یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

هنر شهید مطهری (ره)


هنر شهید مطهری (ره)
.. ما همیشه به شهید مطهری نیاز داریم. در شخص شهید مطهری نمی شود متوقف شد. بر پایه پیشرفتهای فكری و نوآوری های او باید جامعه و مجموعه فكری اسلامی ما به نوآوری های دیگری دست پیدا كند. ما احتیاج داریم مطهری هایی برای دهه ی ۸۰و ۹۰داشته باشیم؛ چون نیازهای فكری روزبه روز و نوبه نو وجود دارد.
درباره هویت فكری و روشنفكری شهید مطهری و نقشی كه این مرد بزرگ در زمان خود ایفا كرد، به نظر من تاكنون تعریف جامعی ارائه نشده است. البته روی كتابهای ایشان كار شده- كارهای شایسته ای هم انجام گرفته- لیكن باید كاری را كه مرحوم شهید مطهری در سالهای دهه۴۰و ۵۰ در محیط فكری این كشور انجام داد، شناخت.
● اجتهاد و اعتماد به نفس
ایشان به قوت فكری و اندیشه قوی و صائب خود وارد میدان هایی شد كه تا آن وقت هیچ كس در زمینه مسائل اسلامی وارد این میدان ها نشده بود؛ و با تفكراتی كه آن روز در كشور رایج شده بود- افكار وارداتی ترجمه ای غربی و شرقی- یا می رفت رایج شود، خود را وارد یك چالش علمی عمیق و وسیع و تمام نشدنی كرد.
ایشان، هم در جبهه مقابله با ماركسیست ها به یك جهاد بسیار هوشمندانه دست زد، و هم در جبهه مقابله با تفكرات غربی و لیبرالیست ها وارد میدان شد. این نقش، بسیار مهم است؛ هم جرأت و اعتماد به نفس لازم می خواهد، هم قدرت فكری و اجتهاد در زمینه های گوناگون را لازم دارد، هم یقین و ایمان قاطع می خواهد؛ این مرد بزرگ همه اینها را با هم داشت؛ هم عالم بود، هم بسیار مؤمن بود، هم به ایمان خود یقین داشت، و هم اعتماد به نفس داشت؛ اینها لازم است. در سابقه تاریخی ما افكار وارداتی وجود دارد؛ منتها نه با این وسعت، با این شیوع و با این امكان تأثیرگذاری. تاریخ ما از این گونه رگه های فكری ناسالمی كه وارد تفكرات علمی ما شده- چه در فقه ما، چه در فلسفه ما، چه در كلام ما- پر است؛ لیكن در دوره جدید كه ارتباطات گسترش پیدا كرد، حرفهای نوبه نو- با جاذبه هایی كه به طور طبیعی دارد- مرتباً وارد فضای فكری جامعه شد و به یك مواجهه صحیح و علمی ایجاد نیاز كرد.
ما در میدان بودیم و می دیدیم؛ بعضی از مواجهه هایی كه آن وقت صورت می گرفت، علمی نبود؛ مقابله متعصبانه و از روی اعتقاد بود؛ اما نخوانده و نفهمیده، حرفی را رد می كردند؛ نمی دانستند چیست؛ گوشه ای از یك حرف وسیع را می گرفتند و آن را مشمول جنگ خودشان قرار می دادند و با آن درمی افتادند و مقابله می كردند.
این، تحجر و توقف و مقابله غیرعلمی را تداعی می كرد. یك عده تحت تأثیر جاذبه های افكار نو و وارداتی، مجذوب اینها می شدند و سعی می كردند اسلام و فكر اسلامی و دین را با اینها تطبیق كنند؛ منتی هم سر دین می گذاشتند كه ما اسلام را جوان پسند و مردمی و قابل قبول كرده ایم! گاهی اوقات كاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فكرها پیش می رفتند، برای این كه نبادا متهم به مرتجع بودن و این حرفها شوند كه این را هم ما در مواردی دیدیم.
نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مكاتب بیگانه از اسلام و احیاناً الحادی و بكلی بیگانه از دین كشاندند و منت هم سر اسلام می گذاشتند كه ما آمدیم اسلام را همه كس فهم و همه كس پسند و در چشمها شیرین كردیم! این هم یك انحراف دیگر بود؛ هر دوی اینها انحراف بود. هنر شهید مطهری در آن دوران این بود كه با قدرت اجتهاد و با انصاف و ادب علمی- چه در زمینه علوم نقلی، چه در زمینه علوم عقلی- وسط میدان ایستاد و با این افكار گلاویز شد و آنچه را كه تفكر اسلامی بود، روشن، ناب و بی شائبه وسط گذاشت.
● جریان فكری اسلامی انقلاب
علیه او خیلی هم حرف زدند و خیلی هم كار كردند؛ اما ایشان این كار را انجام داد. در جریان روشنفكری، این نقش بسیار مهمی است؛ و این شد پایه تفكرات بعدی جامعه ما. بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته ام كه جریان فكری اسلامی انقلاب و نظام اسلامی ما در بخش عمده ای متكی به تفكرات شهید مطهری است؛ یعنی آنها پایه ها و مایه های اسلامی ای است كه ما در تفكرات اسلامی از آنها بهره بردیم و به نظام اسلامی منتهی شد؛ لذا در همان روزگار هم افكار شهید مطهری جایگاه امنی بود برای جوانهای طالب و عاشق فكر اسلامی كه در زیر بمباران شدید تفكرات بیگانه قرار می گرفتند؛ ماركسیست ها یك طور، غربگراها یك طور؛ هم در دانشگاه ها وجود داشت، هم در محیط بیرون از دانشگاه ها، و هم حتی در حوزه های علمیه، شهید مطهری یك سنگر و یك مأمن برای این افراد شد تا بتوانند خود را زیر سایه این تفكر عمیق و مستحكم حفظ كنند؛ هم دین خود را حفظ كنند، هم بتوانند دفاع كنند و حرف نو داشته باشند.
● نیازمند مطهری های جدید هستیم
نكته دوم كه خوب است روی آن فكر شود، تداوم این جریان است. ما كه نمی توانیم در شهید مطهری متوقف شویم.
درست است كه الان هم بعد از بیست وچند سال از شهادت این مرد، كتابهای او جزو پرفروش ترین و جذاب ترین و مطلوب ترین كتابها برای نسلهای جویای فكر متین و منطقی اسلام است و الان هم ما واقعاً بدیل و عدیلی برای مجموعه كتابهای شهید مطهری (رضوان الله تعالی علیه) نداریم و با این كه كارهای خوبی هم شده، بلاشك از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری و جذابیت و اتقان، هنوز هم در بالاترین سطح قرار دارد؛ لیكن جریان ورود در عرصه چالش با افكاری كه وارد می شود و نقادی علمی و برخورد صحیح با آنها و تفكیك صحیح از سقیم مواد و اجزاء آنها و تبیین فكر اسلامی در زمینه آنها باید ادامه پیدا كند، و این جزو وظایف مهمی است كه وجود دارد. همان طور كه عرض كردم، ما به مطهری هایی در دهه های آینده احتیاج داریم.
بعد از انقلاب اسلامی و تشكیل نظام اسلامی، فكر اسلامی مورد چالش جدی قرارگرفته است؛ بعد از این هم بلاشك چالشهای جدیدی را روزبه روز برای آن به وجود می آورند؛ رها كه نمی كنند. ما باید در این جا خود را آماده كنیم و می توانیم. سرمایه غنی و تمام نشدنی كه امروز از فرهنگ اسلامی در اختیار ماست، در این مصاف امكانات خیلی فراوانی در اختیار ما می گذارد؛ اگر ما اهل استفاده از اینها باشیم حقیقتاً یك زرادخانه عظیم فكری و فرهنگی در اختیار ماست؛ اگر بتوانیم از آن درست استفاده كنیم.
امروز از دوره فعالیت مرحوم شهید مطهری- یعنی سالهای دهه ۴۰و ۵۰- نیاز ما بمراتب بیشتر است. آن روز نیاز ما یك طور بود، امروز نیاز ما بسیار وسیع تر و عمیق تر است و لازم است این جریان ادامه پیدا كند. گردهمایی و بزرگداشت شهید مطهری را به این سمت ها بكشانید كه كسانی تشویق بشوند وارد این میدانها شوند و برای مواجهه با امواج تبلیغاتی جدید وارداتی در همه زمینه ها آماده شوند؛ در زمینه فلسفه، در زمینه كلام، در زمینه مسائل گوناگون كشور كه با مباحث اسلامی سروكار دارد.
● كتاب های استاد در حوزه
امیدواریم خدای متعال همه ما را موفق بدارد تا حق عظیم این شهید بزرگوار را بجا بیاوریم. من یك وقت دیگر هم شاید به عزیزان خانواده مكرم ایشان گفتم ترتیبی داده شود كه كتابهای ایشان مثل كتابهای سطح در حوزه ها علمیه، حتماً خوانده شود. بنده از چیزهایی كه برای صاحبان فكر و كسانی كه می خواهند افكار اسلامی را برای مردم بیان كنند- مبلغان دینی، اهل منبر، سخنگویان دینی- واقعاً لازم می دانم، این است كه یك دوره كتابهای مرحوم مطهری را بخوانند. شیوه ای پیدا كنید كه این كتابها خوانده شود؛ هم در كتابهای درسی بیاید، هم در دانشگاه ها بیاید. خوشبختانه كتابهای ایشان سهل التناول است؛ یعنی نگارش خیلی شیرین و خوبی دارد. قلم ایشان از بیانشان خیلی بهتر بود. ایشان می گفتند من از شنیدن سخنرانیهای خودم اصلا خوشم نمی آید؛ اما نوشته های خودم را كه می خوانم، خوشم می آید.
بنده هم البته در این زمینه، حق را به ایشان می دادم؛ نوشته های ایشان حقیقتاً خیلی شیرین، روان و شیواست؛ لذا هر چه بیشتر اینها باید گسترش پیدا كند. علما و فضلا و جوانها- بخصوص طلاب جوان ما- باید یك دوره كتابهای شهید مطهری(ره) را خوانده باشند؛ كه اگر می خواهند كاری بكنند، «من بنی فوق بناء السلفی» باشد؛ یعنی بر اساس آن فكر و روی شانه های شهید مطهری بروند ان شاءالله قله های بالاتری را فتح كنند و پرچم فكر اسلامی را به آن جاها بزنند.
بیانات مقام معظم رهبری، ۱۸اسفند ۱۳۸۲
منبع : روزنامه کیهان