یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ما و اوباما


ما و اوباما
اگر چه هنوزیک سال هم از خاطره مداخله بی نتیجه دولت آمریکا در انتخابات مجلس ایران وحمایت بوش، رایس و برخی از اعضای کنگره این کشور از یک جریان سیاسی داخلی نمی گذرد اما تهران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حتی حاضر نیست به اظهار نظرات متداول دیپلماتیک بپردازد. اساسا داب جمهوری اسلامی پس از انقلاب هیچ وقت دخالت در امور داخلی سایر کشورها نبوده و پدیده های واقعی و مشروع، فارغ از هرگونه پیشداوری برای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی قابل استناد و بررسی است. این موضوع در قبال نحوه تعامل تهران-واشنگتن و یا احمدی نژاد و برنده انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا نیز مصداق می یابد.
اما چندی است که برخی موسسات پژوهشی و رسانه های خارجی با بیشتر شدن شانس پیروزی اوباما بر مک کین در انتخابات آینده، ضمن سناریو پردازی در باره آینده روابط ایران و آمریکا بر تعیین کننده بودن نحوه تعامل اوباما و احمدی نژاد تاکید می کنند. به عنوان نمونه موسسه کارنگی درباره روابط ایران و آمریکا به رئیس جمهور آینده این کشور توصیه کرده است:”بر بخشهایی تمرکز کند که آمریکا و ایران منافع مشترکی دارند. از جمله عراق و افغانستان نه مسائلی که دو طرف منافع مشترک کمتری دارند یا اصلا ندارند از جمله موضوع هسته ای یا جنگ اعراب و اسرائیل” روزنامه صهیونیستی هاآرتص نیز کوشید با سناریوپردازی، اوباما را از گفتگوی مستقیم و بدون پیش شرط با تهران منصرف کند. چند روزنامه و تلویزیون آمریکایی نیز طی چند روز گذشته به احتمال بهبود روابط تهران - واشنگتن پس از پیروزی اوباما پرداختند.
بدون تردید برای تهران برد یا باخت اوباما قماری بی نتیجه است. اساسا پدیده اوباما در یک سطح تحلیل کلان نوعی خودزنی سیاسی به منظور بازسازی اعتبار از دست رفته امپریالیسم آمریکا تلقی می شود. برای چه کسی روشن نیست که دستگاه Policy Maker آمریکا و در قفای آن لابی های ثروتمند و صهیونیست، تحت فشارهای سیاسی و روانی شدید افکار عمومی حاضر شده اند در دموکراسی بیمار آمریکا یک سناتور سیاهپوست با ژست اعتدال روی کار بیاید.
کمپین های انتخاباتی و فرایندهای تبلیغی چه بر سر آمریکایی های آفریقایی تبار آورده اند که پیوندهای قدیمی خود با حزب جمهوریخواه که از ۱۸۶۰ در زمان آبراهام لینکلن کلید خورد را فراموش کرده و امروز همگی زیر پرچم دموکراتها سینه می زنند. مسلما بحران اقتصادی آمریکا کمک شایانی به حزب غیر حاکم می کند. رای دهندگان آمریکایی که چیزی کمتر از ۴۰ درصد مردم کل این کشور هستند(۱) ارتباط مستقیمی بین نوع سیاستها و برنامه های حزبی با اقتصاد کشور و حتی خانواده شان برقرار می کنند. جنگ در کشورهای دیگر به هر دلیلی اگر موجب تقویت بنیه اقتصادی آمریکا شود مطلوب است اما چنانچه رهاورد آن سقوط ۴۰ درصد ارزش سهام در بازارهای بورس ایالات متحده باشد یعنی از بین رفتن چیزی حدود ۹ تریلیارد دلار از ثروت مردم آمریکا به طور جدی مذموم و ویرانگر است.
ا‌ما به هر حال پیروزی و یا شکست اوباما مانند هر پدیده سیاسی دیگری برای منافع ملی کشور ما می تواند فرصتها و تهدیدهایی به همراه داشته است. اوباما باید معجزه گر ماهری باشد که بتواند دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا را که نیم قرن است روز به روز مرتفع تر می شود به یک باره از مقابل دیدگان مردم ایران بردارد. رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین به عنوان یک مانع همیشگی در روابط بین ایران و آمریکا باقی است و تا زمانی که نامزدهای دو حزب اصلی در آمریکا در هر دوره از انتخابات برای تامین امنیت اسرائیل به لابی صهیونیستی چک سفید امضا می دهند بهبود کامل روابط دو کشور دور از انتظار است. مسئله هسته ای و کارشکنی های پی درپی دولت آمریکا در پرونده فعالیتهای صلح آمیز جمهوری اسلامی نیازمند یک تصمیم جدی در دستگاه سیاست خارجی آمریکا برای گشایش استراتژیک در روابط با تهران است. درست شبیه همان گشایشی که در قبال چین در ۱۹۶۰ در پیش گرفته شد.از سویی ما نیز معتقدیم برای برقرای ارتباط باید از نقاطی که دو کشور منافع مشترکی دارند، شروع کرد.این حرف خوبی است اما تمام حرف نیست. استارت از نقاط مشترک به معنای نادیده گرفتن بدهی های ۵۰ ساله آمریکا به ملت ایران نیست. اقتدار ایران در دوره کنونی با حضور اصولگرایان در راس قوای اجرایی و تقنینی مثال زدنی و کم سابقه است. آمریکایی ها این موضوع را بهتر از هر کسی می دانند لذا در این بازی برد-برد باید گزینه هایی را روی میز کار خود بگذارند که بتواند راهگشای مذاکرات و گفتگو با تهران باشدو به تدریج از میزان کدورتها بکاهد.
صالح اسکندری
پی نوشت:
-۱در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴، ۱۱۵ میلیون نفر از مردم کشور آمریکا در انتخابات شرکت کردندکه شامل ۳۹ درصد از کل مردم ایالات متحده بودند. گفتنی است در انتخابات ۲۰۰۰ تنها ۳۷ درصد از کل مردم آمریکا در انتخابات شرکت کردند. البته بدون احتساب مهاجرینی که حق رای ندارند مشارکت در انتخابات ۲۰۰۴ چیزی بین ۵۰ تا ۶۰ درصد واجدین شرایط بوده است.
منبع : روزنامه رسالت