یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


آرامگاه فردوسی ، توس ، مشهد


آرامگاه حكیم ابوالقاسم فردوسی زیارتگاه مشتاقان ادب پارسی است و توس، شهرت و معروفیت خود را مدیون آثار و شخصیت شامخ اوست.
ساختمان بنای فعلی آرامگاه به دوران جدید تعلق دارد. در سال 1305 هجری شمسی، هیئتی برای كاوش مقبره فردوسی به توس اعزام شدند. بنا بر شواهد بسیاری، آرامگاه وی را در باغی كه شاعر در میان اشعار خود از آن یاد كرده است و منتسب به خودِ اوست، یافتند. از سال 1307، كار احداث ساختمان آرامگاه آغاز شد و در مهرماه 1313 كه مصادف با ایام برگزاری جشن هزاره‌ فردوسی بود، پایان یافت. لیكن در سال 1343 در ساختمان بنای آرامگاه تغییراتی داده شد كه بنای امروزی حاصل به‌‌جا مانده‌ بنای قبلی و تغییرات بعدی می‌باشد.
بر دیوارهای داخل آرامگاه فردوسی حجارهای‌هایی كه هر یك روایتی از شاهنامه است، به چشم می‌‌خورند. یكی از زیباترین این حجاری‌ها، قیام كاوه آهنگر است كه اشعار فردوسی را به تصویر كشیده است. شرح نقوش برجسته ‌روی سنگ‌‌ها به خط نستعلیق بر لوحه‌های كوچك برنجین زیر هر صفحه، بر زیبایی درون ساختمان آرامگاه افزوده است. تصویرهایی كه بر این سنگ‌ها نقش بسته‌اند عبارت‌اند از :
سنگ اول : رفتن رستم به نزد شاه مازندران، به كمند گرفتن رستم رخش را، جنگ رستم با اژدها و كشته شدن اژدها، به كمند افتادن زن جادوگر به دست رستم،‌ جنگ رستم با دیو سفید.
سنگ دوم : رفتن رستم به نزد كیكاووس، جنگ رستم با پیلتن مازندران، چاره‌جویی رستم از سیمرغ برای شكست از اسفندیار، آوردن تیر دوشاخ از جنگل توسط رستم، جنگ رستم با اسفندیار و پیروزی رستم.
دیگر نقش‌ها در جبهه جنوبی آرامگاه عبارت‌اند از : پیكار رستم و اشكبوس، جنگ ایرانیان و تورانیان، نبرد رستم و سهراب.
و در جبهه شمالی :‌ داریوش هخامنشی بر تخت سلطنت، دو نفر از اسپهبدان در دربار شاه ساسانی، پناه آوردن پادشاه هند به دربار ساسانی.
اضلاع محیط پیرامون آرامگاه فردوسی تقریباً 30×30 متر است و بنا از چهار سمت دارای پله می‌باشد. راهرویی به عرض 5 متر آرامگاه را دور می‌زند. دیواری به ارتفاع یك متر به دور آرامگاه كشیده شده است كه از چهار جهت، ورودی دارد. پس از عبور از مدخل‌های یادشده، راهروی دیگری به عرض دو متر است كه كف آن با سنگ‌های شش‌گوش فرش شده است. طول هر یك از اضلاع دیواری كه گرداگرد آرامگاه كشیده شده 20 متر است. در راهروی دوم دیوار، بنای اصلی آرامگاه قرار گرفته است.
هر یك از اضلاع پایه بنای اصلی آرامگاه تقریباً 16 متر طول دارد و بدنه آن با سنگ مرمر حاوی 47 بیت از اشعار شاهنامه به خط نستعلیق، چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌سازد. بر بالای لوح جبهه جنوبی، نماد و سمبل «فره‌وهر اهورامزدا» به تقلید پاره‌ای از بناهای هخامنشی به شكل نقش برجسته جای گرفته است.
در طراحی آرامگاه فردوسی مانند بسیاری از بناهای اوایل عصر پهلوی، بیش‌تر از عناصر معماری دوره‌ هخامنشی سود جسته شده و سازندگان آرامگاه، به نوعی، آن عناصر را با اجزاءِ معماری معاصر تلفیق كرده‌اند.
آرامگاه حكیم توس تجلی غرور افتخارآفرین ایرانی است و در طلوع هر سپیده‌دم، پذیرای مشتاقان بسیاری است كه به رنج‌های صبورانه شاعر پارسی‌گوی خود، چون سرزمین صبور خراسان، ادای احترام می‌كنند. در جوار فردوسی كبیر، شاعر نام‌آور معاصر مهدی اخوان‌ثالث نیز دفن شده است كه ارادت خاصی به حكیم ابوالقاسم فردوسی داشت.
در زیر، نظر خوانندگان محترم را به یكی از سرده‌های حكیم توس جلب می‌نماییم.

گفتار اندر ستایشِ خرد
كـنــون ای خـردمـنــد وصــف خــــرد بدیــن‌جایگــه گفتــن انــدر خـــورد
بـــگــو تــا چــه داری بیــار از خــرد كـه گــوش نیوشنــده زو بــرخــورد
خــرد بـهـتــر از هــرچــه ایـزدت داد ستــایــش خــرد را بـــه از راه داد
خــرد رهـنـمــای و خــرد دلــگشــای خــرد دســت گیرد به هر دو سـرای
ازو شــادمـانــی ازویــت غــم اســت ازویــت فزونــی ازویــت كــم اســت
خـــرد تــیــــره و مــرد روشــن‌روان نباشد همــی شادمــان یــك زمــان
چــه گفــت آن هنرمنــد مــرد خــرد كـــه دانـــا ز گفتـــار او بــرخـــورد
كســی كــو خــرد را نــدارد ز پیـــش دلــش گــردد از كرده خویـش ریــش
هُشیــــوار دیــوانــــه خــوانـــــد ورا همـــان خــوی بیگانــه خـوانـــد ورا
ازویــی بــه هــر دو ســرای ارجمنــد گسستـه خــرد پــای دارد بــه بنــــد
خـرد چشـم جـان اسـت چـون بنگـری تو بی‌چشمِ جان آن جهان نسپــــری
نخســت آفرینــش خــرد را شنـــاس نگهبان جـان است و آن را سپــاس
سپاس تو گوش است و چشم و زبان كزینـت رســد نیــك و بــد بی‌گمــان
خـرد را و جـان را كـه یـارد ستــــود وگـــر من ستایــم كــه یــارد شنــود
حكیمــا چوكس نیست گفتن چه سود ازیـن پــس بگــو كآفرینــش كه بـود
تــویــی كـــرده كــردگــــار جهـــــان شناســی همـــی آشكـــار و نهــــان
همیشـــه خـرد را تــــو دستـــور دار بـــدو جــانــــت از ناســــزا دور دار
بـــه گـفـتــار دانندگـــان راه جـــوی بـه گیتــی بپــوی و به هركس بگـوی
ز هــر دانشــی چــون سخن بشنـوی از آموختـــن یـــك زمـــان نـغنــوی
چــو دیــدار یابــی بــه شــاخ سُخـُن بدانـی كــه دانـــش نیامــد بــه بــن

به مناسبت اشاره به نام شاعر معاصر مهدی اخوان‌ثالث، قطعه‌ای از او را با هم می‌خوانیم :
بیا تا راه بسپاریم
به سوی سبزه‌زارانی كه نه كس كشته، نه درویده
به سوی سرزمین‌هایی كه در آن هر چه بینی بكر و دوشیزه است
و نقش رنگ و رویش هم بدینسان از ازل بوده است،
كه چونین پاك وپاكیزه‌ست
به سوی آفتاب شاد صحرایی،
كه نگذارد تهی از خون گرمِ خویشتن جایی.
و ما بر بیكرانِ سبز و مخمل گونه دریا،
می‌اندازیم زورق‌های خود را چون گُل بادام
و مرغان سپیدِ بادبان‌ها را می‌‌آموزیم
كه باد شُرطه را آغوش بگشایند،
و می‌رانیم گاهی تند، گاه آرام.
بیا ای خسته خاطر دوست
ای مانند من دلكنده و غمگین
من اینجا بس دلم تنگ است
بیا ره‌توشه برداریم