پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا
اگر میتوانی مرا بگیر - CATCH ME IF YOU CAN
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : والتر پارکس و استیون اسپیلبرگ
کارگردان : اسپیلبرگ
فیلمنامهنویس : جف ناتانسن، بر مبنای کتابی نوشتهٔ فرانک آباگنیل جونیر و استن ردینگ
فیلمبردار : یانوش کامینسکی
آهنگساز(موسیقی متن) : جان ویلیامز
هنرپیشگان : لیوناردو دیکاپریو، تام هنکس، کریستوفر واکن، مارتین شین، ایمی آدامز، ناتالی بای، جیمز برولین و جنیفر گارنر
نوع فیلم : رنگی، ۱۴۱ دقیقه
̎فرانک و. آباگنیل جونیر̎ (دیکاپریو)، دانشآموز دبیرستانی شانزده سالهای است که پس از جدا شدن مادرش، ̎پولا̎ (بای) از پدرش ̎واکن̎ به شدت از لحاظ روحی لطمه خورده است. یک روز در مدرسه، ̎فرانک جونیر̎ سعی میکند خود را ̎معلمی جایگزین̎ جا بزند و او روشهای چشمگیرتر و پُردرآمدتری در جا زدنهای خود پیدا میکند و یک روز خلبان و روزی دیگر، خود را دکتر یا وکیل جا میزند. پس از مدتی، ̎فرانک̎ به یک جاعل قهار تبدیل میشود و از قابلیتها و جذابیت خود استفاده میکند و ۵/۲ میلیون دلار چک جعلی را نقد میکند. کارهای جسورانهٔ ̎فرانک̎ توجه ̎کارل هنراتی̎ (هنکس) مأمور FBI را جلب میکند که قصد دارد ̎فرانک̎ را گیر بیندازد. ̎فرانک̎ ظاهراً لذت میبرد از اینکه تحت تعقیب ̎کارل̎ است و حتی تا آنجا پیش میرود که هر از گاه شبها به او زنگ میزند و با او گپ میزند. زمانی که ̎فرانک̎ خود را دکتر جا زده، دلباختهٔ ̎برندا استرانگ̎ (آدامز) دختری دلچسب و مهربان میشود. وقتی ̎فرانک̎ از ̎برندا̎ تقاضای ازدواج میکند، برای جلب توجه بیشتر ̎راجر̎ پدر دختر (شین) ـ که اتفاقاً، وکیل دادگستری نیواورلیانز است ـ یک هویت جعلی دیگر برای خود دست و پا میکند...
● زندگی یک شیاد دلپذیر و گریزپا، که یکی از بهترین نقشها و بازیهای دیکاپریو است، فرصتی ایجاد میکند که اسپیلبرگ فیلمی سرخوش و سبکبال ـ و غیرمنتظره به ویژه با توجه به آثار قبلی و نزدیک به این فیلم ـ بسازد. اگر میتوانی... در همان سالی به نمایش در آمد که هوش مصنوعی بر پرده رفت ـ یکی از غمگینترین آثار او ـ ولی فیلمی است وقف شده به ̎هوش مصنوعی̎ و دنیای اغلب روشن و پُرنور و رنگش، کنجکاوی آدم را در مورد دلیل علاقهٔ این کارگردان به این داستان تا این حد برمیانگیزد. مسلماً فانتزی موجود در شیوهٔ زندگی انتخابی فرانک آباگنیل جونیر، تأثیر مهمی داشته است. او طبق روال اسپیلبرگ، کودک تن به بزرگسالی ندادهٔ دیگری است که یکجا بند نمیشود، به هویت ثابت تن نمیدهد و نام فیلم، حماسهٔ تبهکارانهٔ او را به یک قایمموشکبازی طولانی تشبیه میکند. اما ̎فرانک̎ واقعی یک جاعل نابغهٔ تحت تعقیب پلیس بود و از اینجا اسپیلبرگ پانویسی بر علاقهٔ خود به عقدهٔ ̎پیتر پن̎ ارائه میدهد و کودک بیقرار و خیالباف همیشگیاش را در مقام متخلف از قانون اجتماعی ̎میپذیرد̎: پذیرفتنی تلخ، شیرین (شیرین، چون فیلم بازیگوشانه به پوچی تمام نظام متزلزل قراردادیای میرسد که زندگی مدرن و پیشرفته درست کرده است). فانتزی درون ̎واقعیت̎ دیگر رویائی خوش و خواستنی نیست، بلکه به وضوح جُرم و گناه است. پدر طبیعی (با بازی زیبای واکن) قادر نیست آن را مهار کند، این پدر مجازی (هنکس) است که کودک را به دام میاندازد و بازسازی او از مُدهای سینمائی دههٔ ۱۹۶۰، طبق معمولِ بازسازیهایش، دیدنی است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس تعطیلی شنبه ها دولت قوه قضائیه شورای نگهبان رئیس جمهور رهبر انقلاب حسن روحانی مجلس یازدهم
مشهد سیل سیل مشهد قوه قضاییه تهران هواشناسی پلیس قتل شهرداری تهران فضای مجازی بارش باران سازمان هواشناسی
خودرو مالیات قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی دلار مسکن سایپا بورس ایران خودرو
نمایشگاه کتاب سریال زنان کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون فردوسی سحر دولتشاهی شاهنامه سینمای ایران دفاع مقدس سینما
دانشگاه تهران شورای عالی انقلاب فرهنگی فضا تحقیقات و فناوری
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه اوکراین نوار غزه طوفان الاقصی
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر بازی جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید باشگاه استقلال فولاد خوزستان مهدی طارمی فولاد
هوش مصنوعی گوگل عیسی زارع پور ایرانسل تبلیغات سرعت اینترنت ناسا موبایل تلفن همراه دوربین
چای دیابت خواب سرطان چاقی کاهش وزن زوال عقل کودک بارداری سرماخوردگی