شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

۱۴ بهمن ـ ۳ فوریه ـ آغاز تجربه ای نامطلوب برای ایران، تجربه ای که به سیه روزی ایران انجامید


سال میلادی ۱۸۰۳ آغاز تجربه تازه ای برای ایران بود كه نتایجی بس نا مطلوب برای این ملت كهن و قرنها یك ابر قدرت توانمند به بار آورده است.
از فوریه این سال، رقابت قدرتهای اروپایی بر سر ایران و استفاده از ایران برای رسیدن به هدفهای استعماری خود در مشرق زمین وارد مرحله تازه و شدید خود شد و مقامات دولتی ایران كه با این بازی نا آشنا، وآگاهی های درست و جامعی از اوضاع جهان و تحولات روز نداشتند و بیشتر وقتشان در حرمسرا و چاپلوسی از یگدیكر می گذشت وطن را قربانی و بازنده دراز مدت آن كردند . این اصحاب اختیار به دلیل این گرفتاری ها و نیز كوته فكری ؛ حتی تلاشی برای آشنا شدن با تحولات سیاسی روز به عمل نیاوردند و سرزمین ایران كوچك و از قافله پیشرفت عقب افتاد و ....
تا این سال لرد«ولسلی Lord Wellesley» نماینده انگلستان در هند این سرزمین را به صورت گوشه ثابت امپراتوری در آورده بود. وی كه به عنوان نماینده انگلستان در بنگال وارد هند شده بود با سركوب قدرتهای محلی هند كه با هم اتحاد ضمنی داشتند و اخراج فرانسویان و سایر اروپائیان همه این سرزمین پهناور را مستعمره انگلستان كرده بود و فرماندار كل و تام الاختیار آن شده بود و در صدد بستن راههای رخنه غیر به هند و مسدود كردن دیوارهای كوتاه اطراف آن بر آمده بود و ایران را رخنه گاه تشخیص داده بود و به طرح نقشه مداخله پرداخته بود .
ناپلئون دشمن سوگند خورده انگلستان كه این را می دانست به فرستادن نماینده پشت نماینده به تهران و دادن هر گونه وعده مساعدت دست زده بود . الكساندر اول تزار تازه روسیه كه به سبب برخورداری ازآموزگاری همچون« لاهارپ » سویسی ، نسبت به پدرش اطلاعات تاریخ ــ جغرافیایی و منطقه ای بیشتری داشت در صدد گسترش قلمرو روسیه در جهات جنوب و شرق برآمده بود و در اجرای این سیاست به ژنرال« سی سیانوف » دستور حركت از تفلیس به سوی ارس را داده بود و در این میان تهران بی خبر از همه جا ، صحنه بازی های این سه قدرت شده بود. نمایندگان این سه قدرت ، هركدام بر پایه منافع دولت متبوع و بر ضد دو حریف دیگر حرفهایی به مقامات تهران می زدند ؛ به گونه ای كه تهران به تدریج به صورت ابزاری در آمده بود كه هر چند وقت در دست یكی از قدرت های اروپایی قرار می گرفت و از آن پس ، تاریخ ایران عمدتا شرح همین بازی ها بوده و....
برای دولت وقت تهران ( زمان سلطنت فتحعلی شاه و ولیعهد نسبتا لایق او عباس میرزا) خطر روسیه لمس شدنی بود ، زیرا نیروهای آن دولت به سرعت شهرهای قفقاز را تصرف می كردند و پیش می آمدند و معلوم نبود كه در كجا متوقف شوند .
در این شرایط عباس میرزا دست بكار شد ، نیروهای سی سیانوف را در برخورد اول شكست داد و بسیاری از شهرهای از دست رفته از جمله ایروان ، شوشی ، گنجه و باكو را پس گرفت كه در این میان ژنرال روس هم در باكو كشته شد .
عوامل انگلستان و فرانسه كه همانند سایه عباس میرزا را دنبال می كردند آموخته بودند كه چگونه راه او را به سود سیاست خود تغییر دهند و دیدیم كه همین بازی ها ایران را به روز سیاه نشاندو ....
سازش ناپلئون و تزار الكساندر اول در هفتم ژوئیه ۱۸۰۷ در « تیلسیت » و تقسیم اروپا میان خود و باز شدن دست روسیه برای جنگ با عثمانی و ایران و تصرف آلاسكا طعم تلخ دیپلماسی غرب را به عباس میرزا چشانید و تهران با مرخص كردن مستشاران نظامی فرانسه به فرماندهی ژنرال گاردان عملا در آغوش قدرت سوم یعنی انگلستان قرار گرفت كه در آرزوی چنین فرصتی بود.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید