سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده


سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده
در کتاب اصول روانشناسی نرمان لمان مورد آمده است:
“پدرومادر ،الگوهای فرهنگی وارزشهای جامعه خود رادرست همان‌طور که به‌وسیله پدرومادر ،معلمین وغیره به آنها تحمیل شده است درکودک خود منعکس می کنند... کودک همراه رشد خود ،ارزشها ،آرمانها، گرایشهای اجتماعی وطرحی از نقش خود در اشیاء وامور ،ونیز رابطه بین آنها پیدا می کند. پدرومادر ،از آن جهت دررشد شخصیت کودک اهمیت دارند که اثر خود رادردوره های اولیه رشد،وآن‌گاه که کودک برآنها متکی است ،ونیز شکل پذیرترین سالهای حیات فرزند خودبراو می گذارند،وکودک تامدتها تحت نفوذ آنها می باشد. “
به‌عبارتی این خانواده با نحوه تعامل خود با کودکان امروز و زنان و مردان فرداست که به شخصیت اجتماعی آنان و بالتبع به شخصیت اجتماع شکل می دهد.
در ارزیابی انواع خانواده ها در میان روانشناسان نهایتا آنان به ضرورت تعامل متعادل اعضای خانواده با یکدیگر و بویژه کودکان رسیده اند.
بر مبنای تعریف این کارشناسان تربیتی خصوصیات خانواده متعادل باید در رفتار همه خانواده ها تجلی یابد.
بر این مبنا ، خصوصیات خانواده متعادل را می توان در دو زمینه ارتباط با همسر و ارتباط با فرزندان مورد بررسی قرار داد.
این ویژگی ها عبارتند از :
▪ همه افراد خانواده به تناسب موقعیت شرایط و امکانات خویش به اظهارنظر در امور خانه و دخالت در اداره آن می پردازند.
▪ در این خانواده زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند و برای هم ارزش قائل هستند.
▪ بچه ها در این خانواده ها از محبت والدین بهره مند می شوند.
▪ در این خانواده ها اصل بر این است که بزرگ و کوچک حق دارند در مسائل مربوط به خود اظهارنظر کنند و بزرگترها به کوچکترها کمک می کنند تا خود اعمال خویش را کنترل و اداره نمایند.
▪ در خانواده متعادل پدر و مادر از نظر اخلاق، برخورد و رفتار برای فرزندان الگوی مناسبی هستند.
▪ بچه ها به عنوان اینکه بچه هستند مورد اهانت نبوده و مورد احترام هستند.
▪ در خانواده روحیه زن توسط مرد و روحیه مرد توسط زن از طریق همدلی، دل جویی و بهره گیری از کلمات گرم و نرم و اثر بخش تقویت می گردد.
در چنین خانه ای که رفتار یک خانواده متعادل در آن تجلی می یابد با کودکان نیز به گونه ای خردمندانه و متعادل برخورد می شود.
خصوصیات فرزندان در این خانواده ها:
▪ به موقع از محبت والدین بهره مند می شوند.
▪ مشکلات خود را با والدین در میان می گذارند و آزادانه عقیده خود را ابراز می کنند.
▪ وظایف خود را به موقع انجام می دهند و دلیل انجام هر کاری را می دانند.
▪ در محیط خانه احساس امنیت می کنند و شرایط را برای رشد ابعاد وجود خود مساعد می یابند.
▪ از نظر عاطفی در محیط خانه و مدرسه دچار اشکال نخواهند بود و قادرند بزودی با بچه های دیگر به سر برند.
▪ برای همکاری با دوستان خود آمادگی زیادی دارند.
▪ در تصمیمات مربوط به امور خانواده و قبول مسئولیت و کمک به مشکلات والدین احساس مسئولیت می کنند.
در همین راستا کارشناسان تربیتی شاخصه ها و خصوصیات خانواده ،با والدین قاطع واطمینان بخش را به صورت زیر برمی‌شمرند:
▪ همه افراد قابل احترام هستند.
▪ تمام افراد ،حق اظهار نظر درتصمیمات زندگی رادارند.
▪ روش عقلانی درکلیه شئون زندگی نفوذ دارد.
▪ والدین برای دستورات ،راهنمایی‌ها ونظرات خود دلایل منطقی و قانع کننده ای ارائه می دهند.
▪ والدین ضمن محبت به فرزندان ،با آنها گرم وصمیمی هستند.
▪ والدین به تصمیمات ونظرات فرزندان احترام می گذارند.
▪ بین افرادخانواده همکاری وصمیمیت وجود دارد.
نباید فراموش کرد که هرگونه رفتاری در یک خانواده کوچک در جامعه بزرگ هم اثرات خود را نشان می دهد .
رفتاری دیکتاتور مسلکانه با کودک او را مهیای پذیرش رفتار های نامعقول ستم پیشگی در جامعه می کند.
در همین راستا ، برای رسیدن به جامعه ای قانونمند باید ابتدا قوانین تربیتی در خانواده به‌روشنی تبیین شده و اجرا گردد.
برای بهبود وتوسعه رفتار مناسب در خانواده و در قبال کودکان توجه به قوانین زیر ضرورت دارد:
ـ قانون اول : پاسخها ورفتارهای مناسب کودک باید با تقویتکننده ها توام گردند تاادامه یابند.
ـ قانون دوم: پاسخها ورفتارهای نامناسب باید باتنبیه کننده ها توام شوند تااز تکرار آنها جلوگیری به‌عمل آید.
ـ قانون سوم: تقویت نکردن رفتار درزمان معین نقش تنبیه کننده راایفاءمی نماید ودرنتیجه رفتار ویاپاسخی رااز بین می برد.زمان ولحظه تقویت درتغییر رفتار تاثیر بسزایی دارد.
توصیه های روانشناسان هم برای اجرای بهینه این قوانین تربیتی این است که والدین دراین مورد بایداصول زیر را رعایت کنند:
۱) تقویت بایدبلافاصله بعداز رفتار انجام گیرد.
۲) درمراحل اولیه یادگیری رفتار هرنوع پاسخ مطلوب تقویت گردد.
۳) پیشرفت کودک درانجام کار باید تقویت گردد. “
نگاهی به این قوانین به‌روشنی ذهن را بر این واقعیت هدایت می کند که این قوانین نه فقط در یک خانواده بلکه اگر به‌درستی بیان کنیم راههای هدایت اجتماعی نیز می باشد.
به همین دلیل ایجاد کارآمدی در خانواده می تواند به کارآمدی اجتماعی بینجامد چنانچه افزایش خلاقیت در خانواده نیز مارا به جامعه ای خلاق رهنمون خواهد شد.

مانا محبیان
منبع : روزنامه رسالت