یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات


توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات
بحث توسعه و الگوهای مرتبط با آن از مسائل چالش بر انگیز چهار دهه اخیر در دنیاست. رویکردهای توسعه در دهه های مختلف و همچنین در کشورهای مختلف از تغییرات زیادی را به خود دیده اند و بنابر شرایط زمان که حاصل نیازهای اقتصادی و اجتماعی است دچار تحول و بهسازی شده اند. در این میان کشورهای پیشرفته نسبت به کشورهای جهان سوم در گرایش به الگوهای جدید و تطابق ساختار خود با مدل های جدید توسعه از دو مزیت نسبی برخوردار بودند. اول اینکه آنها توانسته اند مسائل و چالش های فرآیند توسعه را به صورت زیرساختی و بطنی درک کنند و در نتیجه اهداف مدل خاصی از توسعه برای آن کشورها به صورت یک فرهنگ عمومی و یا به عبارت بهتر یک باور ملی تبدیل می شود این بینش و باور در مدیران و مردم ان کشور ها به یک شکل و در یک مسیر است. نظیر اتفاقی که در ژاپن بعد از جنگ جهانی افتاد و دوم اینکه به دلیل این باور و عزم عمومی نسبت به اهداف توسعه قدرت تطابق پذیری و هماهنگ شدن با مشکلات و استفاده بهینه از دستاوردهای آن بسیار آسان تر و موفقیت آمیز تر بوده است. نظیر اتفاقی که در گذار از انقلاب صنعتی به انقلاب ارتباطات و اطلاعات در اروپا و آمریکای دهه ۹۰ رخ داد در چنین شرایطی تعجب نخواهیم کرد اگر شرکت نوکیا که تولید کننده کفش و همچنین در زمینه چوب بری فعالیت می کرد به غول تکنولوژی ارتباطی تبدیل شود. قطعا برای چنین تغییر بزرگی نیاز به بستری بسیار مناسب وجود دارد.
چالشی که کشورهای جهان سوم همیشه در گزینش مدل های توسعه خود با آن مواجه بوده اند این است که آنها چون همیشه متاثر از فرایند های گذار در جهان بوده اند هیچگاه نتوانسته اند خود را با سرعت تغییرات و اثرات کاربردی هر یک از مدل های توسعه وفق دهند.
به عنوان مثال بسیاری از کشورهای فقیر جهان هنوز در تغییر از مدل های توسعه عصر کشاورزی و گذار به مدل های توسعه عصر صنعتی با مشکل مواجه هستند و هنوز نتوانسته اند خود را از نیاز های عصر کشاورزی رهایی بخشند و از سوی دیگر در درک کامل و صحیح قابلیت های عصر صنعتی نیز موفق نبوده اند.
این چالش ها توام با یک سردرگمی عجیب و گسترش اختلاف طبقاتی و شکاف اطلاعاتی در لایه های جامعه است که در عصر حاضر از آن به شکاف دیجیتالی تعبیر می شود که منظور از آن عدم دسترسی یکسان بخش های مختلف جامعه به فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی است. در اثر این چالش ها بود که تقریبا از دهه ۹۰ بحث های مربوط به مدل جدید توسعه یعنی توسعه پایدار شکل گرفت که در آن جامع نگری جالب توجهی نسبت به همه شاخص های موثر در توسعه شده بود یعنی اینکه کارشناسان توسعه موفق را در گروه توسعه متوزان و متناسب تمامی مسائل فرهنگی، علمی، اقتصادی، پزشکی و ... دانستند و لذا در برنامه ریزی های خود سعی کردند برای حل مشکلات سرمایه های جامعه را هر یک از شاخه های ذکر شده و در لایه های مختلف آن تزریق نمایند تا مشکلات هماهنگ و متوزان حل شوند.
اما اتفاقی که در عصر حاضر افتاده و باعث ایجاد تحولی در الگوی توسعه پایدار شده است بحث توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات است که از دیدگاه کارشناسان هم می تواند ابزار توسعه باشد و هم بستر توسعه.
فناوری اطلاعات و ارتباطات به دلیل کاربری های مختلف در حوزه های خدمات اجتماعی، علمی- آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و...می تواند نقش به سزایی در بهینه شدن فرآیند توسعه پایدار داشته باشد چرا که به دلیل قابلیت های گسترده و از همه مهمتر افزایش توان مدیریت ساختار جامعه بر مبنای فناوری اطلاعات امکان هدایت هر چه بهتر و سرمایه های مادی و انسانی را در جهت اهداف فراهم می آورد.
آنچه در کشور مالزی به عنوان یکی از کشورهای در حال پیشرفت اتفاق افتاد نتیجه همین گفتار بود. بینش روشن ماهاتیر محمد در برنامه توسعه ۲۰۲۰ مالزی که با محوریت کاربرد همه جانبه فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهینه سازی الگوی توسعه پایدار است سبب شده است تا این کشور با سرعت بسیار زیادی در مسیر پیشرفت گام بردارد و به عنوان قطب جدیدی از فناوری و علم در شرق آسیا قد علم کند.
توجه بحث توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور ما به عنوان یک کشور جهان سومی که از سرمایه های طبیعی و انسانی فراوانی بهره مند است یک ضرورت حیاتی به شمار می رود چرا که اگر چنین نباشد ما همچون عصر صنعتی تنها به گوشه ای از ظرفیت ها و موقعیت های ناب پی خواهیم برد و در نهایت مصرف کننده ای بیش نخواهیم بود.
به نظر می رسد کشور ما نیز باید در برنامه توسعه بیست ساله و برنامه های پنج ساله مختلفی که پیش رو دارد نگرش مشابهی را پیش بگیرد تا بتوان از ثروت ها و موقعیت های موجود استفاده بهتری کرد تا اینچنین در کلاف پیچیده تکنولوژی سردرگم نماند.
منبع : http://itmanagement.mihanblog.com/
منبع : مدیرها