پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تجارت انقلاب


تجارت انقلاب
نمایندگان آنها را می توان در بلگراد، تفلیس، براتیسلاوا، كی یف و بیشكك مشاهده كرد؛ مناطقی كه نسخه سقوط حكومتهای خودكامه به رشته تحریر درآمد.با تجربه ترین آنها «پاول دهش» نام دارد. وی اسلوواك است، ۴۹ ساله و جزو نخستین كسانی بود كه در این راه قدم گذاشت. در سال ،۲۰۰۰ دهش در دادگاه مخالفین اسلوبودان میلوشوویچ (رهبر مخلوع صربستان) فعالیت و برنامه كمك های خارجی را تنظیم می كرد. سال گذشته، وی مشاور پشت پرده انقلاب اوكراین بود و در براتیسلاوا مدیریت بخش اروپای شرقی سازمان غیردولتی آمریكایی German Marshall fund را برعهده دارد. تجربه وزارت امور خارجه كشورش موجب شده است تا با تحولات سیاسی بلوك شرق آشنایی كامل داشته و زمان مناسب وقوع انقلاب را انتخاب كند. موفقیت در وهله نخست، به چگونگی صف آرایی در مقابل دولت های غیرمردمی بستگی دارد. به گفته دهش، مقاومت در مقابل استبداد، نیرویی معنوی ایجاد می كند كه موجب برانگیختن همكاری دیگران می شود. كلید دوم موفقیت، به شیوه كار بستگی دارد. دهش در این باره توضیح می دهد: عصر روز رأی گیری انتخابات، اسناد تقلب ها و تخلفات جمع آوری شده و این اطلاعات به طرز فوق العاده سریعی در سطح كشور پخش می شود. بلافاصله صدها هزار نفر در خیابانها تجمع می كنند، سپس به صورت كاملاً مسالمت آمیز مراكز دولتی را تحت كنترل درمی آورند تا ثابت كنند كه حاكمیت قانونی به شخص دیگری سپرده شده است. «سرجا پوپویچ» صرب شیوه اجرای تئوری دهش را تشریح می كند. گرچه ۳۲ سال دارد اما اكنون این شخص بلندقامت و لاغر به چهره ای افسانه ای بدل شده است. وی سازمان دهنده و طراح نخستین جنبش انقلابی قرن بیست و یكم است؛ جنبشی كه الگوی دیگران شد. در سال ،۲۰۰۰ گروه «مقاومت» تحت رهبری وی بدون ریخته شدن حتی یك قطره خون میلوشوویچ را از قدرت بركنار كرد. از این رو، از همه جای جهان برای مشورت و نظرخواهی نزد سرجا پوپویچ می آیند، حتی از زیمبابوه. او جهت پاسخگویی به نیازهای مراجعین، بنیاد Canvas Group را بنیان نهاد. او می گوید: این یك تجارت خصوصی است. تشكل به عنوان یك سازمان غیردولتی ثبت شده است تا مالیات نپردازد. پوپویچ، گردش مالی این بنیاد را جزو ترفندهای تجاری می داند، اما در مركز تازه تأسیس دیگری در بلگراد تحت عنوان Movie Bar كه وی مالك آن است، همان ترفندها را بیان می كند: «برای پیروزی در انقلاب، وجود یك عامل ضروری است؛ جوانان، جوانان و باز هم جوانان چرا؟ بدان دلیل كه جوان، خصلت شجاعی دارد و قدرت، كمتر می تواند در او نفوذ كند، علاوه بر آن، صاحب فرزند، كار و ثروت نیست. جوانان چیزی برای از دست دادن ندارند.»برای بازدهی بیشتر، پوپویچ یكی دیگر از ترفندهایش را بازگو می كند. وی وقتی حاكمیت در مقابل جوانان بی سلاح به قوه قاهره متوسل می شود یا آنان را ضرب و شتم می كند و به زندان می افكند، به حمایت از پدران، مادران و خویشاوندان جوانان می پردازد. به همان نسبت هم از همرزمان جوانان انقلابی دفاع می كند و این همان هدف مورد جست وجوست. وی بلافاصله ادامه می دهد: در هنگام تجمع مردمی وقتی كه اطلاع حاصل می كند احتمال وقوع تنش وجود دارد، در ردیف اول، دخترانی جوان كه پیراهن های سفید پوشیده اند را قرار دهید و منتظر عكس العمل نیروهای ضدشورش باشید. نتیجه قابل پیش بینی است، پس از چند برخورد و ضرب و جرح روی پیراهن های سفید چند قطره خون نقش می بندد. آن هنگام، مناسب ترین زمان برای جلب كادرهای قوی است كه توان جلب توجه دیگران را دارند و در این برهه، حاكمیت از قدرت ساقط می شود. مراحل هشت گانه آماده سازی تا وقوع انقلاب های مخملین بنابر تجربه تحولات پنج سال اخیر را می توان چنین شرح داد:
- مرحله اول، چند ماه پیش از انتخابات، گروههای پرتحرك و ناراضی جوانان تشكیل می شود كه درواقع سرنیزه اهرم انقلاب هستند. پوپویچ با بیان این مطلب می افزاید: ضروری است تا نامی برای گروه انتخاب شود. «الكساندر ماریچ» علاوه بر آنكه یكی از سه بنیانگذار «مقاومت» است، ۳۰ سال سن دارد و اهل صربستان و یك دفتر تحقیقات انقلاب تشكیل داده است، وی رقیب پوپویچ به شمار می رود. ماریچ عاشق موسیقی است و این ویژگی موجب شد تا نامی مناسب برای گروه خود انتخاب كند. نام گروه انقلابی باید كوتاه و كمتر از ۲ بخش باشد تا راحت حفظ شود مانند نام های Coca یا Levis این نام امضا و عنوان انقلاب خواهد بود.
- مرحله دوم، پس از انتخاب نام، نوبت به تبلیغ آن می رسد. در بهار ،۲۰۰۳ ماریچ و همفكرانش تیمی تحت عنوان «سوروس» را به گرجستان فرستادند كه وظیفه مشورت به رهبران گروههای معترض را برعهده داشتند. ۲۰ نماینده گرجی پس از انتخاب نام گروه خود كمارا (كافی است) درصدد انتشار آن در سطح كشور برآمدند. «چه گوارا» های بلگراد برنامه ای را پیشنهاد دادند كه از سوی فعالان (اكتیویست)های جوان گرجستان به مرحله اجرا درآمد. در شب های آوریل، در خیابانهای تفلیس و ۹ شهر بزرگ صدها پلاكارد، «كمارا» نصب شد. نتیجه آن بود كه فردای آن روز در تمام كشور درباره این پلاكاردها صحبت می كرد. «ادوارد شواردنادزه» (رئیس جمهور سابق گرجستان) به صرافت افتاد و به جای تحقیر زمزمه ها مرتباً از طریق رادیو و تلویزیون نام كمارا می گفت و این تبلیغی بزرگ برای یك گروه كوچك بود كه برای عامه مردم، حكم یك جنبش ضربتی را داشت. شیوه شبكه ای مزبور طی یك شب توانست كمارای انقلابی را بر سر زبانها بیندازد.
- مرحله سوم، باید امكانی فراهم شود تا این گروه به سرعت بتواند هزاران اعلامیه چاپ كند كه در صدر خود، عنوان كمارا بسته باشد. همچنین وجود سازماندهی تجمع برای هواداران جنبش ضروری است تا امكان گردآمدن هزاران نفر از شهرهای گوناگون فراهم شود، طبیعی است هزینه بلیت رفت وبرگشت و اقامت مردم شهرهای دیگر و نیز مشاوران خارجی باید پرداخت شود كه رقمی بالغ بر میلیون ها دلار خواهد بود و بخش عمده آن در خارج از كشور تأمین می شود. كارخانه ها و مؤسسات داخلی به این نوع پروژه های انقلابی به دیده تردید می نگرند، چرا كه قصد ندارند روابط خود را با حاكمیت تیره و تار كنند. البته به محض شروع انقلاب آنها به راهی دیگر می روند و چمدان های پول را به جوانان انقلابی خواهند سپرد. در ابتدا، كمك های مالی را باید در خارج به ویژه واشنگتن جست وجو كرد، زیرا طبق تصور رایج، اروپایی ها محتاطند و درمواقع خاص تنها بریتانیایی ها، هلندی ها و لهستانی ها هستند كه از این قاعده مستثنی می شوند. از پاییز ۲۰۰۳ و همزمان با آغاز روند وقوع انقلاب های مخملین، تقاضاها از مؤسسات بزرگ خصوصی و تشكل های اجتماعی همچون National Endowment for democracy و us AID آغاز شد. «بالاش هارابك» اسلوواك به گروه مقاومت اوكراین كمك كرد تا كمك های مالی را از آن سوی آتلانتیك جذب كنند. وی از سازمان آمریكایی freedom House مبالغی دریافت كرد، اما نتوانست موافقت اعطای كمك های اختصاصی به «مقاومت» را كسب كند.در انقلاب، همانند تجارت معمولاً هر چیز از مشورت سرمایه گذاران آغاز می شود. هارابك كه دارای تحصیلات عالیه از دانشگاه كلمبیای آمریكا است، در این باره معتقد است: انقلاب بازار پررقابتی است. رهبران گروه های دموكراتیك باید به سوی واشنگتن هدایت شوند تا به بهترین نحو، مبالغ هنگفت را دریافت كنند و برنامه ها را تنظیم و جدول های مالی را تهیه كنند، درست همانند یك تجارت.
- مرحله چهارم، در این مرحله باید تعداد قابل توجهی از فعالین انقلابی را جذب كرد. دریافت اولین سری از مبالغ، خبر خوشی به فعالان انقلابی است تا به شهرهای مختلف اعزام شوند. آنها در جلسات مختلف این موضوع را بررسی می كنند كه آیا همه چیز برای سقوط رژیم های دیكتاتوری آماده است. طبق معمول جلسات درفضای باز و دور از شهرها برگزار می شود تا ظن نیروهای امنیتی - اطلاعاتی را برنینگیزد.«كیدو كوبیا شویلی» مشاور ۲۴ ساله جنبش های انقلابی جامعه كشورهای مستقل مشترك المنافع می گوید: در آوریل ،۲۰۰۴ یك تشكیلات هلندی مرا به «ادسا» فرستاد تا حدود ۳۰ جوان را پیدا و آنها را آماده كنم. من دو هفته در بهترین هتل ها زندگی و علاوه بر آن، ۲۵۰ یورو نیز دریافت كردم. این یك رؤیا بود. وی ادامه می دهد: چند ماه پس از آن در «آلماتی» سمیناری برای اكتیویست های قزاق تشكیل شد. آنجا هم ما در یك هتل بزرگ اقامت گزیدیم، همه چیز تحت اراده ما بود، امكانات جهت مصاحبه و نیز ابزار كوركردن شنود میكروفن هایی كه نیروهای اطلاعاتی قزاق نتوانسته بودند در سالن سمینار جاسازی كنند.
- مرحله پنجم. برای جلب افكارعمومی باید درآن واحد، دوكار را انجام داد: این سخت ترین مرحله است، چرا كه بیشترین حساسیت ها را برمی انگیزد. در وهله نخست به شهروندان توضیح داده می شود كه اختیارات و حقوق آنها در انتخابات چیست و آنها را به حضور در انتخابات و رأی دادن تشویق می كنند.دومین هدف، عریان كردن ماهیت حكومتهای غیرمنتخب است. هركدام از این اهداف برای خود برنامه اجرایی مجزا، نام و سخنگوی مشخص دارد.«دیمیتری پودخین» یكی از فعالان انقلاب نارنجی اوكراین، جوان ۲۹ ساله ای كه پس از پیروزی یوشچنكو راهی مولداوی شد تا آنها را نیز به مشی خود ترغیب كند، اظهارمی دارد: اگر این دو عملكرد مستقل از یكدیگر محقق نشود، شاهد انحراف اهداف مزبور خواهیم بود. وی یكی ازمتخصصان امور بازاریابی (ماركتینگ) است و براین باور استوار است كه اجرای همزمان دو هدف بسیاردشوار است. در جنبش «مقاومت»، تعداد ما آنقدر كم بود كه فعالان طی روز بایستی چندین بار تغییرلباس می دادند تا هردونوع ازاعلامیه ها را پخش كنند.
- مرحله ششم. در خیابانها، اقداماتی آشكار بدون تأثیرپذیری از عاملین حكومتی انجام می شود تا مردم تحت تأثیر قرارگیرند و هوشیاری پلیس را جذب كنند.روش مطلوب، تشكیل گروه «پیدا و پنهان» است. دیمیتری پودخین می گوید: آنها مردم بی شماری را در مدت زمانی كوتاه جمع می كنند و پلیس توان مقابله با هیچ یك را ندارد.
به عنوان نمونه، ۱۵ عضو گروه انقلابی تغییرلباس می دهند و پوشش زندانیان را برتن می كنند، سپس درمكانی خاص درسطح شهر كه شلوغی خاصی درآن وجود دارد، جمع می شوند. آنها لباس های زندانیان را برتن می كنند و چندبار فریاد می زنند: «من به X رأی می دهم.» X بلاشك دیكتاتور آن كشور است.
سپس تغییر لباس می دهند و از آنجا دور می شوند. درنتیجه، پلیس تحریك می شود و شروع به دستگیری می كند.
- مرحله هفتم. باید به حفظ گروه اندیشید. «میلوش میلنكویچ» صرب به شاگردان بیلوروس و آذربایجانی خود الفبای اقدامات اعتراضی را آموزش می دهد.این جوان ۲۷ ساله می گوید: اینها فنون اولیه مقابله هستند، گروه انقلابی را نباید یك نفر رهبری كند چرا كه با دستگیری آن فرد، گروه ازهم می پاشد، بلكه باید رهبری گروهی (مجموعه ای) را تشكیل داد، یعنی وظایف رهبر را میان چند مسؤول گروه تقسیم كرد تا ازجزئیات بی خبر باشند و ندانند كه دیگران چه می كنند.
برای گمراه كردن حكومت باید هرهفته نماینده رسمی را تغییرداد. به عقیده میلنكویچ، باید این جو مخفیانه را حفظ كرد، این جو مخفیانه موجب می شود تا روحیه ناامیدی رشد نكند و افراد به گروههایی بپیوندند كه حكومت آنها را براندازمی نامد.
- مرحله هشتم. این مرحله، آموزش نحوه اداره ترس نام دارد. میلوش میلنكوف تصریح می كند: در هنگام تجمع، جوانان هرگز نباید خود را بی پناه و منزوی حس كنند، بلكه باید با دیگران در تماس دائمی فیزیكی باشند. ضروری است آواز بخوانند تا همهمه پلیس را نشنوند. جهت پنهان نگه داشتن حضور بی شمار نیروهای مسلح، باید در ابتدای صف پارچه نوشته های بزرگی حمل شود، زیرا این اقدام موجب مختل كردن دید معترضان از تحركات پلیس می شود. همچنین این تفكر القا می شود كه دستگیری، مصیبت بزرگی نیست. در سمینارها، مربیان انقلابی چگونگی برخورد با نیروهای پلیس را آموزش می دهند. در سمینارها آموزش داده می شود كه تجمع كنندگان هیچگاه حالت عصبی یا خشم را بروز ندهند بلكه سعی كنند همواره لبخند بزنند. حتی تأسیس مركزی برای كمك به زندانیان و خانواده های آنان پیشنهاد می شود. «گئورگی كاندلاكی» كه سال قبل درباره این نهادها برای قزاق ها سمیناری ترتیب داده بود، معتقداست: آنهایی كه دستگیر نشدند، باید بدانند به چه كسی مراجعه كنند به كدام وكیل یا خبرنگار؟
نزد آنها باید فهرست آن دسته از فعالینی موجود باشد تا درصورت دستگیری، مقابل زندان محل نگهداری تجمع برگزاركنند. این كارشناس مسائل علوم سیاسی ادامه می دهد: دراین صورت، نیروی مخالف را علیه خود جمع می كنیم. فعالان را جمع كرده و آموزش می دهند، هزاران اعلامیه پخش می شود، چندین گروه پیدا و پنهانی تشكیل می شود و جنبش، نخستین ضربه های خود را می زند. هنگامی كه انتخابات با تقلب ها و تخلفات غیرقابل كتمان شروع شد جوانان انقلابی آماده ابراز اعتراض خود هستند. دراین صورت، مربیان به وظیفه خود عمل كرده اند. كارانجام شده است و عاملان انقلاب اهداف جدیدی را درسرمی پرورانند.
پیش به سوی كرملین
درحیاط خلوت كرملین، انقلاب های جدیدی در شرف وقوع است. آنها درصددند در «كی یف» یك مركز گسترش انقلاب به نام انستیتوی بین المللی دموكراسی تشكیل دهند. در فوریه ،۲۰۰۵ «ولادیسلاو گاسكیف» درمراسم افتتاحیه این انستیتو، برنامه خود را شخصاً به جورج بوش ارائه كرد. رهبر سابق جنبش مقاومت می گوید: «من به او (جورج بوش) گفتم تمایل دارم كه چهره هایی چون «واتسلاوهاول» ، «لخ والسا» و «مادلین آلبرایت» ازانستیتو حمایت كنند.»وی توانست بر كاخ سفید اثرگذار باشد، زیرا به نظرمی رسد آمریكایی ها به وی وعده حمایت های مالی را داده اند.همین سناریو برای سرنگونی رهبران نسل پیشین بلوك شرق درحال تكرار است. در ابتدای سال ،۲۰۰۶ انتخاباتی در قزاقستان برگزارخواهدشد و رهبر آن از هم اینك اقدامات پیشگیرانه (احتیاطی) را درپیش گرفته است. وی فعالان زیادی را به زندان انداخته و ولادیسلاو گاسكیف را از ورود به كشور خود منع كرده است.رهبر بیلوروس هم پس از شكست انقلاب ۲۰۰۱ سعی كرده است به هر قیمتی، اعضای بریگاد دموكراسی را از خاك خود دورنگهدارد. علاوه برآن، ۵فعال اوكراینی را به زندان انداخته است. همچنین انقلابیون صرب و اسلوواك به فرمان وی موردضرب و شتم قرار گرفته و از كشور اخراج شدند.اما با این وجود بنیانهای اقدامات انقلابی درخارج از كشور پایه گذاری می شود.مؤسسه International Republican institute كه ازسوی كنگره ایالات متحده آمریكا حمایت می شود، دركشور لیتوانی فعالان بیلوروس را آماده می كند. در اواخر سال ،۲۰۰۴ Freedom House، روسیه را جزو كشورهای غیرآزاد اعلام كرد. این اقدام پس از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی، بی سابقه است. «انقلابیون»، «ولادیمیرپوتین» رئیس جمهوری روسیه را در ردیف اهداف بالقوه قلمداد می كنند، چرا كه هدف برتر آنها، تحول در مسكو است. چند عضو آنها در گروههای انقلابی روسیه فعالند و قرار است سمیناری در روسیه تشكیل دهند كه سعی شده است در مكان نامعلومی برگزارشود.سقوط رهبر كرملین كارآسانی نیست. چرا كه وی با خدمات خاص خود جایگاهش را تقویت كرده است. بالاخره رئیس فدراسیون روسیه برای انحراف مخالفین خود تدابیر دیگری اندیشیده است. وی تشكیلات مستقلی از جوانان را بنیان نهاده است كه شباهت بسیاری به جنبش های «مقاومت» و «كمارا» دارد.لباس ها و لبخندهای جوانان شبیه انقلابیون است، مضاف بر آنكه نیروهای امنیتی این سو و آن سو سرك می كشند و وارد گروههای معترض می شوند و گروههای مجازی تشكیل می دهند تا كادرهای اصلی را مشوش كنند.مسكو برای عاملان بریگاد بین المللی مردم سالاری برای فعالیت مكان راحتی نخواهدبود.در پایان، یك پرسش خودنمایی می كند. پس از انقلاب چه اتفاقی رخ خواهدداد؟ به بیان صریح تر، بر مردم آن كشورها سال ها پس از انقلاب چه می گذرد؟ «ژاك روپنیك» كارشناس برجسته بخش اروپای شرقی مركز مطالعات بین المللی در فرانسه می گوید: مشخص نیست آیا رهبران جدید در پست فعلی خود همچون پیشینیانشان بر موج یأس مردم سوار خواهندشد؟ الگوی صربی بیش از همه امیدواربخش تر است.پنج سال پس از سقوط حكومت میلوشوویچ مشاهده می شود كه دموكراسی در بلگراد به تدریج تقویت شده است و حقوق بشر به طوركلی رعایت می شود. اما در تفلیس، مشكلات همچنان لاینحل است.بسیاری از رهبران انقلاب سرخ ۲۰۰۳ اكنون علیه رهبران جدید قیام كرده اند و علیه اعمال سیاست های میلیتاریستی اعتراض می كنند. با این حساب، بازی تمام شده نیست و برای مشخصه های كیمیاگرانی انقلاب همچنان كتابهای آموزشی زیادی نیاز است. شاید هم در تفلیس، كی یف و بیشكك همه چیز از نو آغازشود.
منبع: نوول آبزرواتوار
ترجمه: سرگه بارسقیان
منبع : روزنامه ایران