شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


شهروندمداری


شهروندمداری
اینكه شهروندان و نیروهای اجتماعی كدامیك از این راهكارها را در برابر شهرداری ها و نظام مدیریت شهری بر می گزینند به عوامل متعدد از جمله نوع انتظارات و خواسته ها و سطح و میزان آنها از شهرداری و نظام مدیریت شهری بستگی خواهد داشت.اهداف و برنامه هایی كه از سوی شهرداری ها مطرح می شود باید با شرایط، ظرفیت ها و خواست های موجود در جامعه همخوانی داشته باشد. در غیر این صورت بی توجهی به خواست ها و انتظارات شهروندان تنها باعث انفعال، ناامیدی و یا افزایش تنش و آشوب در سطح جامعه خواهد بود. موفقیت و اعتبار یك نظام مدیریت شهری درگرو نهادینه شدن فرهنگ شهروندی در جامعه است.مفهوم شهروندی علیرغم اینكه واژه ای جا افتاده در فرهنگ و ادبیات سیاسی اجتماعی جهان غرب است و سابقه حضور آن به دوران طلایی یونان باستان، دولت شهرهای یونانی بویژه الگوی آتنی، روم باستان، انقلاب كبیر فرانسه ۱۷۸۹ می رسد و تا به امروز نیز حضوری فعال در ادبیات و فرهنگ سیاسی _ اجتماعی غرب داشته است؛ چه از حیث مفهومی و چه از حیث پدیداری از منظر جامعه شناسی تاریخی، عاملی غایب در ساختار و نظام اجتماعی ایران معاصر و نیز ادبیات حقوقی، اجتماعی و سیاسی ایران بوده است. این مفهوم نه احساس شده و نه شكل گرفته است.ترم حقوقی شهروندی در هیچ یك از قوانین و متون حقوقی مربوط به شهرداری ها اعم از قانون بلدیه ۱۲۸۶ ش، قانون تشكیل انجمن ۱۳۲۰ش، لایحه قانون شهرداری ۱۳۳۱ش، متمم لایحه قانون شهرداری ،۱۳۳۱ قانون شهرداری ها ،۱۳۳۶ قانون نوسازی و عمران شهری ،۱۳۴۷ قانون تشكیل انجمن شهرستان ها و استان ها ،۱۳۴۹ قانون تأسیس شورای عالی معماری و شهرسازی ،۱۳۵۱ قانون تقسیمات كشوری ،۱۳۶۲ قانون تشكیل شوراهای اسلامی ۱۳۶۱ و غیره نیامده است!؟ و بجای واژه شهروندی از ترم های حقوقی دیگر همانند مردم، اهالی شهر، اهالی، ساكنان شهر، اهالی محل، عموم و... استفاده شده است و این در حالی است كه مفاهیمی چون آزادی ،پارلمان، مشروطه، قانون ، عدالت، برابری و... كه ترم های مسلط اروپای قرون ۱۸و ۱۹م و بویژه انقلاب كبیر فرانسه محسوب می شوند به كرات توسط روشنفكران معاصر ایران بویژه در تدوین قانون اساسی مشروطه و دیگر متون حقوقی به كار گرفته شده است.به هر تقدیر گرچه مفهوم شهروندی و شهروند از زمان یونان باستان تا به حال دچار تغییرات و تحولاتی بسیار شده است و تفاسیر مختلفی را به خود پذیرفته است ولیكن در مجموع پذیرفتن حقوق و وظایف قانونی، اجتماعی و سیاسی متكی بر جایگاه شهروندی به عنوان اصلی ترین شاخص این واژه مطرح می گردد.گرچه در قرن ۱۹م همزمان با شكل گیری نقد سوسیالیستی و ظهور دول رفاه، برخورداری از سطوح معینی از رفاه اقتصادی و آموزش نیز در ذیل حقوق شهروندی گنجانده شد و بدین ترتیب، قرن ۱۹ به میدان نبرد میان تفسیر فردگرایانه لیبرالی از شهروندی كه در آرای كانت تجلی یافته بود و از سوی طبقات متوسط مورد حمایت قرار می گرفت و تفسیر لیبرال - سوسیالیستی از شهروندی كه به صورت فرآیندهای از جانب طبقه كارگر سازمان یافته حمایت می شد تبدیل گردید و مفهوم شهروند اجتماعی پدید آمد. (۱)آگاه بودن به حقوق و وظایف خود و دیگران، احساس تعلق به سرزمین و ملت، احترام به قانون، آگاهی هویت سیاسی و رفاه و آموزش در سطحی معین همگی مرتبط با مفهوم مدرن شهروندی هستند.و اما در تاریخ كشور عزیز ما ایران، شهرها نه به عنوان جایگاه افرادی با حقوق مشخص، شهروندان بلكه تنها و تنها جزیی از حیطه سیاسی و یا مركز حكومت مطرح بودند: «دراز كن دست خود را ای سلطان مسعود و دراز كند به بیعت هر آنكه در شهر تست، هر آنكه در صحبت توست.» (۲) در اینجا گوینده شهر را ملك مطلق شاه تلقی كرده است. به هر صورت دامنه این معضل تاریخی كه برخاسته از موقعیت سیاسی، استراتژیكی و ژئوپلیتیكی ایران می باشد تا به امروز نیز ادامه یافته است. حقوق وظایف شهروندی، مسئولیت شهروندی، نهادی شدن شهروندی. حقوق مدنی، قانونی، اجتماعی شهروندی، مشاركت شهروندی، برابر سازی شهروندی، نهایتا حمایت و ضمانت دولت برای تحقق شهروندی همگی باید در گفتمان حقوقی شهرداری ها و قانون شهرداری ها لحاظ گردد.
شهروندان پیوسته عملكرد شهرداری ها را ارزیابی می كنند و اگر این ارزیابی مثبت باشد، اعتبار و نهایتا بهره وری نظام مدیریت شهری افزایش می یابد. در صورت عدم درك و تحقق مفهوم و پدیده شهروندی و حقوق و وظایف مرتبط با آن، قطعا انتظارات و خواسته های مردم خارج از حیطه وظایف قانون شهرداری ها قرار می گیرد و یا اینكه شاهد از بین رفتن حقوق مسلم شهروندان خواهیم بود.برای حركت به سوی شهری شهروند مدار و نه زور مدار، نظام مدیریت شهری معتبر، استقرار مردم سالاری شهری، ایجاد جامعه مدنی و تحقق فرهنگ شهروندی اجتناب ناپذیر است و سازمان های محلی و شهری باید با در نظر گرفتن منافع ملی از انتظارات و خواسته های شهروندان مطلع شوند.نظام مدیریت شهری مانند دیگر نهادها در تبادل و تعامل با جامعه و شهروندان معنا پیدا می كند. یك بعد قضیه تصمیمات؛ قوانین و سیاست های شهرداری و بعد دیگر انتظارات و خواسته ها و نهایتا حمایت و مشاركت فعالانه شهروندان است اگر باب مشاركت فعال بسته باشد و شهروند به شهرنشین تنزل پیدا كند نه تنها شاهد رشد و تعالی شخصیت مردم نخواهیم بود بلكه دارای كمترین میزان كار كرد و بهره وری در نظام مدیریت شهری خواهیم بود. رویارویی با مسایل و مشكلاتی كه شهرهای امروز جهان با آن درگیر هستند همانند انفجار جمعیت، بدی وضعیت ترافیك، آلودگی محیط زیست، سیل مهاجران روستایی و مسایل بسیار دیگر، تنها با بهره گیری درست و بهینه از توان ها و استعدادهای موجود در شهروندان شهرها در قالب برنامه های مشاركتی قابل حل هستند و لاغیر.
علیرضا عرب
۱ـ كاستلز، دیویدسون، شهروندی و مهاجرت، فرامرز تقی لو، ،۱۳۸۲ تهران، ص ۱۲۷.
۲ ـ بیهقی، خواجه ابوالفضل محمدبن حسین، تاریخ بیهقی، به اهتمام دكتر غنی و دكتر فیاض، انتشارات خواجو، ،۱۳۶۲ تهران، ص ۳۷۲.
منبع : روزنامه همشهری