دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


اصول سیاست فرهنگی و اهمیت آن


اصول سیاست فرهنگی و اهمیت آن
تدوین سیاست فرهنگی امری است سابقه‌دار كه كشورهای دیگر نیز به دنبال آن نظر دارند. درایران قبل از انقلاب این سیاست وجهه خاصی را دنبال می‌كرد ولی پس از انقلاب نمی‌توانست به سرعت و سادگی انجام بپذیرد. انقلاب اسلامی كه داعیه فرهنگی بودن را داشت، از همان ابتدا با مشكلات و مسایل گوناگون و پیچیده‌ای ربروشد. درآمیختگی عوامل متعدد از اندیشه‌ها و دیدگاه‌ها گرفته تا فرهنگهای گونه‌گونی كه از جامعه پیش از انقلاب بجا مانده بود، وضعیتی را به وجود آورد تا امر تدوین راه و روش فرهنگی، در لوای سیاست فرهنگی سریعتر انجام پذیرد. بنا كردن اصول و سیاستهای فرهنگی درجامعه‌ای این چنین پرتلاطم و پر تحول و نیز بهره‌گیری از پشتوانه مالی عظیمی كه از ذخایر فكری و فرهنگی و دینی وعلمی و تاریخی به ارث رسیده بود. گاهاٌ دشوار می نمود .
باید گفت حفظ كردن فرهنگ دشوارتر ازبدست آوردن آن است. نقش فرهنگ در جوامع امروزی به عنوان عاملی اصلی درتحلیلهای جامعه شاختی مورد استفاده قرار گرفته است و نقش و كاركرد آن نسبت به گذشته بیشتر شده. به همراه آن ضرورت هماهنگی وهمسویی صاحبنظران و كارشناسان و برنامه‌ریزان هر كشور با نیازهای فرهنگی جامعه نیزبیشتر احساس می‌شود.
جامعه پویا در برخورد با پاسخهای نوین فرهنگی، جوابهای قانع كننده دارد چرا كه درتقابل با این‌تحرك جامعه پویای خود را از دست می دهد. شرط لازم برای تحقق چنین مطلوبی آنست كه در هر كشور زمامداران اصول‌گرا و واقع‌نگر بتوانند به منظور همراهی با جریان عظیم و اصیل فرهنگ درجامعه ونیز پاسخ به نیازهای تازه فرهنگی‌، سیاست‌گذاری‌و برنامه‌ریزی‌كرده‌ومحورهای لازم را برای این حركت تشخیص و تعیین‌كنند. بنابرنقش‌فرهنگ مذهبی كه در تمامی هنجارها و ارزشهای جامعه ما ریزش دارد، ازهمین رو آنچه به نام سیاستگذاری فرهنگی با اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی خوانده می شود، بایست با بهره‌گیری از اراده و ایمان معنوی والهی مردم به طور هماهنگ و همسو، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی شود. سیاست فرهنگی را می‌توان اصول راهنمای كارگزاران فرهنگی و مجموعه علائم و نشانه‌هایی دانست كه مسیرحركت را نشان می‌دهد به عبارت دیگر نوعی دستورالعمل فرهنگی است كه روشنگر حركت و متخذ ازجهان بینی وانسان شناسی اسلامی است.
● اهداف كلی سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی به شرح ذیل است:
الف)اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی
۱) رشد و تعالی فرهنگ اسلامی انسانی و بسط پیام و فرهنگ انقلاب اسلامی درجامعه وجهان
۲) استقلال فرهنگی و زوال مظاهر منحط و مبانی نادرست فرهنگهای بیگانه و پیراسته‌شدن جامعه ازآداب و رسوم منحرف و خرافات .
۳) به كمال رسیدن قوای خلاقه و شایسته وجود آدمی در همه شئون و به فعالیت در آمدن استعدادات خداداده و استحصال دفائن عقول و ذخائر وجودی انسان
۴) آراسته شدن به فضائل اخلاقی و صفات خدایی درمسیر وصول به مقام انسان متعالی
۵) تحقق كامل انقلاب فرهنگی در جهت استقرار ارزشهای مورد نظر اسلام و انقلاب درزندگی جمعی و فردی و نگاهبانی ازآنها و استمرار حركت فرهنگی برای رسیدن به جامعه مطلوب.
۶) درك مقتضیات و تحولات زمان و نقد و تنقیح دستاوردهای فرهنگی جوامع بشری و استفاده ازنتایج قابل انطباق با اصول و ارزشهای اسلامی
ب) اهداف سیاست فرهنگی
۱) تعیین و تدوین اصول راهنما و اولویتهای لازم الرعایه درحركت فرهنگی كشور و رسمیت دادن به آن، با الهام ازآرمانها و اعتقادات، با توجه به بظرفیتها و واقعیات وبا بهره‌گیری ازتجربیات داخلی و جهانی و امكانات و ابزارهای مختلف و مناسب.
۲) ایجاد وحدت رویه و هماهنگی فرهنگی درمیان دستگاههای مختلف نظام جمهوری‌اسلامی وبسیج‌امكانات، تلاشهاو برنامه‌های‌فرهنگی درجهت پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه و هدایت تلاشها ونیازهای موجود.
۳) تكیه و تاكید برآرمانها و ارزشهای معنوی و فرهنگ‌اسلامی و حفظ وترویج فرهنگ بسیجی و تقویت روحیه ایثارو فداركاری درراه ارزش‌های مقدس اسلامی با توجه به لزوم درك مقتضیات و تحولات زمان و همچنین تقویت نشاط تقویت و رفع نقاط ضعف و مهیا شدن برای مواجهه صحیح و همه جانبه با ضرورتها وتحولات .
۴) تمهید و تدارك لازم درجهت همسویی و عدم مغایرت طرحها و برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی و غیر فرهنگی اما دارای نتایج فرهنگی‌با سیاست فرهنگی‌كشور .
۵) تسهیل و تقویت امور برنامه‌ریزی، نظارت و ارزیابی فرهنگی در عین حمایت از تغدد، تنوع و آزادی فعالیت‌های فرهنگی مردمی، مبادله و مرابطه فرهنگی میان بخشهای دولتی و غیر دولتی در جهت افزایش تحرك، جهاد و اجتهاد فرهنگی، ارتقاء دانش و آگاهی عمومی و اعتلای روحیه، تتبع، تحقیق و ابتكار.
ج) اصول سیاست فرهنگی
اصول سیاست فرهنگی كشور كه راهنمای مسوولان و مدیران و برنامه‌ریزان و كارگزاران فعالیت‌های فرهنگی خواهد بود بدین شرح است:
۱) بازشناسی و ارزیابی مواریث و سنن تاریخی وملی درعرصه‌های مختلف دینی، علمی، ادبی و هنری و فرهنگ عمومی، و نگاهبانی از مأثر و مواریث اسلامی و ملی و حفظ و احیاء دستاوردهای مثبت و ارزشمند تمدن اسلام درایران.
۲) شناخت جامع فرهنگ و مدنیت اسلام و ایران و ترویج اخلاق و معارف اسلامی و معرفی شخصیتها وعظمتهای تاریخ اسلام و ایران .
۳) ارتباط فعال با كشورها و ملتها وتحكیم پیوند مودت وتقویت همبستگی با مسلمانان و ملل دیگر جهان .
۴) شناخت فرهنگ و تجربه‌های بشری و استفاده از دستاوردهای علمی و فرهنگی جهانی وبا بهره‌گیری از كلیه روشها و ابزارهای مفید ومناسب .
۵) تحكیم وحدت ملی و دینی با توجه به ویژگیهای قومی ومذهبی و تلاش درجهت حذف موانع وحدت.
۶) تلاش مستمر در جهت رشد علمی، فرهنگی و فنی جامعه و فراگیرشدن امر سواد و تعلیم وتربیت.
۷) اهتمام به امر زبان و ادبیات فارسی تقویت و ترویج و گسترش آن .
۸) بسط زمینه‌های لازم برای شكوفایی استعدادها و خلاقیتها و حمایت ازابتكلارات و ابداعات .
۹) پاسداری از حریت و امنیت انسان درعرصه‌های گوناگون فرهنگی، سیاسی، قضایی و اقتصادی .
۱۰) فراهم ساختن شرایط و امكانات كافی برای مطالعه و تحقیق و بهره‌گیری ازنتایج آن در همه زمینه‌ها .
۱۱) تقویت تفكر و تعقل و قدرت نقادی و انتخاب در عرصه تلاقی و تعارض افكار.
۱۲) مقابله با خرافات و موهومات جمود و تحجرفكری، مقدس‌مآبی، و ظاهرگرائی و مقابله با افراط درتجدد طلبی و خودباختگی در برابر بیگانگان تحت شعار واقع گرائی .
۱۳) ترویج روحیه قیام به قسط و عدالت اجتماعی.
۱۴) ارزش دادن به كار و اهمیت بخشیدن به تلاش و كوشش درجهت استقلال و خوداتكایی درعین التزام به كفاف، قناعت و مبارزه با روحیه اتراف و اسراف و تبذیر.
۱۵) پرورش روح وجسم با اهتمام همه جانبه به امر ورزش و تربیت بدنی به عنوان یك ضرورت مهم اجتماعی .
۱۶) تقویت و احیاء ومعرفی هنر اصیل و سازنده درتمامی عرصه‌ها و زمینه‌های سازگار با روح تعالیم اسلامی.
۱۷) اهمام و اقدام همه جانبه به منظور شناخت نیروها و نیازها و مقتضیات جسمی و روحی نسل جوان كشور و فراهم‌آوردن زمینه‌های مناسب ومساعد برای تكامل وتعالی شخصیت علمی وعقیدتی جوانان و مسئولیت‌پذیری وحضورمستقیم و مشاركت هر چه بیشتر آنان درعرصه‌های مختلف حیات فردی و اجتماعی .
۱۸) تقویت شخصیت و جایگاه واقعی زن مسلمان به عنوان مادر و ترویج وفراهم آوردن زمینه‌های لازم برای ایفای نقش و رسالت اساسی خود به عنوان «مربی نسل آینده » و اهتمام به مشاركت فعال‌ زنان در امور اجتماعی، فرهنگی، هنری و سیاسی و مبارزه با بینش‌ها و اعتقادات نادرست در این زمینه .
۱۹) گسترش زمینه مشاركت و مباشرت مردم درامور فرهنگی، هنری و علمی وهمچنین حمایت از فعالیتها و اقدامات غیردولتی به منظور همگانی شدن فرهنگ و توسعه امور فرهنگی با نظارت دولت .
۲۰) اتخاذ سیاستهای‌ایجابی و مثبت درامور فرهنگی، هنری و اجتماعی وایجاد مصونیت برای‌افراد و جامعه، واهتمام به جاذبه و رحمت و جامع‌نگری و دوراندیشی و شورو مشورت و پرهیز از خشونت و شتابزدگی و یكسونگری و استبداد رأی .
۲۱) آموزش و تشویق تقویت روح اجتماعی و مقم داشتن مصالح جمعی برمنابع فردی، احترام گذاشتن به قانون ونظم عمومی‌به عنوان یك عادت و سنت اجتماعی و پیشقدم بودن دولت در دفاع ازحرمت قانون و حقوق اشخاص .
۲۲) تلاش برای‌شناخت و معرفی اركان هویت اصیل دینی و ملی به منظور این هویت و همچنین به منظور استحكام و استمرار استقلال فرهنگی .
۲۳) گسترش روحیه نقد و انتقادپذیری وحمایت ازحقوق فردی و اجتماعی برای دعوت به خیر وهمگانی شدن امر به معروف ونهی ازمنكر برمبنای حكمت، موعظه حسنه، شرح صدر و جلال به آنچه احسن است .
۲۴) توسعه و اعتلای تبلیغات فرهنگی و هنری به نحو مناسب به منظور ترویج وتحكیم فضایل اخلاقی .
۲۵) توجه به فرهنگ و هنر روستا به منظور بالابردن سطح فرهنگی پدر روستاها و همچنین تقویت خلاقیت‌های اصیل و با ارزش روستائی و عشایری .
د) منبهات در سیاست فرهنگی
۱) تلقی نادرست از زند و ترك دنیا بصورتی كه مغایر با تحرك ورشد و آینده نگری و پیشرفت اجتماعی باشد.
۲) بی‌اعتنایی به نظم عمومی وبدبینی تاریخی كه نسبت به دولت وجود داشته است .
۳) تصورمغایر بودن شریعت اسلامی با هرگونه نوآوری ومبانیت داشتن تقوا و تعهد با تخصص.
۴) مخفی شدن فساد عقیده واخلاق .
۵) گرایش به راه‌حلهای شتابزده و خشونت‌آمیز درمورد مشكلات اجتماعی و معضلاتی كه نیازمند به تحقیق و تدبیر است .
۶) تشبث به شرع برای فرار ازقانون وبالعكس .
۷) توجیه تخلف از نظم اجتماعی به بهانه عدم سوء نیت .
۸) خودداری ازقدرشناسی اجتماعی به بهانه پاداش اجتماعی و توقع ایثار .
۹) عدم توجه كافی به مراتب خصائل مختلف انسانها وخوب یا بددانستن آنان بطورمطلق .
۱۰) عدم توجه به نقش عوامل و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی دراصلاح جامعه و اكتفا كردن به وعظ و نصیحت درهدایت و تربیت دینی و اجتماعی .
۱۱) مدون نبودن فلسفه سیاسی ونظریه مدیریت در جامعه با وجود مبادی و مواد اولیه لازم در منابع فقه اسلامی .
۱۲) برداشت نادرست ازبعضی مفاهیم دینی.
۱۳) تحت الشعاع قرار گرفتن حق درمقابل شخصیت .
۱۴) رواج بعضی خرافات در پوشش سنن قومی یا عقاید دینی .
۱۵. نقد ظاهری سنتهای خودی با تمسك به ظواهر، سنتها وافكار بیگانه .
۱۶) ریاكاری، نفاق، تملق و خطر گسترش آن بصورت اخلاق اجتماعی.
۱۷) پرده‌دری، حرمت شكنی، قانون شكنی و جوسازی به عنوان یك وظیفه دینی یا حركت انقلابی.
۱۸) سوءظن به مردم و میل به تجسس در زندگی شخصی آنان و تفسیر نادرست اعمال آنها و متهم كردن آنان .
۱۹) بی‌اعتنایی به امور و ارزشهای ملی درجامعه و نیز بی حرمتی به فرهنگ وسنن اقوام و ملل دیگر .
۲۰) نهی از منكر با توسل به منكرات دیگر
۲۱) بی توجهی نسبت به ارزشهای معنوی، مبانی ومواضع اصولی و غفلت از فریضه دینی _ اجتماعی امر به معروف و نهی از منكر .
۲۲) كار خود را ملاك خوب و بد دانستن و قوانین را بنا بررأی خود تفسیرو اجراكردن ودرمقابل كسی مسئول نبودن .
۲۳) غفلت از سوابق غربردگی و ریشه‌های التقاط و عدم توجه كافی به حل مسائل عصر با رجوع به معارف دینی ومطرح نبودن شیوه‌های درك وفهم فرهنگهای دیگر وطرق ارتباط با آنها .
۲۴) عوام‌زدگی و عوام فریبی با تكیه برباورها، عادات و شیوه‌های نادرست رایج درجامعه به نام طرفداری از محروم یا دفاع ازدیانت .
۲۵) عدم اهتمام به تعاطی افكار و تبادل آراء و تمسك به روشهای غیر منطقی در برخورد با افكار دیگران وترجیح راه‌حلها و برخوردهای سلبی در مواردغیر ضروری.
۲۶) بازخواست نكردن از كسانی كه قوانین را بنا بررأی خود تفسیر و اجرا می كنند .
ه) خط مشی فرهنگی كه به منظور اجرای اصول سیاست فرهنگی با عنایت به فصول اهداف مبانی ومنبهات تنظیم شده و نشان دهنده «اولویت‌ها و سیاستهای كلی »، «سیاستهای اجرائی» و همچنین تعیین كننده، «مراكزنظارت، اجرا و هماهنگی»، می باشد از اینقرار است ....
منبع:فصلنامه شورای فرهنگ عمومی
منبع : خبرگزاری فارس