پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


زندگی‌نامه مرد اقتصاد سال ۲۰۰۰


زندگی‌نامه مرد اقتصاد سال ۲۰۰۰
دانیل مک فادن برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد در سال ۲۰۰۰ می‌باشد که تاریخچه از زندگی خویش را به قلم خود به تحریر درآورده است. نظر خوانندگان گرامی را به مختصری از این زندگینامه جلب می‌نمائیم.
من در سال ۱۹۳۷ در شمال کارولینا به دنیا آمدم من بزرگترین پسر خانواده بودم، پدرم در کوه‌های شمالی کارولینا پرورش یافت. او تنها چهار سال به‌طور رسمی در مدرسه تحصیل کرد اما استعداد فوق‌العاده‌ای در حساب کردن داشت و بدین دلیل در سن چهارده سالگی برای نگه‌داری کتاب‌ها در بانک محلی استخدام شد.
مادرم در شهری کوچک در مین استوتا واقع در کناره جنوبی داکوتا پرورش یافت. مادرم در سال ۱۹۲۲ از دانشکده منیستو تا مدرک معماری و MFA ر کلمبیا را گرفت و بعدها عضو دانشکده دانشگاه من سی ناتی شد و در سال ۱۹۳۶ در مزرعه‌ای دورافتاده در شمال کارولینا با پدرم ازدواج کرد. پدرم علاقه زیادی به خواندن و جمع‌آوری تاب داشت و من در محیط کتابخانه او بزرگ شدم. فاصله زیاد مزرعه‌ ما با مزارع دیگر موجب شد که کتاب خواندن اولین سرگرمی ما باشد و من با رؤیای مزرعه‌دار شدن یا شاعری به سبک توماس ولف بزرگ شدم من در چهاراچ فعال بودم و برنده مدال منطقه برای پروژه نگه‌دارنده خاک و همجنین روبان آبی به خاطر گوسفندان و غازهایم شدم پدرم و مادرم، من را با این باور بزرگ کردند که بخشنده باشم و از شرکت در مسابقات برای دریافت جایزه و مقام پرهیز کنم.
● تحصیلات
من در مدرسه روستائی شمال کارولینا شروع به تحصیل کردم و دانش‌آموزی بودم که معلمانم به من اجازه می‌دادند در حین تدریس در بیشتری از کلاس‌ها کتاب بخوانم که معمولاً تعداد کتاب‌ها بین چهار تا پنج عدد در روز بود. در اولین سال دبیرستان در سال ۱۹۵۳ سیاستی توسط پلیس برای تعلیق دانش‌آموزان ساکن خارج از محوطه دانشگاه به‌کار گرفته شد. در بین هم‌کلاسی‌هایم من درخواست نامه‌ای مبنی بر نظارت مجدد برای دفاع از حقوق نوشتم در آن زمان فقط این کافی بود که مرا مجبور به ترک مدرسه کند و در نتیجه باعث کنجکاوی من در مناطق جدید شد و در سن ۱۶ سالگی در امتحان ورودی دانشگاه منیستوتا قبول و در آنجا پذیرفته شدم در آن زمان علاقه من به مطالب علمی زیاد گردید و در سن ۱۹ سالگی در کمال خوشبختی موفق به کسب مدرک لیسانس در فیزیک شدم.
قبل از فارغ‌التحصیلی من توسط (جان وی کرد) برای کار در آزمایشگاه پرتوشناسی او استخدام و توانستم تلسکوپ اشعه X و یک ترانسفورماتور بسیار ابتدائی برای برنامه‌ریزی داده‌ها بسازم و این تجربه باعث تغییر تفکر من در مورد ابداع گروی علمی و ارتباط بین تئوری و واقعیت شد. شغل دیگر من در آن زمان برنامه‌ریزی نگه‌دارنده کارت‌هائی بود که به‌عنوان تست‌های روانشناسی استفاده می‌شود و در سال ۱۹۵۸ توانستم اجازه شرکت در کلاس‌های زمان‌شناسی در منیستوتاشوم و در درسی شرکت کردم که هسته آن درس‌های اصلی دکترا مثل، روانشناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، مردم‌شناسی، سیاست، ریاضیات، آمار و به‌طور خلاصه هفتاد درس بود. در آن زمان مشغول به‌دست آوردن اطلاعات در مورد زندانیان شدیدالمجازات و همچنین تأثیر داروهای روانگردان بر رفتار اجتماعی بودم که پی بردم بزرگترین منبع اطلاعاتی درباره این موضوع پروفسور هاجان چیک من و لئوهارویز در منیستوتا در ساختمان اقتصاد هستند. برای همکاری با این دو پروفسور من اقتصاد را هدف اصلی برنامه روانشناسی خود قرار دادم و در سال ۱۹۶۰ الی ۱۹۶۱ امتحان دکترای اقتصاد را با موفقیت گذراندم و در حضور دو پروفسور دیگر به مهمترین نکته تحقیق و مهمتر از آن چگونگی به‌کارگیری ریاضیات به‌عنوان ابزاری برای تحقیق پی بردم.
در طی تکمیل تحصیلات دکترای خود در سال ۱۹۶۲ من به دانشگاه پترزبورگ به‌عنوان یک دانشجو وارد شدم و در همان سال عضو دانشگاه برلکی کالیفرنیا گردیدم. تحقیقات خود را در رفتار در حالی که بیشتر نسبت به تئوری اقتصاد علاقه‌مند شده بودم ادامه دادم. در سال ۱۹۷۷ من به‌عنوان استاد اقتصاد دانشگاه فنی ماساچوست انتخاب شدم و صندلی رئیس قبلی دانشگاه به نام جیمز کلیان را به من دادند.
دانشگاه فنی ماساچوست بخش آماری نداشت به‌جای آن یک مرکز تحقیقات آماری داشت و در سال ۱۹۸۶ من مدیر شدم. در ابتدا به‌دلیل تحقیقات شخصی من بر پایه منابع خوب در آمار بود و در سال ۱۹۹۱ تصمیم گرفتم با استفاده از مزیت‌های منابع آماری برکلی برای تأسیس یک آزمایشگاه به برکلی بازگردم یک امکان بنا به پیشرفت آمار در علم اقتصاد بود من در جایگاه هوریس کوکس نشستم و اعطاء این مقام باعث شد که من در تحقیقاتم پشتیبانی شوم بعد از آن نیز مشغول همکاری با دانشجوئی شدم که دارای اطلاعات زیادی در مورد تصمیمات اتخاذ شده برای بزرگراه‌ها توسط وزارت راه و ترابری کالیفرنیا بود و من براساس تئوری رفتار دون کن لوس روانشناس، پایه‌ریزی شده بود.
دانیل مک فادن در ادامه آورده است: این مدل به‌صورت گسترده در روش‌های حمل‌ونقل انتخاب شغل، روند اتومبیل‌سازی و انتخاب همسر و تعداد فرزندان به‌کار می‌رود.
برای سال‌ها مقالات گوناگونی را در موضوعات اقتصاد و انتخاب فرضیه که همگی آن ریشه در مشکلات کاربردی دارد نوشته‌ام. یک موضوع عمومی در تحقیقات من تأکید بر تئوری اقتصاد با محدودیت و مکمل معیار سنجش اقتصاد و تجدید و تحلیل آن است و تکامل تئوری و بر از آماری که باعث گسترش گزینه‌های در دسترس به‌منظور کاربرد آن در اقتصاد می‌باشد. من همیشه سعی می‌کنم تحقیقاتم را بر روی کاربردهای عینی و واقعی تمرکز نموده و الگوئی را برای دنبال نمودن اقتصاد کاربردی فراهم نمایم. در سال‌های اخیر تحقیقات من متمرکز بر روی انحراف از تئوری اقتصاد از انتخاب صرف، به‌خصوص در آزمایشات تجربی شناخت روانشناسی که توسط دانی کاهنن و آموس تورسکی و دلالت آن بر تجربه و تحلیل اقتصاد و تفسیر آن در آمار اقتصادی شده است. من سرگرم مطالعه بوده‌ام که مردم چگونه پاسخ سؤالات را در نظرسنجی‌های اقتصادی بیان می‌نمایند و روش‌هائی را به‌منظور اجراء نظرسنجی و آزمایشات تجربی در اینترنت به‌منظور مطالعه این موضوعات ابداع نموده‌ام با همکاری و حمایت مالی انستیتوی ملی سلامتی و بهداشتی سالمندان در انستیتوی ملی در حال کار کردن بر روی شرایط اقتصادی سالمندان آمریکائی و به‌ویژه مشکلاتی مانند ترتیب دادن جا و مکان برنامه‌ریزی بودجه و مالی ارسال و هزینه خدمات بهداشتی هستم و نتایج مثبت به‌دست آوردم.
سرگرمی شخصی من، در حقیقت سرگرمی دوم من زراعت است من و همسرم در یک مزرعه کوچک و تاکستان در ناباوایلی ساکن هستیم من بسیار خوشبختم که جایزه نوبل را یاجیم هکمن که به مدت سه دهه با او به تبادل نظر پرداخته‌ام شریک بودم من پول جایزه را به مؤسسه East Bay Commex Nity Foudatan اهداء کردم که جهت ارتقاء سطح آموزش و هنر استفاده شود.
برگرفته از: WWW.Nobal.Com
مترجم: فرزاد هاشمی
منبع : ماهنامه اقتصاد خانواده