پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نفت و سیاست خارجی


نفت و سیاست خارجی
اقتصاد امروز دنیا به نوعی با نفت گره خورده است و ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر پیدا کرده‌اند. سیاست‌‌های نفتی به‌گونه‌ای با سرنوشت اقتصادی کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده نفت عجین شده است. نفت جایگاه واقعی خود را در صحنه اقتصاد جهانی پیدا کرده و به‌عنوان ابزاری جهت تقویت جایگاه جهانی کشورها تعریف شده است. بخش عمده‌ای از بازار نفت بستگی به همکاری و همراهی قدرت‌های تولیدکننده نفت دارد. در خلیج فارس قدرت‌های تولیدکننده نفت، ایران و عربستان هستند. البته عراق هم به‌تدریج در حال پیدا کردن جایگاه خود است. در دولت آقای هاشمی برای حل بحران کاهش قیمت‌های نفت استراتژی نزدیکی به دولت عربستان طراحی شد و به اعتقاد بیش از ۷۰درصد از کارشناسان دوره‌ای که افزایش قیمت نفت متعادل شده بود و به حدود ۵۰ دلار در هر بشکه رسیده بود، حاصل همکاری ایران و عربستان بود که در سایه سیاست خارجی تنش‌زدایی پیش آمده بود. طبیعی بود که اگر همراهی و همکاری ایران و عربستان ادامه می‌یافت هم می‌توانستیم تاثیر اوپک را در سطح جهانی افزایش بدهیم و هم می‌توانستیم نقش خود را در اوپک بیشتر افزایش دهیم. اگر سیاست نزدیکی به عربستان ادامه می‌‌‌‌یافت. حتی ایران تا دبیرکلی اوپک هم می‌توانست پیش برود. موضوعی که امروز به یک تابو در سیاست خارجی ما تبدیل شده است اما وقتی سیاست خارجی دشمن‌ساز می‌شود طبیعی است که نقش ما در اوپک هم ضعیف می‌شود.
سیاست درستی که آقای هاشمی شروع کرد در دوران آقای خاتمی به خوبی پیگیری شد. بنای ما بر این بود که با دنیا همراهی کنیم و در منطقه دنبال سیاست دوست‌یابی بودیم که به تقویت سیاست اقتصادی ایران در خارج هم کمک بسیاری کرد.
با نگاهی به سیاست‌های گذشته کشور در می‌یابیم که سیاست خارجی ایران در یک دوره چنان موفق عمل کرد که حتی نفت هم به ابزار تصمیم‌گیری دولت تبدیل نشد. نخستین اقدامی که در دولت اصلاحات صورت گرفت، تدبیری اندیشیده شد که اقتصاد ایران نباید در داخل با افزایش بهای نفت شوکه شود، یا همه پول نفت را مصرف کنیم. بدین جهت مکانیسم حساب ذخیره ارزی طراحی شد که متاسفانه امروزه به دلیل بی‌‌تدبیری همه موجودی آن حساب تخلیه شده است. متاسفانه وابستگی نفت به بودجه که باید در پایان برنامه چهارم به زیر ۵۰درصد می‌رسید امروز به بالای ۷۰درصد رسیده است. مجموعه این اتفاقات نشان می‌دهد که ما همه ابزارهایی را که برای مقابله با کاهش قیمت نفت داشتیم از دست داده‌ایم. علاوه بر آن منابع نفتی خود را هدر دادیم. در چنین شرایطی بحران کاهش قیمت نفت بیش از دفعات قبل به کشور ما ضربه وارد خواهد کرد. این بی‌تدبیری را نباید به عوامل خارجی نسبت داد. سیاست‌های غلط و زیر پا گذاشتن برنامه چهارم توسعه، کشور را در سال آینده با بحران اقتصادی جدی روبه‌رو خواهد کرد. اکثر کشورهای اوپک خارج از سهمیه وارد بازار شده‌اند بنابراین اگر اوپک نتواند تولید را محدود کند مشکل جایگزینی رقبای جدید را در پیش دارد این دو دم است. به محض اینکه تولید نفت را کاهش دهید به نیت اینکه قیمت بالا رود کشورهای کوچک جایگزین می‌شوند. بنابراین سیاست کاهش برای مدت ولو کوتاه جوابگو نیست.
تاکید کارشناسان بر ذخیره‌سازی نفتی است که بعد از سال‌ها منابع درآمدی نفتی و کسب تجربه کشورهای دیگر به ‌شکلی که در دوران اوج قیمت به‌گونه‌ای رفتار کنیم که در دوران نزول درآمد نفت بتوان کشور را اداره کرد. این اتفاق در ایران برای یک دوره سه ساله افتاد و متاسفانه آقای احمدی‌نژاد این تجربه را نابود کرد. امروز با توجه به شرایط بحران اقتصادی در دنیا ما با بحران‌های ناشی از اتکا به درآمد نفت هم روبه‌رو هستیم. در چنین شرایطی اولین کاری که می‌توان کرد این است که جلوی بحران‌های روزافزون درآمدهای نفتی را به سرعت گرفت حتی اگر به قیمت تعطیلی بعضی از پروژه‌ها تمام شود. جایگزین این مسئله برقراری ارتباط و ادامه سیاست گفت‌وگو با دنیاست. با تعطیلی سیاست گفت‌وگو با دنیا و اعلام کردن این نکته که ما دنیا را اداره می‌کنیم و دیگران به بن‌بست رسیده‌اند وضع اقتصادی کشور از این بدتر خواهد شد.

مجید سلیمی‌بروجنی
منبع : روزنامه کارگزاران