جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


حسینعلی قضایی بزرگترین تعزیه سرای ایران


حسینعلی قضایی بزرگترین تعزیه سرای ایران
در میان انواع نمایشهای سنتی، تعزیه بیشتر از سایر نمایشها مورد توجه خاص و عام قرار می گیرد و از
آن به عنوان میراث فرهنگی گران بهایی یاد می کنند . نمایش سنتی تعزیه به علت قدمت و قداست خاصی که دارد و همچنین به خاطر ارزش ها ی نمایشی ، موسیقی و ادبی که دارد از ارج ومنزلت خاصی در میان ایرانیان و به خصوص خارجیان برخوردار است وبه علت سازگار بودن این نوع نمایش با روحیه و عواطف مردم توانسته است بعد از چند قرن زنده و پابرجا بماند .
تعزیه با توجه به سیر تکامل و تحولی که داشته و آنچه بر آن گذشته روشن می‌دارد که تنها یک پدیده ساده نمایشی مذهبی یا آیینی نیست بلکه چنان کیفیتی را داراست که هم خصایص یک نمود زنده، فعال، جوشان، ذوقی، مذهبی، ملی و هنری را با همه ویژگی‌های فردی و اجتماعی آن آشکار می‌دارد و ارائه می‌دهد. صدایی که از درون آن شنیده می‌شود صدای یک نفر نیست بلکه نجوایی است عمیق که از درون یک جامعه در طی قرون و اعصار برخاسته و در هم پیچیده، اوج گرفته و اعتلا پذیرفته است تا مگر فریادی را بازگو کند و یا دردی را. این پدیده شورانگیز بدان حد و مرز دامن کشیده که می‌تواند همه جان‌ها و روان‌ها - بیگانه با مرزهای جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی - زیر تاثیر شگرف خود بگیرد.تعزیه در حقیقت اسطوره‌ای تاریخی – مذهبی است که طی سالیان دراز در شرایط مناسب و اوضاع و احوالی درخور کم‌کم رشد کرده تا آن قابلیت و توانایی را یافته و به صورت نمودی شگرف در برهه‌ای از زمان آشکار شده است.
درباره تعزیه کمابیش سخن بسیار گفته شده ولی هنوز هم دنیایی ناشناخته مانده است. یکی از این افرادی که علیرغم تمام شایستگی ها تا کنون ناشناخته مانده است تعزیه سرای توانمند مینابی ، حسین علی قضایی است. نام کامل او حسین علی بن عبدالله بن باقر مشهور به قضایی فرزند عبدالله معروف به منصف اهل و ساکن میناب ، واقع در استان هرمزگان می باشد. از زمان تولد او اطاعات زیادی در دست نیست . اما بر اساس تواریخی که در پایان مجالس تعزیه به صورت ترقیم آمده است . تولد او در یکی از سالها ی ۱۲۲۰تا۱۲۱۰ می توان حدس زد، یعنی در آغاز دوره ی حکومت فتحعلی شاه قاجار( ۱۲۱۷-۱۲۵۰) که« دوران شکل گیری تعزیه بر اساس سنن حماسی- مذهبی و مرثیه خوانی و سوگواری و مذهبی و تکامل کارگردانی تحت ریاست عالیه ی شاه و بعضی شاهزادگان و نجبا» بود.تحصیلات ابتدایی را نزد پدرش که معلم مکتب خانه بود فرا گرفت و برای تحصیلات تکمیلی روانه نجف اشرف شد و پس از آموختن علوم دینی ، در دوران ناصر الدین شاه که« آخرین مرحله ی تدوین متون تعزیه خوانی رسمی و ظهور نشانه های روشن از انحطاط و عصر طلایی تعزیه خوانی از لحاظ ساختمان و تزیین تکایا که همه ی گروهها ی اجتماعی ، از هر قوم و و طایفه یی که باشند در آن فعالانه شرکت دارند . » به ایران بازگشت .و مطمئناً با بسیاری از نسخه های تعزیه که در تکیه دولت تهران اجرا می شده است آشنا شده است. وی بعد از مراجعت به زادگاه خود و با حمایت رؤسا وحاکمان میناب ،شروع به سرودن مجالس تعزیه کرد . قضایی بعد از سرودن تعزیه که به سفارش هر منطقه انجام.
می گرفت، آن را وقف همان حسینیه ( منبر) می کرد و« شاید یکی از دلایلی که که باعث شده است دست سیاحان خارجی به تعزیه نامه های این خطه نرسد همین عامل باشد. »
اما احتمالا در پایان دوران زندگی شاعر، حکام و بزرگان میناب از حمایت او دست کشیده اند چنان که خود در یادداشت هایش از این بی توجهی گلایه می کند : « به جمعی سروکارش ، نه قدردان کلامش نه شهرتی و نه تاجی ، قدردانی اگر هست امروز، سرکار ذوالاقتدار صاحب اختیار، احمدشاه است اگر چه قدر کمترین به قدر پر پشه نمی داند. لکن راست است باید از روی راستی در آمد و نباید پوشید که گفته اند:« به گِل چشمه خور نشاید نهفت».»
به همین دلیل در اواخر عمر تصمیم می گیرد به جزیره ی قشم برود چنان که خود می گوید: « در سنه ۱۲۸۳ کمترین از مینا[ب] به سبب کم حرمتی بزرگان مینا[ب] به قشم با اهل و عیال رفته و در آنجا ساکن گردید.» .در قشم نیز باوجود این که اکثر ساکنان آن اهل سنت بودند اما معدود شیعیان و حتی اهل تسنن برخورد های مناسبی با او داشتند و گاه مناظراتی نیز با آنها داشته است . قضایی سالهای پایانی عمر خود را در همان جزیره سپری کرد و در همان جا نیز وفات می کند و جسد مطهرش برای خاک سپاری به زادگاهش ، قضایی آباد، می آورند.ولی هم اکنون هیچ اثری از مقبره ی آن نیست .
● آثار :
« مرحوم قضایی دارای چهار مسوده مادر به نام های دستور ماه محرم ،دستورماه صفر ،دستور ماه رمضان که مجالس تعزیه خوانی علی ابن ابی طالب (ع) در آن گفته است و یک دستور هم تحت عنوان دستور تفاریقک ( تفاریق) که مجالسی غیر از مجالس تعزیه ی ماه محرم است در آن آمده است که از جمله ی این مجالس می توان به مجلس ذبح اسماعیل در صحرای منا ، مجلس آدم و حوا و قتل قابیل ،شهربانو ، وفات امّ البنین، وفات فاطمه صغری ، وفات حضرت زینب (س) ، وفات حضرت معصومه و ... که مجالسی بسیار دلنشین هستند اشاره نمود. »
«شایان ذکر است عمدةالمجالس و زبده المجالس در واقع از همان جامع المجالس مرحوم قضایی گلچین شده ، این عناوین در مسوّده هایی که دیگران از نسخ مرحوم قضایی رو نویسی نموده اند در پاره ای از صفحات ذکر شده است و همان طور که از نامشان پیداست بهترین مجالسی است » که برای تعزیه خوانی در ماه محرم انتخاب شده است. از ویژگی های این مسوده ها این است که شاعر وقایع کربلا را برای سه منطقه به صورت کاملا متفاوت سروده است . که از این سه نسخه ، نسخه های نصیرایی و کریان موجود است . اما
نسخه ی سوم که بنا به گفته ی پیشکسوتان ، نسخه ی طلا نام دارد از بین رفته و هیچ اثری از آن نیست.
همان طور که قبلاً نیز ذکر گردید مجالس تعزیه ای که توسط قضایی سروده می شد چون به سفارش منطقه ی خاصی بود ، وقف حسینیه ی همان منطقه می گردید . و دارندگان آن ،خود را مالک حقیقی آن می دانستند واجازه نمی دادند دیگران از آن استفاده کنند ، و کسانی که برای اجرای تعزیه درخواست این نسخ می کر دند ،کاتبان در ازای دریافت مبلغی پول که معمولا مقدار آن هم کم نبود از نسخه ی مادر کتابت می کردند و در اختیار آنها قرار می دادند. به همین سبب هنوز هم دسترسی به اصل این نسخ بسیار سخت است .
نگارنده با تلاش فراوان و با مساعدت دوست فاضل و ارجمندم جناب آقای سعیدی توانست تصویر دو نسخه مادر ویک نسخه ی اجرای تعزیه از عمده المجالس را تهیه نماید که در ذیل به شرح هر یک از آنها می پردازد :
۱) نسخه ی نصیرایی :
نسخه ای بود که در اختیار« محمد آبانگاه» یکی از پیشکسوتان تعزیه در روستای« تن بانو ی» میناب است . و بنا بر اظهارات ایشان از نسخه ی نصیرایی تصویر برداری شده است . از مشخصه های این نسخه می توان به موارد زیر اشاره کرد :
وجود ترقیم هایی که در پایان هر مجلس و جود دارد و آن را از سایر نسخه ها متمایز می کند . کاتب که خود را عبدالله علی بینی و اهل روستای دهوی میناب معرفی می کند ، در پایان هر مجلس ، تاریخ دقیق کتابت نسخه را مرقوم نموده است و حتی برخی اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و تاریخی عصر خویش را نیز در پایان این مجالس آورده است. مثلا در پایان مجلس وهب ، نارضایتی خود را از مردم «دهو» و تنگی معیشت و گرانی و حمله ی ملخ ها به مزارع را این گونه بیان می کند:« تمام شد مجلس شهادت وهب بن عبدالله کلبی، در یوم یک شنبه سیم شوال المبارک در قریه ی دهو که خلقش مثل خلق کوفه شریر بودند، به خط حقیر فقیر، خاک قدم شیعیان علی بن ابوطالب، حقیر عبدالله علی بینی ، در گدا منزل در سال گرانی که جو یک من دو قران بود و خرما منی پنج قران و سالی بود که ملخ بسیار بود و چهار اطراف دنیا را گرفته بود از بدی خلق . در سند ۱۳۱۴. خدا رحمت کند کسی که این رساله ملاحظه کند، اگر غلطی ببیند درست کند وکاتب را به فاتحه ای یاد کند . »
عاملی دیگری که این نسخه را از سایر نسخه ها متمایز می کند تاریخ کتابت آن است که نسبت به دو نسخه ی دیگر فدیمی تر است . تاریخ هایی که در این نسخه مرقوم شده است از سال ۱۳۱۳ت۱۳۱۵است و این نشانگر آن است که کاتب در طو ل سه سال این کتاب را نسخه برداری کرده است.
از دیگر ویژگی های این نسخه عبارتند از :
الف) این مسوده در اندازه های ۱۷*۱۵ با خط نستعلیق بسیار زیبا یی نوشته شده است .
ب) در هر صفحه حدود ۱۷ بیت و به صورت مورب نوشته شده است.
ج) حرف عطف «و» در آن به کار نرفته است .
د) به جای «چو» ، «چه» به کار رفته است .
ه) حرف«گ» سرکج ندارد و همه جا به صورت «ک» نوشته شده است .
و) سرهم نویسی ازدیگر ویژگی های این نسخه است،مثلاَ« ای زینب »را به صورت« ایزینب » نوشته است .
ز) وجود غلط های املایی بسیار زیاد که حاکی از کم دقتی کاتب است .
۲) نسخه کریان :
نسخه ی کریان در درجه دوم اهمیت از لحاظ اعتبار نسخه نویسی قرار می گیرد ، زیرا در آن ترقیمی که مشخص کند توسط چه کسی نوشته شده است ،وجود ندارد . و تنها در پایان یکی از مجالس تاریخ ۱۳۴۳ (ه.ق) را قید می کند.
این مسوّده در اندازه های ۲۵*۱۷ و با خط نستعلیق نوشته شده است . که در هر صفحه حدود ۵۰ بیت و به صورت مورّب نوشته شده است . و همان ویژگی های کتابت نسخه ی نصیرایی دارد ، ولی میزان غلطهای املایی آن کمتر است.
ویژگی های ممتاز تعزیه های قضایی
«عموماَ سرایندگان تعزیه ها ،چون سرایندگان ترانه های محلی گمنامند. ودسترسی به نام ، زندگی و محیطشان ، اگر محال نباشد چندان آسان نیست خاصه که در تعزیه پردازی ، نکاتی مطرح است که در قصه پردازی و ترانه سرایی، مطرح نیست.، از آن جمله است:
۱) علمای دینی روی خوشی به تعزیه پردازان نشان نمی دادند و تعزیه خوانی را مردود و مکروه می شمردند و حتی تعزیه گویان در مظان نحوه ای تکفیر بودند.
۲) تعزیه گویان بیشتر نظر به اجر اخروی و پاداش جزا داشتند و از این رو نیازی به معرفی خود نمی دیدند.
۳) از خصایص تعزیه خوانان این بود که اکثراَ بدیهه گویی و بدیهه خوانی را می دانستند و ضبط و ثبت آن مشکل بود .»
« از سوی دیگر ، تعزیه سازانی چون« میر عزا »و «میرزا باقر» با آن که خود ، اشعار فراوانی برای تعزیه ساخته اند ، کار عمده و اساسی شان تدوین و تنظیم و ویرایش نسخه هایی بوده است که اشعار آنها را شاعران متعددی سروده اند و معمولا نامشان در نسخه ها ذکر نشده است . بسیاری از اشعار نسخه های منسوب به میر عزا و میرزا باقر سروده ی همین دسته از شاعران است .»
بنابر این در میان تعزیه پردازان کمتر شاعری همانند قضایی وجود دارد که اشعاری با این حجم بسراید و در پایان همه ی مجالس نام و مشخصات شاعر ذکر شده باشد . البته شاعر اسم خود را به صورت تخلص در اشعار تعزیه ذکر نکرده وتنها در نوحه ها اسم او در پایان به صورت تخلص شعری آمده است. از جمله در بحر طویلی ، خود را این گونه معرفی می کند : « ای قضایی ، خلف منصف مینابی و علیایی و اگر میل تو در قصه ی شاه شهدایی ،این نه حدیثی است که ختمش شود امروز ، مگر صفحه ی محشر ، برِشافع امت ...»
نکته ی دیگری که قضایی را از دیگران ممتاز می کند تعدّد تعزیه هایی است که سروده است . صادق همایونی تعداد و اسامی تعزیه ها را در حدود یکصد مجلس دانسته است و اسامی آنها را در در کتاب« تعزیه و تعزیه خوانی» آورده است . همچنین عنایت الله شهیدی در کتاب «پژوهشی در تعزیه » اسامی ۲۰۴ تعزیه را آورده که « حاوی تعزیه های معروف ومهم است که تاکنون شناخته شده اند و بیشتر تعزیه های قدیم و مربوط به دوره ی قاجار هستندو یا تعزیه هایی که بر مبنای تعزیه های دوره ی قاجار ساخته شده اند.» اما در میناب بیش از یکصد تعزیه وجود دارد که همه ی آنها سروده ی قضایی است که او هم در عهد قاجاجار می زیسته است . البته تعداد زیادی از این تعزیه ها از لحاظ عنوان با تعزیه های ثبت شده مشترک هستند . « مرحوم قضایی ، حدود ۲۱مجلس تعزیه در خصوص عاشورای امام حسین (ع) یا به عبارتی دیگر تعزیه ی ماه محرم سروده اند .۲۶مجلس در باره ی دوره ی اسارت اهل بیت ( تعزیه ی ماه صفر) ۱۲مجلس برای ماه مبارک رمضان و بیش از ۵۸ مجلس که در میناب به مجالس تفاریک (تفاریق) مشهور می باشد سروده است .»
از میان تعزیه هایی که در لیست تعزیه های صادق همایونی و عنایت الله شهیدی نامی از آنها برده نشده است می توان یه تعزیه های زیر اشاره کرد :
۱) گلشن ( به باغ رفتن علی اکبردر مدینه )
۲) منزل شقوق ( منزلگاهی که خبر شهادت مسلم به امام می رسد )
۳) چاه کندن حضرت عباس ( در صحرای کربلا و در گیری او با اشقیا )
۴) شهادت عفیفه دختر امام علی (ع)
۵) عنبریه در منزل عسقلان که عنبریه کنیز فاطمه زهرا (س) و عسقلان نام آبادیی است در در مسیر کوفه .
۶) صدقه آوردن نان و خرما توسط زنی برای اهل بیت در شام و شهید شدن او پس از شنیدن خبر شهادت امام .
۷) صیاد آهو در شام
۸) دختر نصرانی که عاشق علی اکبر است .
۹) مرد اعرابی که از فاطمه صغری در مدینه خبر آورده است . ۱۰ مرغ خونین ( مرعی خونین که از کربلا خبر شهادت امام را برای صغری می آورد .)
۱۰) عبدالله نیشابوری و.... همچنین تعزیه های دیگری که متأسفانه در اختیار نگارنده قرار داده نشد .
از دیگر ویژگی های ممتاز تعزیه های قضایی جنبه های نمایشی تعزیه های اوست . و سعی کرده است در هر مجلس جنبه های نمایشی متفاوتی با دیگر نسخ موجود که شناخته شده هستند ، داشته باشد . از
جمله ی این تعزیه ها می توان به تعزیه قاسم اشاره کرد . تعزیه قاسم در تعزیه های مشهور اینگونه امده است :
قاسم فرزند امام حسن(ع) و نامزد دختر امام حسین(ع) بعد از به شهادت رسیدن علی‌اکبر فرزند جوان و برومند امام حسین(ع) سر آن دارد که به میدان نبرد روی آورد، حسین(ع) که سالار و سردار میدان است به او اجازه این کار را نمی‌دهد. او یادگار برادر است و همچنین به سن جهاد نرسیده است، اما قاسم بی‌تاب شهادت است. او اندوهگین در کنار برادر خود عبدالله به بخت بد خویش می‌گرید و با همه وجود احساس حقارت می‌کند.
چه می‌انگارند که حسین به آنها محبت نداشته و این احساس آنها را به یاد یتیمی خود می‌اندازد. مادرش که او را غرق در اندوه می‌بیند، با وجودی که می‌داند کربلا دشت بلاست به او می‌گوید که چرا گریه می‌کنی تو باید از حسین اذن جهاد بگیری و او با گریه می‌گوید، که حسین به من اجازه جهاد نداده است.
مادرش او را دلداری داده و خود به سمت حسین روانه می‌شود. مادر قاسم نزد امام می‌رسد و نیاز را باز می‌گوید و امام پاسخ می‌دهد که او یادگار حسن (ع) من است اما با این وجود تحت تاثیر خواهش مادر قرار می‌گیرد، مادر را به دنبال فراهم کردن بساط عروسی می‌فرستد و خود با زینب به مشاوره می‌نشیند. زینب که دلی مالامال از خون دارد حسین را می‌گوید که علی‌اکبر به خون افتاده و اینجا جای شادی و عروسی نیست اما با بحث‌هایی که بین زینب و امام حسین صورت می‌گیرد، زینب(ع) برای اینکه نهال دین اسلام ثمری شود با فاطمه صحبت می‌کند تا به عقد قاسم در آید. مراسم عروسی پا می‌گیرد. عروس و داماد به حجله هم می‌روند. شب عروسی برای او نای و چنگ می‌نوازند و برای عیش او طبل جنگ.مادر قاسم که از غم ایام، قامتش خمیده است و ناظر به میدان رفتن فرزند کام نرسیده‌اش است، سخت مضطرب حال است.
اما در نسخه ی قضایی
تعزیه ی قاسم با ناله و افغان زینب بر سر نعش اطفال شهیدش آغاز می شود :
خدایا بخت زینب سرنگون است دو طفل نوجوانم غرق خون است
در این هامون فتاده از وطن دور نه قبرو نه کفن ، نه سدر و نه کافور
از طرفی بعد از مبارزخوانی ابن سعد امام خود را آماده ی رزم می کند اما قاسم نزد امام می اید و خود را فدایی امام می داند و از او اذن جهاد می گیرد . اما امام به ا واجازه نمی دهد . اما قاسم برای اینکه بتواند امام را مجاب کند دست خطی از پدرش به امام نشان می دهد که در آن به قاسم سفارش شده است که در زمانی که عمویش در دشت کربلا گرفتار قوم ظالم می شود با او وفاداری کند . امام زمانی که تعویذ را می بیند دست خط برادرش را می شناسد . اما به او می گوید که برادرش :
نوشته است که در کربلا به خاطر شاد تو را زمحنت ایام می کنم آزاد
بنابراین طبق وصیت برادرم باید تو را داماد کنم . و بلا فاصله دستور می دهد مقدمات عروسی را مهیا کنند . سپس نزد زینب (ع) می آید و به او گوید :
گر چه ماتم رسیده ای خواهر بار محنت کشیده ای خواهر
لبیک خواهر، به خاطر قاسم چون که بر سر ماست خدمتش لازم
زینب نیز که خاطر برادر را زیاد می خواهد به او می گوید :
گرچه از مجلس طرب دورم از نشاط زنانه محرومم
چون ندارد کسی یتیم حسن می روم مادری نمایم من
سپس امام به زینب می گوید که با شهربانو بروند و فاطمه را راضی به این وصلت کنند . آن دو نیز نزد فاطمه می آیند و قضیه را با او در میان می گذارند . فاطمه نیز که اصلاً انتظار چنین سخنی نداشت به عمه اش زینب(ع) می گوید :
ای عمه مرا کباب کردی در سوختنم شتاب کردی
کی شادی دل، نصیب من بود ای عمه نه جای این سخن بود
تو غمزده و گشاده مویی دل داشتی این سخن بگویی؟
اما سرانجام با اصرار عمه اش راضی می شود . زینب نیز این خبر را به امام ابلاغ می کند . امام نیز دستور می دهد تمام بنی هاشم را دعوت کنند و مقدمات عروسی را مهیا کنند . و از زینب (ع) می خواهد که در عروسی قاسم سرود شادی بخواند . اما زینب (ع) که داغدیده است در مجلس حنابندان زمانی که سرود شادی می خواند به یاد طفللان خود می افتد :
من حنابندی نمایم دیده ها گریان کنم بگذرم از عیش وشادی ،رو سوی طفلان کنم
و بلافاصله بر سر نعش اطفال حاضر می شود .
سرود و عیش گذارم ، زجای برخیزم گلاب وغالیه بر نعش طفلها ریزم
و این رفت و آمد چندین بار اتفاق می افتد . و یکی از عم انگیز ترین صحنه های تراژدی ها را خلق
می کند.
شاهکار این تعزیه شهادت و فداکاری حیرت‌انگیزی است که از زنان سر می‌زند. همه آنان خود را، احساسات و عواطف مادری، خواهری، همسری و حتی همخونی را در قبال مصلحت دین و رضای خدا و حمایت از حسین شاهکار دیگر این تعزیه شهادت و فداکاری حیرت‌انگیزی است که از زنان سر می‌زند. همه آنان خود را، احساسات و عواطف مادری، خواهری، همسری و حتی همخونی را در قبال مصلحت دین و رضای خدا و حمایت از حسین(ع) که سمبل حق است از یاد می‌برند و بر آرزوهای خود چه بزرگ و چه کوچک خط بطلان می‌کشند. که سمبل حق است از یاد می‌برند و بر آرزوهای خود چه بزرگ و چه کوچک خط بطلان می‌کشند.
منابع و مآخذ
۱- بلوکباشی . علی . تعزیه خوانی :حدیث قدسی مصائب در نمایش آئینی. انتشارات امیر کبیر. چاپ اول ۸۳ .
۲- تقیان .لاله . تعزیه و تئاتر در ایران .نشر مرکز. چاپ اول ۷۴.
۳- شهیدی .عنایت الله . پژوهشی در تعزیه. دفتر پژوهشهای فرهنگی.چاپ اول۸۰ .
۴- مایل هروی، نجحیب . نقد و تصحیح متون . بنیادپژوهشهای اسلامی . چاپ اول ۶۹.
۵- میر شکاری .علیرضا . تعزیه در میناب . انتشارات شروع .چاپ اول ۸۲.
۶- همایونی . صادق . تعزیه و تعزیه خوانی در ایران . انتشارات جشن هنر .
علی شیخ ابادی