پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

خزر، دریای صلح و دوستی


خزر، دریای صلح و دوستی
دومین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در شرایطی در تهران در ۲۴ مهر برگزار شد که هم ایران و هم روسیه، به عنوان دو کشور قدرتمند حاشیه جنوبی و شمالی این دریا از سوی ایالات متحده امریکا در فشار قرار دارند؛ روسیه از طریق استقرار سپر دفاع موشکی و ایران از طریق پرونده هسته یی. اما برگزاری این اجلاس نشان دهنده استقلال سیاست خارجی نه تنها ایران، بلکه دیگر کشورهای ساحلی است. تحولات بسیاری بعد از برگزاری اولین اجلاس سران در عشق آباد (۱۳۸۱) تاکنون رخ داده است. اکنون خدمات فنی و مهندسی و کالاهای ایرانی است که از کالاهای سنتی تا ماشین آلات را دربرمی گیرد. حجم مبادلات تجاری افزایش یافته و در کنار آن حوزه نفوذ گسترش یافته است.
اجلاس سران رویدادی بسیار مهم در سطح منطقه و جهان شمرده می شود از آن روی که رهبر کشوری بزرگ و همسایه یی قدرتمند - پس از گذشت حدود شش دهه - برای نخستین بار به ایران سفر می کند، آن هم در شرایطی که رسانه های غربی خبر احتمال ترور او را منتشر می کنند. اما آقای ولادیمیر پوتین که روز دوشنبه در آلمان بود در مصاحبه با خبرنگاران اعلام می دارد که اگر قرار باشد به این شایعه ها توجه کنیم، هیچ گاه نباید به جایی بروم و حتی از خانه بیرون نیایم. سفر پوتین به ایران نقطه عطفی در روابط تهران - مسکو به شمار می رود.
از جهت دیگر پوتین که آخرین روزهای دوره دوم ریاست جمهوری خود را در کرملین می گذراند، اهمیت خاصی برای اجلاس دریای خزر قائل است و به همین سبب از مدت ها قبل اعلام کرده بود که در اجلاس تهران مشارکت خواهد کرد. ولادیمیر پوتین هنگامی که زمام رهبری روسیه را در سال ۱۹۹۹ به عنوان کفیل ریاست جمهوری بر عهده گرفت روسیه کشوری ورشکسته و در حال فروپاشی بود. ریاست و مدیریت قابل تحسین او توانست روسیه را چون ققنوس از زیر خاکستر زنده کند و اکنون روسیه در برابر یکجانبه گرایی امریکا ایستادگی می کند و ایالات متحده قصد کشاندن روسیه به مسابقه تسلیحاتی دارد. تحول دیگری که بعد از اجلاس نخست در صحنه سیاسی منطقه روی داده است، مرگ حیدر علی یف رئیس جمهور آذربایجان بود که دوره انتقال قدرت از پدر به پسر به آرامی سپری شد و سیاست خارجی جمهوری آذربایجان در تحول سیاست خارجی ایران هماهنگ عمل کرده و دو کشور باب مراودات خود را گسترش دادند و آنچه دولت های مداخله گر خارجی می خواستند تنش بین دو کشور را گسترش دهند، عملی نشد و این خواست دولت و ملت هر دو همسایه بود. مرگ صفر مراد نیازاف نیز پس از دیدار آقای احمدی نژاد از ترکمنستان، ضایعه بزرگی بود که تحولات انتقال قدرت در همسایه شمال شرقی همچون همسایه شمال غربی به آرامی صورت گرفت و فضای سیاسی ایران از جانب همسایگان آسودگی یافت.
رئیس جمهور جدید ترکمنستان آقای قربان بردی محمداف نیز ایران را در سیاست خارجی خود اولویت داد و ایران جزء اولین کشورهایی بود که او از آن دیدار کرد.
مناسبات ایران با قزاقستان، کشور بزرگ، ثروتمند و تاثیرگذار آسیای مرکزی نیز در سطحی مناسب برقرار است. ایران توانایی های بسیاری برای همکاری با قزاقستان دارد که سوآپ نفتی با ظرفیت بیش از ۳۵۰ هزار بشکه در روز نعمتی است که هنوز کشورهای منطقه بدان توجه کافی نداشته اند.
اکنون که اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در این فضای همکاری و حسن همجواری برگزار شده و اعلامیه ۲۵ ماده یی آن موفقیتی برای کشورهای حاشیه و کل منطقه است، این اجلاس الگویی است برای دیگر انواع همکاری های منطقه یی که کشورهای منطقه می توانند بدان روی آورند. در جهانی که سازمان های منطقه یی در حال شکل گیری، تاثیرگذاری و ساماندهی امور مختلف می شوند، کشورهای حاشیه دریای خزر دارای پتانسیل های لازم برای همگرایی و همکاری های منطقه یی هستند.
همان گونه که رهبران کشورهای ساحلی در اجلاس ۲۴ مهر بدان تاکید داشتند، دریای خزر عامل پیونددهنده کشورهای ساحلی است و به برکت این موهبت می توان آن را به دریای صلح و دوستی تبدیل کرد. در گام نخست این منطقه دارای اشتراکات تاریخی و فرهنگی بسیاری است که با وجود اقوام گوناگون و ادیان متفاوت از ترک، ایرانی، مغول، اسلاو و ادیان اسلام (شیعه و سنی)، بودایی و مسیحی، در همیشه تاریخ با هم در ارتباط بوده و با هم زیسته اند. تمام قلمروهای پیرامونی خزر جزء حوزه نوروز هستند و حتی در آستاراخان در شمالی ترین نقطه دریای خزر در فدراسیون روسیه، تاتارهای مسلمان و دیگر اقوام نوروز را باشکوه تمام جشن می گیرند.
شاهراه تاریخی ولگا - خزر از قدیم الایام ارتباط بین تجار ایرانی و روسی را برقرار می کرد و کالاهای روسی با کالاهای ایرانی مبادله می شد. بنادر ایران با بنادر ساحلی ارتباط داشته اند و هنوز کاروانسرای ایرانیان در شهر آستاراخان پابرجاست و «آرد آستراخان» در شهرهای غربی ایران شناخته شده است. ارتباط تجاری و بازرگانی در کنار مبادله کالا، فرهنگ، آداب و رسوم ملل را تسهیل می کرد و کالا با خود، فرهنگ و تمدن و زبان را منتقل می کرد. این است رمز جاودانگی فرهنگ شرقی.
دریای خزر پس از فروپاشی اتحاد شوروی و نیاز کشورهای ساحلی دارای منابع هیدرو کربور، به دریای رقابت ها تبدیل شد و متاسفانه به صحنه هماو رد شرکت های نفتی تبدیل شد. در هیاهوی بسیار برای تصاحب نفت، دیگر توان های محیطی دریای خزر به فراموشی سپرده شد و سبب دوری همسایگان از یکدیگر شد، اما اجلاس تهران نشان داد که وقت همگرایی و همفکری کشورها فرا رسیده است. نفت و گاز منابع تجدید نشونده یی هستند که تا چند دهه دیگر به پایان خواهند رسید ولی منابع انسانی و زیستی دریای خزر، منبع لایزالی است که می تواند در صورت مدیریت به بهینه بالنده و پویا روزی رسان مردمی باشد که در کنار آن زندگی می کنند.
از نشانه ها و شاخص های نزدیکی کشورها، علاوه بر برگزاری موفقیت آمیز اجلاس روز سه شنبه و اعلامیه پایانی آن، کنوانسیون محیط زیست دریای خزر بود که در تهران تدوین و توسط کشورهای ساحلی امضا شد و خوشبختانه هر پنج کشور در پارلمان های خود آن را تصویب کرده اند و اکنون به صورت قانون ملی و بین المللی مورد قبول و اجرا قرار گرفته است. اکنون زمان آن رسیده است که برای همکاری های بیشتر و سازماندهی شده، نهادی تنظیم امور مشترک را برعهده بگیرد. می دانیم که از سال ها قبل شورای دانشگاه های شهرهای ساحلی به فعالیت علمی و آکادمیک مشترک و همکاری های مشترک ادامه می دهد و همه ساله این شورا در یکی از شهرهای ساحلی کشورهای عضو برگزار می شود. این نیز ابتکاری قابل و درخور ستایش است. دانشمندان کشورهای عضو در این شورا مسائل و مشکلات دریای خزر را بررسی و پیگیری می کنند و به دولت های عضو ارائه می دهند.
بنابراین، پیشنهاد آقای هاشمی رفسنجانی در زمان تصدی ریاست جمهوری مبنی بر تاسیس سازمانی به نام «سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای خزر» اکنون ضرورت تشکیل پیدا کرده و برای تنظیم امور باید تاسیس شود. در هیچ برهه یی به اندازه برهه کنونی، ساختارسازی در مورد تنظیم امور و مسائل دریای خزر احساس نشده بود. اکنون سران کشورهای ساحلی بر این اراده اند که این دریا را به دریای صلح و دوستی تبدیل کنند. پس لازمه ساماندهی این امور تشکیل چنان سازمانی است که اکنون موقع آن فرا رسیده است.
از ویژگی های دریای خزر برقراری خطوط کشتیرانی بین کشورهای ساحلی است که تاکنون بدون وقفه و بدون هیچ گونه مشکلاتی ادامه دارد. خطوط کشتیرانی دریای خزر تزریق خون به رگ حیات کشورهای ساحلی است. بین بندر انزلی و امیرآباد و بنادر روسیه و ترکمنستان و قزاقستان خطوط کشتیرانی دایر است و پرچم در اهتزاز این کشورها روی شناورها، نشان دهنده جریان زندگی بر پهنه نیلگون خزر است. اما متاسفانه با وجود پتانسیل های فراوان، کشتیرانی مسافری که می تواند عامل نزدیکی ملل و اقوام همسایه باشد، توسعه نیافته است. حتی بین بنادر ایران در طول بیش از ۷۰۰ کیلومتر ساحل، یک خط کشتیرانی دایر نیست؛ پتانسیلی که سوخت ارزان یارانه یی ایران را از آن غافل کرده است.
پرداختن به موضوع کشتیرانی بین ساحلی ایران و برقراری خطوط کشتیرانی مسافری بین بنادر به ویژه بنادر ایران با بنادر کشورهای همسایه زیربنایی برای توسعه روابط فرهنگی، تجاری و اقتصادی بین کشورهای ساحلی است. اگرچه در سال های قبل یک فروند کشتی به نام کوچک خان بین بندر انزلی و بندر باکو به حمل مسافر اقدام می کرد، ولی چندین سالی است که این فعالیت تعطیل و کشتی تغییر کاربری داده است.
توسعه گردشگری بین کشورهای ساحلی با برقراری خطوط کشتیرانی مسافری و آسان سازی صدور ویزا و حتی لغو روادید بسیار مورد توجه است. اگر دریای خزر دریای صلح و دوستی است بنابراین باید ملل همسایه امکان دیدار از کشورهای یکدیگر را در سطحی گسترده و با شرایطی آسان داشته باشند.
اما در کنار این جاذبه هایی که برشمرده شد، دریای خزر از جهاتی دیگر نیز دارای اهمیت بسیار است. اگر در دوره جنگ سرد دریای سیاه محل برخورد دو ژئواستراتژی بود، اکنون این محل برخورد به سمت شرق حرکت کرده و بر دریای خزر منطبق شده است. ناتو به سوی شرق در حال گسترش است و در حرکت خود به قفقاز رسیده و با انقلاب های رنگین منطقه را در نوردیده و با گذر از دریای خزر به قرقیزستان و ازبکستان در شرق رسیده بود که در همانجا متوقف شد و از ازبکستان عقب نشست و در قرقیزستان متوقف ماند. قلمرو محصور در خشکی آسیای مرکزی، نقطه حایلی بین توسعه اندیشه ها و ساز و کارهای غربی از سوی قفقاز است و دریای خزر نقطه توقف محور توسعه به شرق ناتو است.
اکنون دریای خزر بیش از همیشه از اهمیت ژئوپولتیک ، ژئو اکونومیک و ژئواستراتژیک (حرکت ناتو و غرب از قفقاز به سوی شرق) برخوردار شده است. اما محوری عمود بر این محور غربی- شرقی در حال شکل گیری است که می تواند در صورت تقویت و همکاری جلوی این یکجانبه گرایی امریکایی را بگیرد. این محور شمالی- جنوبی، همان کریدور حمل و نقل شمال- جنوب است که می تواند تا ۱۰۰ میلیون تن کالا را از شمال (روسیه و اروپای غربی) به اقیانوس هند (از طریق دریای خزر و قلمرو ایران) منتقل کند و منطقه را متحول سازد. اجلاس سران کشورهای ساحلی بر این موضوع تاکید داشت و رئیس جمهور روسیه بر ضرورت توسعه کریدور شمال- جنوب تاکید ورزید. نیروی نظامی و انتظامی گاسفور که مورد تاکید و پیشنهاد روسیه است می تواند از مداخله نظامی کشورهای خارجی جلوگیری کند. در عین حال فرماندهی مشترک این نیرو می تواند در مبارزه با قاچاق و آلودگی های محیط زیست که خطرات جدی برای ماهیان خاویاری دارد، با موفقیت عمل کند.
ضرورت همکاری بین کشورهای ساحلی در چارچوب سازمانی کارا اکنون بیشتر شده است. کشورهای ساحلی دریای خزر دارای تجربه زیادی در همکاری های منطقه یی هستند. در حال حاضر هر ۵ کشور در سازمان کنفرانس اسلامی عضویت دارند (روسیه نیز عضو ناظر و فعال است). هر چهار کشور ایران، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان در سازمان اکو عضو هستند و می توانند با پذیرش روسیه به عنوان عضو ناظر، این سازمان را فعال تر سازند (روسیه تمایل به پیوستن به این سازمان را چند سال قبل مطرح کرده است). سه کشور روسیه، قزاقستان و ایران (عضو ناظر) در پیمان شانگهای در کنار هم فعال هستند. بنابراین تشکیل سازمان همکاری های کشورهای ساحلی چندان دور از ذهن نخواهد بود. در این زمینه می توان به سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای سیاه اشاره کرد که همزمان با پیشنهاد ایران در مورد تشکیل سازمان همکاری کشورهای ساحلی خزر، توسط تورگوت اوزال رئیس جمهور فقید ترکیه در اواسط دهه نود پیشنهاد شد و اکنون به یک سازمان همکاری منطقه یی تبدیل شده است و با موفقیت فعالیت های گسترده یی را پیش می برد.
سخن آخر اینکه با همه توان ها و مخاطراتی که در دریای خزر نهفته است باید یادآور شد که خزر یک پدیده جغرافیایی منحصر به فرد است با موجودات زنده بسیار ارزشمند و ماهیان خاویاری که آن را دایناسورهای زنده لقب داده اند. باید با حفظ محیط زیست دریای خزر از آلودگی آن جلوگیری کرد. باید از تجربه مرگ دریای آرال در آسیای مرکزی (بین قزاقستان و ازبکستان) درس گرفت و آن را محافظت کرد. پیشنهاد ما این است که اندیشمندان و دانشمندان و طبیعت دوستان دور هم جمع شوند و نهادی مردمی تحت نام «انجمن دوستداران خزر» تشکیل دهند و به عنوان یک تشکیلات مردم نهاد (NGO) بین المللی از تمام کشورهای ساحلی دریای خزر و دیگر اندیشمندان و صاحبان علم و معرفت از نابودی و مرگ خزر جلوگیری کنند. به امید آن روز.
دکتر بهرام امیراحمدیان
دکترای جغرافیایی سیاسی
(آسیای مرکزی - قفقاز)
منبع : روزنامه اعتماد