چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سایه جنگ عراق بر سر کاخ سفید


سایه جنگ عراق بر سر کاخ سفید
«نسبت به هیچ یك از نتایج بدست آمده از جنگ عراق پشیمان نیستم وتمامی مسوولیت های خود در این زمینه را می پذیرم. من هنوز هم بر ضرورت سقوط نظام سابق در عراق یعنی صدام تاكید دارم و معتقدم این كار باید انجام می شد اما نتایج این اقدام هر چه كه بود و اتهاماتی كه به من وارد است هر چه كه هست، من پشیمان نیستم!»
این اظهارات ریچارد پرل یكی از برجسته ترین طراحان جنگ عراق است كه امروز پس از گذشت چهارسال از این جنگ و با وجود میزان تلفات ارتش آمریكا و دولت عراق این چنین احساس خود را تعبیر می كند.سخنان پرل تنها گویای یك واقعیت است وآن این است كه این جنگ تنها براساس اهداف یك گروه اصولگرای تندروی آمریكایی با گرایش های كاملا صهیونیستی انجام گرفته است و در حال حاضر نیز هیچ چیز جز محقق شدن اهداف پشت پرده این جنگ برای این گروه آمریكایی در عراق مهم نیست.»
پایگاه اینترنتی عرب سایت با ارایه تحلیلی تحت عنوان «سایه جنگ عراق هنوز هم بر فراز كاخ سفید» می نویسد: «ریچارد پرل، معاون وزیر دفاع سابق آمریكا كه بیشتر به طراح اصلی جنگ عراق معروف است ازجمله افراد اصلی امضاء كننده نامه رسمی به بیل كلینتون،رییس جمهور اسبق آمریكاست.
دراین نامه كه سابقا توسط عده ای ازنومحافظه كاران آمریكا تهیه و به امضاء رسیده است رسما از كلینتون درخواست شده بود تا در صورت ضرورت و نیاز برای كنترل دولت سابق عراق از اعمال زور و قدرت نظامی علیه این دولت استفاده كند. در این نامه نومحافظه كاران آمریكایی به صورت رسمی و علنی از دولت كلینتون خواسته شده بود كه برای تغییر نظام حاكم در عراق یعنی حزب بعث به ریاست صدام از هیچ اقدامی حتی انجام عملیات نظامی چشم پوشی نكند. همین فرد یعنی پرل در سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ رییس شورای سیاست های دفاعی وزارت دفاع آمریكا و معاون دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریكا بود و در تمام تلاش های پشت پرده ای كه برای طراحی و سازماندهی جنگ عراق انجام می گرفت، شركت داشت.
بر هیچ كس پوشیده نیست كه جنگ عراق تا به امروز چه نتایج و پیامدهای منفی را برای عراق، آمریكا و كل منطقه در بر داشته است. بر اثر این جنگ بیش از۶۰۰ هزار شهروند غیر نظامی عراقی و بیش از ۳۵۰۰ سرباز آمریكایی كشته شدند.بحران های سیاسی و امنیتی چون گردبادی بی رحم تمامی زوایای عراق را زیر و رو كرده است.فعالیت های مسلحانه یا به عبارتی تروریستی كه موسوم به نام های مختلف چون جوخه های مرگ در عراق فعالیت می كنند به هیچ عراقی از زن تا پیر و كودك رحم نمی كند.ثروت های ملی عراق به تاراج رفته است.
عراق در معرض خطر جدی تقسیم و تجزیه قرار گرفته است و بالاخره سایه شوم جنگ های داخلی لحظه به لحظه بر فراز كل عراق سنگین تر می شود. هدف اصلی جنگ عراق كنار گذاشتن دولت صدام و نظام بعث از قدرت و نابودسازی سلاح های كشتار جمعی بود اما پایان این جنگ نشان داد كه نه سلاح كشتارجمعی در عراق وجود دارد و نه دولت صدام در ارتباط با شبكه های تروریستی و در رأس آن القاعده است.»
در ادامه این تحلیل آمده است: «هر روز كه ازجنگ عراق می گذرد واقعیت های پشت پرده دیگری كه با استناد به آنها این جنگ نامشروع آغاز شد روشن می شود. تمامی این وقایع چیزی جز رسوایی های پی در پی برای آمریكا نیست. یك روز دست سازمان اطلاعات آمریكا (سیا) در جمع آوری اطلاعات جعلی برای آغاز این جنگ رو می شود، روز دیگر كاخ سفید برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی یكی پس از دیگری مهره های اصلی خود در جمع نومحافظه كاران را حذف یا تغییر می دهد، یك روز پرل متهم و كنار گذاشته می شود و روز بعدی انگشت اتهام به سوی پل ولفوویتز، معاون وزیر امور خارجه آمریكا نشانه می رود و وی نیز دست دیگر مسوولان نومحافظه كار آمریكایی را در این بازی پست وناجوانمردانه رو می كند.
این سلسله مراتب در اتهامات جنگ عراق آن قدر ادامه یافت تا بالاخره شامل حلقه مركزی وزارت دفاع یعنی دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریكا شد و به ناچار دولت بوش مجبور به كنار گذاشتن این مهره اصلی نومحافظه كار از قدرت شد. این اتهامات تا به امروز همچنان ادامه دارد و هر روز شاهد رو شدن مدارك و اسناد جدید برای متهم ساختن طراحان اصلی جنگ عراق هستیم، در عین حال هر روز كتابی جدید كه در برگیرنده واقعیت های قبل و بعد از جنگ عراق است نیز در آمریكا منتشر می شود.»
در این تحلیل همچنین آمده است: «آن چه كه جالب است آن است كه پرل، این طراح اصلی جنگ عراق كه امروز بی محابا بر اشتباه خود در آغاز جنگ نامشروع عراق همچنان اصرار دارد به شاهزاده تاریكی میان احزاب سیاسی آمریكایی و نیز رسانه های خبری مطرح این كشور معروف است، شخصی كه همیشه اصرار دارد خارج از دایره مسوولیت های خود عمل كند و به صورت های مختلف نفوذ و قدرت خود را گسترش دهد.
اگر لقب پرل شاهزاده تاریكی است، پس چه لقب مناسبی می توان یافت كه دیك چنی یا شخص بوش را با آن توصیف كرد؟ واقعیت های جنگ عراق تك تك نومحافظه كاران كاخ سفید را چون برگ های پائیزی درو می كند اما آیا رهبران كشورهای منطقه تن به این واقعیت موجود می دهند كه تار و پود سیاست های دولت بوش بر هیچ بینش و منطق سیاسی كه از روی اطلاع نسبت به واقعیت ها انجام گیرد، بافته نشده است؟»
در پایان این تحلیل آمده است: «برغم آن كه تاكنون چهره اصلی سیاست های ایالات متحده آمریكا نسبت به منطقه كاملا روشن شده و بر هیچ كس پوشیده نیست كه منافع اسراییل و امنیت این رژیم حرف اول را در سیاست گذاری تمامی روسای جمهور آمریكا می زند اما متاسفانه می بینیم كه رهبران كشورهای منطقه هنوز هم فكر می كنند كه وجود نظامی آمریكا می تواند امنیت نظام های آن ها را تامین كند و با این دیدگاه واشنگتن هم پیمان اصلی بسیاری از این كشورها است.
درحالی كه پرل،این نومحافظه كار اصولگرای آمریكایی كه به گرایش های شدید صهیونیستی اش معروف است پس از گذشت چهار سال بی شرمانه بر اشتباه جنگ عراق اصرار می ورزد و اعلام می كند كه نسبت به هیچ یك از پیامدهای این جنگ پشیمان نیست، چگونه می توان باور كرد كه دولت آمریكا نسبت به قضیه فلسطین یا لبنان نگران است و درصدد حل این بحران ها است؟ چگونه می توان باور كرد كه حضور نظامی گسترده آمریكا در خلیج فارس تنها برای حمایت امنیت منطقه از ایران است، ایرانی كه خود جزئی از این منطقه است و طبیعتا اوضاع منطقه یعنی پیشرفت یا پسرفت آن برایش مهم تر از آمریكا است؟
نباید فراموش كنیم كه آمریكا همان كشوری است كه فرسنگ ها راه را پشت سر گذاشته است و به دنبال استثمار منابع غنی این منطقه است.دیر یا زود عصر امپراطوری آمریكا در منطقه و پس از آن درجهان به پایان خواهد رسید زیرا كه تاریخ ثابت كرده است پایان هر امپراطوری استبدادی كه براساس به استثمار گرفتن دیگران شكل گیرد زوال و انحلال است.»
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید