یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به تاریخچه مناسبات تهران و ریاض


روز ۸ تیر ۱۳۱۱ امیرفیصل ولیعهد وقت عربستان در رأس هیأتی از مقامات بلندپایه این كشور برای دیداری ۸ روزه از ایران وارد تهران شد و مورد استقبال رسمی رضاشاه قرار گرفت‌. رضاشاه در ششمین سال پادشاهی خود بود و این سفر زمانی صورت گرفت كه نزدیك به ۴ سال از روابط سیاسی رسمی ریاض و تهران می‌گذشت‌. امیر فیصل فرزند دوم سلطان عبدالعزیز بن سعود بود و علاوه بر ولیعهد، وزیر خارجه نیز بود.
●روابط دو كشور قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
روابط ایران وعربستان سعودی در ۱۳۰۷، بعد از تأسیس حكومت سعودی برقرار شد، ولی سفارت ایران در ریاض در ۱۳۰۹ دایر شد. با این حال مناسبات دو كشور به دلیل تفاوت نگرش ایدئولوژیك دو دولت چندان صمیمانه و مستحكم نبود. سفارت ایران در عربستان نیز توسط سفیر اكرودیته ایران در مصر اداره می‌شد. این مناسبات كم وبیش تا ۱۳۲۲ ادامه یافت‌. در این سال درگیری‌های خونینی بین شیعیان و مقامات عربستان و اتباع ایرانی و سعودی در گرفت. همچنین یك حاجی ایرانی به نام «ابوطالب یزدی‌» در ملاء عام‌، گردن زده شد. این شرایط روابط دو كشور را تیره شد.
دولت ایران طی یادداشتی به وزارت خارجه عربستان نسبت به این اقدام رژیم سعودی اعتراض كرد، اما دولت ریاض اقدام خود را مطابق با قوانین شرع دانست. سفارت ایران نیز كه پاسخ دولت را غیرمنطقی می‌دید تأكید كرد تا وقتی كه جان و حیثیت ایرانیان در عربستان محفوظ نباشد ودولت عربستان عذرخواهی نكند ایران در سیاست خود نسبت به عربستان تجدیدنظر نخواهد كرد. دولت سعودی نیز در پاسخ فقط در مورد آینده تضمین‌هایی داد. دولت ایران هم این تضمین‌ها را نپذیرفت و روابط سیاسی خود را با عربستان قطع كرد. بدین ترتیب تا سالها بعد، از عزیمت حجاج ایرانی برای انجام مراسم حج جلوگیری شد.
۴ سال پس از این واقعه ـ در ۱۳۲۶ ـ هیأت حسن نیتی از طرف عربستان سعودی جهت تجدید روابط دو كشور وارد ایران شد. در همین سال سفیر ایران در مصر مجدداً اكرودیته در عربستان سعودی شد.
روابط ایران و عربستان تا قبل از تشكیل اوپك در چارچوب حفظ دو رژیم سلطنتی‌، ادعای مشترك حاكمیت دو دولت در مورد حاكمیت بر مسلمانان و دشمنی مشترك هر دو كشور با جمال عبدالناصر خلاصه می‌شد. اما بعد از تشكیل این سازمان‌، روابط ایران و عربستان سعودی از جنبه‌های فوق فراتر رفته و خط مشی سیاسی و اقتصادی را نیز دربر گرفت‌. دو كشور همچنین در زمینه مسائل اوپك‌، فلسطین‌ و سازمان كنفرانس اسلامی، هماهنگی داشته و هر دو با یك دیدگاه به امریكا و شوروی می‌نگریستند. دكترین نیكسون نیز هر دو كشور را به زرادخانه سلاحهای امریكایی تبدیل كرده بود.
●روابط دو كشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی
سیر روابط ایران و عربستان بعد از سقوط حكومت پهلوی فراز ونشیب‌های بسیاری به خود دیده است. عربستان در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران سیاست احتیاط، سكوت و نظارت را در پیش گرفت، ولی پس از مدتی هیأتی بلندپایه به سرپرستی دبیركل «رابطه العالم اسلامی‌» را برای تبریك پیروزی انقلاب اسلامی به ایران فرستاد. ملك خالد در اولین عكس‌العمل خود برپایی حكومت اسلامی را در ایران مقدمه نزدیكی و تفاهم هرچه بیشتر دو كشور خواند. فهد ولیعهد وقت عربستان نیز گفت‌: «برای رهبری انقلاب ایران احترام زیادی قائل هستیم‌.» اما رویكرد سیاست خارجی ایران در حمایت از جنبش‌های آزادیبخش در منطقه و جهان اسلام و همچنین برگزاری اولین حج توأم با برائت از مشركین توسط حجاج ایرانی‌، موجب سردی روابط دو كشور شد. مطبوعات و مقامات دو كشور مواضع تندی علیه هم اتخاذ كردند. ترس مقامات سعودی از انقلاب اسلامی بعد از قیام سلفی‌های تندرو و اشغال مسجدالحرام در ۱۴۰۰ هـ. ق و قیام شیعیان در منطقه «شرقیه‌» به فاصله كمی از آن‌، دو چندان گشت‌. بر این اساس عربستان خود را برای مقابله با جمهوری اسلامی و «صدورانقلاب‌» آن، آماده كردند. به همین سبب با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عربستان با كمك‌های اقتصادی‌، سیاسی‌، نظامی و تبلیغاتی خود، در كنار عراق قرار گرفت‌. مجموع این اقدامات باعث سردی و تیرگی روابط شد ومناسبات دو كشور تا سطح كاردار تنزل یافت.
در سال ۱۳۶۳ حادثه ربوده شدن یك فروند هواپیمای سعودی و فرود آن در فرودگاه مهرآباد و اقدامات مثبت جمهوری اسلامی ایران در پایان دادن به این حادثه، باعث شد روابط دو كشور تا حدودی رو به بهبود نهد. در همین مرحله، در ۱۳۶۴ سفر وزیرخارجه عربستان به جمهوری اسلامی و سفر وزیر خارجه وقت ایران به عربستان رخ داد. این سفرها باهدف بهبود روابط و حل پاره‌ای از مشكلات فیمابین چون حج و جنگ ایران و عراق صورت گرفت‌، اما نتیجه‌ای در پی نداشت‌. در ۱۳۶۵، عربستان برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران و با افزایش صدور نفت‌، قیمت را كاهش داد كه به تیرگی مجدد در روابط دو كشور انجامید.
سردی حاكم بر روابط دو كشور و تشدید آن توسط امریكا با هدایت جریانات منطقه‌ای بر ضد ایران، همچنین شهادت ۴۰۰تن از حجاج ایرانی در مراسم حج ۱۳۶۶ كه اعتراض شدید جمهوری اسلامی رابه دنبال داشت و در نهایت حمله تظاهركنندگان تهرانی به سفارت عربستان در تهران ـ ۲۶ مرداد ۱۳۶۶ ـ كه كشته شدن یك دیپلمات سعودی ـ الغامدی ـ را به همراه داشت، تیرگی روابط دو كشور را به اوج خود رساند. سرانجام در ششم اردیبهشت ۱۳۶۷ عربستان اقدام به قطع یك جانبه مناسبات سیاسی با جمهوری اسلامی ایران كرد و این قطع رابطه حدود سه سال به طول انجامید.
علاوه بر مذاكرات سیاسی در طول سالهای قطع روابط دو كشور، موضوع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل توسط جمهوری اسلامی ایران گام مؤثری در تجدید رابطه با عربستان بود. عربستان قبول قطعنامه از سوی ایران را یك اقدام شجاعانه توصیف و از آن استقبال كرد. در این شرایط، جبهه‌گیری مطبوعاتی عربستان علیه جمهوری اسلامی متوقف شد و فهد شخصاً اعلام كرد كه با ایران اختلافی ندارد كه قابل حل نباشد. تهران نیز آمادگی خود را برای شروع مذاكرات مستقیم باریاض اعلام كرد.
تجاوز عراق به كویت در ۱۳۶۹ و مواضع ایران در این حادثه و هم نیاز شورای همكاری خلیج فارس به حمایت ایران‌، باعث شد تا كشورهای حاشیه خلیج‌فارس، به ویژه عربستان برای تجدید رابطه با جمهوری اسلامی ایران تلاش كنند.
اولین دیدار مقامات ایران وعربستان بین وزرای خارجه دو كشور در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد ـ شهریور ۱۳۶۹ ـ و دیدار بعدی در ژنو انجام گرفت‌. در ۱۵ اسفند ۱۳۶۹ نیز وزرای خارجه دو كشور در مسقط با هم ملاقات كردند. به دنبال این دیدار در ۲۷ اسفند ۱۳۶۹ بیانیه مشتركی در زمینه برقراری مجدد روابط سیاسی دو كشور همزمان در تهران و ریاض منتشر شد. سعودالفیصل وزیر خارجه عربستان پس از دیدار با آقای ولایتی وزیر خارجه وقت در مصاحبه‌ای اعلام كرد، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در حل تمام مشكلات فی مایبن به تفاهم رسیده‌اند.
سرانجام پس از سه سال قطع رابطه سیاسی‌، در پی مذاكرات وزرای خارجه دو كشور، تجدید روابط متقابل اعلام شد و مقامات تهران و ریاض در فروردین ۱۳۷۰ سفارتخانه‌های خود را در پایتخت‌های یكدیگر گشودند. بین سال‌های ۱۳۷۰ـ شروع مجدد روابط دو كشور ـ تا ۱۳۷۶ كه سال آغاز كار دولت آقای خاتمی است‌، دوره تنش‌زدایی و بسترسازی روابط دو كشور به شمار می‌آید.
ورود امیرعبدالله ولیعهد پادشاهی سعودی به تهران در آذر ۱۳۷۶ برای شركت در اجلاس سران كشورهای عضو سازمان كنفرانس اسلامی، نقطه اوج روند رو به بهبود مناسبات سیاسی دو كشور در دهه ۱۳۷۰ بود. پس از این سفر رفت و آمد بلندپایگان دوكشور به پایتخت‌های یكدیگر فزونی یافت.
همان‌گونه كه عربستان در حفظ منافع و امنیت ملی ایران جایگاه ویژه‌ای دارد، ایران و امنیت آن نیز از دید طراحان سیاست خارجی عربستان در موقعیت خاصی قرار دارد.
گرایش‌های منطقه‌ای امیرعبدالله ـ ولیعهد عربستان ـ ظرف سال‌های اخیر توانسته روند تشنج زدایی در مرزهای این كشور را عملیاتی كند. اكنون عمده مشكلات ارضی عربستان با یمن‌، قطر و دیگران رفع شده و ایجاد رابطه حسنه با ایران در سیاست خارجی این كشور به یك اولویت مهم تبدیل شده است‌.
امروزه هر حركتی برای حل معضلات بالفعل و یا بالقوه در سطح خلیج فارس با نزدیكی دیپلماتیك ایران و عربستان تسهیل خواهد شد. به همین دلیل بود كه تاكنون هرجریانی كه مایل به وجود تنش در منطقه خلیج فارس بوده‌، از فاصله‌های پدید آمده میان ایران و عربستان سود جسته است‌.
تلاش برای تحكیم روابط تهران و ریاض، به ویژه از سال ۱۳۸۰ كه امریكا اسامه بن لادن سعودی الاصل را متهم به رهبری حادثه ۱۱ سپتامبر كرد و دولت ریاض مورد سوءظن و تعرض سیاسی امریكایی‌ها قرار گرفت‌، اهمیت به سزایی یافت‌. درپی این حادثه و رفتار تحقیرآمیز امریكا با عربستان و اتباع سعودی‌، مقامات ریاض دریافتند كه خود باید با بحران‌های منطقه‌ای، به مقابله برخیزند. بومی گرایی یا منطقه گرایی كه طی بیش از دو دهه اخیر شعار آرمانی جمهوری اسلامی ایران برای فائق آمدن بر مشكلات منطقه به شمار می‌رود، به تدریج نزد دولتمردان عربستان معنا و مفهوم حقیقی خود را یافت‌.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی


همچنین مشاهده کنید