سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

احکام غصب


احکام غصب
● احکام غصب .
غـصـب آن اسـت که انسان از روی ظلم , بر مال یا حق کسی مسلطشود , و این چیزی است که به حکم عقل و قرآن و روایات حرام است , و از حضرت پیغمبراکرم (ص ) روایت شده است که هر کس یک وجب زمین از دیگری غصب کند , درقیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او می اندازند.
ـ مـسـالـه ۱۲۴۶ ـاگـر انـسـان نـگـذارد مـردم از مسجد و مدرسه و پل و جاهای دیگری که برای عموم ساخته شده است استفاده کنند , حق آنان را غصب نموده است , و اگر کسی در مسجدجائی را برای خود بگیرد چنانچه دیگری او را از آنجا بیرون کند و نگذارد که از آنجااستفاده نماید , گناه کرده است .
ـ مـساله ۱۲۴۷ ـ اگر انسان چیزی را غصب کند , بایدبه صاحبش برگرداند , و اگر آن چیز از بین برود و قیمت داشته باشد , باید عوض آن را به شرحی که در مساله (۱۲۳۵) و (۱۲۳۶) خواهد آمد به او بدهد.
ـ مـسـالـه ۱۲۴۸ ـاگـر از چیزی که غصب کرده منفعتی بدست آید , مثلا از گوسفندی که غصب کرده بره ای پیدا شود , مال صاحب مال است , و نیز کسی که مثلا خانه ای را غصب کرده ,اگرچه در آن ننشیند باید اجاره آن را بدهد.
ـ مساله ۱۲۴۹ ـ اگر در زمینی که غصب کرده زراعت کند یا درخت بنشاند , زراعت ودرخت و میوه آن مـال خـود اوست , وچنانچه صاحب زمین راضی نباشد که زراعت ودرخت در زمین او بماند , کسی که غصب کرده باید فورا زراعت یا درخت خود را اگرچه ضرر نماید از زمین بکند , ونیز باید اجـاره زمین را در مدتی که زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد , و خرابیهائی را که در زمین پیدا شده , درست کند , مثلا جای درختها را پرنماید , و اگر بواسطه اینها قیمت زمین از اولش کمتر شود , باید تفاوت آن را هم بدهد, و نمی تواند صاحب زمین را مجبور کند که زمین را بـه او بفروشد یا اجاره بدهد , ونیز صاحب زمین نمی تواند او را مجبور کند که درخت یا زراعت را به او بفروشد.
ـ مـسـالـه ۱۲۵۰ ـ اگـر چـیزی که غصب کرده از بین برود , در صورتی که قیمی باشد مثل گاو و گوسفند باید قیمت آن را بدهد (وقیمی به چیزی می گویند که مثل آن از جهت خصوصیاتی که در جـلـب تـقـاضا دخالت دارد فراوان نیست ) , و چنانچه قیمت بازار آن بواسطه اختلاف عرضه و تقاضا فرق کرده باشد , باید قیمت وقتی را که تلف شده بدهد.
ـ مـساله ۱۲۵۱ ـ اگر چیزی را که غصب کرده و از بین رفته مثلی باشد مانند گندم وجو باید مثل هـمـان چـیـزی را که غصب کرده بدهد (ومثلی به چیزی می گویند که مثل و مانند آن از جهت خـصوصیاتی که در جلب تقاضا تاثیر دارد فراوان است ) ولی چیزی را که می دهد باید خصوصیات نـوعی آن که در جلب تقاضا تاثیر دارد مانندچیزی باشد که آن را غصب کرده و از بین رفته است , مثلا اگر از قسم اعلای برنج غصب کرده , نمی تواند از قسم پست تر بدهد.
ـ مـساله ۱۲۵۲ ـ اگر چیزی را که غصب کرده , دیگری از او غصب نماید و از بین برود , صاحب مال می تواند عوض آن را از هر یک از آنان بگیرد , یا از هر کدام آنان مقداری از عوض آن را مطالبه نماید , و چـنانچه عوض را از اولی بگیرد , اولی می تواند آنچه را داده است از دومی بگیرد , ولی از دومی بگیرد , او نمی تواند آنچه را که داده است از اولی مطالبه نماید.
ـ مساله ۱۲۵۳ ـ دزدی ومانند آن از کافر حربی چنانچه خیانت ونقض امان محسوب شود حرام است , وچیزی که از این راهها از آنان گرفته می شود باید بنابر احتیاطبرگردانده شود.
● احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند.
ـ مساله ۱۲۵۴ ـ مال گم شده اگر حیوان نباشد و انسان آن را پیدا کند و نشانه ای نداشته باشد که بواسطه آن صاحبش معلوم شود , چه قیمت آن کمتر از یک درهم (۶/۱۲ نخود نقره سکه دار)باشد چـه نـبـاشـد , مـی تواند آن را برای خود بردارد , ولی احتیاط مستحب آن است که آن را از طرف صـاحـبـش بـه فـقـرا صـدقـه بدهد , و از این قبیل است پول که علامت ندارد, ولی اگر مقدار و خصوصیت زمان و مکان علامتی برای پول باشد باید آن را اعلان کند همچنانکه در مساله (۲۵۷۵) خواهد آمد.
ـ مـسـاله ۱۲۵۵ ـ هرگاه چیزی را که پیداکرده نشانه ای دارد که بواسطه آن می تواند صاحبش را پـیدا کند , اگرچه بداند صاحب آن کافری است که اموالش محترم است , در صورتی که قیمت آن چـیـز بـه مـقـدار یـک درهم برسد , باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مـردم اعـلان کـند واگر قیمت آن از یک درهم کمتر باشد احتیاط واجب آنست که آن را ازطرف صـاحبش صدقه بدهد , و هر وقت صاحبش پیداشد , چنـانچه به صدقه دادن راضی نشود , عوض آنرا به او بدهد.
ـ مساله ۱۲۵۶ ـ اگر تا یک سال اعلان کند وصاحب مال پیدا نشود , در صورتی که آن مال را در غیر حـرم مـکـه پـیدا کرده باشدمی تواند آن را برای صاحبش نگهداری کند که هر وقت پیدا شد به او بـدهـد , و در ایـن مـدت اسـتـفاده از آن با حفظ عین آن اشکال ندارد , ومی تواند آن را از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد , و احتیاط واجب آن است که آن را برای خود بر ندارد , و اگر آن مال را در حرم پیدا کرده باشد احتیاط واجب آن است که آن را به فقرا صدقه بدهد.
ـ مـساله ۱۲۵۷ ـ اگر بعد از آنکه یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد , مال رابرای صاحبش نـگهداری کرد و از بین رفت , چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده وتعدی یعنی زیاده روی هم نـنـمـوده , ضامن نیست , ولی اگر از طرف صاحبش صدقه داده باشد , صاحبش مخیراست بین آنکه به صدقه راضی شود یا عوض مالش رامطالبه کند و ثواب صدقه برای تصدق کننده باشد.
ـ مـساله ۱۲۵۸ ـ اگر دیوانه یا بچه نابالغ چیزی را پیدا کند که نشانه دار باشد و قیمت آن به مقدار یک درهم برسد , و لی او می تواند اعلان نماید ـ بلکه واجب است که اعلان نماید اگر آن چیز را از بـچـه یـادیـوانـه گـرفـته باشد ـ و اگر یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد باید به آنچه درمساله (۱۲۴۱) گفته شد عمل نماید.
ـ مـسـالـه ۱۲۵۹ ـ اگر انسان در بین سالی که اعلان می کند , از پیدا شدن صاحب مال نا امید شود باید ـ به اذن حاکم شرع بنابر احتیاطواجب ـ آن را صدقه بدهد.
ـ مـسـالـه ۱۲۶۰ ـ اگـر در بین سالی که اعلان می کند , مال از بین برود , چنانچه در نگهداری آن کـوتـاهـی کرده یا در آن تصرف کرده است ,عوض آن را برای صاحبش ضامن است و باید اعلان را ادامه دهد , و اگر کوتاهی نکرده و تصرف هم ننموده است , چیزی بر او واجب نیست .
ـ مـسـاله ۱۲۶۱ ـ اگر مالی را که نشانه دارد و قیمت آن به یک درهم می رسد در جائی پیداکند که مـعـلـوم اسـت بـواسطه اعلان , صاحب آن پیدا نمی شود , باید از روز اول آن را از طرف صاحبش به فقرا ـ با اذن حاکم شرع بنابر احتیاط واجب ـ صدقه بدهد , و نباید صبر نماید تا سال تمام شود.
ـ مساله ۱۲۶۲ ـ اگر لقطه در بلاد کفار باشد و در منطقه ای باشد که در آن مسلمانان زندگی می کنند به نحوی که احتمال قوی داده شود که ملک مسلمانی است باید به احکام لقطه که گذشت عمل شود و اگر چنین نباشد می تواند آن را تملک کند.
ـ مـسـاله ۱۲۶۳ ـ اگر کفش او را ببرند و کفش دیگری بجای آن بگذارند , چنانچه بداندکفشی که مـانده مال کسی است که کفش او را برده و راضی است که کفشش را عوض کفشی که برده است بردارد , می تواند بجای کفش خودش بردارد , و همچنین است اگر بداند که کفش او را به طور نا حـق و ظـلـم برده است , ولی در این فرض باید قیمت آن از کفش خودش بیشتر نباشد و الا حکم مـجهول المالک نسبت به زیادی قیمت جاری است , ودر غیر این دو صورت حکم مجهول المالک بر آن کفش جاری خواهد بود.
ـ مـسـاله ۱۲۶۴ ـ اگر مالی که در دست انسان است مجهول المالک باشد یعنی صاحب آن نا معلوم باشد و گمشده بر آن مال صدق نکند , در صورتی که اطمینان داشته باشدکه مالک آن راضی به تـصرف او در آن می باشد , جایزاست به هر طوری که می دانداو راضی است در آن تصرف کند , و گـرنـه لازم اسـت از صاحب آن تا زمانی که احتمال یافتنش را می دهد , جستجو نماید , و پس از یـاس از پـیـدا شـدن صاحبش بایدآن مال را به فقیر صدقه بدهد , و احتیاط واجب این است که با اجـازه حـاکـم شـرع بـاشـد , و هـمچنین می تواند با اجازه او قیمتش را صدقه بدهد , و اگر بعدا صـاحـبش پیدا شود , چنانچه راضی به صدقه دادن نشود , بنابر احتیاط واجب باید عوض آن را به اوبدهد.
منبع : مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت


همچنین مشاهده کنید