دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

بنیانگذار چپ شورایی


بنیانگذار چپ شورایی
آنتون پانه کوک در ۲ ژانویه ۱۸۷۳ به دنیا آمد و در ۲۸ آوریل ۱۹۶۰ از دنیا رفت. او ۸۷ سال زیست و چنان که پل متیک می گوید؛ «زندگی مبارزاتی آنتون پانه کوک همزمان بود با تقریباً کل تاریخ جنبش متاخر طبقه کارگر. وی شروع آن را به عنوان یک حرکت اعتراضی اجتماعی، تبدیل آن به یک حرکت اصلاح طلب و بالاخره اضمحلال آن به عنوان جنبش مستقل طبقاتی را در دنیای معاصر تجربه کرد، اما پانه کوک توان های انقلابی این جنبش را نیز تجربه کرد که با خیزش های خودانگیخته و گاه به گاهش جریان یکنواخت تحولات اجتماعی را قطع می کرد. او همچون یک مارکسیست وارد جنبش طبقه کارگر شد و همچون یک مارکسیست نیز درگذشت، در حالی که همچنین معتقد بود اگر چنانچه آینده یی وجود داشته باشد، چیزی به جز سوسیالیسم نیست.»
پانه کوک یک اخترشناس هلندی و یک نظریه پرداز مارکسیست بود. او در خانواده یی متعلق به طبقه متوسط به دنیا آمد. علوم طبیعی و ریاضیات را در لیدن آموخت. حتی پیش از ورود به کالج نیز به نجوم علاقه مند بود و چنانکه خود گفته است علاقه فراوانش به «علم در هر دو حوزه طبیعت و جامعه»او را به سمت سوسیالیسم سوق داد. اولین مقاله اش را با عنوان «درباره ضرورت تحقیقات بیشتر درباره راه شیری» در همین دوران منتشر کرد. چند سال بعد مشغول به کار در رصدخانه لیدن شد. پس از خواندن «برابری» اثر ادوارد بلامی به یک سوسیالیست پروپا قرص تبدیل شد و شروع به مطالعه نظریات مارکس کرد. او بسیار سریع به یک نویسنده مارکسیست مشهور که برای مجلات آلمانی و هلندی مطلب می نوشت تبدیل شد.
پانه کوک در دوران دانشجویی جذب حزب کارگران سوسیالیست دموکرات (S.D.A.P) و جزء یاران هرمان گورتر شد که در جناح چپ حزب جای گرفته بودند. در ۱۹۰۹ جناح چپ حزب از حزب اخراج شدند و حزبی جدید به نام حزب سوسیال دموکرات ایجاد کردند. نارضایتی اش از کار در رصدخانه او را به برلین کشاند. در آنجا یکی از مدرسان مدرسه یی شد که حزب سوسیال دموکرات آلمان بنیان نهاده بود. او به دلیل عقاید رادیکالش هم با دولت آلمان و هم با اتحادیه ها دچار مشکل شد. جنگ جهانی اول او را مجبور کرد به هلند بازگردد و همراه با رادک و پل فرویس جزء گروه برمن که مجموعه یی از چپ های رادیکال بود، فعالیت کند. بعدها به اسپارتاکیست ها پیوستند و حزب کمونیست آلمان را پایه ریزی کردند. پانه کوک به همراه هرمان گورتر و هنریت لاند هوست در طول جنگ جهانی اول در هلند گروه های ضدجنگ را سازمان می دادند و طی جنگ در این مورد با موضع لنین و حزبش هماهنگ بودند و در زیمروالد با او همکاری کردند. در طول جنگ در هلند به عنوان یک معلم شیمی و علوم طبیعی به کار پرداخت. رصدخانه لیدن خواهان بازگشت او به سر کارش بود اما دولت به خاطر عقاید مارکسیستی اش از آن جلوگیری کرد. در عوض شورای شهر آمستردام در سال ۱۹۲۵ به او فرصتی در دانشگاه آمستردام داد و در سال ۱۹۳۲ وی را به عنوان استاد پذیرفت.
در کارهای علمی پانه کوک مطالعه و بررسی توزیع ستاره ها در راه شیری و ساختار کهکشان راه شیری را آغاز کرد. بعدها به طبیعت و تکامل ستاره ها علاقه مند شد. به خاطر مطالعاتش به عنوان بنیانگذار فیزیک- اخترشناسی در هلند شناخته می شود. آثار او در باب ساختار کهکشان ها، فیزیک- اخترشناسی و تاریخ نجوم موجب شهرت اش در جهان شد، در ۱۹۳۶ مدرک افتخاری دانشگاه هاروارد و مدال طلای جامعه اخترشناسی سلطنتی را در ۱۹۵۱ از آن خود کرد. اما شاید مهمترین افتخار برای او این بود که گودال پانه کوک دو ماه پس از مرگش به نام او نامگذاری شد. اخترواره ۲۳۷۸ نیز پس از مرگش به نام او نامیده شد.
● کمونیسم شورایی
به عنوان یک نظریه پرداز مارکسیست، پانه کوک یکی از بنیانگذاران کمونیسم شورایی و یکی از چهره های اصلی چپ رادیکال در هلند و آلمان بود. او به خاطر نوشته هایش درباره شوراهای کارگری مشهور است. پانه کوک شوراهای کارگری را شکل جدیدی از سازمانی که قادر به فائق آمدن بر محدودیت های سازمان های قدیمی جنبش کارگری اتحادیه های تجاری و احزاب سوسیال دموکرات است، تلقی می کرد.او نظریه اش را بر مبنای عملکرد شوراهای کارگری خودانگیخته و به شکل دموکراتیک سازماندهی شده، در انقلاب روسیه پروراند.
«در شرایط واقعاً انقلابی، مثل روسیه ۱۹۰۵ و مجدداً در ۱۹۱۷، همینطور در آلمان و اتریش ۱۹۱۸ شوراهای کارگری و سربازان به طور خودجوش پدید آمدند و از طریق گسترش نظام شورایی در مقیاس ملی، تلاش در سازماندهی حیات اقتصادی و سیاسی جامعه کردند.» (پانه کوک، پل متیک)
«... دو چیز می تواند پیش بیاید؛ یا توده ها به عمل ادامه می دهند، به خانه نمی روند و حکومت را به حزب جدید نمی سپارند. قدرت خویش را در کارخانه و کارگر سازماندهی کرده، برای درگیری های بعدی، برای شکست کامل سرمایه آماده می شوند. از طریق شوراهای کارگری یک اتحاد محکـم برای به دسـت گیری کامل اداره کل جامعه ایجاد می کنند
- به بیان دیگر ثابت می کنند که آنچنان هم که به نظر می رسید برای انقلاب ناتوان نیستند. در آن صورت، بنا به ضرورت، تضادها با حزبی پدیدار می شود که می خواهد خود قدرت را به دست گیرد و در خودعملی طبقه کارگر تنها بی نظمی و آنارشی می بیند. احتمالاً کارگران جنبش خویش را توسعه داده و حزب را خواهند روبید، یا حزب با کمک عوامل بورژوایی کارگران را شکست می دهد. در هر حالت، حزب مانعی در راه انقلاب است که می خواهد چیزی بیش از ابزار تبلیغ و روشنگری باشد، چرا که خود احساس می کند به عنوان حزب، از آن خواسته شده که رهبری و حکومت کند.» (حزب و طبقه، آنتون پانه کوک)
«.... هنگامی که موج اعتصاب از مسکو تا سنت پترزبورگ را دربرگرفت، و وقتی که در ۱۱ اکتبر اولین سری کارخانه ها از کار بازایستادند، کارگران خودشان احساس کردند که به گردهمایی نیاز دارند تا مشترکاً تصمیم بگیرند کدام مسیر را دنبال کنند. بدین منظور بود که در کارخانجات متعددی نمایندگانی انتخاب شدند...» (شوراها و کمیته های کارخانه ها در انقلاب روسیه، پیتر رچلف)
به همین دلیل است که پانه کوک در نامه به کاستوریادیس می نویسد؛ «برای ما سنت درخشان انقلاب روسیه مبتنی بر این واقعیت است که در انفجارهای اولیه اش در سال های ۱۹۰۵ و ۱۹۱۷ برای اولین بار شکل سازمانی فعالیت انقلابی آتونومی کارگری - یعنی شوراها- را پرورش داده و به کارگران همه جهان نشان داد. از آن تجربه، که بعداً در مقیاس کوچک تری در آلمان تایید شد، ما عقایدمان را در مورد اشکال فعالیت توده یی که برای طبقه کارگر مناسبند و باید برای کسب رهایی خودشان به کار بسته شود بیرون کشیدیم.»
پانه کوک منتقد جدی لنین و لنینیسم بود. تحلیل او از علت شکست انقلاب روسیه این بود که لنین و بلشویک ها پس از به قدرت رسیدن شوراها آن را از کار انداختند. خود به جای آنها نشستند و به عنوان طبقه حاکم جدید به حکومت پرداختند.
«پانه کوک تا پایان زندگی خود در بسیاری از مقالاتش در نشریات کمونیستی ضدبلشویکی، خصائل بلشویسم و انقلاب روسیه را توضیح داد و مثل نقدهای پیش از خود به سوسیال دموکراسی، در اینجا نیز بلشویک ها را متهم به خیانت به آرمان های طبقه کارگر نکرد. او اشاره داشت که انقلاب روسیه
هر چند رویدادی مهم در رشد جنبش طبقه کارگر بود ولی به نظامی ارتقا یافت که می تواند صرفاً سوسیالیسم دولتی یا سرمایه داری دولتی خوانده شود که هر دو آنها در واقع یک چیز هستند... برای نشان دادن ماهیت واقعی مارکسیسم- لنینیسم پانه کوک پایه های فلسفی آن را در نوشته یی تحت عنوان لنین به عنوان یک فیلسوف در ۱۹۳۸ تحت بررسی نقادانه قرار داد.» (پانه کوک، پل متیک)
احمد بدره یی زواردهی
منبع : روزنامه اعتماد