دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه و ارزش زن در اسلام


جایگاه و ارزش زن در اسلام
پروردگار توانا زن را مظهر خلاقیت و جمال و زیبایی خویش آفرید و وجود او را مُهمل و بیهوده وانگذاشت، و او را به خلاقیت خود مربی و پرورش دهندهٌ افراد جامعهٌ انسانی قرار داد و روی زمین را از فرزندان و دست پرورده های او پرنمود و علی رغم آنانی كه حق انسانی زن را انكار كردند، حضور او را در تمام مراتب تكوینی و تشریعی جهان هستی اثبات نمود و مقام ولایت مطلقه و وحی و الهام و سایر كرامات انسانی را از زن خالی نگذاشت و در آیهٌ مباهله و ابنأ نا. . . و نسأنا... و انفسنا فرمود. گرچه انسان را به طور كلی نماد موجودات قرار داد و در بارهٌ او ولقد كرمنا بنی آدم فرمود، ولی صنف زن را به عنایت مخصوصی گرامی داشت، چنان كه در تمام امور، جانب احترام و سبكباری او را رعایت فرمود و او را از كارهای گران و دشوار كه سزاوار ظرفیتش نیست، محفوظ داشت و با لطایف و وحی و رقت قلب او را به خود نزدیك ساخت و در قرآن، آیات و سوری را به نام او فرستاد تا حل كنندهٌ مشكلات او باشد و به این وسیله پیوسته از حق او دفاع نمود و حتی به نازلترین حالات طبیعی او توجه داشت و از او دفاع و پشتیبانی به عمل آورد و مصالح او را یك به یك برشمرد و تذكر داد.
رسول اكرم»ص« و امام صادق»ع« فرمودند: زنها در دست شما امانتند، تعبیر به امانت شاید به آن معنا است كه همچنان كه زنان بی گناه به منزل شما وارد می شوند، باید نظم و تدبیر زندگی شما طوری طرح شود كه باعث آلودگی آنان نشود. مشهور است كه پیامبر گرامی»ص« در لحظات آخر عمر، سفارش زنها را می نمود و مانعی ندارد كه سفارشهای پیامبر شامل جنبهٌ معنوی زنان نیز باشد؛ زیرا تحمل افرادی كه خالی از معنویت باشند، مشكل است تا چه رسد به احترام و نوازش آنان. آن حضرت فرمود: لایُلقی اللهُ سبحانَهُ احداً بذنب اعظمُ مِن جهالهِٔ اهلهِ و اولادهِ = خدای سبحان، گناه احدی را بزرگتر از گناه كسی نمی داند كه اهل و اولاد خود را جاهل نگهدارد. فرشتهٌ وحی همواره نسبت به زنان سفارش می كرد؛ چنان كه پیامبر فرمود: جبرئیل همواره مرا نسبت به زنان سفارش می كرد به آن سان كه پنداشتم طلاق زن »اصلاً« جایز نیست مگر از جرم و گناهی آشكار و ثابت شده.
و باز فرمود: اقربكم منی مجلساً یوم القیامهٔ...خیركم لاهله: نزدیكترین شما به جایگاه من در روز رستاخیز، كسانی اند كه با همسرانشان بهتر و »انسانی تر« رفتار كنند. امام علی»ع« فرمود: بهترین زنان شما پنج زن است: آسان گیر، نرمخوی، آماده به خدمت كه چون شوهرش بر او خشمگین شود تا او را از خود راضی نسازد، آسایش نداشته باشد، و زنی كه در غیاب شوهر حیثیت و آبرو و خانه و شرف او را نگه دارد. از آن حضرت نقل شده كه به فرزندشان گفته اند: خارج از امور شخصی زن، كاری در اختیار او نگذار تا طراوتش بیشتر، لطافتش زیادتر و زیبایی اش پایدارتر باشد. زن دستهٌ گل است نه مبارز و قهرمان. امام صادق»ع« فرمود: بیشتر اهل بهشت از طبقهٌ مستضعفین و زنان می باشند كه خداوند ضعف آنها را دانست لذا بر آنها رحم آورد. از ابن عباس آمد كه پیغمبر فرمود: بهترین زنان بهشت چهارند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه همسر فرعون.
كلینی در كتاب كافی باب آرایش و زینت در حدیثی از امام باقر»ع« می گوید گروهی به منزل امام حسین»ع« آمدند و گفتند: ای پسر پیامبر، در خانهٌ شما چیزهایی می بینیم كه آن را خوش نداریم؟ امام حسین»ع« فرمود: ما آنگاه كه ازدواج كردیم مهریهٌ زنان را به آنان می پردازیم و ایشان با كابین خویش هر چه دوست داشتند، می خرند و ما را در این موضوعها دخالتی نیست. شیخ صدوق حدیث شناس بزرگ و ارزشمند در تبیین و تشریح معیارها و ضوابط در مذهب شیعه مسائل را می شمارد و از آن جمله می گوید: از ویژگیهای شیعهٌ امامیه، یقین در دین باوری، امانتداری نسبت به بدان و نیكان و نیكی به زنان است. بنابر این هر كس مدعی تشیع و گرایش به مبانی عقیدهٌ شیعه است، باید چنین باشد و با زنان روابطی این گونه داشته باشد؛ زیرا علائم مشخصه و اصلی این مذهب، نیكو رفتاری و اكرام زن است.
● جایگاه اجتماعی و سیاسی زن
در اسلام زنان چون مردان در مسائل اجتماعی پایگاه و جایگاهی مناسب دارند و از حركتهای اجتماعی و فعالیتهای گروهی ممنوع نگردیده اند، بلكه طبق مسلمات قرآنی و حدیثی مسئولیتهای اجتماعی بسیار به طور یكسان متوجه مرد و زن است. البته تكلیف جهاد ابتدایی و جنگ تهاجمی از زنان برداشته شده است. قرآن می فرماید: مردان مومن و زنان مومن برخی بر برخی ولایت »سرپرستی« دارند، به معروف یكدیگر را امر می كنند و از منكر باز می دارند و نماز می گذارند و زكات می دهند و از خدا و پیامبرش فرمان می برند، خدا اینان را رحمت خواهد كرد. »توبه، ۱۷« در این فرمودهٌ خداوند، زنان چون مردان دارای مسئولیتهای بزرگ ولایت اجتماعی می باشند، از این رو به هدایتگری و امر به معروف و بازدارندگی از زشتیها و ناهنجاریها در همهٌ زمینه های سیاسی و فرهنگی و حقوقی می پردازند. با گستردگی مفهوم منكر و معروف در اسلام گسترهٌ دخالتهای اجتماعی زن روشن می شود. بنابر این در همهٌ عرصه هایی كه مردان دخالت می كنند، زنان نیز می توانند دخالت كنند مگر موارد استثنایی.
پیامبر»ص« طبق دستور قرآن كریم با زنان مستقلاً بیعت می كند و بر سر اصول و معیارهایی پیمان می بندد و بدین گونه این بدنه از جامعه اسلامی را با مسئولیتهای سیاسی اجتماعی خویش آشنا می سازد. در بارهٌ چگونگی این بیعت گفته اند كه پیامبر با زنان، با گفتار و كلام بیعت می كرد و یا اینكه دستور می داد ظرف آبی می آوردند و خود دست در ظرف فرو می برد سپس زنان دست در ظرف می نهادند و بدین گونه پیمان بزرگ رابطهٌ فرد و دولت تحقق می یافت. برخی گفته اند كه بیعت با زنان در زمان پیامبر»ص« از روی لباس و پوشش بود. در روز غدیر نیز در روایات آمده است كه برای بیعت زنان با امام علی»ع« ظرف آبی آوردند.
زنان در نهضت بزرگ اجتماعی ـ سیاسی هجرت نیز شركت كردند و مهاجرت آنان چون مردان و بدون هیچ تفاوتی پذیرفته گردید و در وحی شریف، به عنوان پدیده ای اصیل مطرح شد؛ آن هم در دورانی كه زنان از اكثر حقوق خویش محروم بودند و حق دخالت در كوچكترین امور اجتماعی را نداشتند. در نهضتهای اجتماعی نیز زنان می توانند مشاركت داشته باشند و جریانها و حركتهای سالمی برای هدایت جامعه پدید آورند، مانند نهضت عاشورا. جز یكی دو مورد، زنان درهمهٌ مسئولیتهای اجتماعی می توانند شركت كنند. تنها موضوع امامت است كه وضعیت استثنایی دارد. البته صعود به مقام عصمت و ولایت كه جوهر اصلی نبوت و امامت است، در شأن زن نیز هست و به عنوان نمونه بانوی بزرگ حضرت فاطمه»س« دارای این مقام است، لیكن رسالت و امامت اجتماعی كه با دشواریهای طاقت فرسایی همچون جنگها و. . . همراه است، تكلیفی است كه زن از آن معاف شده است.
● زنان برگزیده در قرآن:
قرآن در كنار هر مرد بزرگ از یك زن بزرگ یاد می كند، چنان كه همسر آدم و ابراهیم و از مادر موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد كرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته ذكر می كند، از همسر فرعون نیز به عنوان زن بزرگی كه گرفتار مرد پلیدی بود، غفلت نكرده است. گویی قرآن خواسته در داستانهای خود، توازن را حفظ كند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید. قرآن كریم در بارهٌ مادر حضرت موسی»ع« می گوید: ما به مادر موسی وحی فرستادیم كه كودك را شیر بده و هنگامی كه بر جانش بیمناك شدی، او را به دریا بیفكن و نگران مباش كه ما او را به سوی تو باز پس خواهیم گردانید. »قصص، ۶«. قرآن كریم، در بارهٌ حضرت مریم، مادر عیسی»ع« به این مضمون می گوید كه؛ در محراب عبادت ملائكه با او سخن می گفتند و گفت و شنود می كردند، و از غیب برای او روزی می رسید »آل عمران، ۷۳«. كار وی از لحاظ مقامات معنوی آن قدر بالا گرفته بود كه پیغمبر زمانش را پشت سرگذاشته بود و حضرت زكریا»ع« در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود.
در تاریخ اسلام، زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند و مثلاً كمتر مردی است كه به پایهٌ حضرت خدیجه»س« برسد و هیچ مردی ـ سوای پیغمبر و علی ـ به پایهٌ حضرت زهرا»س« نمی رسد. حضرت زهرا بر فرزندان خود كه امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیأ برتری دارد. پیامبر جلوی پای او برمی خاست و او را ام ابیها می خواند و تجلیلهای بسیاری از او به عمل می آورد. چه كسی است كه منكر مقام عصمت و ولایت مطلقهٌ حضرت صدیقه كبرا گردد؟ او دختری در دامانش پروراند كه پیشوا و مقتدای زنان گردید و زینب كبرایش نامید كه به عقیلهٌ بنی هاشم مشهور بود.
سمیه مادر عمار یاسر از زنانی است كه در نخستین روزها به اسلام گروید و با شهامت تمام به شهادت رسید و نخستین زن شهید در اسلام شد.
ام حارث ، نیز علاوه بر نقل حدیث و اخبار از پیامبر، در شجاعت و اسب سواری و دلیری با مردان شجاع و رزمنده برابری می كرد. اُم حارث در جنگ حنین شركت داشت و خود را سپر بلای پیامبر اسلام قرار داد. ام حكیم به همراه خالد در جنگ مرج الصفر شركت نمود و در آن نبرد هفت تن از دشمنان را از پای در آورد و سپس به شهادت رسید.
راههای ترقی و تعالی انسان متفاوت است، یكی راه فكر و دیگری راه ذكر است و زنان در راه ذكر و مناجات كه راه دل است و راه عاطفه و شور و علاقه و محبت اگر موفق تر از مردها نباشند، همتای مردها هستند. خداوند در راه تهذیب نفس، زنها را مسلح تر از مردها آفریده است، چون ناله و لابه هنر هر كسی نیست. نرمش دل در همه نیست. خداوند عالم را بر محور محبت اداره می كند و بسیاری از آیات قرآن درس محبت می دهد و راه محبت را زن بهتر از مرد می پیماید. احادیث و اشعار عرفانی و نثر و نظم و ادب عرفانی در زن اثر بیشتری دارد تا مرد، همان گونه كه تأثیر آیات و سخنان حماسی و احادیث و نثر ادبی در مرد مؤثرتر است. كمالات انسانی در سایهٌ عبادت و اطاعت حق است و اطاعت و عبادت بین زن و مرد مشترك است و راه تكامل نیز قهراً مشترك خواهد بود. در قرآن كریم یك اصل معیار كمال است و همواره سایر كمالات را در پرتو آن اصل می سنجد و آن تقرب به خداست كه از آن به عنوان تقوا یاد شده است و تقوا به انسان بینش عارفانه می دهد. زنانی كه دارای ذوق عرفانی بوده اند و آن ذوق توسط اسلام شكوفا شده و جملات و كلمات بلند عرفانی گفته و یا اشعاری سر داده اند در تاریخ فراوان هستند از جمله: رابعهٌ شامیه، همسر احمدبن ابی الحواری بود كه فضیلت و كرامتش قابل انكار نبود. همسرش می گفت: وقتی سفرهٌ غذا گسترده می شد، رابعه به من می گفت: بخور كه این غذا پخته نشده است مگر به تسبیح.
رابعهٌ عدویه، عارف دیگری است. در تاریخ آورده اند كه او بسیار اشك می ریخت، همین كه سخن از آتش به میان می آمد، مدهوش می شد و می گفت: ما از استغفارمان باید استغفار كنیم.
قیصری در شرح فص محمدی از فصوص الحكم محیی الدین می گوید: در حقیقت بین زن و مرد امتیازی نیست و حقیقت زن عین حقیقت مرد است فقط از جهت تعین و تشخص از یكدیگر متمایزند.و چون اصل هر دو یكی است و از نظر حقیقت بین آنها تمایزی نیست، همهٌ مقامهایی كه برای مرد متصور است، نیل به آنها مقدور زن نیز می شود. وی راز محبوب بودن زن را در این می داند كه چون خداوند منزه از آن است كه بدون مجلی و مظهر مشاهده شود، و هر مظهری كه بیشتر جامع اسمأ و اوصاف الهی باشد، بهتر خدا را نشان می دهد، لذا زن در مظهریت خدا كامل تر از مرد است، زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است چون مخلوق حق است و زن گذشته از آن كه مظهر قبول و انفعال الهی است مظهر فعل و تأثیر الهی نیز هست چون در مرد تصرف می كند و آن را مجذوب خویش قرار داده و محب ّ خود می سازد، و این تصرف و تأثیر نموداری از فاعلیت خداست و از این جهت زن كامل تر از مرد است. اگر مرد بخواهد خدا را در مظهریت خود مشاهده كند، شهود او تام نیست ولی اگر بخواهد خدا را در مظهریت زن بنگرد شهود او به كمال و تمام می رسد. لذا زن محبوب پیامبر اكرم»ص« قرار گرفت و در آن حدیث معروف فرمود: از دنیای شما زن و بوی خوش محبوب من قرار داده شد و نور چشم من در نماز است.
منحنی زندگی ابن عربی نیز نشان می دهد كه ملاقات با دو زن برجسته در او تأثیر بس شگرفی داشت: نخست فاطمه دختر المثنی القرطبی كه به رغم سالخوردگی در ۵۹ سالگی به غایت زیبا بود و خود را مادر روحانی ابن عربی می خواند و شیخ اكبر ضمن ستایش فراوان از كمال معنوی و جمال ظاهری او، دو سال تمام در اشبیلیه همت به خدمتش می گمارد. و دوم نظام ملقب به عین الشمس و البهأ دختر زیبا و پارسا و دانای مكین الدین اصفهانی در مكه كه ابن عربی دیوان ترجمان الاشراق خود را با الهام از او می سراید و این سروده های عاشقانه چنان دلنشین و سوزناك و شوق انگیزند كه برخی محققان در عارفانه بودن دلبستگی او به این دختر ایرانی تردید كرده اند.
ابن عربی در فتوحات مكیه به شكلی آشكار زن را بهترین مجلی و مظهر پروردگار خوانده و وصلت با او را شكلی از اتحاد با خداوند دانسته است!
● وظایف زن در خانواده:
اهمیت خانواده بر كسی پوشیده نیست، محوریت و نقش حیاتی و زیربنایی آن در تربیت نسل، سامان بخشی به فكر و اعصاب مرد و تشكیل هستهٌ اصلی جامعه روشن است. زن در خانواده دو نقش اصلی دارد همراه بسیاری نقشهای پیدا و ناپیدای دیگر لیكن در این ارزیابی به دو نقش محوری اشاره می شود:
۱) زن در خانه، سازندهٌ مجدد شخصیت، توانایی و كارآیی مفید مرد است. آرامش و سكونتی را كه زن به مرد می بخشد با هیچ شیوه و ابزاری نمی توان پدید آورد. به گفتهٌ ویل دورانت: زن از آن جایی كه مرد خیالی سرگردان را به مرد فداكار و پای بست به خانه و كودك خود تبدیل می سازد، عامل حفظ بقای نوع است. . . . در نقش آفرینی زنان قرآن كریم می فرماید: و از نشانه های قدرت اوست كه برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. در این »نعمت« نشانه هایی است برای مردمی كه تفكر می كنند. مردان در كنار زنان و در آغوش خانواده سكونت و آرامش عمیقی می یابند كه در پرتو آن زندگی چون قایقی به ساحل می رسد و اضطرابها و نگرانیها و سرگردانیها از محیط اندیشه و زندگی مردان رخت برمی بندد. بنابر این كارآیی مردان و ایفای نقش درست در جامعه و دیگر انتظارها كه از مردان هست، در پرتو خانواده و در كنار همسران به فعالیت می رسد و شكوفا می گردد.
۲) رسالت مادری، در این مقام لازم است به آنچه در بارهٌ فضیلت حمل و بارداری و اجر وضع حمل و دوران نفاس زن وارد شده و نشانهٌ اعتلای شئون ویژهٌ زنان است توجه شود، اگر چه ممكن است برای ناباوران امور معنوی چندان جلوه و اهمیتی نداشته باشد. در متون دینی مقام مادر بسیار گرامی داشته شده است. این كه خط مشی و كیفیت رفتار مادر در تربیت فرزند وارستهٌ اهل بهشت نقش تعیین كننده ای دارد از حضرت رسول اكرم»ص« در این باره دو مطلب رسیده است كه: الجنهٔ تحت اقدام الامهات و دیگر آنكه: اگر مشغول نماز مستحبی هستی، پدرت تو را خواند نماز را قطع نكن و اگر مادرت تو را خواند، نماز را قطع كن... از این جهت نیكی نسبت به مادر افضل از احسان نسبت به پدر است و سر ترجیح آن هم در تحمل رنجهای فراوان مادر تعبیر شده است و نیز گرامیداشت خاله در فقدان مادر، به منزلهٌ تكریم مادر تلقی شده است.
● حجاب و حرمت عفاف زن:
حجاب در اسلام وظیفه ای است كه بر عهدهٌ زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد كیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات كند. این وظیفه نه از ناحیهٌ مرد بر او تحمیل شده و نه چیزی است كه با حیثیت و كرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او كه خداوند برایش خلق كرده، محسوب می شود كیفیت و حدود حجاب در اسلام، در آیات نور و احزاب حدود پوشش و تماسهای زن و مرد ذكر گردیده است: زنان باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند. »نور، ۱۳«.
در قرآن آمده كه زنان سالخورده می توانند آن را كنار بگذارند و نگاه به موی آنها مانعی ندارد. »نور، ۰۶«
پوشش مانع بسیاری از فسادها و گناهان است و شرافت و پاكدامنی و كرامت انسانی زن محفوظ می ماند، و از ابزار جنسی و شیئی شدن زن پیشگیری می كند. حجاب و رعایت حریم محرم و نامحرم سبب می شود كه كانون خانواده استوارتر شود و دست كم از فروپاشی آن جلوگیری گردد.
در همهٌ مواردی كه ارزش و شخصیت انسانی ملاك قانون گذاری بوده، اسلام برای زن و مرد حقوق یكسانی قرار داده است؛ از جمله: عقیده و ایمان، ثواب و عقاب، مالكیت و تصرفات مالی، تعلیم و تربیت، ازدواج، و اشتغال می باشد. با وجود برتری قوانین اسلامی، برای رفع مشكلات و احیای تعالیم اسلامی در بارهٌ احقاق حقوق زنان عملاً راهی دراز در پیش است و یا آن مصلحان و نیك اندیشانی كه با تكیه بر مبانی اسلامی در جهت احیای شخصیت زنان و ارزشهای والای اسلامی گامهایی برداشته اند و با تكیه بر جامعیت و تمامیت فقه شیعه، بر اساس مبانی مسلم مذهب در صدد حل مشكلات با استفاده از تجربهٌ دیگران و توجه به شرایط خاص زمان و مكان و نیازهای جامعهٌ امروزین، برآمده اند برای اجرای كامل قوانین اسلامی و تعالیم ارزشمند در بارهٌ زنان همتی بیش از پیش لازم است:
● ارث زن در فقه شیعه:
در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن كریم، محرومیت زنان از ارث میان همهٌ اقوام و ملل بشری در سطح دنیا وجود داشت و زن به هیچ یك از عناوین همسر، مادر، دختر و یا خواهر ارث نمی برد. اسلام در زمینهٌ ارث انقلاب بزرگی به وجود آورد و اولین نظام حقوقی جهان بود كه به زنان حق ارث عطا كرد.
علامه طباطبائی در تفسیرالمیزان در رابطه با ارث مرد و زن گفته است: در هر عصر و زمانی ثروت جهان به سه ثلث تقسیم می شود كه دو ثلث آن سهم مردان و یك ثلث سهم زنان است؛ ولی چون یك ثلث كه سهم زن است، از تصرف مرد بركنار است و دو ثلث مردان، میان مرد و زن مورد مصرف قرار می گیرد، عملاً دو ثلث در تصرف زنان و یك ثلث برای مردان است به بیان دیگر دو ثلث مال از لحاظ مالكیت متعلق به مردان است و دو ثلث از لحاظ منافع و بهره برداری در اختیار زنان.
قوانین ارث بر اساس موقعیت اجتماعی و خانوادگی زن و مرد تنظیم شده و ملاك تنها زن یا مرد بودن نیست و این گمان كه همیشه زن صرفاً به خاطر جنسیت نصف مرد ارث می برد ناشی از بی دقتی در احكام ارث است؛ زیرا گاهی سهم ارث آن دو مساوی است مانند سهم پدر و مادر وقتی با فرزند جمع باشند كه پدر و مادر یكسان ارث می برند. یا میت، تنها منسوبان مادری داشته باشد و. . . گاه سهم زن، بیش از مرد است، همانند جایی كه همسر با چند برادر و خواهر همراه شود، حكمت تفاوت میراث زن و مرد توسط ائمه بیان شده است و این انتقاد سابقهٌ هزار ساله دارد، اندیشمندان مسلمان بارها و بارها به آن اشاره كرده اند كه در نظام اسلامی به جهت مسئولیت های اقتصادی و اجتماعی كه بر گردن مرد نهاده شده است همانند مهریه، نفقه، شركت در جهاد، پرداخت دیه از سوی عاقله و امثال آن در پاره ای از موارد برای مرد، سهمی دو برابر مرد است كه به نصف نصیب زن می رسد و این مرد است كه فریادش باید بلند باشد.
واگذاری حق طلاق در شرایط طبیعی و غیر ظالمانه به مرد، نه كاشف از بی توجهی به زنان و نه طرفداری از مردان، بلكه با توجه به مصالح خانواده و در راستای دیگر ضوابط فقهی است هر چند در موارد خاصی نیز زن حق دارد از دادگاه طلاق بخواهد. اضافه بر آن كه زن می تواند با شرط ضمن عقد در پیمان زناشویی هر وقت بخواهد از مرد طلاق بگیرد.
اگر امروزه طلاق ظلمی در حق زن به شمار می آید و عواقب اقتصادی واقعاً دردناكی به دنبال دارد، به جهت آن است كه رفتار ما بر حسب تشریع قرآنی نیست، احكام اسلام پیاده نمی شود و اگر جامعهٌ ما كاملاً اسلامی باشد، هیچ یك از این عواقب نخواهد بود.
از سوی دیگر طرفداران تشابه كامل حقوق زن و مرد، خواهان برخورداری یكسان زن و مرد از حضانت و گاه انحصاری كردن آن برای زنان بوده اند؛ اما در اسلام حضانت »ولایت و سلطه بر تربیت طفل و امور متعلق به آن مانند نگهداری« به معنی رعایت مصالح كودك و تربیت و حفظ او در جامعه است. و حق حضانت مادر از كودك اختیاری است نه الزامی و با اسقاط اولین حق، ساقط می گردد و او می تواند از پدر كودك تقاضای اجرت نماید، لیكن این حق در بارهٌ پدر الزامی و غیر قابل اسقاط و زوال است. شیخ مفید حق حضانت مادر را تا نه سالگی می داند و می گوید مادر نسبت به دختر اولویت دارد تا وقتی ازدواج نكرده است. به نظر شیخ صدوق مادر تا ازدواج نكرده حق حضانت دارد؛ ولی دو نظر در جمع بین روایات مشهور فقها و قانون مدنی ایران این است كه: حضانت پسر بعد از دو سال و حضانت دختر بعد از هفت سال را به عهدهٌ پدر قرار داده اند . در صورتی كه صحت جسمانی یا روحی یا اخلاقی طفل بر اثر حضانت هر یك از ابوین به خطر افتد دادگاه به هر ترتیب كه بتواند تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد كرد. اسلام با توجه به مصالح مختلف و توان افراد و پیوستگی قواعد خود احكامی را بیان می كند. در حضانت آنچه از دوش زنان برداشته شده وظایف و مشقات ادارهٌ معاش كودك، تعلیم و تربیت و حفاظت و مسئولیتهای ناشی از آن است. والا از جهت عاطفی همهٌ فقها معتقدند كه فرزند حق ملاقات و در كنار مادر بودن را دارا است. این ضابطهٌ فقهی با سایر احكام نیز همخوانی دارد كه یكی از آنها طلاق است. در شرایط عادی اختیار طلاق در نهایت به دست زوج است لذا دادن حضانت فرزندان و مسئولیت سنگین حفظ و نگهداری آنان بر دوش مرد، یكی از راههای محدود كردن طلاق است تا مرد به سادگی زنان را طلاق ندهد.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس