فصل محو ظلم اهریمن رسید

فصل آغاز بنفشه بهمن است
این همه گل راستی مال من است؟!
لاله و نرگس ، شقایق ، نسترن
یادگارانند از یاران من
دوستان همسفر با فاخته
شب ستیزان به ظلمت تاخته
دوستداران گل و نور و «امام»
رزم‌پویان شب شور و «قیام»‌
«انقلاب »‌روح الله است ، این
ابتدای جلوه ماه است ،این
فصل محو ظلم اهریمن رسید
ماه خونین پیکر «بهمن» رسید
ماه خون - ماه تپش - ماه قیام
«بیعت» تاریخی خلق و «امام»
ماه سرخ سبزهای سربدار
عشقبازان «شهید» کوی یار
باغبانان بنفشه‌های خون
عارفان هفت وادی جنون
ماه شلیک شقایق با نگاه
رویش خورشید در باغ پگاه
ماه ختم «کفر» در پایان شب
انتهای اقتدار بولهب
نور در اقصای شب در نشر بود
آیه «فجر و لیال عشر» بود
آسمان روشن - زمین چون گلشن است
«جشن خون» و «انقلاب بهمن» است
می‌وزد از باغ جمهوری عشق
عطر خونین گل سوری عشق
آفتاب عشق دور از میغ‌هاست
جشن «پیروزی خون» بر تیغ‌هاست
شو بپا با همت پیرو جوان
انقلاب «مهدی صاحب‌ زمان»
کوکتل اندازان شب‌های خطر
«جبهه» سازان سر هر رهگذر
«فاتحان فجر» و سرداران خون
اندک اما چیره بر خصم فزون
آخر پرواز ، خونین بالی است
جایشان سبز و همیشه خالی است
باغ خندید و بنفشه باز شد
«انقلاب عشق» و نور آغاز شد
آسمان از دود غم تاریک بود
زین سبب «پایان شب» نزدیک بود
«سلطنت» از خون مردم رنگ داشت
شاه بودن - تاجداری ننگ داشت
ظالمان ذبح پرستو کرده‌اند
کشت و زرع مار و زالو کرده‌اند
«پهلوی » سگ توله‌های لوس داشت
امنیت از «سکه» و «جاسوس» داشت
جیره‌خواران - خائنین ملک و دین
با خیانت‌ها - «جنایت‌ها» عجین
سر به سودای شرارت داشتند
دست در دزدی و «غارت» داشتند
مملکت در چنگ مشتی کاسه لیس
گرگ «آمریکا » - شغال «انگلیس»
مردها زندانی نامردها
ازدیاد رنج‌ها و دردها
در حق ما «دوست» پیری کرده‌ است
آینه را گردگیری کرده است
«انقلاب » نور و باران است - این
میوه خون «شهیدان »‌است - این

شجاع الدین ابراهیمی

منبع : روزنامه رسالت