سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

بررسی نقش زیارت دینی در سلامت روانی افراد


بررسی نقش زیارت دینی در سلامت روانی افراد
پژوهش حاضر یك مطالعه مقطعی و شبه آزمایشی است كه با هدف بررسی اثر زیارت دینی بر سلامت روانی اجرا گردیده است. بدین منظور تعداد ۷۰ نفر در دو گروه سیاحتی (۳۵=n) و زیارتی (۳۵=n) با در نظر گرفتن متغیرهای جنسیت, سن و داشتن سواد با روش نمونه گیری در دست رس انتخاب شدند. هر دو گروه هم قبل و هم بعد از بازگشت از سفر آزمون سلامت عمومی (GHQ) ۲۸سؤالی را تكمیل نمودند. سپس داده های ۷۰ آزمودنی جمع آوری و نتایج با استفاده از آزمون آماری t تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد كه دو گروه, هم در هنگام عزیمت و هم در هنگام برگشت از سفر در متغیر سلامت روانی با هم دیگر تفاوت معناداری داشتند.
به عبارتی گروه زیارتی در هر دو مرحله به طور معناداری از سلامت روانی بالاتری نسبت به گروه سیاحتی برخوردار بودند. هم چنین نتایج نشان داد كه زیارت دینی به طور معناداری در مقایسه با سیاحت باعث كاهش علائم و ارتقاء سلامت روانی زائرین خانه خدا گردیده است و این تفاوت به جز در بعد علائم جسمانی در سایر ابعاد افسردگی, اضطراب و سازگاری اجتماعی معنادار بود. جالب این كه مقایسه گروه زیارتی در دو مرحله عزیمت و بازگشت نشان داد كه گرچه زیارت علائم اضطراب, افسردگی را كاهش داده و باعث افزایش سازگاری اجتماعی افراد شده است, ولی در بعد علائم جسمانی تغییر معناداری ایجاد نكرده است. اما سفر سیاحتی, به طور كلی, هیچ تفاوت معناداری در سلامت روانی افراد ایجاد نكرده است.
دین و دین داری حقیقتی است كه پیوسته با بشر بوده و شالوده زندگی وی را تشكیل می دهد. دین و مذهب از اركان اصلی فرهنگ هر ملتی است كه جامعه را هویت و انسجام می بخشد و در افراد جامعه حس هم بستگی به وجود می آورد. دستورات دینی, مراسم و آیین های دینی همه عواملی هستند كه می توانند در امر درمان و پیش گیری اختلالات روانی و هم چنین برای ارتقای سلامت روان به نحو مؤثری به كار گرفته شوند (داویدیان, ۱۳۷۶).
دین شامل مجموعه ای از باورها و رفتارهایی دینی است كه شیوه رفتاری خاصی را به افراد ارائه می دهد (رابرت, ۱۹۹۲).
بسیاری از پژوهشگران علوم رفتاری و روان درمان گران معتقدند كه این باورها و رفتارها در پیش گیری و شفادهی بیماری های جسمانی و روان شناختی نقش اساسی دارند (نیل مَن و پرساد (Nealman and Persaud), ۱۹۹۵). به گونه ای كه برخی فقدان باورهای دینی را علت بیماری های روانی دانسته و توصیه به درمان اختلالات به طریق آموزش های دینی نموده اند. پژوهش های زیادی در این راستا رابطه مثبت بین باورها و نگرش ها و عمل كردهای دینی با شاخص بهداشت روانی و حتی جسمانی را به اثبات رسانیده اند (ویلتزو كریدر(Willits and Crider), ۱۹۹۲ به نقل از كوئینگ(Koening) و همكاران, ۱۹۹۲).
كوهن(Cohen) و همكاران (۱۹۹۵) در مطالعه ای بین میزان افسردگی و مقابله دینی ارتباط منفی معناداری به دست آوردند. در این بررسی افراد متدین به طور معناداری علائم افسردگی از قبیل فقدان علاقه و انگیزه, كناره گیری و انزوا, احساس دل شكستگی, بی قراری و ناامیدی كمتری از خود نشان دادند (به نقل از ابوالقاسمی و حجاران, ۱۳۷۶).
ویلتزو كریدر در مطالعه ای كه بر روی ۱۶۵۰ آزمودنی انجام دادند دریافتند كه نگرش های دینی به طور مثبتی با سلامت روانی ارتباط دارد (به نقل از كوئینگ و همكاران, ۱۹۹۲).
برخی مطالعات نیز رابطه بین دین و سازگاری را بررسی نموده و دریافته اند كه نگرش ها و فعالیت های دینی با احساس سازگاری به طور مثبتی هم بستگی دارند (لوین و واندر, ۱۹۹۸).
در همین رابطه گانتنر و همكاران (۱۹۹۶) در مطالعه ای نشان دادند كه داشتن باورهای دینی و انجام اعمال دینی با سازگاری بالای زناشویی, رضایت زناشویی و كاهش طلاق هم بستگی معناداری دارد. ویتر و همكاران (۱۹۸۵) نیز نشان دادند كه ۲۰ تا ۶۰ درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ توسط باورهای دینی تبیین می شود (هر دو به نقل از تیكس و فرازیر(Tix and Frazier), ۱۹۹۸) در مطالعه دیگری ویلیتر و كریدر (۱۹۸۹) نشان دادند كه در یك نمونه ۱۶۵۰ نفری با میانگین سنی ۵۰سال, نگرش های دینی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارد. علاوه بر آن در این مطالعه مشاهده شد كه متدین بودن با رضایت زناشویی در مردان و زنان و رضایت شغلی در مردان مرتبط بود. (به نقل از كوئینگ و همكاران, ۱۹۹۲) چامبر بانینند(chamberbinand) و همكاران (۱۹۸۷) طی مطالعه ای به این نتیجه رسیدند كه بین متدین بودن, معناداری زندگی و سلامت روانی ارتباط معناداری وجود دارد (به نقل از رابرت, ۱۹۹۲).
بررسی های دیگر تأثیر مداخلات دینی را در كاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی خاطرنشان ساخته اند. به عنوان مثال, نتایج دو بررسی نشان داد كسانی كه به اعتقادات دینی پای بند بودند, اضطراب و ناراحتی كمتری را نسبت به كسانی كه به اعتقادات دینی پای بند نبودند, گزارش نمودند (لیدنتال(Lindenthal) و همكاران, ۱۹۷۹; استارك(Stark), ۱۹۷۱ به نقل از غباری, ۱۳۷۴).
باورها و اعمال دینی از طریق ایجاد هدف و معنی در زندگی, گسترش روابط اجتماعی, ارائه مراسم و ابزارهای تخلیه هیجانی, احساس تعلق ایجاد كردن در فرد و… موجبات آرامش و تخفیف اضطراب را فراهم می كنند (تیكس و فرازر, ۱۹۹۸).
زیارت یكی از این اعمال و مناسك دینی است كه به عنوان یك تجربه بسیار شخصی در ارتباط با خداوند تلقی گردیده و در دین اسلام جایگاه بسیار ویژه ای دارد. ادبیات پژوهش در این خصوص معتقدند كه رفتارهای دینی مثل زیارت و عبادت در نزد مسلمانان به عنوان یك ارزش محسوب شده و نگرش های مثبت به طرف موقعیت زندگی را تشویق می نمایند. در چنین تجربه ای فرد خود را به معبودش وامی گذارد و خود را در ارتباط بسیار نزدیك با خدا دانسته و امیدواری اش به كمك و یاری او افزایش می یابد. لذا احساس آرامش درونی كرده و در حین زیارت تخلیه هیجانی انجام می دهند كه اعتماد و اطمینان آنان را به خود بیشتر كرده و سلامت روانی آنها را افزایش می دهد (كران و سوحچان(Krol and Sohechan), ۱۹۸۹) پارگامنت و ماتون (Pargament and Maton), (۱۹۹۲) دریافتند كه انجام اعمال دینی مثل زیارت و عبادت باعث كاهش عصبانیت و اضطراب می گردد. نیس و وینتراب (۱۹۹۵) طی پژوهشی روی ۴۰۰ آزمودنی به این نتیجه رسیدند كه شركت افراد در مراسم دینی از قبیل زیارت و عبادت با كاهش اختلالات روانی شركت كنندگان نسبت به سایر افراد همراه است (به نقل از لوین و واندر(Levin and Vander), ۱۹۹۸).
موریس (۱۹۸۳) طی پژوهشی اثر زیارت دینی را روی افسردگی و اضطراب در پی گیری طولی با ۱۲۴ بیمار جسمی مطالعه كرد و دریافت كه علائم آنها بعد از زیارت رفتن كاهش معناداری یافته و این كاهش حداقل تا ۱۰ ماه بعد از برگشتن از زیارت ادامه دارد.
گرچه پژوهش های متعددی اثرات سلامت ساز دین و مقابله های دینی را تأیید كرده اند و اثر مثبت باورها و اعمال دینی را بر سلامت روانی نشان داده اند, اما در خصوص اثر زیارت به عنوان یك رفتار دینی در سلامت روان تحقیق علمی به ویژه در داخل كشور كمتر گزارش شده است. لذا با توجه به تأكید فزاینده مذاهب اسلامی به نقش زیارت در تزكیه و تهذیب نفس و فقدان مطالعات علمی در این حوزه, مطالعه حاضر گامی است در جهت بررسی نقش زیارت در سلامت روانی افراد .
●فرضیه های پژوهش
▪فرضیه اول. وضعیت سلامت روانی دو گروه مسافران زیارتی و سیاحتی با هم متفاوت است.
▪فرضیه دوم. زیارت سلامت روانی افراد را افزایش می دهد.
▪فرضیه سوم. سفر سیاحتی در وضعیت سلامت روانی افراد مؤثر است.
●روش پژوهش
نمونه پژوهش از بین افرادی كه در سال ۱۳۷۹ برای اولین بار عازم زیارت خانه خدا بودند و قصد خود را از سفر به مكه فقط زیارت عنوان كرده بودند, انتخاب شدند (گروه زیارتی). یك گروه كنترل از بین افرادی كه عازم سفر به كشورهای تركیه و دبی بودند و هدفشان از مسافرت را صرفاً سیاحت و تفریح عنوان كرده بودند انتخاب شدند (گروه سیاحتی).
انتخاب نمونه پژوهش در هر دو گروه با در نظر گرفتن متغیرهای سن, جنسیت, دین و سواد با روش نمونه گیری در دست رس انجام شد. تعداد ۹۰ آزمودنی با توجه به متغیرهای فوق جهت شركت در پژوهش انتخاب شدند.
اجرای پژوهش با هماهنگی و همكاری مسئولین كاروان های زیارتی و سیاحتی بدین ترتیب انجام شد كه قبل از شروع برنامه سفر به مسئولین مربوطه, آموزش لازم جهت نحوه جمع آوری اطلاعات ارائه شد. سپس جمع آوری اطلاعات در طی دو مرحله صورت گرفت.
در مرحله اول (پیش آزمون) اطلاعات مورد نیاز در هر دو گروه قبل از شروع سفر با استفاده از پرسش نامه سلامت روانی (GHQ) ۲۸سؤالی جمع آوری شد.
در مرحله دوم (پس آزمون) نیز جمع آوری اطلاعات با استفاده از همان ابزار قبلی در پس از اتمام سفر و در حین برگشت به وطن انجام شد.
لازم به ذكر است كه گرچه اطلاعات مربوط به ۹۰ آزمودنی جمع آوری شد اما نهایتاً تعداد ۲۰ نفر از آزمودنی ها از هر دو گروه به علت نقص در تكمیل پرسش نامه ها یا متغیرهای همتاسازی از تحلیل نهایی حذف شدند و در كل داده های مربوط به ۷۰ نفر (۳۵ نفر در هر گروه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.● نتایج پژوهش
برای آزمون فرضیه اول پژوهش مبنی بر این كه وضعیت سلامت روانی دو گروه سیاحتی و زیارتی با هم متفاوت است, ابتدا نمرات آزمون سلامت روانی دو گروه در مرحله قبل از سفر با هم مقایسه گردید كه نتایج در جدول شماره۲ ارائه شده است. نتایج نشان داد كه دو گروه از لحاظ سلامت روانی با هم متفاوت هستند, یعنی افراد گروه زیارتی به طور معناداری در مقایسه با افراد گروه سیاحتی در مرحله قبل از عزیمت به سفر از سلامت روانی بالاتری برخوردار بودند.
نتیجه فوق را می توان چنین تعبیر كرد كه تفاوت دو گروه در سلامت روانی را احتمالاً می توان به نقش باورهای دینی آنها نسبت داد. چرا كه به احتمال زیاد گروه زیارتی نسبت به گروه سیاحتی اعتقادات دینی قوی تری دارند و باورهای دینی قوی, خود می تواند باعث وضعیت بهتر سلامت روان آنها شده باشد.
به منظور بررسی این كه آیا تفاوت مشاهده شده در سلامت روانی دو گروه در مرحله بازگشت از سفر نیز حفظ شده است یا خیر؟ نمره سلامت روانی دو گروه در مرحله دوم نیز با هم دیگر مقایسه شد كه نتایج در جدول شماره۳, ارائه شده است.
هم چنان كه در جدول فوق می بینیم t محاسبه شده (۳۸/۲) بزرگ تر از t جدول در سطح ۰۵/ (آزمون یك دامنه) است بنابراین فرض پژوهشی ما تأیید می شود, یعنی زیارت باعث بهبود سلامت روانی افراد شده است و این یافته تأیید كننده نتایج یافته های موریس ۱۹۸۳; سن و وینتراب, ۱۹۹۵ است. یعنی زیارت باعث كاهش اضطراب و افسردگی و افزایش سلامت روانی و بهبود عمل كرد اجتماعی افراد شده است.
به منظور بررسی تأثیر زیارت در ابعاد مختلف سلامت روانی بین دو گروه در طی دو مرحله (قبل و بعد از سفر) در ابعاد اضطراب, افسردگی, سازگاری اجتماعی و علائم جسمانی پرسش نامه سلامت روانی (GHQ) مقایسه صورت گرفت كه نتایج آن در جداول شماره ۵,۶,۷ و۸ ارائه گردیده است.
هم چنان كه در جدول شماره۵ مشاهده می شود, زیارت دینی در مقیاس علائم جسمانی پرسش نامه سلامت روانی تفاوت معناداری را بین دو گروه باعث نشده است. به عبارتی دو گروه در مقیاس علائم جسمانی پرسش نامه, تفاوت معناداری را قبل و بعد از سفر نشان نداند. یعنی زیارت دینی تأثیری در كاهش علائم جسمانی افراد نداشته است. در حالی كه در سه مقیاس دیگر پرسش نامه سلامت روانی (اضطراب, افسردگی و سازگاری اجتماعی) تفاوت افراد قبل و بعد از سفر معنادار بوده است, یعنی زیارت دینی باعث بهبود علائم افسردگی اضطراب و سازگاری افراد شده است.
با توجه به نتایج جداول فوق به نظر می رسد زیارت دینی تأثیر بیشتری در خصوص كاهش علائم روان شناختی افراد داشته تا علائم جسمانی آنها.
ییكی دیگر از فرضیه های پژوهشی مطالعه حاضر این بود كه سفر سیاحتی در وضعیت سلامت روانی افراد تأثیر دارد. برای پاسخ گویی به این فرضیه, نمره آزمودنی های گروه سیاحتی قبل و بعد از سفر با هم مقایسه گردید. هم چنان كه در جدول شماره۸ مشاهده می شود, تفاوت نمره سلامت روانی افراد سیاحتی در طی قبل و بعد از سفر معنادار نمی باشد, به عبارت دیگر گرچه نمره این افراد در پرسش نامه سلامت روانی پس از بازگشت سفر اندكی كاهش یافته است (سلامت روانی بهتر شده) ولی این كاهش معنادار نیست.
بنابر نتایج جدول فوق می توان نتیجه گرفت كه سفر تفریحی باعث كاهش معناداری در نمره سلامت روانی افراد نشده است.
همین مقایسه در گروه زیارتی نیز انجام شد كه نتایج در این گروه نشان داد كه تفاوت میانگین نمره افراد در پرسش نامه سلامت روانی قبل و بعد از سفر معنادار می باشد. به طوری كه بعد از سفر كاهش معناداری در علائم افراد مشاهده شد, یعنی سفر زیارتی منجر به بهبود سلامت روانی افراد شده است.
بر مبنای یافته های پژوهش حاضر می توان گفت افرادی كه عازم سفر زیارتی هستند در مقایسه با افراد گروه سیاحتی هم قبل از سفر از سلامت روانی بالاتری برخوردار بوده اند و هم این كه سفر زیارتی در مقایسه با سفر سیاحتی باعث بهبودی و افزایش سلامت روانی افراد زائر شده است. این یافته كه زیارت, سلامت روانی افراد به طور معناداری افزایش داده و به ویژه اضطراب و افسردگی را كاهش و سازگاری اجتماعی آنها را افزایش داده است در راستای تحقیقات پارگامنت و ماتون, ۱۹۹۲; نِس و ینتراب, ۱۹۹۵; مطالعه طولی موریس, ۱۹۸۳ می باشد كه شركت در مناسك دینی و زیارت باعث كاهش اضطراب, عصبانیت و اختلالات روانی می گردد. تبیین روان شناختی این اثر بخشی احتمالاً این گونه است كه مطابق نظر كوئینگ و همكاران ۱۹۸۱, زائرین با احساس نزدیكی به خدا در مراسم زیارت و هم چنین تخلیه هیجانی به احساس آرامش درونی بیشتری دست یافته و اعتماد و اطمینان آنان به یاری و كمك خداوند افزایش می یابد و لذا به كمك رحمت الهی در حل مشكلات خود امیدوارتر می شوند و نگرش آنها در برخورد با استرس ها تغییر كرده و این تغییر نگرش به شكل مثبت باعث بهبود خلق و سلامت روانی آنها خواهد شد.
نویسنده:هاجر پهلوانی و بهروز دولتشاهی
كتاب نامه:
ابوالقاسمی, عباس و حجاران, محمود (۱۳۷۶), (نقش گرایش های دینی در اتخاذ شیوه های مقابله با استرس در سالمندان تهرانی), مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان, دانشگاه علوم پزشكی ایران.
داویدیان, هاراطون (۱۳۷۶), (بهداشت روان از دیدگاه ادیان توحیدی), مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان.
غباری بناب, باقر (۱۳۷۴), (باورهای دینی و اثرات آن در بهداشت روان), فصلنامه اندیشه و رفتار, سال اول, شماره۴.
Koening, H. G. (۱۹۹۲) Religious and Prevention of illness in later life. In K. I. Pargament K. I. Maton & Hess, R. E. (Eds). Religion and Prevention in mental health. Research Division and action Haworth Press Inc.
Krole, I and Sohechan, B. (۱۹۸۹) Religion belifes and practice among ۵۲ psychiatric in patients in Mennesota. American Journal of Psychiatry. ۱۰۹, ۶۷۳.
Levin, Jeffry and Vander (۱۹۹۸). Religion factors in Psysicial Health and psychological of illness. Psychological Medicine, ۸, p.۱۵۹-۶۴.
Morris, P. A. (۱۹۸۲). The effect of pilgrimage on anxiety and religious attitude. Psychological Medicine, ۱۲, p.۱۱۱۵-۲۷.
Nealman, P. and Persaud. R. (۱۹۹۵). Why do psychiatrist neglect religion. British Journal of Medical Psychology, ۶۸, p.۱۶۹-۱۷۸.
Pargament, K. I. and Maton, K. I. (۱۹۹۲), Religion and Prevention in Mental Health , Haworth Press Inc.
Roberts K. A. (۱۹۹۲), A sociological overview mental health implication of religio-cultural megatrends in the United State. in Pargament K. I. Maton I. & Hess, R. E. (Editors). Religion and Prevention in Mental Health. Haworth Press Inc.
Tix, A. P., Frazier, P. A. (۱۹۹۸). The use of religious coping during stressful life events. Journal of consulting and clinical psychology, ۶۶ (۲), p.۴۱۷-۴۲۲.
منبع:فصلنامه نقد و نظر، شماره ۳۸-۳۷
منبع : خبرگزاری فارس