می گوید: شعر را دوست دارم زیرا به راحتی می توانم با آن به بیان دردها و مشکلات بپردازم. شاعران چون از تن خاموش شوند از جان بجوش آیند. شعر تخیلی است که آرزوی زندگی عالی تری در آن جلوه می کند و رسول مکرم اسلام فرموده اند: فرزندان خود را شعر بیاموزید زیرا شعر ذهن آن ها را باز می کند و به آنان شجاعت می بخشد.
غیرتم می کشد ای شعر که خالی باش
یا اگر پر شوری از واژه خیالی باش
گر قرار است که در هم شکنی، گوهر باش
حیف اگر بشکنی ای مرد سفالی باش
ابیات زیر از سروده های این شاعر دیار قاین است:
معلم
شکوه سرفرازانی معلم
تو سرو باغ عرفانی معلم
نسیمی می وزد از کوی جانان
تو عطر و بوی جانانی معلم
بروید سوی و سرو و اقاقی
در آن باغی که بارانی معلم
رسیده دست گل ها روی بستان
عصای گل به بستانی معلم
گرفته دامنت را بوی هر گل
زمین گیر بهارانی معلم
زمستان آمد و بر صورت و سر
چه برفی مانده حیرانی معلم
شکسته شاخه ها زین برف سنگین
حکایت را تو می دانی معلم
در این بستان که گل ها بی قرارند
تو با گل ها غزل خوانی معلم
صدای نهر دانش آبشاریست
تو سر تا پا شتابانی معلم
بیا مختاری از این نهر برگیر
گهر در بحر یزدانی معلم
منبع : روزنامه خراسان