دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
توبه
● حقیقت توبه
توبه عبارت از معنائی است که از سه چیز متوالی تنظیم میشود:
۱. علم
۲. حال
۳. فعل
علم موجب حال، و حال باعث فعل است.
منظور از علم، این است که انسان به ضرر گناهان پی برده و بداند که آنها سمومی مهلک، کشندهٔ دین، مفوّت حیات ابدی مانع بنده از لقای محبوب و رسیدن به سعادت ابدی هستند.
از این علم، حالی به انسان دست میدهد. یعنی با این شناخت به خاطر از دست رفتن محبوب، در قلب انسان دردی برانگیخته میشود. زیرا قلب انسان وقتی که احساس کند محبوبش را از دست داده، رنجور میشود.
آنگاه از این درد و رنج قلبی حالت دیگری حاصل میشود که قصد و اراده نام دارد؛ ارادهٔ اینکه فعلاً گناهی را که انجام میدهد ترک کند، و تصمیم بگیرد تا آخر عمر گناهانی را که محبوبش را از او میگیرند انجام ندهد، و گذشته را اگر قابل جبران است تلافی کند.
اولین مرحلهای که در این رهگذر - به نام علم - حاصل میشود، مطلع تمام این خیرات است. و آن عبارت از ایمان و تصدیق این معنی است که گناهان زهرهای کشندهاند.
هنگامی که نور این ایمان بر دل تابیدن گرفت، پشیمانی از گذشته را برمیانگیزد. و در بیشتر موارد اسم توبه به همین پشیمانی اطلاق میشود. و مرحله اول را - که علم است - مقدمهٔ توبه، و مرحله سوم را - که ترک گناه است - ثمرهٔ توبه میدانند.
و به همین اعتبار است که نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: پشیمانی توبه است (اَلنَّدَمُ تَوْبَهٌٔ) چون پشیمانی همیشه با علمی که موجب آن و عزمی که تابع و ثمرهٔ آن میباشد همراه است.
● وجوب و ارزش توبه
شکی نیست که از نظر عقل و شرع بر انسان واجب است خود را از امراضی که حیات جسم را به خطر میاندازند حفظ کند.
بنابراین دوری از مرض گناهان، و خطایا و اشتباهات مهلک که حیات ابدی را تهدید میکنند به طریق اولی واجب است.
خدای تعالی میفرماید:
ای مؤمنین همه با هم به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
(توُبُوا اِلیَ اللهِ جَمِیعاً اَیُّها الْمُؤْمِنُونَ لَعَلْکُمْ تُفْلِحُونَ ) (سورهٔ نور، آیهٔ ۳۱)
و میفرماید:
ای مؤمنین خالص و همیشگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که پروردگارتان گناهان شما را بپوشاند و محو فرماید.
(یٰا اَیُّهاَ الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا اِلَی اللهِ تَوبَهًٔ نَصُوحاً عَسیٰ رَبُّکُمْ اَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئٰاتِکُم) (سورهٔ تحریم، آیهٔ ۸)
توبه نصوح توبهای است که خالص برای خدا و از هر شائبه خالی باشد.
و میفرماید:
همانا خداوند توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست میدارد.
(اِنَّ اللهَ یُحبُّ التَّوّابِینَ وَ یُجِبُّ المُتَطَهِّرِینَ ) (سورۀ بقره، آیهٔ ۲۲۲)
تبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
تائب حبیب خداست، کسی که توبه میکند مثل کسی است که گناه نکرده است.
(اَلتّٰائِبُ حَبیِبُ اللهِ، وَالتّٰائبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لٰا ذَنْبَ لَهُ )
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید:
سرور و خوشحالی خدا - به خاطر توبهٔ بندگان - از سرور و خوشحالی مردی که زاد و راحلهٔ خود را در شب تاریکی گم کرده، سپس آن را مییابد بیشتر است.
(اللهُ اَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَهِٔ عَبْدهِ مِنْ رَجُلٍ اَضَلَّ رٰاحِلَتَهُ وَزٰادَهُ فی لَیْلَهٍٔ ظَلْمٰاءَ فَوَجَدَهٰا فَاللهُ تَعٰالیٰ اَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَهِٔ عَبْدِه مِنْ ذٰلِکَ الرَّجُلِ بِراحِلَتِهِ حِینَ وَجَدهٰا)
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
خدای تعالی از توبهٔ بندهٔ مؤمنش چنان مسرور میشود که یکی از شما هنگام یافتن گم شدهاش.
(اِنَّ اللهَ یَفْرَحُ بِتَوْبَهِٔ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ اِذٰا تٰابَ کَمٰا یَفْرَحُ اَحَدُکُمْ بِضٰالَّتِهِ اِذٰا وَجَدَهٰا)
از همان حضرت در تفسیر آیهٔ شریفهٔ : ”تُوبُوا اِلیَ اللهِ تَوْبهًٔ نَصُوحاً “ چنین آمده است:
نصوح گناهی است که انسان تا ابد آن را انجام ندهد.
(هَوَ الذَّنْبُ الَّذِی لٰا یَعُودُ فِیهِ اَبَداً)
کسی گفت کدامیک از ما گناهش را تکرار نمیکند؟
حضرت فرمود:
فلانی! خدا بندگانی را که بسیار گناه کرده، و بسیار توبه میکنند دوست دارد.
(یٰا فُلٰانٌ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ مِنْ عِبٰادِهِ الْمُفَتُنَ التَّواٰبَ)
نبی اکرم (علیهالسلام) فرمود:
هنگامی که بندهای خالصانه توبه میکند، خدا او را دوست میدارد و بر او پرده میپوشد.
(اِذٰا تٰابَ الْعَبْدُ تَوْبَهُٔ نَصُوحاً احَبَّهُ اللهُ وَ سَتَرَ عَلَیْهِ )
عرض شد: چگونه بر او پرده میپوشد؟
فرمود:
گناهش را از یاد دو ملکی که آن را نوشتهاند میبرد و به اعضای بدنش و قطعههای زمین وحی میکند که گناهش را پنهان کنند پس او در حالی خدا را ملاقات میکند که هیچ چیزی بر علیه او شهادت به گناه نمیدهد.
(یُنْسی مَلَکَیْهِ مٰا کٰانٰا یَکْتُبٰانِ عَلَیْهِ وَ یُوحی اللهُ اِلیٰ جَوارِحِهِ وَ اِلیٰ بُقٰاعِ الاَرْضِ اَنِ اکْتُمی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ فَیَلْقَی اللهَ حِینَ یَلقٰاهُ وَ لَیْسَ شَیء یَشْهَدُ عَلَیْهَ بِشَیْءِ مِنَ الذُّنُوبِ)
امام باقر (علیهالسلام) فرمود:
تائب چون کسی است که گناه نکرده است، و کسی که بر گناه اصرار دارد و استغفار میکند، مانند کسی است که خود را استهزا کرده است.
(التّٰائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لٰا ذَنْبَ لَهُ والْمُقِیمُ عَلیَ الذَّنْبِ وَ هُوَ یَسْتَغْفِرُ مِنْهُ کَالْمَسْتَهْزیٰ )
● فوریت توبه
بدون شک، توبه امری است که باید فوری انجام شود؛ زیرا رفع ضرر گناهان واجب فوری است. به اضافه اینکه اصل توبه - یعنی شناخت مهلک بودن گناهان - جزء ایمان است، و ایمان خود واجب فوری است. و علم به ضرر گناهان فقط از این جهت به کار میآید که باعث ترک گناهان باشد، پس کسی که گناهان را ترک نکند فاقد این جزء ایمان است.
● عمومیت توبه
وجوب توبه نسبت به همهٔ اشخاص در تمام حالات عمومیت دارد، بطوری که میتوان گفت این حکم از احدی برداشته نشده.
قرآن کریم در یک خطاب عمومی میفرماید:
همه به سوی خدا توبه کنید.
(و توبوا الی الله جمیعا) (سورۀ نور، آیهٔ ۳۱)
زیرا هیچ کس از گناه جوارح پاک نیست، و اگر گاهی از معصیت جوارج پاک شود، به ذنوب قلبی مبتلا خواهدشد. و اگر از آنها پاک شود، از وسوسهٔ شیطان که خیالات متفرقه را به او تلقین میکند تا از یاد خدا غافلش کند خالی نیست. و اگر از آن خالی شود دچار غفلت و قصور در شناخت خدا و صفات و آثار او به حسب طاقت خویش میباشد.
اینها تمامی، نقص بوده و اسبابی دارند، و ترک این اسباب فقط با اشتغال به اضداد آنها ممکن است، یعنی رجوع از یک راه به ضد آن و منظور از توبه هم رجوع است. و هیچ انسانی را نمیتوان تصور کرد که از نقص خالی باشد، آنچه هست در مقدار آن تفاوت دارند ولی در اصل نقص مشترکند.
نکته لازم تذکر این است که گناهان انبیاء و اوصیاء مثل گناهان ما نیست، ”گناهان ما ترک واجب و ارتکاب به محرمات است.“ ولی گناه آنان غفلتهای آنی از یاد دائمی خدا و اشتغال به مباحات است ”و لذا جریمهٔ آنان نیز با جریمهٔ ما فرق دارد جریمه ما آتش جهنم و حرمان از بهشت و جوار حق تعالی“ و جریمه آنان محرومیت از زیادی اجر و پاداش است و لذا در حدیث وارد است: حسنات نیکان گناه مقربین است. (اِنَّ حَسَنٰاتِ الاَبْرارِ سَیْئٰاتُ الْمُقَرَّبِینَ، یعنی همان عملی که اگر از یک طائفه خاص - ابرار - سر زند بعنوان خیر و نیکی شناخته میشود از طائفه دیگر - مقربین - گناه محسوب میشود.)
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
رسول خدا در شبانهروز صدبار توبه و استغفار میکرد، بدون آنکه گناهی کرده باشد. بدرستی که خدا مصیبتها را به دوستانش اختصاص میدهد بدون آنکه گناهی کرده باشد تا آنها را بدان سبب پاداش دهد.
● دو شرط برای توبه
۱. برای تدارک و تلافی گناهان ترک آنها در آینده کافی نیست بلکه باید آثاری را که از آنها در قلب نقش بسته با نور طاعات محو کرد.
نبیّ اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
بعد از کار زشت کار نیکو انجام ده تا آن را محو کند.
(اِتَّبعِ السَّیُّئَهَٔ بِالْحَسَنَهِٔ تَمْحُهٰا)
سزاوار است حسنهای که برای محو سیئه انجام میشود مناسب آن سیئه باشد مثلاً شنیدن لغویات را با شنیدن قرآن و حضور در مجالس ذکر خدا و انبیاء و اولیاء؛ و نشستن در مسجد با حال جنایت را بوسیله عبادت در آن محو میکند. البته مناسبت، شرط توبه نیست اگرچه سزاوار و پسندیده است.
در روایت است که مردی به حضرت رسول عرض کرد:
من با زنی سروکار داشتم، و از او هر لذتی بردم جز مباشرت حکم خدا را در موردش صادر کن.
حضرت فرمود آیا با ما نماز نخواندهای؟
عرض کرد:
چرا خواندهام.
فرمود:
نیکیها بدیها را محو میکنند.
۲. سزاوار است توبه با انجام و ارتکاب گناه فاصله زمانی نداشته باشد. یعنی تا گناهی از انسان صادر شد، قبل از آنکه پلیدی گناه در قلبش متراکم شود، و محو آن غیرممکن گردد، پشیمان شده و آثارش را محو کند.
قرآن عظیم میفرماید:
خداوند فقط توبه کسانی را میپذیرد که از روی نادانی عمل زشتی مرتکب شده و فوری توبه میکند.
(اِنَّمَا التَّوبَهُٔ عَلَی اللهِ لِلَّذیِنَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهٰالَهٍٔ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریِبٍ) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۱۷)
توبه برای کسانی نیست که تمام عمر بدی میکنند تا زمانی که یکی از آنها را مرگ فرا میگیرد، در آن حال میگوید: الان توبه کردم.
(وَ لَیْسَتِ التَّوبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلوُنَ السیِّئاتِ حَتّیٰ اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قٰالَ اِنّی تُبْتُ الٰانَ ) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۱۸)
امام صادق (علیهالسلام) در تفسیر این آیه میفرماید:
منظور این است که شخص چنان به مرگ مشرف شود که آخرت را عیاناً ببیند، زیرا قبل از رسیدن به این مرحله توبه پذیرفته میشود.
نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
کسی که فوری توبه نکند و توبه را به تأخیر اندازد بین دو خطر بزرگ گرفتار است، اول: اینکه ظلمت معاصی بر قلبش متراکم شود، و چون لایه زنگ بر آهن روی قلب را بگیرد و محو شدنش محال شود. دوم اینکه مرگ یا مرضی او را در گیرد، و به او فرصت ندهد که به محو گناه مشغول شود.
لذا در حدیث وارد است که بیشتر صیحههای اهل آتش تسویف است. (اِنَّ اکْثَرَ صِیٰاحِ اَهْلِ النّٰارِ التَسْویف - تسویف در لغت به معنی تأخیر است این فعل از حرف سوف که از حروف استقبال است مشتق شده، کسی که تصمیم دارد امری را به تأخیر بیاندازد میگوید سوف افعل - انجام خواهم داد - و توبه یکی از اموری است که بیش از هر چیز به این آفت گرفتار است انسان هر روز به خود میگوید توبه خواهم کرد - سوف اَتوبُ - تا زمانی که مرگ او را فرا میگیرد و در حالی میمیرد که صورت باطنی او صورت یک انسان معاطِل است که صاحب حقّ را با امروز و فردا سرگردان میکند و با همین صورت باطنی محشور میشود در حالی که این صورت معنوی تجسم یافته و در آتش دائماً فریاد میزند بزودی توبه خواهم کرد.)● پذیرش توبه
ابوحامد غزالی در کتاب احیاء چنین میگوید:
اگر معنی قبول را فهمیده باشی شک نخواهی داشت که هر توبهٔ صحیحی پذیرفته و مقبول است.
کسانی که به نور بصیرت میبینند، و از انوار قرآن مدد میگیرند، میدانند که هر قلب سلیمی مقبول خدا و در آخرت در جوار او بهرهمند از نعمت اوست، و آمادگی دارد که با چشم خود به وجه الله بنگرد.
و میدانند که قلب در اصل، سلیم آفریده شده است زیرا هر نوزادی با فطرت خداپرستی آفریده میشود امّا آن سلامت توسط کدورتی که گرد و غبار گناهان بر آن ایجاد میکنند از دست میرود.
و میدانند که آتش ندامت این کدورت و غبار را از بین میبرد و نور حسنه ظلمت سیئهٔ را از چهرهٔ قلب میزداید، که ظلمت معاصی طاقت مقابله با نور حسنات را ندارد، همچنان که ظلمت شب در مقابل نور روز، و همچنانکه کدورت چرک در مقابل سفیدی صابون.
همانطور که شاهان لباس کثیف را برای پوشیدن نمیپذیرند، خدای تعالی قلب ظلمانی را برای همسایگی نمیپذیرد.
وظیفهٔ انسان تزکیه و تطهیر و لطف خدا قبول و پذیرش است.
قرآن مجید میفرماید:
اوست که توبه بندگانش را میپذیرد.
(وَ هُوَ الّذِی یَقْبَلُ التَّوبَهَٔ عَنْ عِبٰادِهِ) (سورۀ شوری، آیهٔ ۲۵)
و میفرماید:
خدائی که - بخشندهٔ گناه و پذیرنده توبه است.
(غٰافِرِ الذّنْبِ وَ قٰابِلِ التَّوبِ) (سورهٔ غافر، آیهٔ ۳) (پایان کلام ابوحامد)
در کتاب کافی از امام صادق یا باقر (علیهالسلام) چنین نقل شده:
خدای عزوجل به آدم (علیهالسلام) فرمود: برای تو مقرّر کردم که هرگاه یکی از فرزندانت کار بدی انجام دهد و استغفار کند او را ببخشم.
عرض کرد:
پروردگارا بیشترم عطا کن.
فرمود:
باب توبه را تا زمان مرگشان برای آنها باز گذاشتم.
عرض کرد:
پروردگارا برایم کافی است.
امام باقر (علیهالسلام) فرمود:
هنگامی که جان به اینجا برسد - و با دست به گلویش اشاره کرد - باب توبه به روی عالِم بسته میشود، ولی به روی جاهل باز است.
امام باقر (علیهالسلام) به محمد بن مسلم چنین میفرماید:
وقتی که مؤمن توبه میکند، گناهان قبل از توبهاش بخشیده میشود؛ پس او باید برای بعد از توبه عمل کند. ولی آگاه باشید به خدا قسمت این مزیّت فقط برای اهل ایمان است.
راوی میگوید:
عرض کردم اگر بعد از توبه و استغفار گناه کرد و آنگاه دوباره توبه نمود چه؟
فرمود:
آیا گمان میکنی اگر بندهٔ مؤمن از گناه خود پشیمان شود و استغفار و توبه کند خدا توبهاش را نمیپذیرد؟
عرض کردم: او چندین بار این کار را کرده، گناه میکند سپس توبه و استغفار مینماید.
فرمود:
هرگاه بنده با توبه و استغفار برگردد خدا با مغفرت و بخشش برمیگردد، خدا بخشنده و مهربان است، توبه را میپذیرد، و سیّئات را میبخشد.
● اقسام گناهانی که باید از آنها توبه کرد
از آن جهت که طبیعت انسان از اخلاط مختلفی عجین شده که هر کدام از آنها اقتضای اثر بخصوصی دارند، گناهانی را که از او صادر میشود میتوان در چهار دسته از صفات او منحصر کرد.
۱. صفات ربوبی
۲. صفات شیطانی
۳. صفات بهیمی (چهارپایی)
۴. صفات سَبُعی (درندگی)
صفات ربوبی مثل کبر، فخر، تجبّر، حبّ مدح و ثناء، عزتطلبی، بقاءجوئی، برتریطلبی و امثال اینها که ریشه مهلکات انسان هستند.
صفات شیطانی مثل حسد، سرکشی، حیله، خدعه، امر به فساد و منکر، تقلّب، اختلاف و جدائی و دعوت به بدعت و ضلالت.
صفات بهیمی مثل شره و تکالب، حرص، زنا، لواط، سرقت، خوردن مال یتیم و امثال آن.
صفات سبعیه یا درندگی مثل غضب، کینه، هجوم به مردم و ایراد ضرب و شتم، از بین بردن اموال و مانند اینها.
اینها منابع و ریشههایی هستند که گناهان از آنها بر اعضاء و جوارح جاری میشود.
بعضی از گناهان چون کفر، بدعت، نفاق و سوء نیت با مردم به قلب اختصاص دارند، بعضی به چشم، بعضی دیگر به زبان، برخی به فرج، پارهای به شکم، و برخی به دست، و بعضی دیگر در تمام بدن ظاهر میشوند.
گناهان را به طریق دیگر نیز میتوان تقسیم کرد که در دو دسته قرار گیرند.
۱. گناهانی که بین بنده و پروردگار او هستند و با بندگان خدا ربطی ندارند مثل ترک نماز و روزه.
۲. گناهانی که به خلائق و بندگان خدا مربوط میشوند.
مثل ترک زکات، قتل نفس، غصب اموال و ریختن آبروی دیگران
در یک تقسیم دیگر گناهان به دو قسم کبیره و صغیره منقسم میشوند.
قرآن کریم میفرماید:
چنانچه از گناهان کبیرهای که شما را از آن نهی کردهایم دوری گزینید ما از گناهان دیگر شما میگذریم.
(اِنْ تَجْتَنِبُوا کَبٰائِرِ مٰا تُنْهَونَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئٰاتِکُمْ ) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۳۱)
و میفرماید:
آنان که از گناهان بزرگ و کارهای زشت اجتناب میکنند و جز گناهان کوچکی که (ثمره غفلت و غلبه نفس انسانند) از آنها سر نمیزند.
(وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبٰائِرِ الاِثْمِ وَالْفَواحِش اِلاَّ اللّمَم) (سورهٔ نجم، آیهٔ ۳۲)
”از این آیات شریفه استفاده میشود که بعضی از گناهان نسبت به سایر آنها بزرگتر و مستحقّ عذاب بیشتری هستند، به طوری که اگر از آنها اجتناب شود، غیر آنها بخشیده میشود.“
● اقسام بندگان در توبه
انسانها در مقام توبه دارای چند مرتبه هستند.
۱. گروهی که از گناه توبه کرده، و تا آخر عمر استقامت نموده، اشتباهات گذشته را جبران میکنند؛ هرگز به فکر گناه نیفتاده، و گناهی از ایشان صادر نمیشود، مگر لغزشهایی که عادتاً هیچ بشری از آنه مصون نیست.
این توبه را توبهٔ نصوح میگویند.
۲. گروهای که توبه کرده در انجام طاعات مهمّ و ترک تمامی گناهان استقامت میورزند، ولی بدون عمد و قصد قبلی گناهانی از ایشان صادر میشود که به محض صدور، پشیمان شده، خود را ملامت کرده، و تصمیم بر عدم تکرار میگیرند.
این مرتبه اگر چه از مرتبهٔ قبل پایینتر، ولی خود رتبهای عالی است.
و غالباً حال تائبین این گونه میباشد، چه اینکه شرّ باطینت آمی عجین است و کم میشود که از او جدا شود.
خدای تعالی در این باره میفرماید:
آنان که از گناهان کبیره و کارهای زشت اجتناب میکنند و جز گناهان کوچکی که مقتضای غلبه شهوت است از آنان سر نمیزند.
(الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کبٰائِرِ الاِثْمِ والْفَواحِشَ الاّ اللَّمَم) (سورۀ نجم، آیهٔ ۳۲)
و دربارهٔ پشیمانی این گروه میفرماید:
و آنان که چون کار زشتی انجام میدهند یا بر خود ستم میکنند خدا را به یاد آورده از گناهان خویش استغفار میکنند. و جز خدا کیست که گناهان را میبخشد.
(وَ الَّذِینَ اِذٰا فَعَلُوا فٰاحِشَهًٔ اَوْظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَروُا لِذُنوُبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ الله)
(سورهٔ آلعمران، آیهٔ ۱۳۵)
و در حدیث آمده است:
بهترین شما کسی است که گرفتار گناه میشود و توبه میکند.
(خِیٰارُکُمْ کُلُّ مُفَتَّنٍ تَوَابٍ)
و در روایت است:
مؤمن مثل سنبلهٔ گندم است، گاهی مایل میشود و گاهی به حال استقامت برمیگردد.
(اَلْمُؤْمِنُ کَالسُّنْبُلَهِٔ تَفِیءُ اَحْیٰاناً وَ تَمِیلُ اَحْیٰاناً)
۳. گروهی که توبه میکنند و مدتی استقامت میورزند، ولی شهوت بر آنها غلبه کرده و چون نمیتوانند بر شهوت خود غالب آیند، ندایش را اجابت میکنند، و با قصد قبلی مرتکب گناه میشوند. ولی با این حال مواظبند طاعات را انجام دهند، و گناهانی را که میتوانند - علیرغم میل و قدرت - ترک میکنند، و گناهانی هم که انجام میدهند فقط به خاطر غلبه شهوت است، و در همین حال امید ترک آنها را دارند، و با خود میگویند: ای کاش چنین نکرده بودم، و بهزودی باید توبه کنم، ولی توبه را روز به روز به تأخیر میافکنند.
خدای تعالی میفرماید:
این گروه در اصطلاح مَرجُوّ نامیده میشوند و امید است که اگر توبه کنند خدا توبهٔ آنها را بپذیرد.
(وَ آخَروُنَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیَّئاً )
۴. گروهی که توبه میکنند و مدّتی هم استقامت میورزند، ولی یکباره به ارتکاب گناهان بر میگردند، و بدون اینکه خیال توبه داشته یا از کار خود متأسف باشند با غفلت کامل به پیروی شهوات ادامه میدهند.
این حال بدترین حال توبهکننده است، عاقبت چنین شخصی معلوم نیست، بلکه به ارادهٔ خدا بستگی دارد.
● راه روی آوردن به توبه
برای تشویق نفس به توبه چهار راه وجود دارد.
۱. این که انسان به آیات و اخباری که به گناهکاران هشدار داده، ایشان را به عذاب شدید تهدید کرده، و عید عقاب اکیدشان میدهند نظر کرده و آنها را مورد مطالعه قرار دهد.
۲. حکایت گناهکارانی را که توبه کردهآند و مصیبتهایی را که به سبب گناهان کشیدهاند از نظر بگذراند.
۳. تصور کند که ممکن است ”تا صحنه قیامت به او فرصت ندهند و“ عقوبت گناهش در دنیا داده شود، و بداند که تمام مصیبتهایی که در دنیا دامنگیر انسان میشود، ثمرهٔ گناهانی است که از او صادر میشوند.
خدای تعالی میفرماید:
هر چه رنج و مصیبت به شما میرسد به خاطر کارهایی است که مرتکب میشوید در حالی که بسیار از آنها را میبخشد.
(وَ مٰا اَصٰابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍٔ فَبِٰما کَسَبَتْ اَیْدِیکُمْ وَیَعْفُواْ عن کَثِیرٍ ) (سورهٔ شوریٰ، آیهٔ ۳۰)
حضرت صادق (علیهالسلام) دربارهٔ این آیه میفرماید:
هیچ رگی در بدن انسان نمیپیچد و سنگی به پای انسان اصابت نمیکند و هیچگاه پایش نمیلغزد و خراشی به بدنش نمیافتد مگر به خاطر گناهی که انجام داده است.
(لَیْسَ مِنْ اِلْتِواءِ عِرْقٍ وَلٰا نَکْبَهِٔ حَجَرٍ، وَ لٰا عَثْرَهِٔ قَدَمِ، وَلٰا خَدْشَهِٔ عُودٍ اِلّٰا بِذَنْبٍ )
۴. عقوبت تکتک گناهان چون شرب خمر، زنا، قتل، غیبت، کبر و حسد را به خاطر داشته باشد، چه این که این عقوبتها آنقدر زیادند که شمردن آنها ممکن نیست.
نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
بنده به خاطر یک گناه صد سال محبوس میشود در حالی که زنانش را در بهشت میبیند که منتظر او هستند. (ان العبد لیحبس علی ذنب من ذنوبه ماهٔ عام و انه لینظر الی ازواجه فی الجنهٔ یتنعمن)
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران آمریکا دولت مجلس شورای اسلامی مجلس شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران افغانستان گشت ارشاد رئیس جمهور
سلامت شورای شهر هواشناسی تهران شورای شهر تهران شهرداری تهران پلیس قتل فضای مجازی سیل کنکور وزارت بهداشت
قیمت خودرو دلار ارز قیمت دلار مالیات خودرو بازار خودرو بانک مرکزی قیمت طلا مسکن تورم ایران خودرو
سریال پیمان معادی تئاتر تلویزیون فیلم سینمای ایران سینما بازیگر موسیقی ازدواج قرآن کریم
سازمان سنجش خورشید
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی جنگ غزه روسیه اوکراین حماس ترکیه نوار غزه عراق ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی سپاهان باشگاه پرسپولیس تراکتور جام حذفی آلومینیوم اراک لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی اپل آیفون تبلیغات فناوری ناسا گوگل سامسونگ نخبگان
خواب موز بارداری دندانپزشکی آلزایمر روغن حیوانی