چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

صدای ناموزون اروپا


صدای ناموزون اروپا
راهپیمایان روز قدس امسال شعار تازه یی سر دادند. آنها در کنار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل که چاشنی همیشگی این تظاهرات است، یک «مرگ بر» دیگر گفتند. مرگ بر فرانسه شعار تازه راهپیمایان بود. گرچه پرچم فرانسه در تهران به آتش کشیده نشد و خیابان های مجاور سفارت این کشور در تهران هم هنوز به محلی برای ابراز اعتراض عمومی تبدیل نشده ولی بهار روابط تهران- پاریس می رود تا آرام آرام روزهای پاییزی اش را تجربه کند. فرانسه یی که پس از جمهوری آلمان بزرگ ترین شریک اقتصادی ایران در اروپا به حساب می آید، به تازگی شرکت هایش را از سرمایه گذاری جدید در ایران منع کرده، به کشورهای اروپایی توصیه کرده تحریم ها علیه ایران را خارج از چارچوب شورای امنیت سازمان ملل گسترش دهند و سیاستمداران طراز اولش هر از چند روزی اظهارنظری می کنند که به مذاق مقام های تهران خوش نمی آید. علی لاریجانی مرد شماره یک پرونده اتمی ایران با ارائه های دیپلماتیک، صدای فرانسوی ها را به صدای ناموزونی تعبیر کرده که از اروپا شنیده می شود. ولی مردان الیزه ظاهراً اصرار دارند که هر بار با لحنی متفاوت همان صدا را تکرار کنند. در تهران وقتی برای نخستین بار صدای ناموزون فرانسوی ها شنیده شد و سارکوزی این سیاستمدار راست گرا گفت؛ «یا بمب ایرانی، یا بمباران ایران»، محمود احمدی نژاد این سخنان رئیس جمهوری فرانسه را به حساب تازه وارد بودنش گذاشت و گفت او هنوز سرد و گرم سیاست را نچشیده است. لحن نسبتاً ملایم احمدی نژاد گویای این بود که تهران حاضر است در مقابل چنین اظهاراتی چشم پوشی کند مشروط بر اینکه فرانسوی ها اصراری بر تکرار مواضع غیردوستانه خود نداشته باشند. ولی ظاهراً در الیزه تصمیم دیگری گرفته شده بود. چند روز پس از آنکه سارکوزی با همتای امریکایی اش در اردوگاه تابستانی بوش دیدار کرد، فرانسوی ها لحن شان را در قبال تهران تند و تیزتر کردند و این بار نوبت برنار کوشنر وزیر امور خارجه فرانسه بود تا با اتخاذ مواضعی خصمانه علیه تهران، پاییزی واقعی را در روابط کشورش با ایران حاکم کند.
● چپ گرای راست مسلک
وزیر امور خارجه ۶۸ساله فرانسه که روزگاری از چپ های دوآتشه بوده و دانشجویان شورشی ۱۹۶۸ او را با سرسختی هایش در رهبری آن شورش ها به یاد می آورند تا پیش از آنکه بر طبل جنگ بکوبد و مدعی شود جهان باید برای جنگ علیه ایران آماده شود، در فرانسه به «دکتر کوشنر» مشهور بود ولی حالا روزنامه اومانیه می نویسد که دیگر صحبت از «دکتر فرانسوی» نیست، بلکه به او لقب «جنگ طلب فرانسوی» داده اند. کوشنر یهودی الاصل که به خاطر سوابق چپ گرایانه اش دوست ندارد در افکار عمومی فرانسه به عنوان شخصیتی جنگ طلب شناخته شود، پس از موضع گیری جنجال آفرینش درباره ضرورت آمادگی جهانی برای رویارویی با ایران، بارها در پی تصحیح گفته های خود برآمد و گفت که دیگر از جنگ سخن نخواهد گفت. او حتی برای سرپوش گذاشتن بر گفته هایش، ابراز تمایل کرد که به تهران سفر کند و در جریان دیدارش با منوچهر متکی در نیویورک نیز اعلام کرد که سخنان او تحریف شده است. ولی نه ایرانی ها و نه افکار عمومی فرانسه باور نکردند که او از گفته های خود واقعاً پشیمان شده باشد چرا که کوشنر اگرچه دیگر از رویارویی نظامی با تهران سخن نگفته ولی به عنوان نفر نخست سیاست خارجی فرانسه پروژه یی را راهبری می کند تا بتواند ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا را برای وضع تحریم های سخت تر علیه ایران متقاعد سازد. او هفته گذشته با ارسال نامه یی به سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا از آنها خواست که تحریم هایی تازه را خارج از چارچوب شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران وضع کنند. با آنکه واکنش قدرت های اروپایی در قبال درخواست وزیر امور خارجه فرانسه یکسان نبوده و به رغم استقبال بریتانیا از این تصمیم، ایتالیا و آلمان نسبت به آن واکنش سردی نشان داده اند ولی قرار است که در نشست ۲۳ مهر وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا پیشنهاد فرانسه مبنی بر اعمال تحریم های تازه علیه ایران به رای گذاشته شود. با این حال کوشنر برای اینکه در زمان باقی مانده تا برگزاری نشست وزرای خارجه اروپایی بتواند آنان را به فشار بیشتر بر تهران ترغیب کند، هفته گذشته باز هم سخنانی را بر زبان آورد که کارگزاران دیپلماسی ایران دیگر به سادگی از کنارش نگذشتند. سخنان خصمانه او مبنی بر اینکه «هیچ چیز خطرناک تر از وضعیت موجود ایران نیست»، وزارت امور خارجه ایران را به واکنش واداشت تا با احضار کاردار سفارت فرانسه در تهران مراتب اعتراض جمهوری اسلامی را نسبت به چنین اظهاراتی اعلام کنند. مقام های ایرانی چنان که مدیر کل اروپای غربی وزارت امور خارجه اعلام کرده در احضار کاردار فرانسه دو موضوع اصلی را مورد اعتراض قرار دادند؛ اعتراض نخست به رفتار دولت فرانسه در یک ماه اخیر مبنی بر نادیده گرفتن و زیر سوال بردن توافق همکاری جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، تشویق اعضای اتحادیه اروپا به تحریم های خارج از چارچوب شورای امنیت، توصیه به شرکت های اروپایی در خصوص عدم همکاری اقتصادی با ایران، اتهام به جمهوری اسلامی ایران به تلاش برای دستیابی به بمب اتمی، تخریب جو تفاهم و همکاری بین ایران و آژانس بود و اعتراض دوم به رفتار دوگانه و تبعیض آمیز دولت فرانسه در مقابله با تروریسم و آزادی عمل گروهک منافقین در این کشور برمی گشت. همزمان با این واکنش وزارت امور خارجه ایران، آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز در سخنان خود در راهپیمایی روز جهانی قدس، موضع گیری های خصمانه فرانسه علیه ایران را در چارچوب سیاست تشدید همکاری پاریس با واشنگتن ارزیابی کرد و گفت که فرانسه در حال حاضر به جای انگلیس اقدامات رادیکالی را بر عهده گرفته و همکاری اش با امریکا را شدت بخشیده که این، کاری اشتباه است. تحلیل آیت الله هاشمی رفسنجانی از تغییری که در سیاست خارجی فرانسه به وجود آمده، مورد تایید بسیاری از تحلیلگران اروپایی نیز هست. نگاهی به سرمقاله های نشریات اروپایی نشان می دهد که آنان نیز سیاست خارجی رادیکال فرانسه در قبال ایران را محصول تصمیم الیزه برای همگرایی هر چه بیشتر با ایالات متحده می دانند. نیکلا سارکوزی که به مانند وزیر امور خارجه اش یک یهودی الاصل است، می کوشد زخم های کهنه روابط واشنگتن- پاریس را که در زمان شیراک و به واسطه مخالفت دولت وی با جنگ عراق عمیق و کاری شده بود، مرهم بخشد. او همچنین با الهام گرفتن از سیاست خارجی ایالات متحده بر بحران های خاورمیانه متمرکز شده است که نشانه های آن را می توان در سفر سارکوزی به لیبی و فراهم کردن زمینه آزادی اتباع بلغاری در آن کشور، سفرهای پی در پی کوشنر به لبنان، اسرائیل، مناطق فلسطینی و سایر کشورهای عرب و نیز اظهار تمایل مقام های الیزه برای ایفای نقش تازه یی در عراق مشاهده کرد که همگی نشانه علاقه روزافزون پاریس به مشارکت در شکل دادن نظم تازه یی در خاورمیانه و شمال آفریقا است. سارکوزی که مخالفان چپ گرایش او را «سگ پودل بوش» می نامند، با اتخاذ سیاست خارجی رادیکال در قبال تهران نیز مایل است نشان دهد که اختلاف ها میان پاریس و واشنگتن از میان رفته و دو کشور عصر تازه یی از همگرایی را تجربه می کنند هر چند که این همگرایی ممکن است به قیمت قربانی شدن سود سرشار این کشور از مبادلات اقتصادی با ایران تمام شود.
● روزهای پاییزی
تا همین چند وقت پیش یعنی تا زمانی که شیراک، این پیرمرد یک دنده فرانسوی، اجاره نشین الیزه بود ایران و فرانسه شریک های اقتصادی خوبی برای هم بودند. چنان که این شراکت باعث رشک دیگر قدرت های اروپایی شده بود. ولی حالا با خداحافظی پیرمرد سیاست فرانسه و روی کار آمدن رئیس جمهوری جوان و جاه طلب در این کشور، پاریس به راهی می رود که در عالم شراکت به آن بدعهدی می گویند. سارکوزی در مقام سکاندار تصمیم گیری سیاسی در فرانسه، امسال وقتی برای نخستین بار به مجمع عمومی سازمان ملل متحد رفت اعلام کرد که معاملات تجاری با ایران متوقف خواهد شد و پاریس از سرمایه گذاری نفتی در این کشور خودداری می کند. او در گفت وگوی اخیرش با نشریه تایمز نیز گفت که از دو شرکت توتال و گاز دوفرانس خواسته شده از شرکت در پروژه های جدید در ایران خودداری کنند و به بانک های فرانسوی هم گفته شده معاملات تجاری با ایران را متوقف سازند. ظاهراً تصمیم فرانسه به کاهش روابط تجاری با ایران محدود به توقف سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز نشده و شرکت های خودروسازی فرانسه نظیر پژو و رنو را که در پروژه های خودروسازی در ایران شراکت دارند نیز شامل می شود. چنان که پس از تاخیرهای فراوان در اجرای پروژه خودروسازی ال ۹۰، حمیدرضا کاتوزیان نایب رئیس کمیسیون مجلس هفته گذشته اظهار داشت که دلیل مشکل در تامین قطعات و تولید ال ۹۰ می تواند سیاست های جدید دولت فرانسه باشد که در کار شرکت های مرتبط با اقتصاد ایران مانند رنو و پژو محدودیت هایی اعمال می کند. گرچه هنوز قضاوت درباره میزان محدودیت در کار شرکت های فرانسوی که با ایران همکاری می کنند زودهنگام است ولی مسلماً فرانسوی ها مایل نیستند که منافع اقتصادی خود در ایران را کاملاً از دست بدهند. فرانسوی ها می دانند که در غیاب آنها ایران به شریکانی جایگزین برای حضور در حوزه های صنعتی خود فکر می کند و اگر ایران به شرکت های فرانسوی بی اعتماد شود، بازگشت آنها به این کشور ساده نخواهد بود. شاید به همین دلیل هم سیاستمداران فرانسوی به رغم موضع گیری های تند خود علیه تهران حاضر نیستند که کاملاً به دامان ایالات متحده بغلتند و می کوشند دریچه یی را برای گفت وگو باز بگذارند چنان که برنار کوشنر دو روز پس از دعوت از اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم های سخت تر علیه ایران در موضعی متفاوت اعلام کرد که «فرانسه موضعش را در برابر ایران سخت تر نکرده است و برعکس، ایران کشور بزرگی است که مورد احترام ماست.» در همین رابطه فرانسوا فیون نخست وزیر فرانسه نیز زمانی که در برابر مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شد اعلام کرد که در رابطه با پرونده هسته یی ایران، نباید از دیپلماسی مأیوس شویم. به این ترتیب نشانه های موازنه یی در سیاست خارجی فرانسه پیرامون ایران آشکار می شود که از یک سو می کوشد از مزایای همراهی همه جانبه با ایالات متحده سود ببرد و از دیگر سو به دنبال آن است تا بازارهای مهم اقتصادی خود را در ایران حفظ کند. با این حال مساله اینجا است که آیا جمهوری اسلامی حاضر است سیاست یک بام و دو هوای فرانسه را بپذیرد یا اینکه خود راساً به کاهش روابط تجاری با فرانسه اقدام خواهد کرد. دست کم شعار دیپلماسی دولت نهم این بوده که میزان روابط اقتصادی ایران با دیگر کشورها باید متناسب با روابط سیاسی دو کشور باشد و اگر این اصل را درباره روابط سیاسی جاری میان تهران و پاریس به کار ببریم، باید نتیجه بگیریم که دیپلمات های تهران نیز این روزها به بازاندیشی در روابط تجاری با فرانسه فکر می کنند.
مهدی تاجیک
منبع : روزنامه اعتماد