سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

درست خرج کردن هنر است


درست خرج کردن هنر است
شاعر چه هوشمندانه گفته است: چو دخلت نیست، خرج آهسته تر کن
درست خرج کردن هنر است اما ما و شما چقدر به این هنر آشناییم؟
به نظر می رسد تمام خانواده ولو سه نفره یا حتی دو نفره به دفترچه یادداشت هزینه ها نیاز دارند. بخشی مربوط به هزینه های غیرضروری، بخشی مختص به هزینه های ضروری و مهم تر از همه فهرستی از مخارج روزانه.
هزینه های ضروری را می توان متعادل تر کرد. آغاز هر ماه فهرستی از مخارج ضروری تان را دفترچه یادداشت کنید. مثلا خورد و خوراک، اجاره خانه، قبض های تلفن، آب، برق، گاز، تلفن همراه، پوشاک و جمع این رقم پولی است که تا پایان ماه نباید صرف چیز دیگری شود. اکنون می توانید بنویسید که چگونه می توان هزینه هر کدام را کاهش داد از حذف تلفن های طولا نی و خاموش کردن تلویزیون در موارد غیرضروری گرفته تا استفاده از لا مپ های کم مصرف و خورد و خوراک که شامل خریدهای هوشمندانه نیز خواهد بود. حالا خودتان حساب کنید همین چند مورد کوچک که ذکر شد در آخر ماه چه مبلغی را در کیف پول یا حساب شما باقی می گذارد.
هزینه های غیرضروری به منزله حذف کامل آن از برنامه اقتصادی تان نیست بلکه می توانید آن را در اولویت های پس از ضروریات قرار دهید. اکنون دو پرسش مطرح است فکر کنید و سپس پاسخ دهید. آیا این طرح در زندگی ام موثر است و چنانچه موثر است چقدر؟ بی تردید یک سفر تابستانی در روحیه شما بسیار موثر است اما اگر پس از بازگشت با مشکل بی پولی روبه رو شوید، حتما این هزینه کردن اضافی و به دور از حزم و احتیاط بوده است. اکنون اگر این مشکل را تا به حال نداشته اید در دفتر هزینه ها یادداشت کنید که در سفرهای قبلی چند مورد خرج اضافه (ماند غذای زیاد یا فانتزی یا سوغات بی مصرف و تزیینی و...) داشته اید این مخارج را از سفر بعدی حذف کنید.
مورد بعدی رفتن به غذاخوری یا کافی شاپ هاست. بسیاری از خانواده ها در برنامه هفته ای یک شب را در یک رستوران غذا می خورند که می توان آن را به سه هفته یک بار کاهش داد. با گرم شدن هوا می توان غذای خانگی را در دامن طبیعت نوش جان کرد. چنانچه دانشجو هستید و کمی در تنگنای مالی قرار دارید به جای پرداخت مبلغ به باشگاه های ورزشی از ورزش صبحگاهی در پارک ها استفاده کنید.
گاه برخی از ما برای پوشاندن کمبود اعتماد به نفس به سمت خرید کردن تقریبا یورش می بریم تا اطرافیان را تحت تاثیر قرار دهیم اما آنها اغلب باهوش هستند و زیاد تحت تاثیر این خریدهای عجیب و غریب قرار نگرفته و خیلی زود اصل قضیه را می فهمند.
پیشآمده که دو نفر مهمان دعوت کرده ایم اما برای هشت نفر غذا و مخلفات و دسر و نوشابه و میوه و غیره تدارک دیده ایم. بدانیم که با پذیرایی مفصل از مهمان هم او را معذب کرده ایم و هم او را به فکر جبران کردن انداخته ایم.
گاهی اوقات به خاطر حفظ موقعیت اجتماعی خود پول اضافی خرج می کنید.
تصور کنید که به مغازه ای می روید و جنسی را قیمت می کنید چنان از اخم فروشنده جا می خورید که خجالت می کشید بگویید گران است و آن را می خرید یا بدتر از آن خجالت می کشید به دوستانتان بگوید مایل به رفتن به رستوران گران تر از سطح بودجه تان نیستید. یک نکته در این موضوع واضح است و آن کمآوردن پول در ته هر ماه است.
هر از گاهی دیگران را با خریدهای گران قیمت سورپرایز می کنید اما در عین ناباوری باز هم میزان محبت شما کمتر از مبلغ خرج شده است یا شاید دوستانتان به بذل و بخشش این چنینی اساسا نیاز ندارند.
این مهم نیست که چگونه پول درمیآورید پولتان از پارو بالا می رود یا چکه چکه از دست صاحب کارتان می چکد یا به صورت قلمبه به حساب شما سرازیر می شود. هر طور که پول دربیاورید آخرین جایی که پول از آنجا از دست تان خارج می شود کیف پول شماست. ایستگاهی که پول هایتان را فقط و فقط برای خرج کردن در آن قرار می دهید چون هیچ آدم عاقلی پولش را در کیف پولش پس انداز نمی کند به همین خاطر لا زم است این آخرین ایستگاه یک حساب و کتابی هم داشته باشد.

نویسنده : فاطمه نادری
منبع : روزنامه مردم‌سالاری