یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کاپلو، پرافتخار بیکارظهور و سقوط امپراتور


کاپلو، پرافتخار بیکارظهور و سقوط امپراتور
دن فابیو كاپلو، پرافتخارترین مربی تاریخ ایتالیا و یكی از بهترین های تمام اعصار عرصه مربیگری است. این مرد خوش تیپ با وجود اینكه با ژست ها و عصبانیت های خود احساس خاصی را به هواداران القاء می كند اما شور بزرگی است كه بدون حضورش دنیای مربیگری و البته افتخارات معنای خاصی نمی یابد.
● تولد
فابیو در ۱۸ ژوئن ۱۹۴۶ در « سن كانازیان دی اسونزو» متولد شد، با این حال تا وقتی در دهه ۹۰ مربیگری تیم میلان را به عهده گرفت، كمتر شناخته شده بود. وجهه وی به عنوان یك فوتبالیست با بازی در تیم های محلی كه در سری C۱ حضور داشتند، تعریف شد. او در دوران كودكی چندان با توپ گرد آشنایی نداشت و در واقع تا ۱۵ سالگی هیچ اثری از علاقه به فوتبال در وجود فابیو دیده نمی شد.
فابیو در اوایل دوران بازیگری، دچار آسیب دیدگی توأمان شد و نتوانست چندان به راه درخشان خود ادامه دهد تا اینكه به یكباره اتفاق خاصی او را به شهر رم كشاند. روبا ه های رم، تیم اول این شهر، با آغوش باز از فابیو پذیرایی كردند؛ با این وجود اقامت او در این تیم چندان دوام نیاورد اما با هر معیاری دوران حضور در رم، با دستاوردی كه كنار تیم های دسته سومی رقم زده بود، تفاوت عمده ای داشت.
تیم بعدی او نیز بزرگ بود؛ یوونتوس جایی كه عمده ترین خاطرات وی را رقم زد. به طور دقیق فابیو در فصول ۶۸ و ۶۹ در رم حضور داشت و قبل از آن تنها در یك تیم رسمی سری C۱ حاضر شد كه « اسپال» نام داشت. اقامت وی در این تیم به مدت ۳ فصل طول كشیده بود.
كاپلو در یوونتوس نقش نامعلومی داشت و به طور كلی یك ذخیره نشین بود. كوچی دیگر در راه بود و این بار میلان مقصد بعدی نام گرفت. در میلان مردم از غروب عصر ریورا و طلوع امپراتوری باره سی سخن می گفتند.كاپلو در این میان باز هم نقش یك سیاه لشكر را داشت. او ۲ فصل در میلان ماند وسرانجام در پایان فصل ۱۹۷۸ ـ ۱۹۷۷ به دوران ۱۴ ساله ناموفقش به عنوان بازیكن خاتمه داد. كاپلو برخلاف شخصی مثل فرگوسن خیلی سریع به مربیگری روی نیاورد. به واقع او در سراسر دهه ۸۰ یك بیكاره و دور از گود بود. چیزی از این دوران برای بازگویی وجود ندارد تا اینكه در دهه ۹۰ یك تصمیم عجیب از «سیلویو برلوسكنی» مالك میلان، یك نام جدید را وارد لیست مربیان سری A نمود: فابیو كاپلو. او پست مربیگری میلان را از آریگو ساچی بزرگ تحویل گرفت. هواداران میلان در ابتدا چنان به كار وی اعتقاد نداشتند.
● قهرمانی بدون حتی یك شكست
هنگامی كه میلان در هفته اول فصل ۱۹۹۲ با یك گل كه توسط بنتی به ثمر رسید بر آسكولی غلبه كرد، نمی شد پایان درخشانی را متصور شد. اوج درایت كاپلو در هفته چهارم رقم خورد؛ جایی كه به شخصی چون «كاررا» اعتماد كرد و او تك گل نجات بخش مقابل یووه را به ثمر رساند. تیم او در ادامه، بزرگانی چون رم و ناپولی را با گل های فراوان بدرقه كرد؛ هر چند در اولین دربی نتوانست بر اینتر غلبه كند اما با پیروزی یك بر صفر در بازی برگشت، كاپلو محبوب هواداران شد.
عاقبت میلان بدون اینكه حتی یك باخت متحمل شود، قبل از فرا رسیدن هفته پایانی به راحتی قهرمان شد. شكوه تیم به حدی بود كه حتی در هفته پایانی باوجود عدم احتیاج به كسب ۳ امتیاز، با ۸ گل! فوجیا را درهم كوبید. با گل مالدینی از روی نقطه پنالتی، ضربه زیبای گولیت، ۲ گل فان باستن و گل هایی از ماتركاتو، سیمئونه (۲ گل) و فوسر چنین نتیجه درخشانی رقم خورد و رسماً امپراتوری به نام كاپلو به دنیای مربیگری معرفی شد.
ركورد تیم او در آن فصل مطلقاً تكرار نشد: ۳۴ بازی، ۲۲ برد، ۱۲ تساوی و بدون باخت. از آن سال هیچ تیمی در سری A نتوانست یك فصل را بدون باخت پشت سر بگذارد. این ركورد تا هفته های میانی فصل ۱۹۹۳ دست نخورده باقی ماند تا اینكه تیم مغرور شده كاپلو مغلوب پارما شد و ركورد جاودانه ۵۹ بازی بدون شكست در لیگ را امتداد نداد.آنها در لیگ قهرمانان نیز به راحتی هر چه تمام تر از گروه خود صعود كرده و به فینال رسیدند. حریف، گربه سیاه همیشگی بود: المپیك مارسی فرانسه. صابون این تیم هنوز به تن كاپلونخورده بود.
هنگامی كه مهاجم حریف بر فراز باره سی با ضربه سر به گلزنی پرداخت، مشخص بود میلان باید با جام وداع كند. تكلی كه دزایی، مدافع وقت مارسی روی پای رنجور فان باستن رفت، به دوران اعجوبه خاتمه داد تا غم میلان افزون تر شود.با این حال آنها بر لیگ ایتالیا سلطه داشتند و بار دیگر قهرمان نام گرفتند. كاپلو در ابتدای فصل ۱۹۹۴ اعلام كرد قصد دارد میلان را پس از چند سال دوری از عنوان قهرمانی، بار دیگر به جام اروپا برساند.
آنچه رخ داد مطابق میل او بود؛ تیم تنها با ۳ باخت اسكودتو را فتح كرد و با غلبه بر پاری سن ژرمن به فینال لیگ قهرمانان راه یافت. بازی آتن تنها یك برنده داشت و آن تیم فاتح، میلان بود. وقتی كاستاكورتا در تمرینات پیش از بازی فینال مصدوم شد، مردم به گفته های كاپلو می خندیدند و كاتالان ها از قبل، جشن پیروزی بارسا را برپا ساخته بودند اما... تنها كاپلو یكی از آن كارهای خاص خود را انجام داد. او مدافعان معمولی و عمدتاً ذخیره نشین خود را به بازی فراخواند و با گل های دزایی، ماسارو و... چشم جهان را از تعجب گرد كرد.
تیم او ۴ بر صفر بارسا را درهم كوبید و برای پنجمین بار قهرمان اروپا شد. كاپلو طی ۳ فصل حضور ابتدایی در این تیم، ۳ قهرمانی اسكودتو و یك قهرمانی و یك نایب قهرمانی اروپا را به چنگ آورد. هر چند عده ای آن تیم درخشان را میراث ساچی و حاصل پول برلوسكنی می دانستند اما تعویض های جنون آمیز كاپلو كه گاه نتیجه سنگین ترین بازی ها را عوض می كرد، برای وی شهرتی بزرگ ساخته بود؛ هر چند در خارج از ایتالیا مردم هنوز با جادوی او آشنا نبودنداما می دانستند كسی بوده كه امپراتوری كرایف وبارساراباجابجایی های ساده تاكتیكی درهم كوبیده است.
میلان فصل بعد برای تكرار موفقیت بی تاب بود اما با یك ركود مواجه شد. در حقیقت وقتی آنها در هفته بیستم با ۴ گل مغلوب لاتزیو شدند، كاپلو از یك بن بست تاكتیكی سخن گفت. او و تیمش از آن شادابی خاص دور بودند و وقتی در بازی های مرحله گروهی ۲ بار مغلوب آژاكس جوان اما بزرگ شدند، زنگ خطر به صدا درآمد؛ عاقبت میلان پس از ۳ قهرمانی پیاپی، اسكودتو را به یووه تشنه واگذار كرد اما به فینال اروپا رسید.
اشتباه بزرگ سباستیانو روسی، سنگربان وفادار اما همیشه پراشتباه، باعث پذیرش گل در ۵ دقیقه پایانی بازی فینال شد تا بار دیگر آژاكس با غلبه بر میلان جام اروپا را بالای سر ببرد. برلوسكنی عدم موفقیت را برنمی تاباند اما به كاپلو جهت آنكه در گذشته شكوه را به سن سیرو آورد، فرصت دیگری اهدا كرد. این اعتماد ثمربخش بود؛ هر چند میلان از عرصه اروپایی دور افتاد اما در اسكودتو با كسب نتایج شگفت انگیز برای چهارمین بار در ۵ سال قهرمان شد.
تیم كاپلو نتوانست بر اینتر غلبه كند اما در هفته آخر با برتری ۷ بر یك مقابل كرمونزه (۲ گل ازدی آگوستیو۲، گل از دی كانیو و گل های پانوچی، وه آ و بوبان) جشن پانزدهمین قهرمانی اسكودتو را برپا ساخت كه در واقع پنجمین جام دوران مربیگری كاپلو بود. فصل جدایی فرا رسید اما در دوران اوج. كاپلو و میلان برای یك فصل دیگر با هم به توافق نرسیدند تا فابیو راهی اسپانیا و مادرید شود. تاریخ نشان داد كاپلو هیچ ضرری متحمل نشده است.
میلان در غیاب او در مكان یازدهم لیگ ایستاد و در داخل و خارج از خانه به حریفان باخت اما در اسپانیا و مادرید كمك كرد تا آنها به راحتی لالیگا را تصاحب كنند. در شرایطی كه هواداران به او و ژست هایش علاقه مند شده بودند، سران رئال در یك تصمیم عجیب یوپ هاینكس را جایگزین فابیو كردند. اگر رئال مادرید سال بعد قهرمان اروپا شد، فقط به خاطر مهره های طلایی چون ردوندو، میاتوویچ، سوكر و... بود؛ آنهایی كه در تیم كاپلو به اوج خود رسیدند. در این شرایط چاره ای نبود جز اینكه كاپلو برای اولین بار متعصبانه رفتار كرده و به میلان بازگردد تا خاطرات باشگاه از دوران سیاه به اوج برسد.
● بازگشت بی فروغ
حضور دوباره در میلان كه خالی از ستاره بود، برای هواداران تداعی كننده خاطرات خوش گذاشته محسوب می شد؛ با این حال اوضاع خراب تر ازآن چیزی بود كه كاپلو تصور می كرد؛ تیم پشت دیوار اقتدار یوونتوس ناكام ماند. كاپلو دیگر برای میلان پیام آور شادی نبود و دیر یا زود باید قید میلان را می زد. همین اتفاق رخ داد و كاپلو بی سروصدا تیم محبوبش را ترك كرد.
او آینده كاری خود را در خطر می دید؛ چرا كه برای فصل بعد هیچ پیشنهادی از سایر تیم ها نداشت. او به این ترتیب در فصل ۱۹۹۹ كاملاً استراحت كرد تا برای یك ماجراجویی دیگر آماده شود. در سال ۲۰۰۰ «فرانكو سنسی» رئیس باشگاه رم، به سراغ این مربی بزرگ آمد تا یك قهرمانی به چنگ آورد. رم از اواسط دهه ۸۰ همواره یك تیم متوسط بود اما با فابیو شكل یك قهرمان را به خود گرفت.
هر چند در سال ۲۰۰۰ این لاتزیو، رقیب همشهری بود كه مقام قهرمانی را در هفته آخر از چنگ یووه درآورد اما تیم رو به رشد كاپلو برای هر تیم ایتالیایی یك خطر بزرگ بود. شمالی ها طبق معمول قدرت رمی ها را باور نداشتند. كاپلو در فصل بعد از هفته سوم یا چهارم تیم خود را در صدر جدول ایتالیا جای داد. توتی، توماسی و حتی مونته لای مشكل ساز، رم را تا پایان در بالای جدول نگه داشتند.
ماراتن هفته های پایانی واقعاً نفسگیر بود؛ رم، یووه و لاتزیو در كورس بودند. كاپلو چنان تحت فشار بود كه قبل از بازی هفته ماقبل پایانی اعلام نمود خواب دیده تیم در ناپل باخته و قهرمانی از دست رفته است؛ هر چند این خواب بد تعبیر نشد اما تیم او تا هفته آخر منتظر ماند. سرانجام گل های باتیستوتا، توتی و مونته لا، پارما را ۳ بر یك مقهور كرد تا با كاپلو، رم پس از ۱۸ سال برای سومین بار فاتح اسكودتو شود. حضور چند صدهزار نفری مردم پشت درهای كلوزیوم و جشنی كه تمام ایتالیا و حتی واتیكان را تحت تأثیر قرار داد، شكوه مردی را نشان می داد كه فقط آموخته بود یك تیم را قهرمان كند! رم كوچك در میان بزرگان سربرآورد.
آنها در طول فصل تنها ۳ باخت متحمل شدند كه یكی از آنها برای دن فابیو خاطره انگیز بود: مقابل میلان. او برای اولین بار مقابل میلان تیم خود را ارنج می كرد اما در میان دریای احساسات هواداران سن سیرو كه قهرمان گذشته خود را تشویق می كردند، چاره ای جز تسلیم نداشت. كاپلو اعلام كرد هیچ گاه به تیم خاصی علاقه نداشته اما میلان در قلب وی جای ویژه ای یافته است. به هر حال رم در فصل ۲۰۰۲ باز هم در كورس قهرمانی قرار داشت.
● ماشین قراضه و هواپیما
تیم كاپلو در فصل بعد از قهرمانی چند امتیاز حساس را از دست داد و در نهایت پس از یووه به مقام نایب قهرمانی رسید. تیم پرامید در مرحله دوم گروهی در شب جادویی آنفیلد بندرلیورپول، مغلوب قرمزهای انگلستان شد و راه به جایی نبرد اما تا قبل از این اتفاق یك هفته جادویی داشت.تیم كاپلو در دربی دور برگشت پایتخت، ۵ بر یك لاتزیو را خرد كرد و هفته بعد در لیگ قهرمانان با ۳ گل بارسلونا را درهم كوبید.
برای اولین بار نام رم در صدر لیست بهترین باشگاه های جوان از نگاه شبكه CNN دیده شد. در فصل ۲۰۰۳ تیم با یك افت بزرگ مواجه شد. هواداران از كاپلو انتظار معجزه داشتند اما مشكل در جای دیگری وجود داشت؛ میلان آنچلوتی، اروپا را تحت سلطه خود قرار داده بود و مدام تیم خود را با تیم كاپلو در اوایل دهه ۹۰ مقایسه می نمود. او اعلام كرد میلان با آنچلوتی مانند یك ماشین قراضه است؛ در حالی كه میلان تحت رهبری او به یك هواپیمای شیك و سریع شبیه بود. حرف های وی، هواداران میلان را آزرده خاطر ساخت و از آن پس آنها هرگز وقتی كاپلو به سن سیرو باز می گشت، او را تشویق نمی كردند.
فصل مصیبت بار ۲۰۰۴ به دوران كاری كاپلو و رم خاتمه داد. تیم تنها می توانست با حضور در جام اینترتوتو، جواز حضور در جام یوفا را به دست بیاورد. در تابستان ۲۰۰۴فرانكو سنسی قصد داشت با كاپلو در مورد خریدها و بازسازی تیم در سال جدید سخن بگوید اما به یكباره خبر پیوستن كاپلو به یووه همه را شوك زده كرد. رم و یووه به عنوان ۲ دشمن قدیمی در ایتالیا معروف هستند و این انتقال باعث شد مردم رم پوسترهای كاپلو را از دیوارهای شهر پائین بكشند. توتی، كاپیتان متعصب رم از خیانت سخن می گفت.
جو بسیار ملتهب شده بود اما كاپلو در تورین از اصطلاح یوونتوس من استفاده می كرد. به این ترتیب آنچه پیش بینی می شد به وقوع پیوست: كاپلو روی نیمكت تیم های بزرگی كه زمانی برایشان بازی های ناموفقی ارائه می كرد، نشست. او فصل پیش یووه را در اولین دوره حضورش قهرمان ایتالیا كرد، هرچند جام دریافتی یوونتوس به علت قضیه كالچو پولی به اینتر داده شد و یووه به سری B سقوط كرد. كاپلو سپس به رئال مادرید نقل مكان كرد تا آینده خود را در مادرید جست و جو كند.
ناكامی تا دیدارهای پایانی فصل اسپانیا، درهای امید را برای وی بسته بود اما ناگهان قوهای سپید در هفته های پایانی موفق شدند پا به پای بارسلونا پیش بروند و در پایان قهرمانی را به دست آورند؛ هرچند آنها امتیازی برابربارسلونا كسب كرده بودند اما دیدارهای رودرروی ۲ تیم باعث شد كاپلو به همراه رئال مادرید قهرمان اسپانیا لقب گیرد. پس از قهرمانی در كشور ماتادورها، مقامات رئال مادرید كاپلو را اخراج كرده و برند شوسترراجایگزین وی كردند؛ كاری كه از مدت ها پیش تصمیم به انجام آن گرفته بودند.هم اكنون فابیوی بزرگ بدون حضور در هیچ باشگاهی كماكان در انتظار پیشنهادات خوب اروپایی و یا حتی ملی است. باید دید آیا كاپلو می تواند آینده درخشان دیگری را در كارنامه خود رقم بزند؟
▪ كاپلو به «مد» علاقه زیادی دارد. او در نمایش فصلی لباس های ایتالیایی، حضور فعالی دارد.
▪ كاپلو ادعا دارد حركات عجیب و غریب كنار زمین كاملاً غریزی است و برای جلب توجه دوربین ها انجام نمی شود.
▪ كاپلو در میلان آن قدر بداخلاقی داشته كه قابل چشم پوشی نیست. او با داد و فریادهای خود اشك بازیكنان بزرگ میلان را درمی آورد.
▪ او از لحاظ خانوادگی بر خلاف سایر مربیان، زندگی بی حاشیه ای با همسر و فرزندانش دارد.
▪ با آنكه كاپلو در عرصه ورزش صاحب مدارك بین المللی است اما نتوانست تحصیلات آكادمیكی داشته باشد.
▪ كاپلو در بین تمام تیم های ایتالیایی درباره اینتر نظر خاصی دارد. او با رد احتمال موفقیت این تیم آنها را فاقد روحی برای قهرمانی می داند. دشمنی قدیمی او باروبرتو مانچینی كه از زمان حضور این ۲ در رم و لاتزیو آغاز شد نیز بر این آتش افزوده است.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید