جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
محیط خطر در عرصه فرهنگ؟!
سردار رحیمصفوی که بین سالهای ۱۳۸۶-۱۳۷۶ به مدت ۱۰ سال فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، در مصاحبه با ایسنا بیان داشته است: <ما در محیط خطر به سر میبریم. ملتهایی که انقلاب کردند و میخواهند از انقلابشان پاسداری کنند و ملتهایی که در محیط خطر هستند باید روحیه جهاد، حماسه و شجاعت و روحیه ضد ظلم را در خود حفظ کنند. این هم کار دستگاههای فرهنگی است، کار روزنامهنگاران، معلمان و صاحبان هنر است. همه باید همت کنند چون همیشه در این موارد ضعف نشان دادهایم. جای خالی یک قرارگاه فرهنگی برای انتقال و ترویج فرهنگ دفاع مقدس احساس میشود... اگر این قرارگاه شکل میگرفت میتوانست تا اندازه زیادی برای حفظ روحیه انقلابی و حفظ روحیه اسلامی ملت ما موثر باشد.>
در ارتباط با دغدغههای ارزشمند سردار معزز باید گفت:
۱) اول اینکه، ایشان بهتر است ابتدا پاسخ چند سوال را ارائه کنند، از جمله اینکه کدامین سیاستهای نادرست، کشور بزرگ ایران و انقلاب مردمی آن را در محیط خطر قرار داده است؟ آیا سیاستهای فوق از اصول دین و یا مذهب تلقی میشوند و غیرقابل تجدیدنظر و اصلاحناشدنی هستند و مومنانه باید آنها را تعقیب کرد؟ چه الزامی سبب شده که عضو محترم شورای امنیت کشور با چگونگی بیان خود خطر را محیط بر کشور بداند؟ چرا جناب دکتر صفوی پس از طرح نارسایی در کارکرد دستگاه فرهنگی کشور، بدون ارائه راه برونرفت، صرفا به پیشنهاد تاسیس قرارگاه فرهنگی اکتفا میکنند؟ و چرا حال که کارکرد دستگاههای پرهزینه فرهنگی غیرقابل قبول است صرفا وظایف محدود و سطحی را برای آن قرارگاه پیشبینی میکنند؟ و آیا از نظرگاه ایشان ایجاد نهادهای موازی دیگر یا اتکای مطلق به همکاران راهحل بنیادی و مناسبی است؟ و سوالات دیگری که مجال طرح آنها وجود ندارد و احیانا موجب تکدر خاطر میشود. به یقین بسیاری از اهل اندیشه و نظر نیز به من خرده خواهند گرفت که چرا و با کدامین انگیزه روی این اظهارنظرها ایستادگی و وقتگذاری میکنم اما برای گوینده این کلمات احترام قائلم و فکر میکنم نظرم مورد توجه ایشان و دیگران قرار خواهد گرفت.
۲) چرا مدیران ارشد جامعه ایران اجازه دادهاند تا ایران به محیط خطر تبدیل شود؟ وچرا باید سهم ما و فرزندانمان از دنیا ناامنی و کشمکش با دیگران باشد؟ واقعا راه دیگری برای فائق آمدن بر مشکلات وجود ندارد؟ چرا عدهای کجاندیش یا بدخواه، انقلاب و کشور را از ایجاد شرایط زیست انسانی و عزتمندانه محروم میسازند؟ در این بین برخی مدعی هستند اینگونه زیستن با فقر و ناامنی و انزوا و وجود اینگونه از شرایط پر صعوبت، نتیجه اسلامخواهی یا حقمداری مردم و مسوولان ما است! و تاسفبارتر از آن اینکه با استفاده از <قاعده اینهمانی> شرایط انقلاب و جهان امروز را با شرایط و زمانه پیامبر(ص) و ائمه هدایت و رشد(ع) تطبیق میدهند یا با خواست امام مظلوم منتظر یکی میکنند! آنگاه است که راه افراط یا تفریط طی میشود و بر سرعت سیر گمراهی احتمالی میافزاید؛ راهی که با کنار گذاشتن عقلانیت و ترویج وهمیات و خرافات، در عمل خسران دنیا و آخرت را در پی دارد. چنین پاسخهایی به یقین حکومت دینی را با چالش جدی روبهرو میسازد و آن را در عمل ناسودمند و غیرممکن میکند. در فلسفه سیاسی، وظیفه اولیه و در مواردی منحصربهفرد حکومتها، <تامین امنیت شهروندان و کشور و عاریسازی محیط از خطر> و در وهله بعد <زمینهسازی برای رشد و توسعه همهجانبه و پایدار> است. در این زمینه بدون مدد گرفتن از هیچ توجیهی، مدیران جامعه باید به مردم، تاریخ و نیز پیشگاه خداوند پاسخگو باشند. از این رو به نظر میرسد منافع ملی در محیط باثبات و در آرامش محقق میگردد و آن را نباید فدای خودخواهیها، زیادهطلبیها و یا تنشهای کمحاصل با دیگر کشورها کرد.
فراموش نشود که از یک سو مدارا، اعتدال، مردمداری، عقلانیت و برنامهریزی، واقعگرایی و رعایت توان و استطاعت مردمان، در تصمیمگیریها و خطمشیگذاریهایی که تامین منافع ملی را تعقیب نماید از تاکیدات عقل و شریعت است و از دیگر سو جامعه فقیر و توسعهنایافته، فاقد فرهیختگی و بالندگی فرهنگی است و هیچگاه جامعهای سعادتمند نخواهد بود.
۳) موضوع فرهنگ مسالهای انتزاعی و جدای از زندگی نیست. مشکلات در حوزه فرهنگ بهویژه در ایران امروز ما، معلول شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نابهنجار جامعه است، لذا فرهنگ متاثر از سایر وجوه زندگی جمعی و فردی را، نمیتوان جدای از شرایط فقر و ثروت، بیکاری و اشتغال و شرایط اجتماعی یا میزان حرمت و اعتبار هر ملت در نزد دیگر ملتها مهندسی کرد. معلوم نیست تشکیل نهادهای متولی دیگر در کنار انبوه نهادهای موجود به حل کدامیک از مشکلات عرصه فرهنگ منتهی خواهد شد؟ فرهنگی که به سبب ناکامیهای مزمن و طولانی درونی و اثرات وضعیت آنومیک دیگر حوزهها و انفعال در برابر دیگر فرهنگها، مهد تولید عناصر ضدفرهنگ شده و با سرعت به دگرگونسازی ارزشها میانجامد.
علت ناموفق بودن معلمان، هنرمندان و روزنامهنگاران جامعه آنگونه که در متن مصاحبه سردار محترم آمده است شاید نه کمکاری و دردناشناسی و فقدان تعهد لازم، که فقدان سازمان و ساز و کارهای اثربخش از یک سو و بیتوجهی به پارهای حقوق آنان از دیگر سو باشد. از این رو به نظر میرسد قبل از هرگونه آسیبشناسی، ایجاد حوزههای هزینه جدید به نام فرهنگ غیرموجه باشد؛ فرهنگی که متولی و مجری آن دولت است. انحصار مطلق دولت که ناشی از محافظهکاری او در ساختوساز فرهنگ ایرانی- اسلامی در پس از انقلاب است راه را برای رشد، بالندگی و پویایی فرهنگ مسدود کرده است.
۴) تقاضای تصویب سازمانی با عنوان <قرارگاه فرهنگی> تنها بر هزینههای نامعمول فرهنگی جامعه میافزاید و بدون آنکه سببساز اقدام مثبتی شود پدیدهگریزپایی از فرهنگ و اعتقادات را تسریع میکند.
سیدحسن الحسینی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق دانشگاه تهران انتخابات حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم چین رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی
ایران بارش باران تهران هواشناسی یسنا هلال احمر روز معلم آتش سوزی پلیس معلم سیل شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ لیلا بلوکات سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون عفاف و حجاب صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات ناسا دبی
خواب فشار خون کبد چرب