جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
ذکر جمیل و ... دیگر هیچ
باز هم اول اردیبهشت ماه جلالی آمد. باز هم یادمان آمد که در نکوداشت شاعر بزرگمان، جناب سعدی کنگرهای، همایشی و چیزی از این دست برگزار کنیم. انگار در این دنیا برای گرامی داشتن انسانهای بزرگ، تنها راهی که وجود دارد برگزاری همین مراسمهاست و یا شاید راههای دیگری نیز هستند که ما بلد نیستیم و یا بلدیم و حال و حوصله انجامش را نداریم. شاید هم سعدی و کلیاتش را به تبع مشابههای خارجیاش، فقط یک متن کلاسیک میدانیم و جزو تاریخ ادبیات میشماریم و یا... قس علیهذا. و از این رهگذر تنها چیزی که نصیبمان میشود، ذکر جمیل سعدی است که در افواه عوام میافتد که البته خوب است اما ...
تا همین چند سال پیش شاید شصت، هفتاد اطفال دبستانی و کودکان مکتبخانه را در کنار قرآن و نصاب الصبیان و ... «گلستان» میآموختند. معلمان و پرورشیان آن دوران نیک دریافته بودند که جناب سعدی، عصیره و افشرده یک عمر تحصیل و تجارب سفرهای متعدد و دور و دراز خویش را در همین کتاب مستطاب ریخته، با سجع و دیگر آرایههای ادبی شیرینش کرده و آن را نمونه بارز و برجسته یک کتاب حکمت و اخلاق عملی قرار داده است و اینگونه بوده که آموزگاران آن زمان، این دریای حکمت و اخلاق را قطره قطره در ذهن و وجود کودکانشان رسوخ و رسوب میدادند.
درست است که در سایه آموزش و پرورش نوین، این ماده درسی روز به روز کمرنگتر و بالاخره محو شد، اما اکنون نیز میتوان با تدابیری آن را بازگرداند و زنده کرد. به نظر نمیرسد گنجاندن حکایات این کتاب شریف در انتهای هر درس کتاب فارسی دوران سهساله دبیرستان، کار پرزحمتی باشد و یا گوشزدکردن نکات آموزنده حکمی و اخلاقی و حتی دقایق و ظرایف شیرین ادبی آن برای دانشآموزان در حد پانزده دقیقه در هفته گره ملالی بر خاطر آموزگاران گرامی بنشاند.
اصلا لازم نیست به این مقوله به چشم متن اجباری درسی بنگریم و حلاوت آن را با اضطراب و پرسش امتحان و... تلخ نماییم. آن را با همان زمزمه محبتی که سروده شده به نوجوانانمان منتقل کنیم تا هم از روح و محتوای آن بهرهمند شویم و هم استواری و پابرجایی هزارساله زبان فارسی دری را که به گفته ادوارد براون، ویژگی منحصر به فرد و یکتای این زبان است حفظ کرده و به نسل بعد هدیه بدهیم.
در این صورت است که میتوانیم بهجز ذکر جمیل، فکر زیبایش را در اندیشههایمان راه دهیم. هر چند شاید خودجناب سعدی نیز به این فقره با دیده شک و تردید مینگریسته که در پایان دیباچه گلستانش این بیت را سروده است:
مراد ما نصیحت بود و گفتیم
حوالت با خدا کردیم و رفتیم
منبع : روزنامه جامجم
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق دانشگاه تهران انتخابات حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم چین رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی
ایران بارش باران تهران هواشناسی یسنا هلال احمر روز معلم آتش سوزی پلیس معلم سیل شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ لیلا بلوکات سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون عفاف و حجاب صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات ناسا دبی
خواب فشار خون کبد چرب