پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اصول اساسی و بنیادی یک حزب


اصول اساسی و بنیادی یک حزب
حزب شرایط و الزاماتی دارد كه عبارتند از :
الف- حزب و بدنه آن مانند مخروطی است كه در راس آن پایه گذاران و بانیان حزب قرار دارند و با اهداف و آرمان های خود به ساختار تشكیلات حزب می پردازند.
ب- از راس مخروط به پائین را بدنه حزب تشكیل می دهد كه شامل اعضا و هواداران حزب می باشد یعنی طبقات مردم.
ج- حزب تشكیلاتی است فراگیر و باید مجموعه كثیری از افراد جامعه را در بر بگیرد زیرا اهداف حزب اگر فراگیر و برخاسته از آرمان های ملی و مردمی باشد ضرورتاً هواداران زیادی خواهد داشت.
د- رهبران حزب اگر افرادی صالح و مورد وثوق جامعه و ملت باشند باعث گرایش عمومی مردم به آن حزب خواهد شد.
هـ- حزب باید اهدافی بلندمدت و بزرگ داشته باشد و در آن هدف های عامه مردم مطرح باشد نه امیال گروهی خاص یا خواسته رهبران كه در این صورت مردم در تشكیلات حزب نقش وسیله را برای آرمان های گروهی خاص خواهند داشت.
و- بین رهبران و اعضای حزب باید صداقت، صمیمیت و همبستگی در آرمان ها وجود داشته باشد.
ز- حزب باید در جهت اهداف خویش وفادار بوده و شفاف عمل نماید.
ح- حزب باید در سلسله مراتب تشكیلات خود اعضا را به كار گیرد به طوری كه اعضا احساس كنند كه در كارها موثر و دخیل اند.
مطالعه اجمالی وضعیت احزاب كشور ما نشان داده از شرایط لازم یك حزب برخوردار نبوده اند و مردم در آن نقش سیاهی لشگر را داشته اند. در اینجا ذكر این نكته لازم است كه تا در كشور احزاب به معنای واقعی تشكیل نشود امكان تحقق دموكراسی و حاكمیت مردم و تشكیل جامعه مدنی محال است. به عنوان مثال در انتخابات ها تجربه نشان داده كه چه بسیار افراد شایسته كه نامزد نمایندگی مردم شده اند ولی توفیقی به دست نیاورده اند و چه بسیار افراد فاقد صلاحیت كه به علت نبودن حزب و استفاده از تبلیغات غلط و مردم فریب موفق شده اند. دلیل آن این است كه نامزدهای انتخاباتی با شعارهای متداول، تكراری و مردم پسند به هدف خود رسیده اند و پس از احراز نمایندگی هیچگونه ضامن اجرایی برای عمل كردن به وعده های خود نداشته اند تنها حزب است كه قادر است با برنامه مدون برای اداره كشور افراد صالح را از بین اعضای خود انتخاب و به مردم معرفی نماید و در صورت توفیق حزب ضامن اجرای اهداف از پیش تعیین شده خود خواهد بود.
علاوه بر حزب كه در درازمدت می تواند ضامن گسترش دموكراسی و فراگیری فرهنگ آن باشد باید از مدرسه كار را شروع كرد. شاگردان را در اداره مدرسه به كار گرفت با تدریس دروس تاریخی به تاریخ ارج نهاد. شاگردان را با مبانی دموكراسی و تاریخ آن آشنا كرد و این كار را در مدرسه، دبیرستان، دانشگاه، شوراها و در سطح كشور گسترش داد. باید فرزندان ما از مدرسه سیر تحول دموكراسی را در جهان مطالعه كنند و بیاموزند و به تدریج تجربه كنند تا به عنوان یك فرهنگ از فردگرایی رو به سوی زندگی جمعی آورند و فكرشان اجتماعی و با جامعه باشد. فردگرایی باید جای خود را به جمع گرایی و جامعه مدنی بدهد. در كشورهای غربی در كلاس های درس مسائل اجتماعی را با شاگردان مطرح می كنند و شاگردان را با تفكر و به اصطلاح دیالوگ آشنا می كنند كه به اصطلاح (Delate) می گویند یعنی بحث و گفت وگو و جدل. این روش می تواند ذهن افراد را پرورش داده و آنها را برای حل مسائل فردی و اجتماعی آماده سازد.
به امید آن روز.
اسماعیل روحانی
منبع : روزنامه شرق