دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال ایران به خاطر مصلحت اندیشی پیشرفت نمی کند


فوتبال ایران به خاطر مصلحت اندیشی پیشرفت نمی کند
دندان روی جگر گذاشتیم تا تیم ملی در مصاف با كره جنوبی كاری از پیش ببرد.تیتر زدیم «كره جنوبی در تونل وحشت ایران». چرا كه دوست داشتیم از تیم اول كشور خود حمایت كنیم. اما نیك می دانستیم حتی در صورت برتری مقابل حریف مرحله یك چهارم نهایی هم،یك دنیا ایراد داریم. همه اینها را می توانستیم تحمل كنیم الا حرف هایی كه گزارشگران و به اصطلاح منتقدان تیم ملی در رسانه ملی به زبان آوردند. پس مقدمه را كوتاه می كنیم و سراغ این آقایان خوش صحبت می رویم.
آقای فردوسی پور! شخص شما خواهید دید، همین كره جنوبی كه سنگش را به سینه می زدید تا بلكه باخت تیم قلعه نویی را توجیه كنید آن چنان هم فنی نبود و در جریان بازی با عراق هم از نظر فنی مغلوب همسایه غربی ایران خواهد شد.
برخلاف نظر شما و فیروز كریمی، پرویز مظلومی، مزدك میرزایی و … تیم ایران غیر از یكی، دو شوتی كه جواد نكونام زد و دریبل هایی كه بالاخره تك و توك از علی كریمی دیدیم، واقعاً چه كرد؟ اصلاً در۳ بازی گروهی خود چه كرده بود كه بخواهد در بازی با كره جنوبی هم كاری از پیش ببرد. وقتی در ۱۲۰ دقیقه بازی نتوانستیم از تیم نصف و نیمه كره جنوبی پیش بیفتیم و همه چیز را به بخت و اقبال سپردیم انتظار داشتیم چه اتفاقی رخ دهد؟ وقتی مفسران و گزارشگرانی كه نام بردیم به جای اشاره صریح به ضعف های تیم امیر قلعه نویی، همه چیز را در پس ضربات پنالتی پنهان می كنند دیگر چه انتظاری می توان از خود قلعه نویی داشت؟
كسی نگفت چرا جواد كاظمیان به میدان نیامد تا به جای رسول خطیبی در آفساید قرار گیرد و پنالتی خراب كند؟ به هرحال وقتی گزارشگران رسانه ملی كه گاهی یك نكته حاشیه ای تیمی مثل پرسپولیس و استقلال را كه بحثی در حد بحث ملی نیست «باد» می كنند، چرا در چنین شرایطی كه ایرادات تیم قلعه نویی واضح و نمایان است زبان در كام فرومی كشند؟ همین ایتالیا وقتی درجام جهانی ۲۰۰۲ به میدان می رفت، گزارشگران تلویزیونی این كشور قبل، بعد و در خلال پخش مسابقات ایتالیا چنان حمله ای به سرمربی خود می كردند و از او ایراد می گرفتند كه جای تحسین داشت.
چرا كه بحث ملی در میان بود و آنان هویت ایتالیایی خود را نمی خواستند به خاطر هویت یك مربیناكارآمد زیر سؤال ببرند. به هرحال ایتالیا در آن جام ناكام شد اما در دوره بعدی جام جهانی با لیپی، چنان قدرتمندانه ظاهر شد كه منجر به قهرمانی ایتالیا شد. بله! گزارشگر و مفسر هم در موفقیت فوتبال یك كشور می تواند دخیل باشد.
همین اتفاق برای سرمربی تیم ملی فرانسه در جام ۲۰۰۲ افتاد و دیدید كه در دوره بعد یعنی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، فرانسه هم تا فینال بالا رفت و فقط روی بدشانسی، نایب قهرمان شد.به هرحال انتظار داشتیم نامبردگان به وظایف میهنی خود عمل می كردند و امیر قلعه نویی را كه تیمش مقابل چین، ازبكستان و مالزی به زحمت افتاده بود، نوازش نمی كردند. وقتی در مصاف با چین و ازبكستان ابتدا عقب می افتیم و بعد به زحمت، نتیجه را عوض می كنیم. وقتی به مالزی كه از دیگر رقبا ۵ تا ۵ تا گل خورد، ۲ گل می زنیم و آن هم یكی از روی نقطه پنالتی، وقتی در استفاده از مهره های خود ناتوانهستیم دیگر چه جای سكوت؟
البته داد و بیدادهای بعد از حذف تیم ملی هیچ ارزشی ندارد. اما دفاع سیاستمدارانه از امیر قلعه نویی و توجیه كردن شكست وی با دلایل آزاردهنده یعنی سوهان كشیدن بر اعصاب آنانی كه فوتبال را می فهمند و ساده لوح نیستند. قبول كنیم كه نزدیك بود در گروهی دوم شویم كه ضعیف ترین گروه بود. چون اولاً هر ۲ تیم صعودكننده آن حذف شدند. دوماینكه هر ۲ تیمش مغلوب ۲ تیم گروه واقعی مرگ یعنی عربستان و كره شدند.
دلیل سوم هم مربوط می شود به مالزی. این میزبان برخلاف ۳ میزبان دیگر كه تا آخرین لحظه برای صعود می جنگیدند ، در همان روز دوم حذف شده بود.و اما كمی هم از خود قلعه نویی انتقاد كنیم كه مقصر اصلی است.یك مورد آن می تواند همین وحیدطالب لو باشد. بر كسی پوشیده نیست كه وحید طالب لو بهتر از حسن رودباریان است. اما چرا از این دروازه بان كارآمد در لیگ برتر ایران حتی در بازی با مالزی استفاده نشد بر ما نامعلوم است.
آن وقت چرا از طالب لو بدون حتی یك دقیقه حضور در این تورنمنت یا این بازی (كه می توانست حد اقل زودتر از این به میدان رود ) استفاده شد سؤالی است كه قلعه نویی باید پاسخ دهد. گزارشگرانی مثل مزدك و فردوسی پور و كارشناسانی مثل كریمی و مظلومی برخلاف همتایان حرفه ای خود در شبكه های تلویزیونی آلمان، فرانسه و ایتالیا با مصلحت اندیشی تمام حذف تیم قلعه نویی را نه به دلیل فنی كه به دلیل بخت بد می دانند.همه این حمایت های زیركانه یك طرف، حمله رضا غیاثی به مسئول جدید كمیته داوران یك طرف!تا فاروق بوزو رییس كمیته داوران بود، امثال غیاثی دست از سر اوبر نمی داشتند.
حالا هم كه به مسئول اماراتی كمیته داوران اعتراض می كنند، آن وقت نمی گویند وقتی مسعود مرادی باعث حذف تیم ملی كشوری می شود كه رئیس A F C متولد آن كشور است ، آیا باید به وی جایزه می دادند كه حالا انتخاب داور اماراتی برای بازی ایران و عملكرد مسئولین جدید كمیته داوران A F Cزیر سؤال برده می شود ؟
هرچه بود داستان قهرمانجام ملت های آسیا در سال ۲۰۰۷ (؟!) یك هفته مانده به پایان آن به آخر رسید و دیر یا زود قهرمانان ملی پوش ایران بههمراه سرمربی «قهرمان تر» خود به كشور باز می گردند و لابد با این گزارشگران و مفسرانی كه در رسانه ملی دیده ایم، آقایان از ما طلبكار هم می شوند.
پس بخت با اهالی فهیم فوتبال یار بوده كه امیر قلعه نویی و تیمش قهرمان نشدند و الا معلوم نبودچه بر سر فوتبال ایران می آمد. از دسته افرادی هستیم شكست را مقدمه پیروزی می دانیم. به شرطی كه یك سرمربی بزرگ خارجی داشته باشیم و این گزارشگران مصلحت اندیش و مفسران جور دیگربیندیشند و سخن بگویند.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید