چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا


پاریس جشن بیکران


پاریس جشن بیکران
پاریس - پایتخت هنر جهان - شهر جشن‌هاست. شهر نقاشان كنار رودخانه، خیابان‌های باریك سنگفرش‌شده و خانه‌هایی قدیمی كه دنیای مدرن، چهره‌شان را عوض نمی‌كند...
شهر ایفل، شهر لوور كه هر چه در آن بگردی، مثل هزارتویی بزرگ و جذاب و بی‌انتها و بی‌پایان است؛ شهر خاطرات ادبیات قرن بیستم و دانشجویان معترض دهه۶۰؛ شهر نمایش‌های خیابانی و جشنواره‌های شبانه‌روزی؛ شهر اعتراضات طبقاتی ساكنان حومه به مركز و بالاخره شهر كافه‌ها.
میزهای گرد و كوچك با پایه‌های چدنی و صندلی‌های چوبی، كُنجی گرم در سرمای زمستان، بالكنی خنك در هوای دلچسب اوایل تابستان یا سایه پیاده‌رو در آفتاب ظهر، كنار قهوه و روزنامه لوموند كه ساعتی نیست منتشر شده، گوشه‌ای آرام و لذتبخش است در كافه‌های پاریس و البته این، همه تصویر آن كافه‌ها نیست.
شاید تنها جایی كه كافه‌رفتن در آن به فرهنگ بدل شده، پاریس باشد. نوشیدن یك فنجان قهوه، دیگر تنها بهانه كافه‌رفتن نیست؛ كافه، بخشی از شخصیت فرد را نشان می‌دهد.
● صدها سال كافه‌داری
در آنجا می‌گویند این قهوه‌ای كه می‌نوشید، اولین بار از ایران به اینجا رسید؛ به این شكل كه در زمان صفویه، قهوه از ایران به كشورهای عربی و شمال آفریقا رفت و از آنجا تاجران ونیزی قهوه را به ایتالیا بردند و «پوكوپ»نامی، آن را به مارسی و بعد به پاریس برد. پوكوپ، پس از نوشاندن قهوه به خانواده سلطنتی فرانسه، كافه‌ای در محله سن‌ژرمن باز كرد كه اولین كافه پاریس بود. كافه پوكوپ به این ترتیب، نه‌تنها رسم كافه‌داری و كافه‌رفتن را باب كرد كه صد سال بعد از شروع به كارش، نقش مهمی در انقلاب فرانسه بازی كرد.
این كافه كه امروز فقط به خاطر سابقه تاریخی و بزرگانی كه به آنجا می‌رفته‌اند، مورد بازدید و استقبال قرار دارد، روزی پاتوق شاعران و نویسندگان و سیاستمدارانی چون روسو، مونتسكیو، ولتر و... بوده است. جالب اینكه این كافه را هنوز هم خانواده پوكوپ اداره می‌كنند. البته این كافه، تنها كافه‌ای نیست كه خاطراتی از شخصیت‌های مشهور در ذهن دارد. كافه «ددومگو» پاتوق سارتر و سیمون دوبوار بوده و كافه‌های محله «مون پرنه» مثل كافه «مون پرنه» و كافه «روتاندو» هم میزبان نویسندگانی چون همینگوی، رومن رولان، آندره ژید و اسكار واید بوده‌اند.
در این محله كه راسته قاب‌سازهای تابلوهای نقاشی در آن واقع بوده، كافه‌های پاتوق نقاش‌ها هم به چشم می‌خورد. اگر گذر رهگذری به بعضی از این كافه‌ها بیفتد، روی دیوارها نقاشی‌هایی از پیكاسو و نقاشان معروف دیگر می‌بیند كه در ازای پول قهوه و بدهی به كافه، كشیده شده‌اند. در كافه‌های قدیمی پاریس، دكوراسیون و نمای خارج كافه‌ها هنوز مثل روز اول حفظ شده است. در محله‌های قدیمی پاریس، ساخت‌وساز و بازسازی، تنها در شرایطی مجاز است كه ظاهر سنتی بنا تغییر داده نشود و كم‌و‌زیادكردن اجزای بنا، با هویت محل سازگار باشد. تصور كنید اگر چنین قانونی در خیابانی مثل لاله‌زار تهران اجرا می‌شد، حالا چه خیابان زیبایی داشتیم.
● سیاه كوچولو
مشتریان كافه‌ها هم بنا بر ساعات شبانه‌روز فرق می‌كنند؛ مثلا یك كافه كلاسیك، ساعت ۶صبح باز می‌شود. ساعت۶و۳۰دقیقه، نظافتچی‌های شهرداری سری به كافه می‌زنند. بین ساعات ۷ تا ۸ سروكله كارمندان ادارات و شركت‌ها پیدا می‌شود تا با عجله و پیش از رفتن به محل كار، قهوه‌ای بنوشند. نوشیدن قهوه بین این قشر، آنقدر رایج است كه برای دعوت به خوردن قهوه، اصطلاح خاص خودشان را دارند؛ «بریم یه سیاه كوچولو روی كراواتمون بریزیم!».
صبح تا ظهر، بازنشسته‌های بیكار، فیگارو به دست، از راه می‌رسند. ظهر، كافه‌ها برای نهار، میزبان همه‌جور مشتری هستند. كافه‌هایی كه تا ساعت ۲نیمه‌شب باز می‌مانند، میزبانی دانشجویانی‌ را به عهده دارند كه خود آنها در كافه یا رستوران دیگری تا نیمه شب مشغول كار بوده‌اند.
داستان نگفته دیگر كافه‌های پاریس، داستان ستون‌های كافه است. در گذشته به بعضی از مشتریان كافه،‌ ستون‌های كافه می‌گفتند چرا كه آن آدم‌های بیكار، از صبح تا شب در كافه می‌ماندند و مثل یكی از ستون‌های كافه، جزئی از آن شده بودند.
مهرداد مشایخی
منبع : روزنامه همشهری