دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

چنین گفت خاتمی


چنین گفت خاتمی
اندیشمندی می گوید: اجتماعی که اعضایش نمی توانند پیام های صادقانه را از پیام های فریبنده از یکدیگر تشخیص دهند، فرو خواهد ریخت.
امروز ملت ما نیز در معرض چنین "تشخیصی" قرار دارد. این روزها خاتمی، گفت آنچه را می بایست بگوید. اکنون نوبت تشخیص دیگران (رهبران، نخبگان و مردم) است. خاتمی با بیانی رسا و صریح به همه ما گفت: "روشی که امروز هست، نه به نفع اسلام است و نه به نفع مردم. ... همه ما باید بدانیم که حیطه مسوولیت مان در ایران است; ایرانی که مردم در آن قیام کرده و یکپارچه به جمهوری اسلامی و قانون اساسی رای دادند. ما موظفیم ایران را بسازیم و این امر هیچ منافاتی با دفاع از مستضعفان و مظلومان و مخالفت با استکبار و سیاست های استکباری ندارد. ...یکی از خطراتی که امروز در جامعه احساس می شود، این است که اگر نتوانستیم در حکومتی که به نام اسلام بنا شده است نیازهای واقعی مردم و حرمت و امنیت جامعه را تامین کنیم، زمینه های پیشرفت کشور را فراهم آوریم، مطمئن باشید گرایش هایی شکل خواهند گرفت که همه دستاوردهای انقلاب و میراث خون شهدا و رزمندگان عزیز از بین خواهند رفت و جریانی به وجود خواهد آمد که به مقابله با دین برخواهند خواست. ...برای مستقل بودن و رویارویی با دشمنان و دفع تهدیدها ناچاریم قدرت و قوت پیدا کنیم. یک کشور فقیر، عقب افتاده و منزوی هرگز قوت و قدرت لازم برای رویارویی با این مسائل را نخواهد داشت.
ایران باید آباد شود و مردم باید بتوانند عادلانه و در کمال رضایت و امنیت از امکانات موجود کشور بهره برداری کنند. ...قوت و قدرت واقعی با فراهم کردن و توسعه امکانات و تسهیل شرایط استفاده مردم از آن به دست خواهد آمد، نه اینکه تنها نام مردم برای مقاصد خاص برده شود، اما حق و حرمت آنان رعایت نگردد و نیازهای واقعی مردم نادیده گرفته شود. ...حضور در عرصه انتخابات، در صورتی که اهتمامی به قانون اساسی وجود نداشته باشد بی معناست. ...امیدوارم همه بزرگان و شخصیت ها به این نتیجه برسند که راه و روشی که امروز هست، نه به نفع انقلاب است، نه به نفع اسلام و نه به نفع مردم. اگر بر سر این موضوع به اتفاق نظر دست یابیم، زمینه برای حضور و کار و خدمت فراهم است."
بی تردید، خاتمی این گفته ها را با آگاهی از وضعیت (داخلی و خارجی) حال و آینده جامعه و کشور و شناخت کامل از روحیه و مشی و منش رهبران، نخبگان و مردم، بیان کرده اند. او می داند که امروز، کمتر کسی تردید دارد که بر سیما و صورت جامعه و شور ما، گردی به رنگ "تردید" و "تهدید" نشسته، و در افکار عمومی بسیاری از جهانیان، تصویر ترک خورده و شکسته ای از نظامی که قرار بود "الگو" و "نمونه"ای بدیع، بی بدیل و کارآمد از یک نظم و نظام دینی باشد، نقش بسته است.
او همچنین می داند که امروز کمتر کسی تردید دارد ریسمان های مرصوصی که در طی سالیان بعد از انقلاب، مردم ما را به بسیاری از مردم جهان و دولت ما را به بسیاری از دولت های جهان پیوند داده بودند، یکی بعد از دیگری در حال نخ نما شدن و گسیختن هستند.
افزون بر این، او نیک می داند که سنگی از "درون" و سنگی از "برون" در ایجاد این "ترک و ترک" نقش ایفا می کنند. آن سنگ درون، از جنس "ضعف" است: ضعف شناخت از "خود" و "دیگری"; ضعف شناخت از "حال" و "آینده"; ضعف شناخت از "درون" و "برون"; ضعف "تصمیم" و "تدبیر" کارآمد و بهنگام; ضعف بازتولید "مشروعیت" و "مقبولیت"; ضعف بازتولید "اعتماد" و "اعتقاد"; ضعف بازسازی روابط خود با "خود" و "دیگران"; ضعف حفظ "نخبگان" و "سرمایه"های (انسانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) جامعه; ضعف مواجهه اصولی با "واقعیت ها" و "حقیقت ها"; ضعف مواجهه منطقی با "وظایف" و "نتایج"; ضعف مواجهه اصولی با "ثبات" و "تغییر"; ضعف مواجهه منطقی با "سنت" و "مدرن"; ضعف.... و آن سنگ برون (که همان چهره دوم "ضعف" ماست)، از جنس "توانایی" است: توانایی تولید "قدرت" و "انقیاد"; توانایی تولید گفتمان مسلط جهانی; توانایی تولید واقعیت ها و حقیقت های مجازی و صدور آن به سایر جوامع; توانایی تعریف و تثبیت نظم جهانی مطلوب خود; توانایی تولید اسطوره های فرهنگی و هویتی; توانایی تولید معنا و نظام های معنایی فراگیر; توانایی تولید زبان مسلط جهانی; توانایی درانداختن طرحی نو برای روزگاری نو; توانایی سمت دهی افکار عمومی جوامع مختلف; توانایی تحمیل اراده خود به دیگران; توانایی ایجاد همگرایی تاکتیکی و استراتژیکی; توانایی....
نویسنده : محمدرضا تاجیک
منبع : روزنامه مردم سالاری