یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

رحمت الهی


رحمت الهی
رحمت و مهر حق به همه موجودات و به ویژه انسان، حقیقتی است كه چون روز روشن و خورشید تابناك در برابر دید هر عاقل منصفی است و به نظر نمی رسد كه نیازی به توضیح و تفصیل و شرح و بیان داشته باشد.
ولی از آنجا كه گاهی دیو غفلت به انسان حمله می كند و چشم او را از تماشای حقایق فرو می بندد و بیماری خطرناك نسیان از حقایق را بر انسان چیره می سازد، تذكر واقعیاتی كه در زندگی آدمی نقش مثبت دارد خالی از فایده و سود عظیم نیست.
رحمت و مهر حق هم از جمله حقایقی است كه ممكن است در معرض غفلت و فراموشی قرار گیرد و از این ناحیه ضربه غیر قابل جبرانی به انسان وارد گردد، به همین خاطر تذكر این حقیقت چه با زبان از باب تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ و چه با قلم امری لازم و ضروری به نظر می رسد، باشد كه با شنیدن رحمت و مهر و حق و جلوه های تابناكش و با مطالعه این واقعیت جاوید و سرمد، كه در رگ و پی همه عناصر موجودات چون چشمه آب شیرین جاری است، بیداری به انسان دست دهد و از پی این بیداری به شهر بینایی برسد و با رسیدن به شهر بینایی به تماشای زیباترین مناظر معنوی و مظاهر ملكوتی كه همانا جلوه های رحمت او در افق وجود و حیات موجودات است موفق گردد و علاوه بر علاج بیماری غفلت و مرض نسیان در میدان تأمین سعادت دنیا و آخرت قرار گیرد.
از معارف الهیه استفاده می شود كه شروع آفرینش بر پایه رحمت بوده، تا جایی كه می گویند مجموعه هستی و همه مخلوقات ظهور رحمت حق اند و تداوم حیاتشان ـ چه در مرحله مادی و چه در میدان هدایت و معنویت ـ به رحمت حضرت اوست.
آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست جلوه رحمت حق است و كتاب های آسمانی و نبوت پیامبران و امامت امامان ، مظاهر رحمت حضرت ارحم الراحمین است.
او بنابر آیات و روایات به دشمنان و مخالفان نیز برای زمینه سازی نجاتشان چشم محبت دارد و دوست دارد آنان هم چون دیگر بندگان به راه مستقیم آیند و به عبادت و اطاعت گردن نهند و به توبه واقعی موفق آیند.
محبت و مهر او در این زمینه تا جایی است كه نقل شده:
«أوَّلْ ما خَلَقَ الله القَلَم، أوَّل ما كَتَب القَلَم أنا التَّوّابُ أتُوبُ علی مَنْ تابَ»
توّابی او ـ كه به معنای قبول كردن توبه اهل توبه است ـ عین رحمت و مهر او به تائبین است و این گنهكارانند كه باید فرصت عظیم توبه را ـ كه از مظاهر رحمت و مهر حضرت محبوب است ـ غنیمت بشمارند و خود را در معرض این نسیم ویژه ملكوتیّه قرار دهند.
رحمت و مهر حضرت او ، بنا بر اعتقاد اهل دل و متخصصان علوم اسلامی و معارف الهیه دارای جلوه عام و جلوه خاص است، كه از جلوه عامش تعبیر به رحمت رحمانیه و از جلوه خاصش تعبیر به رحمت رحیمیه می شود، توضیح رحمت عام و رحمت خاص نیاز به كتابی به پهنای آفرینش و همه صفحات هستی دارد و در این دفتر مختصر از باب :
آب دریا را اگر نتوان كشید هم به قدر تشنگی باید چشید
مسائلی از جلوه رحمت عام و جلوه رحمت خاص به رشته تحریر آمده تا برای خوانندگان عزیز نشان اندكی از دریای بی پایان مهر و رحمت حق باشد، شاید از این رهگذر دست دوستی به حضرت حق دهند و از شیطان و حزبش كه دشمنان سرسخت انسان اند دست بردارند و به راه مستقیم كه همان راه پیامبران و صدیقان و صالحان و شهیدان است درآیند و عمر به ایمان و اخلاق و عمل صالح سپری نمایند.
● رحمت عام الهی
رحمت عام اقتضا دارد كه انواع نعمت های مادی و رزق و روزی ظاهری را بر پهن دشت زمین قرار دهد و هر كسی را با هر مسلك و موقعیتی بر سر این سفره عام بار دهد و او را در بهرهوری و سود جویی از آن برابر نیاز و حقی كه دارد آزادی دهد ولی استفاده كردن از این سفره در صورتیكه مقدمه ای برای بندگی و عبادت و خدمت به خلق نباشد هیچ ارزش و اعتباری به انسان نمی دهد .
قصر و كاخ ، منزل و مسكن ، پوشاك ابریشمی و حریر ، لباس های گران و رنگارنگ ، سفره های پر از غذاهای لذیذ ، مركب های كم نظیر ، فرش های زربافت ، باغستان و گلستان ، كارگاه و كارخانه و . . . در صورتی كه فقط برای تأمین نیاز بدن و شهوت به كار گرفته شود ، مفت و مجانی اش گران و كم و زیادش یكسان و وسعت و تنگی اش برابر و ابداً ملاك ارزش و اعتبار نیست .
● ارزش واقعیت ها
تیمور گوركانی در اوج قدرت و عظمت و پادشاهی و سلطنتش با لُنگی كه به كمر بسته بود و در آن زمان دویست دینار طلا ارزش داشت وارد حمام شد ، از پیرمردی كه در حمام مشغول شست و شوی خود بود پرسید : پدر جان قیمت و ارزش مرا می دانی ؟ پیرمرد با كمال شجاعت پاسخ داد : آری ; امیر تیمور گفت : ارزشم را بگو ; پیرمرد گفت : دویست دینار ; تیمور گفت : پیرمرد ! فقط لنگ من دویست دینار ارزش دارد ; گفت : قربان ارزش شما را با لنگی كه به كمر بسته اید حساب كردم ! !
آری ; اگر انسان از ویژگی های انسانی تهی باشد و از صفات عالی اخلاقی بهره ای نداشته باشد و محروم از ایمان و عمل صالح زندگی كند و به خلق خدا سودی نرساند با دارا بودن همه عناصر مادی و رزق و روزی ظاهری تهیدست و فقیر و بدبخت است و ارزش و اعتباری برای او نخواهد بود .
سفره عام سفره ای نیست كه كسی را از آن محروم كنند و در عطا كردنش نسبت به آن دریغ ورزند ، این سفره ای است كه كافر و مؤمن ، مشرك و مسلمان ، مخلص و منافق می توانند از آن بهره مند شوند ، برای بنده كمال و ارزشی نیست كه سر سفره عام پروردگار باشد چرا كه خداوند از روی فضل خود همه را بر سر این سفره دعوت كرده ، بار عام داده است .
كُلاًّ نُّمِدُّ هؤُلاَءِ وَهؤُلاَءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً.
هر یك از دو گروه دنیا طلب و آخرت خواه را در این دنیا از عطای پروردگارت یاری دهیم وعطای پروردگارت در این دنیا از كسی ممنوع شدنی نیست .
ای كریمی كه از خزانه غیب *** گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را كجا كنی محروم *** تو كه با دشمنان نظر داری
● گستره رحمت عام
عطای مادی و رزق ظاهری حق نه فقط به انسان های صالح و غیر صالح می رسد ، بلكه همه جنبندگان از آن نصیب و بهره دارند .
وَمَا مِن دَابَّهٔ فِی الاَْرْضِ إِلاَ عَلَی اللهِ رِزْقُهَا . . .
و هیچ جنبده ای در زمین نیست مگر اینكه روزیِ او برخداست .
گستره رحمت الهیه و مهر ربانیه ، به گونه ای است كه همه مخلوقات و موجودات در گستردگی و سعه آن قرار دارند و از همین باب است كه هیچ مخلوقی را بی نصیب از راه رشد و تكامل مخصوص به خود رها نكرده است و در این زمینه به انسان عنایت ویژه شده است .
میلیاردها چرخ در جهان هستی با نظم و حسابی دقیق می چرخد و انواع نعمت ها را سر سفره انسان می گذارد تا زمینه رشد و تعالی و تكامل انسان در پرتو عمل به خواسته های حق فراهم آید .
اینكه انسان را رها نكرده و به خود وا نگذاشته است نشان از مهر گسترده و رحمت واسعه او به این موجود دارد .
در قرآن هشدار می دهد كه ما شما را به بازیگری نیافریده ایم و علاوه بر این دنیا كه برای شما خانه تكلیف و مسؤولیت است آخرتی هم قرار داده ایم تا نیكان به پاداش نیكی و عاصیان به عذاب عصیانشان برسند .
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً وَأَنَّكُمْ إِلَیْنَا لاَ تُرْجَعُونَ.
آیا پنداشته اید كه شما را بیهوده و عبث آفریدیم و اینكه به سوی ما بازگردانده نمی شوید ؟
بی تردید خدای عالِم و دانا و حكیم و توانا هیچ موجودی را بی هدف نیافریده ، به ویژه انسان را ـ كه از او به عنوان گل سرسبد آفرینش تعبیر می شود ـ از مشتی خاك آفریده و از روح خود در او دمیده تا این ظرف ذاتاً پاك ، به دانش و دانایی و عبادت و بندگی و احسن عمل و نهایتاً به رحمت رحیمیه حق در دنیا و آخرت برسد .
حال اگر كسی محروم از دانش و عبادت و احسن عمل و در نتیجه محروم از رحمت حق شود و به خاك تیره بختی و سیه روزی بنشیند ، بلای عظیم محرومیت را خود برای خود فراهم آورده و زمینه شقاوت ابدی را به دست خود بر ضد خود مهیا نموده است .
● بحثی پیرامون رحمت
چون دو اسم شریف رحمن و رحیم از اسمای محیطه است كه تمام دار تحقق در ظل این دو اسم شریف به اصل وجود و كمال آن رسیده و می رسند و رحمت رحمانیه و رحیمیه شامل جمیع دار وجود است ، حتی رحمت رحیمیّه كه جمیع هدایت هادیان طریق توحید از جلوه آن می باشد شامل همه هست ، جز آنكه افرادی كه از فطرت استقامت خارج شده اند به سوء اختیار خود و به خواست خود ، خود را از آن محروم نمودند ، نه اینكه این رحمت شامل حال آنان نیست حتی در عالم آخرت كه روز دروی كِشته های زشت و زیباست ، آنانكه كِشته های زشت دارند خود قاصرند كه از رحمت رحیمیه استفاده نمایند.
● رحمت الهی به موسی و فرعون
افسوس كه ما از قرآن تعلیم نمی گیریم و به این كتاب الهی نظر تدبّر و تعلّم نداریم و استفاده ما از این ذكر حكیم كم و ناچیز است ، اكنون تفكر در آیه شریفه ذیل راه هایی از معرفت و درهایی از امید و رجا را به قلب انسان مفتوح كند .
اذْهَبَا إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی * فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَّیِّناً لَّعَلَّهُ یَتَذَكَّرُ أَوْ یَخْشَی.
هر دو به سوی فرعون بروید ; زیرا او در برابر خدا سركشی كرده است . * پس با او سخنی نرم سخن گویید ، امید است كه هوشیار شود و آیین حق را بپذیرد یا بترسد و از سركشی باز ایستد .
طغیان فرعون به جایی رسید كه گفت :
. . . أَنَا رَبُّكُمُ الاَْعْلَی.
. . . من پروردگار بزرگ تر شما هستم .
و علوّ و فسادش بر پایه ای قرار گرفت كه درباره او نازل شده :
. . . یُذبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیی نِسَاءَهُمْ . . ..
. . . پسرانشان را سر می برید و زنانشان را برای بیگاری گرفتن زنده می گذاشت . . .
و به مجرّد خوابی كه دید و كَهَنه و سَحَره به او خبر دادند كه موسی بن عمران (علیه السلام) طلوع خواهد كرد ، زن ها را از مردها جدا كرد و بچه های بی گناه را ذبح نمود و آن همه فساد مرتكب شد ! !
خدای رحمان به رحمت رحیمیه خود در جمیع زمین نظر كرد و متواضع ترین و كامل ترین نوع بشر یعنی نبی عظیم الشأن و رسول عالی مقام مكرّمی مانند موسی بن عمران علی نبیّنا و آله و علیه السلام را انتخاب فرمود و او را با دست تربیت خود تعلیم و تربیت نمود چنانكه می فرماید :
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَی آتَیْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَكَذلِكَ نَجْزِی الْمُـحْسِنِینَ.
چون به توانایی جسمی و عقلی خود رسید و رشد و كمال یافت ، به او حكمت و دانش دادیم ; و اینگونه نیكوكاران را پاداش می دهیم .
و پشت او را به برادر بزرگواری چون هارون قوی فرمود و هر دو بزرگوار را كه از گل های سرسبد عالم انسانیت بودند انتخاب فرمود ، چنانكه در قرآن می فرماید :
وَأَنَا اخْتَرْتُكَ . . ..
و من تو را به پیامبری برگزیدم . . .
و می فرماید :
. . . وَلِتُصْنَعَ عَلَی عَیْنِی.
با مراقبت كامل من پرورش یابی و ساخته شوی .
و می فرماید :
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِی * اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآیَاتِی وَلاَ تَنِیَا فِی ذِكْرِی.
و تو را برای اجرای اهداف خود ساختم و انتخاب كردم . * تو و برادرت با معجزات من برای هدایت گمراهان بروید و درباره ذكر من كه ابلاغ وحی است سستی نورزید .
و دیگر آیات شریفه كه در این موضوع وارد شده است و از حوصله بیان خارج است و قلب عارف را خصوصاً از این دو كلمه شریفه وَلِتُصْنَعَ عَلَی عَیْنِی ، وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِی .
نصیبی است كه گفتنی نیست !
تو نیز اگر چشم دل باز كنی یك نغمه روحانی لطیفی می شنوی كه جمیع مسامع قلبت و سراسر وجودت از سرّ توحید پر می شود .
و بالجمله با همه تشریفات خدای تعالی این همه را تهیه دید و موسای كلیم را به ورزش های روحانی ورزیده فرمود چنانكه می فرماید :
. . . وَفَتَنَّاكَ فُتُوناً . . ..
. . .و چنانكه باید امتحانت نمودیم . . .
و سال ها او را در خدمت شعیب پیامبر ـ مرد راه هدایت و ورزیده عالم انسانیت ـ فرستاد ، چنانكه می فرماید :
. . . فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَی قَدَر یَا مُوسَی.
. . . پس سالیانی در میان اهل مدین ماندی ، سپس ای موسی ! بر اساس تقدیر الهی برای انتخاب شدن به مقام پیامبری اینجا آمدی .
و پس از آن برای اختیار و افتتان بالاتری ، او را در بیابان در طریق شام فرستاد و او راه را گم كرد و باران بر او فرو ریخت و تاریكی را بر او چیره فرمود و درد زایمان را بر همسرش عارض كرد و چون جمیع درهای طبیعت به روی او بسته شد و قلب شریفش از كثرات منفجر گشت و به جبّلت فطرت صافیه به حق منقطع شد و سفر روحانی الهی در این بیابان ظلمانی بی پایان به آخر رسید ، از سوی كوه طور آتشی دید .. . . آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَاراً . . . فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ مِن شَاطِئِ الْوَادِ الاَْیْمَنِفِی الْبُقْعَهِٔ الْمُبَارَكَهِٔ مِنَ الشَّجَرَهِٔ أَن یَا مُوسَی إِنِّی أَنَا اللهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ.
. . . از جانب طور آتشی دید ، . . . * چون نزد آن آمد ، از جانب راست آن وادی در آن جایگاه مبارك از آن درخت ندا رسید كه : ای موسی ! یقیناً منم خدا پروردگار جهانیان .
پس از این همه امتحانات و تربیت های روحانی برای چه هدفی خدای تعالی او را آماده كرد و پرورش داد ؟ برای دعوت و هدایت و ارشاد و نجات دادن یك طاغی یاغی كه كوس أنَا رَبّكُم الأعلیمی كوفت و آن همه در زمین فساد می كرد ! !
● رحمت خاص الهی
شرح رحمت خاص حق و احسان و فضل ویژه او كه افق طلوعش ایمان و اخلاق و عمل و توبه است و تا انسانی برخوردار از این حقایق الهیه و واقعیات ملكوتیه و امور معنویه نباشد طلوع رحمت غیر ممكن است ، درخور یك كتاب و دو كتاب و چند كتاب نیست ، تفسیر این حقیقت كتابی را می طلبد كه صفحات و اوراقش بی نهایت باشد ، زیرا شرح رحمت بی نهایت كتابی دارای صفحات بی نهایت می خواهد .
كار شرح و تفسیر رحمت خاص حق از عهده هیچ انسانی هر كه باشد و هر چه باشد برنمی آید ، چون همه انسان ها دارای حدود و نهایت اند و موجود محدود هرگز قدرت بیان كیفیت حقیقتی نامحدود و بی نهایت را ندارد ، به ناچار باید درخور ظرفیت و استعداد و توان و استطاعت ، در این دریای ژرف بی نهایت غواصی كرد و به اندازه ای كه بتوان خیر دنیا و آخرت و سعادت و خوشبختی امروز و فردا را تأمین نمود و به صید گوهرهای این دریای معنوی بی نهایت برخاست .
البته باید به این نكته اساسی توجه داشت كه ورود به این دریا ، بی كمك قرآن و بدون فرهنگ پاك و ثمربخش اهل بیت (علیهم السلام) كه دو نعمت عظیم خداوند برای انسان است ، میسّر نیست و هركس جدای از قرآن مجید و اهل بیت كریم با تكیه بر عقل خود كه هرگز قدرت ندارد به همه حقایق احاطه پیدا كند وارد دریای معارف الهیه شود خود را به هلاكت می اندازد و دیگران را هم به دنبال خود به وادی هلاكت می كشاند :
أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللهِ كُفْراً وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ.
آیا كسانی را كه شكر نعمت خدا را به كفران و ناسپاسی تبدیل كردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاكت درآوردند ، ندیدی ؟
● افق رحمت خاص
قرآن مجید بیان كننده این حقیقت است كه افق طلوع رحمت خاص و فضل و احسان ویژه حق و محل ظهور این واقعیت ، ایمان و عمل صالح و اخلاق و توبه است ، كه همه آنها محصول پربركت اطاعت از خدا و پیامبر اوست .
انسانی كه دلش از ایمان خالی است و عملش عمل غیر صالح است و از اخلاق حسنه و حالات انسانی فقیر و تهیدست است و نمی خواهد به خدا بازگشت كند و به توبه آراسته گردد و گذشته فاسد خود را جبران نماید ، هرگز رحمت رحیمیه و فضل و احسان الهیه در او طلوع نخواهد كرد و راهی به رضایت حق و بهشت عنبرسرشت نخواهد یافت .
توقع دریافت رحمت خاص حق هنگامی توقعی صحیح و انتظاری بجاست كه وجود انسان به ایمان و عمل صالح و اخلاق حسنه آراسته باشد ، یا سالكی جدّی و راهروی عارف و عاشق در راه توبه برای رسیدن به مقامات معنوی گردد كه دو آیه از آیات كریمه قرآن بیانگر در این دو زمینه یعنی ایمان و عمل صالح و اخلاق و نیز توبه كه از بزرگ ترین الطاف و عنایت حضرت حق به عبد است و اینكه این حقایق سبب طلوع رحمت ویژه از افق وجود انسان است می باشد .
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضَهُمْ أَولِیاءُ بَعْض یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَهَٔ وَیُؤْتُونَ الزَّكَاهَٔ وَیُطِیعُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ سَیَرْحَمُهُمْ اللهُ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ.
مردان و زنان با ایمان دوست و یار یكدیگرند ; همواره به كارهای نیك و شایسته فرمان می دهند و از كارهای زشت و ناپسند بازمی دارند و نماز را برپا می كنند و زكات می پردازند و از خدا و پیامبرش اطاعت می نمایند ; به زودی خدا آنان را مورد رحمت قرار می دهد ; زیرا خدا توانای شكست ناپذیر و حكیم است .
إِلاَّ الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
مگر كسانی كه توبه كردند و مفاسد خود را اصلاح نمودند و آنچه را پنهان كرده بودند برای مردم روشن ساختند ، پس توبه آنان را می پذیرم ; زیرا من بسیار توبه پذیر و مهربانم .
بر خوانندگان این نوشتار روشن باشد كه این نوشتار می خواهد به توضیح گوشه ای از رحمت خاص خدا و فضل و احسان ویژه او بپردازد و پرده ای از این صفت جمالیه الهیه را بنمایاند و شما را تا حدّی با این حقیقت آشنا كند و به شناخت شما نسبت به جلوه ای از جلوات عینی این واقعیت در زندگی انسان مؤمن و تائب و مطیع خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله)كمك دهد .
شناخت رحمت ویژه خدا و فضل و احسان حضرت حق و لطایف و ظرایفش و افق های باارزش طلوعش به انسان بصیرت و بینش شگرفی می دهد و زندگی او را با تحول و دگرگونی عجیبی دمساز می كند و دریچه ای از عالم ملكوت و جهان غیب و دنیای الهامات و سرای كرامات به روی این میهمان خاك نشین و شایسته خلافت و لایق هدایت و سزاوار كرامت و درخور دانایی بصیرت و مسجود فرشتگان و مورد توجه كروبیان می گشاید .
انسان زمانی كه مورد رحمت و فضل حق قرار گیرد ، از سنگین ترین خسارت و زیان كه بر باد رفتن سرمایه وجود اوست و نیز از دچار شدن به فقر و تهیدستی معنوی در دنیا و آخرت كه سبب گرفتار آمدن به عذاب دردناك همیشگی است و همچنین از غرق شدن در مفاسد ظاهری و باطنی و لگدمال شدن صفات و آثار انسانی در امان می ماند و نهال وجودش در كشتزار دنیا و باغستان حیات و گلستان تكلیف و بوستان وظیفه و مسؤولیت ، با باغبانی پیامبران و امامان و جذب حقایق آیات و روایات و تغذیه از ایمان و عمل و اخلاق به رشدی مطلوب می رسد و به فرموده قرآن تبدیل به شجره طیبه همراه با میوه و محصول دائم با ریشه ای ثابت و تنه و شاخ و برگی به وسعت آسمان ها می گردد .
. . . كَشَجَرَهٔ طَیِّبَهٔ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّماءِ * تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِین بِإِذْنِ رَبِّهَا. . ..
. . . مانند درخت پاك است ، ریشه اش استوار و پابرجا و شاخه اش در آسمان است . * میوه اش را به اجازه پروردگارش در هر زمانی می دهد . . .
● نقش رحمت در مراحل انسانیت
آری ; اگر رحمت و احسان خدا نبود طی مراحل انسانیت و منازل آدمیت امكان نداشت و در بساط زندگی و سفره حیات جز خسارت و زیان چیزی نمی ماند و سیرت انسانی به شكل دیوی بسیار بدمنظر و غیر قابل تحمل تغییر قیافه می داد !
قرآن مجید در ضمن آیاتی به فضل و رحمت خدا و آثارش اشاره دارد و توجه عمیق انسان را به صفت رحیمیه حق كه دری به سوی خیر دنیا و آخرت است معطوف می دارد :
. . . فَلَوْ لاَ فَضْلُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ.
. . . و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، البته از زیانكاران می شدید .
. . . وَلَوْ لاَ فَضْلُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً.
. . . و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، یقیناً همه شما جز اندكی از شیطان پیروی می كردید .
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَهٔ مِنْهُ وَفَضْل وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطاً مُسْتَقِیماً.
اما كسانی كه به خدا ایمان آوردند و به او تمسّك جستند ، به زودی آنان را در رحمت و فضلی از سوی خود درآورد و به راهی راست به سوی خود راهنمایی می كند .
. . وَلَوْ لاَ فَضْلُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَی مِنكُم مِن أَحَد أَبَداً وَلكِنَّ اللهَ یُزَكِّی مَن یَشَاءُ وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
. . . و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، هرگز احدی از شما از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند پاك نمی شد ، ولی خدا هر كه را بخواهد پاك می كند ; و خدا شنوا و داناست .
● رحمت الهی ، پاداش اعمال
از معانی فضل ، عطای بیش از استحقاق است كه این عطای بیش از استحقاق را حضرت حق نسبت به بندگان مؤمنش از باب رحمت و كرم و بزرگواری اش جریان می دهد و مجرای جریان این عطای بیش از استحقاق هم ایمان و عمل و اخلاق و توبه بنده مؤمن است .
با اینكه عبد از خود چیزی ندارد و مالك حقیقی چیزی هم نیست ، هستی و همه آثاری كه از هستی اش ظهور دارد از خداست ، هر عمل خیری كه انجام می دهد و هر حالت و اخلاق حسنه ای كه بكار می گیرد و هر قدم مثبتی كه برمی دارد و مایه مادی و معنوی و توفیقی كه رفیق راه اوست همه و همه از ناحیه خداست و اگر با دقت عقلی بنگرد می یابد كه مالك خود و جان و دل و حیات و هستی و عبادات و آثار مثبت خود نیست و بر این اساس از حضرت حق نسبت به ذره ای از اعمال و اخلاق و كارهای خیرش هیچ طلبی ندارد .
ولی كرم و بزرگواری حق و آقایی و عنایت و لطف و رحمت او اقتضا كرده كه بین خود و بنده اش نسبت به حالات و اعمال و اخلاق مثبت او سخن از بیع و شراء و تجارت و كسب و ثمن و مثمن و قرض الحسنه به میان آورد و در این بیع و شراء پاداش و مزد و ثمن مقابل جنس را بر پایه فضل و تفضل یعنی : « عطای بیش از استحقاق » قرار دهد و وعده ثمن معنوی و مادی را یا مساوی و یا برابر جنس ، یا چند برابر ، یا ده برابر ، یا هفتصد برابر یا بی حساب و بی شمار بدهد !
إِنَّ اللهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَٔ . ..
یقیناً خدا از مؤمنان جان ها و اموالشان را به بهای آنكه بهشت برای آنان باشد خریده . . .
راستی شگفت آور است ، مالك حقیقیِ جان و مال انسان خداست ، ولی گویا جان و مال را هم چون دو جنسی كه مالك حقیقی اش انسان است به حساب آورده و خود با قیمتی چون بهشت به بازار خرید آمده و اعلام می كند من این جان و مال را از اهل ایمان به قیمت بهشت ابدی و جاویدان می خرم !
جانی محدود و مالی اندك در صورت تحقق بیع و شراء در برابر عطایی بیش از استحقاق و ثمنی همیشگی و بی حساب ! !
مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ كَمَثَلِ حَبَّهٔ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی كُلِّ سُنْبُلَهٔ مِاْئَهُٔ حَبَّهٔ وَاللهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ.
مَثَل آنانكه اموالشان را در راه خدا انفاق می كنند ، مانند دانه ای است كه هفت خوشه برویاند ، در هر خوشه صد دانه باشد ; و خدا برای هر كه بخواهد چند برابر می كند و خدا بسیار عطا كننده و داناست .
إِن تُقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً یُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللهُ شَكُورٌ حَلِیمٌ.
اگر به خدا وام نیكو دهید ، آن را برای شما دو چندان می كند و شما را می آمرزد و خدا عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك می باشد و بردبار است .
شگفتا در این آیه دست نیازمند و محتاج به قرض را چون دست خود به حساب آورده ، صریحاً اعلام می دارد : قرض الحسنه ای كه به برادر دینی خود یا هم نوعتان می دهید در حقیقت به خدا می پردازید ، ثمن این داد و ستد را خدا به چند برابر به شما عطا می كند چرا كه خدا در برابر عمل اندك ، پاداش بسیار می بخشد !
اگر انسان برای به دست آوردن فضل و رحمت خاص حق ـ كه با آراسته شدن به ایمان و عمل شایسته و اخلاق حاصل می شود ـ بكوشد و به تلاش برخیزد ، گوی سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت را از میدان حیات برده و خود را به درجه ای رسانده كه در آخرت لیاقت همنشینی با پیامبران و صدیقین و شهداء و صالحان را پیدا كرده است و برای همیشه در بهشت عنبرسرشت جای خواهد داشت و همه ارزش و اعتبار و كرامت و شرف انسان به این است كه افق طلوع رحمت خاص و فضل و احسان حضرت حق شود و در غیر این صورت طلوع رحمت عام كه در چهارچوب امور ظاهری و مادی است و سبب طلوعش فقط و فقط جنبه ظاهری و عنصری و بدنی و جسمی است و جز رشد مرحله حیوانی میوه دیگری ندارد مایه اعتبار و ارزش و قدر و قیمت انسان و زمینه قرب و منزلت او نیست.
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع: کتاب جلوه های رحمت الهی
منبع : عرفان