یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


سیمای بهاری «سیما»


سیمای بهاری «سیما»
نوروز هشتاد و هشت برای سیما از نظر ساخت و پخش سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی اهمیت خاصی داشت و مدعای این مطلب پخش چندین سریال و فیلم سینمایی ساخت داخل کشور از شبکه‌های مختلف سیما در سیزده روز ایام عید بود که هر کدام از این آثار از جهات مختلف نیازمند کنکاش و دقت نظر است اما آنچه قبل از هر چیز جا دارد تا از دست اندرکاران رسانه ملی به خاطر تلاش‌هایی که در ساخت و ارائه این آثار داشته‌اند، تقدیر و تشکر شود.
بی‌تردید چند سالی است که در ایام مناسبتی چون نوروز، شبکه‌های مختلف سیما برای ساخت فیلم بخصوص سریال‌های خاص و ویژه، به نوعی با هم رقابت تنگاتنگ و قابل ملاحظه‌ای دارند و هر شبکه تلاش می‌کند با ساخت سریالی جذاب که به مذاق بیننده خوش می‌آید، گوی سبقت را از دیگری برباید و البته در این میدان رقابت گاه اتفاق می‌افتد که کیفیت آثار تولیدی خود به خود زیر سوال رفته و تماشاگر به وضوح مشاهده می‌کند در برخی موارد کیفیت در راه کمیت و اینکه حتما باید سریال مورد نظر در سیزده یا چهارده قسمت به پایان برسد، قربانی شده و آنچنان که باید و شاید به مذاق مخاطب خوش نمی‌آید. فی‌المثل در برخی از این سریال‌ها خود به خود مشهود بود که گاه نویسنده و به موازات آن کارگردان در اثر خودش دچار زیاد‌ه‌گویی شده و گاه مجبور است هر آنچه را درنوشته‌اش دارد، خلاصه کرده و آن را در سیزده یا چهارده قسمت به پایان برساند.
شاید یکی از برنامه‌ها و سریال‌های پر مخاطب سیما در ایام نوروز سریال «مرد دو هزار چهره» بود که از همان تیتراژ و آهنگ کلاسیکی که داشت مخاطب را آماده می‌کرد شاهد تماشای یک اثر طنز، اما حساب شده و گاه در لایه‌ای از جدیت باشد. پس خود به خود روشن است آنچه در این سریال حرف اول را می‌زد طنز گزنده بود که با دستمایه قرار دادن رویدادهای روز جامعه و اینکه یک آدم نابلد چه طور در برخی امور وارد می‌شود و تا آنجا پیش‌ می‌رود که ساده انگاری دیگران به این پیشرفت او در کارها کمک می کند. هر چند بسیاری اعتقاد دارند طنز مرد دوهزار چهره دنباله داستان مرد هزار چهره است که سال قبل پخش شد، اما جذابیت و نوآوری سریال امسال جالب‌تر و قابل توجه‌تر بود. البته باید توجه داشت موضوعات ملموس این طنز، بخصوص بخش مربوط به فوتبالیست‌ها از جذابیت خاصی برخوردار بود و از همه اینها جالب‌تر آنکه مقارن بودن پخش این قسمت‌ها با باخت تیم ملی فوتبال کشورمان در مقابل تیم عربستان بر جذابیت آن افزوده بود.
یکی دیگر از سریال‌هایی که در ایام نوروز پخش شد، سریال ماه عسل بود که از شبکه دوم سیما روی آنتن رفت. سریالی که به نوعی قصد داشت با سریال‌های دیگر همچون مرد دوهزار چهره رقابت کند. حال در این میان موفق شد یا نه،‌ امری است که پاسخ به آن بر عهده مخاطبان است. اما آنچه در این ملودرام خانوادگی نمایان بود، حرکت داستان و سیر آن در یک خانواده است که با ورود یک داماد که گویا هیچ سنخیتی با آن خانواده ندارد، وارد یک جریان تازه شده و بابیمار شدن زنبورهای عسل و چک کشیدن داماد که به ظاهر نوعی فداکاری است، وارد مرحله‌ای تازه می‌شود. اما سرانجام تمام این مشکلات که یکی پس از دیگری خودشان را نشان می‌دهند، همان طور که مخاطب پیش‌بینی می کند، به پایان می‌رسد و شیرینی تمام این اتفاقات، شیرینی چندین و چند ازدواج است که مثل سریال‌های دیگر به آخر خط می‌رسد. حال اینکه چرا پایان اغلب سریال‌های ایرانی با مقوله‌ای همچون ازدواج چندین جوان به پایان می‌رسد، یا اینکه گنجاندن امر ازدواج که البته در مقدس بون آن هیچ شک و شبهه‌ای هم نیست، در اغلب سریال‌ها مرسوم شده و یا اینکه دوربین فیلم‌ساز تنها در گفتن بله و انداختن حلقه نامزدی ختم می‌شود و دیگر کاری به زندگی بعد از ازدواج و مسائلی چون تهیه مسکن، تامین معاش زندگی و... ندارد، خود به خود نوعی تکرار است و صد البته اگر این تکرارها خوب و حساب شده نباشد، چه بسا اثرات مطلوبی هم نخواهد داشت. پس چه خوب است در این نوع مقولات حساب شده عمل کرد ، تا این چنین ضمن تاثیرگذاری بر جوانان جامعه که تقریبا بیشترین قشر جامعه هستند، راه کارهای مناسبی هم برایشان نمایان ساخت تا به جای ازدواج‌های سطحی، احساسی و زودگذر به سوی تشکیل زندگی مناسب و با دوام قدم بگذارند.
سریالی که از شبکه پنج سیما پخش می‌شد و نامش «عید امسال» بود، بسیار تلاش کرد تا در بین مخاطبان برای خودش جایی باز کند. اما به واقع وجود داستانی نه چندان مطلوب، در هم آمیختن طنز واقع گرایانه با طنزی سطحی که هدفی جز خنداندن نداشت وبازی شتاب زده برخی بازیگرانش، این اثر را یک اثر ماندگار نکرد. باشد امیداست که از این شبکه چون گذشته شاهد پخش سریال‌های بهتری باشیم.
در اینجا خوب است یادی هم از فیلم‌های سینمایی ساخت داخل شود که عمدتا توسط مراکزی چون سیما فیلم ساخته شده بود و باز چون برخی کارها جای کار بسیار داشت فی‌المثل در یکی از این فیلم‌ها تحت عنوان وقتی بهار می‌آید- امیدواریم در ذکر نام اشتباه نکرده باشیم. کل اثر از ضعف داستان، نداشتن جذابیت و سرآخر به هم پیوستن حوادث خوب و بد، آن هم به صورت عجله‌ای رنج می‌برد. اما درکنار آن، کارهای دیگری هم پخش شد که هر کدام جذابیت خاص خودشان را داشتند.
در برنامه‌های نوروزی امسال یک اتفاق تازه افتاد و آن هم حضور برنامه عروسکی و خاطره‌انگیز کلاه قرمزی بود؛ برنامه‌ای که بعد از سال‌ها مجددا روی آنتن رفت و این چنین در ذهن مخاطبان، بخصوص بزرگسالان تداعی کننده خاطرات خوب و ماندگاری ازگذشته بود. مجموعه کلاه قرمزی که هر روز راس ساعت بیست از شبکه دوم سیما پخش می‌شد و اینکه چرا ساعت پخش آن برنامه در ساعت بیست بود، خود بحثی است قابل تامل زیرا از یک طرف گمان می‌رود این برنامه به خاطر ترافیک برنامه‌ای دراین ساعت پخش می‌شد و از طرفی هم این گمان را در خاطر می‌آورد که شاید تولیدکنندگان برنامه مذکور قصد داشتند این چنین ضمن سرگرم کردن کودکان، بزرگسالان را نیز جذب خودشان کنند. حال کدام احتمال درست است، بماند. اما آنچه در ساخت و پخش این برنامه عروسکی بیش از همه چیز جلب نظر می‌کرد، تنوع ونوآوری آن بود. هر چند عروسکی چون کلاه قرمزی همان گویش خنده‌دار و سخنان نمکین خودش را داشت و لهجه‌اش هم تغییر نیافته بود و عروسکی‌ هم چون پسرخاله با همان جدیت،‌ تندخویی و طنز، سخنان و جملات متقاطع خود را بیان می‌کرد، ولی حضور چهره‌های هنری و سینمایی چون بازیگران، کارگردانان و حتی نویسندگان مطرح در این برنامه برارزش هنری آن افزوده بود. اما در کنار این مطالب نباید از تنوع موضوعات و غنای محتوایی این اثر غافل شد . چرا که در یک نگاه کلی می‌توانستیم حدس بزنیم این نمایش عروسکی از یک ساختار خوب و حساب شده برخوردار است و در آن کمتر ردپایی از زیاده‌گویی و کشدار کردن موضوعات دیده می‌شد. پس امید است ساخت و تولید این مجموعه عروسکی خوب واثرگذار ، خود سرمشقی برای دیگر تولیدکنندگان کارهای عروسکی، بخصوص برنامه‌های زنده باشد که بسیار اتفاق می‌افتد در برخی از این برنامه‌های عروسکی جز خسته کردن کودک و بی‌رغبت کردنش به برنامه‌های تلویزیونی کار دیگری نمی‌کنند.
در ادامه این نوشتار باید صحبتی هم در باب برنامه‌شاد و نمایشی فیتیله کرد، برنامه‌ای که چند سالی است جایی در بین ‌برنامه‌های مختلف سیما بخصوص برای کودکان پیدا کرده و اغلب آنان با میل و رغبت ، این برنامه را مشاهده می‌کنند ، شاید بتوان راز ماندگاری و موفقیت این برنامه را در اجرای خوب مجری آن و بازی قابل تحسین سه بازیگرش خلاصه کرد که با تمام نیرو و توان آنچه را که در چنته دارند در معرض نمایش قرار می‌دهند. هر چند در این بین نباید از نوشتار و اشعار خوب، دکور مناسب ، رنگارنگی و تنوع البسه بازیگران و دیگر عوامل غافل شد . این برنامه و این مجموعه هم اکنون در بین برنامه‌های کودک یکه‌تازی می‌کند. چه خوب است سازندگان این برنامه پرطرفدار نکاتی را هم محض از دست ندادن موقعیت برنامه‌شان رعایت کنند یعنی بهتر است کیفیت این برنامه پرمخاطب را فدای کمیت آن نکنند. فی‌المثل در حین ایام عید آن قدر این برنامه پخش می‌شود که آن لذت و حلاوت خودش را از دست داده بود یا نه، چه خوب است به جای سه بازیگر ثابت که همگی آقا هستند از بازیگران دیگر، بخصوص خانم‌ها استفاده کنند تا این چنین ملموس بودن برنامه برای کودک قابل حس باشد و سرآخر اینکه به جای بهره بردن از آیتم‌های تکراری که گاه خسته‌کننده می‌باشد، از آیتم‌های جدید و متنوع که سازگار با روحیات کودکان است استفاده کنند تا این چنین شادابی و اثرگذاری برنامه‌شان بیش از پیش حفظ شود.
به هر حال عید امسال هم تمام شد و جا دارد از مسئولان صدا و سیما تقدیر وتشکر شود که با تمام امکانات خودشان تلاش کردند لحظات و اوقات عموم مردم را شاد و مفرح نمایند. چه خوب است در سالهای بعد این کار به صورت همه جانبه‌تر و با ساخت و تولید آثار ماندگار و در خور دقت نظر انجام گیرد تا این نوع آثار سینمایی و سریالی هماره در ذهن و خاطر بینندگان بماند.
فرهنگ مهاجر
منبع : روزنامه رسالت