یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟


مذهب شیعه چرا مذهب جعفری نامیده شد؟
تاكنون به این نكته اندیشیده‏اید كه چرا ما شیعیان را پیروان مذهب جعفری می‏خوانند؟ در میان امامان دوازده گانه شیعه ‏چرا مذهب ما به ایشان انتساب یافته است؟ با توجه به این كه ‏امام جعفر صادق علیه السلام ششمین امام شیعه هستند مگر پیش از ایشان ‏وضعیت ‏شیعه چگونه بوده و به عبارت دیگر چرا مذهب شیعه علوی یا حسنی یا حسینی یا سجادی و یا باقری نامیده نشده است؟ آنچه در پی می‏آید توضیحی است ‏بر راز این نام گذاری.
عرصه تئوری‏ها و دیدگاههای علمی و فرهنگی در میان دانشمندان و فرهیختگان همواره عرصه ابقای بهترین اندیشه‏ها بوده است. هر نظریه‏ای آن هنگام توانسته جایگزین نظریه پیشین شود كه محتوایی ‏بهتر از آن را به بشریت هدیه كرده باشد و الا مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. مكتب‏های فكری بزرگ نیز همواره باید دارای چنین ‏ویژگی باشند تا بتوانند در دل بشر جایی باز كنند. نگاهی به ‏دستاورد مكتب اسلام در مقایسه با آنچه جامعه جاهلی عرب بدان ‏دلبسته بود و مبنای رفتار فردی و اجتماعی خود قرار داده بود می‏تواند راز موفقیت اسلام را در برابر اندیشه‏های جاهلانه نشان ‏دهد. پیامبر صلی الله علیه و آله در دعوت خود ضمن پذیرش سنت‏های پسندیده انسانی ‏در میان اعراب آنگاه كه به نفی ضد ارزشها می‏پرداخت طرح‏های ‏جایگزین نیز ارائه می‏كرد تا مخاطبان او احساس خلاء نكنند.
شاید راز بسیاری از شكست‏های فردی و اجتماعی مصلحان در طول ‏تاریخ همین بوده كه طرح جایگزین نداشته‏اند به همین نمونه تاریخ ‏معاصر ایران توجه كنید. حضور روحانیت در مشروطیت و انقلاب اسلامی ‏و این كه چرا روحانیت در مشروطیت نتوانست تا پایان حضور داشته ‏باشد اما انقلاب اسلامی به رهبری امام موفق به براندازی یك نظام ‏شد؟
شاید مهمترین نكته در همین طرح جایگزین بوده است. امام ‏خمینی(ره) طرح جایگزین سلطنت را داشت اما روحانیت در مشروطیت ‏به ابعاد این موضوع آن چنان كه بایسته است نیاندیشیده بود و این سرانجام هر حركت ‏سیاسی و فكری است كه فقط طرح براندازی ‏داشته باشد و نه طرح جایگزین!
امام جعفرصادق علیه السلام در مسیر تكاملی حركت‏ شیعه گام دوم را برداشته ‏بودند. یعنی پس از آن كه مردم بر اثر مجاهدت‏های امامان پیشین به ‏ناصحیح بودن مذهب رسمی و دیگر اندیشه‏های منبعث از آن و نیزحركت‏های سیاسی مبتنی بر آن در سالهای گذشته پی بردند آماده ‏بودند تا طرح جایگزین مكتب اهل‏بیت را دریافت كنند و امام‏ صادق علیه السلام همان بزرگواری است كه با توجه به یك موقعیت استثنایی ‏تاریخی طرح جایگزین شیعه را به هنگام ارائه كرد و امامان دیگر به شرح و بسط بعضی از ابعاد آن پرداختند.
دوره امامت ‏حضرت كه از سال ۱۱۴ هجری آغاز شده تا سال ۱۴۸ هجری‏ ادامه یافت. (۱) یكی از شرایط بحرانی تاریخی در اسلام بود زیرا كه بنیان حكومتی یكصدساله فرو ریخته بود و بنیان حكومت‏ پانصد ساله‏ای پی‏ریزی می‏شد و همت اصلی سران حكومت تازه، كوبیدن ‏مخالفان بود. مثلا توجه كنید كه از سال ۱۳۲ كه رسما حكومت‏ عباسیان آغاز شد تا سال‏۱۳۷ هجری سردمداران آن از هیبت و عظمت‏ یكی از بزرگترین سرداران خود یعنی ابومسلم خراسانی هراس داشتند و تا او را با حیله و فریب نكشتند (۲) احساس آرامش نكردند و امام صادق علیه السلام با توجه به این فضا، پایه‏های فكری نظام تشیع یا طرح جایگزین را بنا نهاد.
سال ها پیش از امامت ‏حضرت صادق علیه السلام تقریبا یكصد و سیزده سال پیش، جد ایشان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در روزی گرم و سوزان و به هنگام بازگشت‏ از آخرین حج‏ خود در غدیر خم جانشینی خویش را به فرمان خدای به ‏امام علی علیه السلام واگذار كرد و بر اساس منابع شیعی و بعضی از منابع ‏اهل سنت از مردم در این باره بیعت گرفت. (۳) اما صلاحدید پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به دلایلی مورد پذیرش بعضی از صحابه ‏قرار نگرفت و با رحلت ‏حضرت، خلافت در سقیفه بنی‏ساعده‏ مسیری تازه یافت. چند تن از صحابیان مهاجر در برابر انصار كه ‏خود دچار دو دستگی شده بودند با استناد به حق خویشاوندی با پیامبر صلی الله علیه و آله خلافت را حق خود دانستند (۴) نه حق انصار. و با آن كه‏ امام علی علیه السلام خویشاوندی روشنتری با پیامبر صلی الله علیه و آله داشت ‏به این بهانه ‏كه عرب نمی تواند امتیازات بیش از اندازه‏ای را برای بنی‏هاشم ‏بپذیرد و قبلا نبوت به بنی‏هاشم رسیده بود و اینك خلافت ‏باید به ‏دیگر تیره‏های قریش برسد خود را شایسته خلافت دیدند. (۵)
از پس این تدبیر، مسیر قدرت سیاسی درامت اسلامی دگرگون شد و به ‏تدریج هر چه بر سال ها افزوده می‏شد این دگرگونی نیز بیشتر خود را نشان می‏داد به گونه‏ای كه در سال ۳۵ قمری كه اندكی از انحرافات خود را نشان داده بود و امت اسلامی به چشم خویش بعضی‏از آن را می‏دید شورشی رخ داد كه خلیفه سوم در طی آن كشته ‏شد. (۶)
به گواهی جنگ های سه گانه‏ای كه امام علی علیه السلام با ناكثین، قاسطین و مارقین انجام داد (۷) ، می‏توان پذیرفت كه جامعه اسلامی دچار بحرانی عمیق شده بود؛ بحرانی كه در تبدیل خلافت ‏به ملوكیت ‏خود را نشان داد و خاندان بنی‏امیه كه بیش از این در میان مسلمانان ‏جایگاهی نداشتند و طلقای(آزادشدگان) پیامبر صلی الله علیه و آله در فتح مكه ‏بودند، (۸) با موقعیت‏ سنجی سیاسی به اقتدار رسیدند و حكومتی ۹۰ساله را بنیان نهادند. سیاست عرب‏گرایی امویان موجب شد تا مخالفت‏هایی با آنان در جهان اسلام رخ دهد و تحلیل گران یكی ازعلل سقوط این سلسله را همین سیاست می‏دانند. (۹)
امویان با توجه به سابقه ناشایست‏ خود در میان امت اسلامی‏ جدی‏ترین رقیب خویش را بنی‏هاشم و علویان می‏دانستند و برای ‏بی‏مقدار نشان دادن رقیب به هر حربه‏ای متوسل می‏شدند. از جمله به ‏ساختن احادیث و روایاتی دست ‏یازیدند تا حسن سابقه بنی‏هاشم و علویان را كه به ویژه در سایه فداكاری‏های حضرت علیعلیه السلام به اعتباری ‏فوق تصور دست‏ یافته بودند بیالایند.
جاعلان حدیث نخست‏ به جعل روایاتی در مذمت ‏حضرت علی علیه السلام پرداختند. (۱۰) و در مرحله دوم از اختلاف میان خلفا و امام ‏علی علیه السلام هر آنچه نیكی و سجایای اخلاقی بود به رقیبان آن حضرت‏ نسبت دادند و در برابر هر فضیلتی كه برای امام وجود داشت ‏احادیثی را درباره فضیلتی مشابه برای رقیبان نیز جعل كردند (۱۱) تا آنچه امام علیعلیه السلام بدان‏ها ممتاز بود عادی جلوه كند و در نهایت همانند یكی از اصحاب پیامبر تلقی شود نه بالاتر و در مقام خلافت هم خلیفه‏ای چونان دیگران معرفی شود كه حتی به ‏سیاست‏های زیركانه روزگار نیز كه عبارت از حیله و مكر و فریب ‏باشد آگاه نیست. (۱۲)
امویان به این نیز اكتفا نكردند و فرمان سب امام علیعلیه السلام را بر منابر و در خطبه‏ها و پس از هر نماز اعلام كردند (۱۳) كه تا پایان ‏حكومت آنها به جز مقطع كوتاه خلافت عمربن عبدالعزیز (۱۴) (۹۹ تا۱۰۱ هجری) باقی بود.
شایان توجه است كه پرداختن به موضوعاتی چون ایمان ابوطالب، پدر حضرت علیعلیه السلام در هنگام مرگ كه همواره یكی از نقاط اختلاف میان‏ شیعه و سنی بوده است و طرفین در این باره كتابهایی ‏نوشته‏اند. (۱۵) با توجه به كفر ابوسفیان كه تا حمله مسلمانان به ‏مكه و ایمان اجباری او، حمله به ابوطالب و طرح ایمان او با همین انگیزه بود و به گفته یكی از محققان، اگر ابوطالب، پدر حضرت علیعلیه السلام نبود هرگز مورد تهاجم قرار نمی‏گرفت. (۱۶) علاوه ‏براین در عرصه اجتماعی، صلح‏ اجباری امام حسن علیه السلام (۱۸) بسیاری از علویان را ظاهرا از صحنه سیاسی جامعه ‏حذف كرد. هر چند امام با زیركی موادی را در صلح نامه گنجانده بود كه فقط از آن طریق می‏شد ماهیت‏ بسیار متظاهر معاویه را به جامعه ‏نشان دهد. موادی چون عدم اذیت و آزار شیعیان علی و عدم تعیین ‏جانشین از سوی معاویه دو ماده مهم این قطعنامه بودند كه با زیر پا گذاشته شدن از سوی معاویه چهره واقعی او را نشان دادند.هنگامی كه حجربن عدی یكی از شیعیان امام علیعلیه السلام توسط ماموران ‏معاویه به شهادت رسید موجی از مخالفت‏ با سیاست‏های معاویه به ‏وجود آمد كه از آن میان می‏توان پاسخ تند امام حسین علیه السلام به نامه ‏معاویه اشاره كرد. (۱۹)
همچنین انتصاب یزید به جانشینی نیز پیامدهای جدی به همراه داشت ‏و معاویه فقط با زور و شمشیر و تهدید توانست ‏برای ‏بیعت یزید بگیرد. (۲۰) با وجود شخصیت‏های مطرحی چون امام حسین علیه السلام در میان ‏امت اسلامی معاویه پسرش یزید را به مدارا با ایشان ترغیب ‏كرد. (۲۱)
تا این زمان كه سال ۶۰ هجری بود به نظر می‏رسید اندیشه امامت ‏شیعی در محاق قرار گرفته بود اینك امام حسین علیه السلام در شرایطی ‏متفاوت قرار داشت كه از یك سو همراه پیروزی‏های مسلمانان در خارج از شبه جزیره عربستان و آوازه داخلی آن بود (۲۲) و از سوی‏ دیگر یزید بن معاویه خلیفه تازه، شخصیت اجتماعی مورد قبولی ‏نداشت و بسیاری از مسلمانان و صحابه و تابعین او را به دیانت ‏نمی‏پذیرفتند. كسی چون ابوایوب انصاری كه خود را موظف به شركت‏ درهمه نبردهای مسلمانان با كفار می‏دانست ‏یكبار با شنیدن امارت‏ و فرماندهی یزید از شركت در نبرد سرباز زده بود. (۲۳)
امام حسین علیه السلام با درك صحیح این موقعیت در شرایطی كه به نظر می‏رسید خلافت در دست امویان به سلطنت تبدیل شده و آنان از هر وسیله‏ای از جمله دین برای نشان دادن مشروعیت‏ خود سودی بردند امام با مشروعیت ذاتی خود به عنوان نواده بنیانگذار دین اسلام ‏می‏توانست رویاروی مشروعیت‏ خود ساخته امویان بایستد و با سخن و نهضت‏ خود به اصلاح امت ‏بپرازد. همان كه هدف امام علیه السلام بود. (۲۴)
▪ ایشان می‏توانست نسب خویش به پیامبر صلی الله علیه و آله را به مردم یادآور سازد و بدان استناد جوید چنانكه در هنگام درخواست ‏بیعت ‏یزید فرمود:
«مثلی لایبایع مثله‏» همچو منی (با این شرافت نسبی) با چون‏ اویی بیعت نخواهد كرد. (۲۵)
مهمترین بازتاب قیام و شهادت امام حسین علیه السلام از بین بردن باقی ‏مانده آبروی اجتماعی و جایگاه دینی امویان در میان مردم بود.
امام نشان داد كه امویان چگونه پسر دختر پیامبر صلی الله علیه و آله را كه آن ‏همه حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله در فضیلت او رسیده بود به قتل ‏رسانند. (۲۶)
امام نه‏ی بزرگی را گفت و ماهیت نفاق بنیاد امویان را برملا كرد كه چگونه به تنها چیزی كه نمی‏اندیشند دین الهی است. و حاضرند احكام مسلم اسلامی را به خاطر حفظ قدرت زیر پا بگذارند. شرح‏ رفتاری كه سپاهیان اموی با خاندان امام حسین علیه السلام كردند این مهم ‏را به نمایش گذاشت. (۲۷) و این چهره پنهان شده در سركوب خونین و هتك حرمت از مردم فضاحت‏ با تخریب خانه خدا تكمیل گردید. (۲۹) تاثیر قیام امام‏ حسین علیه السلام بدون تردید آن قدر سریع بود كه با مرگ زودهنگام یزید در سال ۶۴ هجری پسرش معاویه دوم تنها چهل روز حكومت كرد و درخطبه‏ای اعلام نمود كه پدر و جد او غاصب خلافت ‏بودند و خود استعفا كرد. (۳۰) اما این تازه آغاز كار بود. جامعه اسلامی به تدریج متوجه ظلم و ستم بنی‏امیه می‏شد و شورش‏ها دوباره به راه افتادند. شورش‏های‏ توابین در سال ۶۶۶۵ هجری به خونخواهی امام حسین علیه السلام (۳۱) ، مختار ثقفی در۶۷ هجری و پیروزی او و قصاص قاتلان امام حسین علیه السلام و یارانش (۳۲) و نیز شورش‏های دو باند خوارج در نقاط گوناگون جهان‏ اسلام معادله (۳۳) را به نفع بنی‏هاشم تغییر داد.
در واپسین سال نخستین سده اسلامی خلیفه نجیب اموی عمربن‏عبدالعزیز برای نخستین بار دستور داد تا سب امام علیعلیه السلام بر منابر و در خطبه‏ها حذف شود و فدك دوباره به بنی‏هاشم و علویان ‏بازگردانده شود. (۳۴)
اما به نظر می‏رسید نهالی كه امام حسین علیه السلام با خون خود آبیاری‏ كرده بود اینك به ثمر نشسته و زمان بهره برداری از آن فرامی‏رسید.
● اینك به اختصار وضعیت ‏بنی‏هاشم را پس از شهادت امام حسین علیه السلام پی‏می‏گیریم:
نخستین جرقه‏های اختلاف در میان بنی‏هاشم احتمالا پس از شهادت امام‏ حسین علیه السلام رخ داد. آن هنگام كه گروهی مشهور به كیسانیه معتقد به ‏امامت محمد حنفیه شدند كه از نظر سنی از امام سجادعلیه السلام بزرگتربود و به عنوان عالمی علوی مورد احترام مردم، (۳۵) مختار در شورش‏ خود معتقد بود كه به اجازه او قیام كرده است. محمد (۳۶) حنفیه ‏در سال ۸۱ هجری‏ درگذشت. (۳۷) و گروهی به سراغ پسرش ابوهاشم رفتند و امامت او را معتقد شدند كه تا سال‏۹۹ هجری زنده بود و در این‏سال به هنگام مرگ بنابر روایت جعلی بعدی توسط بنی‏عباس ابوهاشم ‏كه فرزندی نداشت امامت را به محمدبن علی ‏بن عبدالله بن عباس‏ واگذار كرد. (۳۸) و امامت اینگونه از علویان به عباسیان منتقل ‏شد.
همزمان با گسترش دعوت عباسیان كه شعار خود را «الرضاء من آل‏ محمد» قرار داده و به دستور ابراهیم امام از افشای نام واقعی‏ امام و رهبر پرهیز می‏كردند. (۳۹) واژه آل محمد كه عنوان ویژه ‏تیره علوی بود به كار عباسیان آمد. تقسیم بندی ابراهیم امام از وضعیت‏ شهرها نشان از آمادگی ایرانیان برای قیام دارد و نیزعلاقه آنان به اهل‏بیت علیهم السلام (۴۰) یك حركت موازی از سوی بنی‏عباس مردم را فریفته بود چنانكه بعضی‏ از بزرگان همراه این نهضت مانند ابوسلمه خلال كه به این فریب پی‏ برده بود به جرم هواداری از خلافت علویان اعلام شد. (۴۱)
شاید یكی از علل واقعی مخالفت امام صادق علیه السلام با قیام زید بن علی‏ بن الحسین علیه السلام براساس روایاتی كه مخالفت ‏حضرت را نشان ‏می‏دهد، (۴۲) پیش از هر چیزی فضای نامناسب آن بود كه اتفاقا بسیار مورد سوء استفاده عباسیان قرار گرفت، به گونه‏ای كه مزار پسرش‏ یحیی در خراسان كه قبلا از سوی ابراهیم امام به عنوان منطقه ‏نفوذ تبلیغاتی مطرح شده بود و احتمالا تشویق او به قیام و خونخواهی پدر از سوی داعیان عباسی احتمالی است كه نمی‏توان به‏ سادگی از آن گذشت. زیرا شهادت یحیی در خراسان به سال‏۱۲۶ هجری‏ در شورش عباسیان و سقوط امویان در خراسان مهم ارزیابی شده‏ است. (۴۳)
روی كار آمدن عباسیان امت اسلامی را در تحولی تازه قرار داد و بنیان حكومتی ۹۰ ساله را فرو ریخت و حكومتی پانصد ساله را به ‏قدرت رساند. اما آنچه مهم است نقش موازی عباسیان بود كه در شرایط ویژه تاریخی با یك سوء استفاده بزرگ به قدرت رسیدند.
بسیار طبیعی بود كه منتظر یك حركت نسنجیده در عرصه سیاسی از سوی نماینده مهم و بزرگ علویان باشند. چنانكه در ماجرای قیام ‏محمد نفس زكیه در سال ۱۴۵ رخ داد و منصور بهره برداری بزرگ از آن به نفع عباسیان انجام داد. (۴۴)
امام صادق علیه السلام كه به دقت همه این تحولات اجتماعی را زیر نظر داشت ‏فضای سیاست را هرگز آماده یك قیام علنی سیاسی ندید. آنچه كه‏ جامعه اسلامی از آن رنج می‏برد زیر ساخت فكری بود والا ایشان به‏ هیچ وجه كمتر از شخصیتی چون ابومسلم نبود این را از نامه ‏تاریخی ابومسلم به امام كه ایشان بدون خواندن آن را به آتش ‏سپرده بودند، می‏توان فهمید. پرسش بزرگ مطرح این بود: چه باید كرد؟
جد او امام حسین علیه السلام با قیام خونین خود دل های بسیاری از مسلمانان را در گوشه و كنار جهان اسلام متوجه اهل‏بیت پیامبرصلی الله علیه و آله كرده بود و در زمان امام صادق علیه السلام حكومتی روی كار آمده بود كه ‏از شعار«الرضا من آل محمد(ص‏(» استفاده و سپس آل محمد واقعی ‏را كنار زده بود و مردم نیز پذیرفته بودند. این همه دگرگونی و تلون در جامعه اسلامی معلول چه عواملی می‏توانست ‏باشد؟
دراین فضای تیره كه مذاهب اهل‏سنت در حال شكل‏گیری بودند چه چیزی ‏می‏توانست ‏شیعه را پایدار سازد؟ آنچه كه به درون فرهنگ مردم راه ‏یابد و تفسیر آنها را از رابطه خود با خدا و جامعه اسلامی ‏دگرگون سازد.
پس در حقیقت گام دوم در بنیانگذاری یك مكتب را حضرت صادق علیه السلام برداشت. گویا مردمی كه از پس قیام امام حسین علیه السلام دلداده این ‏خاندان شده بودند به سراغ آنها آمده و می‏پرسیدند كه اگر نه ‏امویان و نه عباسیان شما چه می‏گویید؟ و چه تفسیری از اسلام‏ دارید؟ و به عبارت روشن‏تر طرح جایگزین شما چیست؟ نشان دادن یك تفسیر جامع از خدا، رابطه مردم با او و انسان مورد نظر اسلام در آن زمان مهمترین دغدغه‏های حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بوده است اعتقادات عقلانی، اخلاق بایسته و دستورالعمل‏های فردی و اجتماعی(فقه) مهمترین حوزه هایی بود كه امام صادق علیه السلام در آنها به طرح و اندیشه دینی پرداختند و چون چنین شد، تشیع دارای ‏شناسنامه رسمی گردید و مذهب ما به نام ایشان مزین شد.
نویسنده : محمد باغستانی
پی‏نوشت ها:
۱- بحارالانوار، ج‏۴۷، ص‏۶.
۲- تاریخ طبری، ج‏۶، ص‏۱۲۳، منشورات مكتبه اورمیه.
۳- الغدیر،امینی، ج ۱، ص ۱۵۲ تا ۱۵۸، چاپ دارالكتب العربی ‏لبنان.
۴- تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۵۵.
۵- تاریخ خلفا، رسول جعفریان، ص ۳۰.
۶- تاریخ طبری، ج‏۳، ص‏۳۹۹.
۷- همان، ج‏۳، ص.
۸- همان، ج ۲، ص ۵۲۰/ ج‏۳، ص ۱ تا ۱۰.
۹- تاریخ تحلیلی اسلام، شهیدی، چاپ نشر دانشگاهی سال ۱۳۷۴، ص‏۲۰۰.
۱۰- تاریخ سیاسی اسلام، رسول جعفریان، ص ۹۰ و۸۹.
۱۱- همان، ص ۹۲ و ۹۱.
۱۲- نهج البلاغه، خطبه ۱۱۸.
۱۳- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۲۵.
۱۴- شرح نهج البلاغه، ابن ابی‏الحدید، ج ۴، ص‏۵۶.
۱۵- مانند كتاب ایمان ابوطالب شیخ مفید كه علامه امینی در مقدمه‏الغدیر، ج ۱، ص‏۲۳ و ۲۴ در این باره سخنانی دارد.
۱۶- همان، ج ۱ تا ۱۰ در صفحه ۴۸ فهرست موضوعی الغدیر، آدرس‏ مفصل همه موارد آمده است .
۱۷- الاغانی، اصفهانی، ج‏۱۶، ص‏۲۶۶۷.
۱۸ تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۰، حوادث سال ۴۰ هجری/ ارشاد شیخ ‏مفید، ص ۱۷۰.
۱۹- انساب الاشراف، بلاذری، ج ۲، ص ۷۴۴، حدیث‏۳۰۳.
۲۰ الامامه والسیاسه، ابن قتیبه، ج ۱، ص ۱۷۵/ ابن اعثم،الفتوح، ج ۴، ص ۲۲۶- ۲۲۵.
۲۱- تاریخ سیاسی اسلام، ص‏۱۲۷.
۲۲- تاریخ طبری، ج ۴، حوادث سالهای ۵۰ تا ۶۰ هجری.
۲۳- طبقات، ابن سعد، ج‏۳، ص ۴۸۵، چاپ دارصادر بیروت.
۲۴- حماسه حسینی، شهید مطهری، ج‏۳، ص ۳۸۰، انتشارات صدرا.
۲۵- تاریخ سیاسی اسلام، ج ۲، ص‏۲۶/ تاریخ طبری، ج ۴، ص ۲۵۷- ۳۰۱.
۲۷- همان، ص ۳۶۸-۳۷۰.
۲۸- همان، ص‏۳۸۳.
۲۹- همان، ص‏۴۲۶.
۳۰- همان، ص‏۴۸۷.
۳۱- همان، ص‏۵۷۹.
۳۲- كامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۲۲۵/ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۰۵.
۳۳- تاریخ سیاسی اسلام، ص ۲۶۰.
۳۴- الفتوح، ج‏۶، ص ۹۵/ انساب الاشراف، ج ۵، ص ۲۲۱.
۳۵- تاریخ سیاسی اسلام، ص ۲۶۶-۲۶۵.
۳۶- تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۵۰ – ۲۴۸/ انساب الاشراف، ج ۴، ص‏۱۸.
۳۷- تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در زمان حكومت عباسیان،التون، ل، دنیل، ترجمه مسعود رجب‏نیا، ص ۲۸.
۳۸- همان، ص‏۴۶.
۳۹- همان، ص ۱۱۵ و ۱۱۴.
۴۰- شخصیت و قیام زید بن علی، رضوی اردكانی، ص ۴۸۹- ۵۰۴، انتشارات علمی فرهنگی.
۴۱- تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در زمان حكومت عباسیان، ص‏۳۸.
۴۲- تاریخ طبری، ج ۴، حوادث سال ۱۴۵.
۴۳- بحارالانوار، ج‏۴۷، ص ۲۰۰.
۴۴- تحف العقول، ابن شعبه حرانی،ص ۲۵۶-۲۶۰.
منبع : ماهنامه كوثر، شماره ۴۰
منبع : خبرگزاری فارس