سیاست های جنون آمیز بوش

در حالی كه حمایت افكار عمومی جهان و حتی آمریكا از دولت بوش در پایین ترین سطح ممكن قرار گرفته است و تمامی انگشت های اتهام به شخص بوش نشانه رفته است و وی به عنوان یك شخص ناكارآمد و فاقد بینش سیاسی و توانایی های دیپلماتیك لازم مطرح شده است، رئیس جمهور آمریكا همچنان با نادیده گرفتن بسیاری از واقعیت های تلخ موجود، از ملت آمریكا می خواهد كه در برابر سیاست های احمقانه اش صبر پیشه كنند. در هر بار از سخنرانی های جدید بوش مشخص می شود كه وی واقعاً شخصی ناكارآمد و فاقد بینش های سیاسی لازم برای رهبری آمریكا و جهان است.
در آخرین نظرسنجی كه توسط مجله نیوزویك انجام گرفت مشخص شد كه تنها ۲۸درصد از آمریكایی ها سیاست های بوش و توانایی های سیاسی وی را تأیید و حمایت می كنند. اكثر شركت كنندگان در این نظرسنجی معتقد بودند كه بوش فاقد جرأت و بینش سیاسی و نیز فاقد توانایی های لازم برای اتخاذ تصمیم های حساس و سرنوشت ساز است. این گونه اطلاعات، تحلیل یا ارزیابی صوری از موقعیت سیاسی، اجتماعی و اخلاقی بوش در آمریكا و جهان نیست بلكه این گونه اطلاعات عبارت است از داده های جمع آوری شده از تحقیقات و نظرسنجی های انجام گرفته، بنابراین تمامی این اطلاعات مستند و موثق هستند.
هرچند بوش تاكنون بارها به صورت رسمی و غیررسمی اعلام كرده است كه اهمیتی برای افكار عمومی جهان قائل نیست و حتی پای خود را فراتر گذاشته و گفته است به تاریخ نیز اهمیتی نمی دهد كه چه چیزی درباره اش خواهد نوشت؛ اما به هر حال انسان آمیخته ای از واقعیت های موجود و تجربه های به دست آمده از گذشته است، چگونه ممكن است در حالی كه تعداد تلفات سربازان آمریكایی روزبه روز افزایش می یابد و به اعتراف بسیاری از پزشكان و روان شناسان آمریكایی ارتش آمریكا با یك بحران روانی در عراق مواجه است، بوش در سخنرانی جدیدش بگوید سربازان آمریكایی باید برای شكست دادن تمامی دشمنان خود از عراق تا افغانستان در سراسر جهان متحد شوند.
چگونه ممكن است ارتشی كه از لحاظ معنوی با بحران جدی مواجه است و سربازانش به دلیل ضعف روحی و روانی دست به خودكشی می زنند از چنین سخنان بی محتوایی استقبال كند. سربازان آمریكا امروز در عراق و افغانستان بیش از آنكه احساس كنند برای دفاع از هویت و تمامیت ارضی آمریكا می جنگند و در صدداهدای دموكراسی و آزادی به مردم این دو كشورند احساس می كنند كه سربازان اشغالگر متجاوزی بیش نیستند كه در صدد سلب آرامش و نقض تمامیت ارضی مردم عراق و افغانستان هستند.
گسترش انحرافات اخلاقی، تجاوز به عنف، قتل و جنایت میان سربازان آمریكایی در عراق گویای این واقعیت است و تمامی تحقیقات و بررسی های انجام شده با مدارك و اسناد موثق این موضوع را به اثبات می رساند. بنابراین ارتش با این دید و با این بحران هرگز نمی تواند قوی و قدرتمند عمل كند و در نهایت ننگ و شكست را پایان كار خود قرار خواهدداد. تمامی آمریكایی ها بر این واقعیت واقفند و خواهان حل و فصل این بحران یعنی خروج نیروهای خود از عراق و حتی افغانستان هستند اما این امر به آسانی امكان پذیر نیست.
صلاحیت هایی كه رئیس جمهور آمریكا در اختیار دارد خود تا به امروز از بزرگترین موانع برای محقق شدن این امر بوده است. اساس جنگ عراق و قبل از آن افغانستان به دلیل تمایلات و اهداف پشت پرده نومحافظه كاران كاخ سفید انجام گرفته است.
این گروه تندروی آمریكایی با گرایش های یهودی تا به امروز به رغم شكست سیاسی در داخل آمریكا و شكست در سیاست های خارجی همچنان بر محقق ساختن اهداف خود در منطقه اصرار دارد و عامل اصلی ارایه نكردن جدول زمانی مشخص برای خروج نیروهای آمریكایی از عراق نیز این گروه است.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران سیاسی زمان به نفع نومحافظه كاران آمریكایی و دولت بوش نیست زیرا پس از پیروزی دموكرات ها در انتخابات اخیر و پیوستن بسیاری از جمهوریخواهان به جریان دموكرات ها جریان محافظه كار آمریكا با یك بحران جدی در داخل آمریكا مواجه شد. نبود حمایت لازم در داخل ایالت متحده آمریكا از دولت بوش منجر به آن شد كه این دولت با ریزش درونی مواجه شود به طوری كه در مدت كمی اكثر مهندسان اصلی جنگ عراق یا از پست خود كناره گیری كردند یا كنار گذاشته شدند یا استعفا دادند.
همین امر بر ضعف درونی ارتش آمریكا در عراق بسیار تأثیر گذاشت به خصوص آنكه بسیاری از رسوایی های فرماندهان و درجه داران و حتی سربازان ساده این ارتش همزمان یا با اندكی اختلاف زمانی با برخی از رسوایی های مقامات مسئول و بلندپایه كاخ سفید در جنگ عراق انجام گرفت. این امر منجر به آن شد كه رسانه های خبری آمریكا كه بر سر حمایت و تأیید سیاست های دولت بوش به خصوص جنگ عراق اختلاف نظر داشتند متحد عمل كنند و سیاست رسانه ای آمریكا بر خروج نیروهای آمریكایی از عراق و تعیین هرچه سریع تر جدول زمانی مشخص در این زمینه متمركز شود.»
روزنامه لس آنجلس تایمز در یكی از تحلیل های اخیر نوشته است چهار سال از جنگ عراق گذشت جنگی كه بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار هزینه و بیش از ۳۳۶۳ سرباز آمریكایی كشته بر جای گذاشته است. آنچه كه امروز پس از این چهار سال ویرانی مشخص شد آن است كه دیگر مجالی برای باقی ماندن نیروهای آمریكایی در عراق نیست.
مطمئناً عقب نشینی سربازان آمریكایی از عراق برای ملت این كشور دردناك تر از آغاز این جنگ خواهدبود زیرا هزینه هایی كه آمریكایی ها در این جنگ دادند بسیار زیاد است و انتظاری كه ملت آمریكا برای كسب پیروزی در این جنگ كشیدند بسیار طولانی بود اما باید واقعیت را پذیرفت؛ واقعیت آن است كه این پیروزی محقق نخواهد شد و اگر بخواهیم بیش از این منتظر بمانیم هزینه های سنگین تری را در این جنگ پرداخت خواهیم كرد.
به راستی همانطور كه «چارلز رانگیل» نماینده دموكرات نیویورك در مجلس نمایندگان این كشور گفت، باید اركان كاخ سفید را به لرزه درآورد بلكه متصدیان این كاخ مجبور شوند به واقعیت های موجود كه ملت آمریكا خواهان آن هستند گوش دهند.
دیگر نه آمریكا و نه جهان تاب تحمل ادامه سیاست های احمقانه دولت بوش را ندارند و این چرخه سیاست های جنون آمیز كاخ سفید در منطقه باید متوقف شود.

منبع : روزنامه کیهان