دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا
ماهیت هنر و زیبایی از دیدگاه «مارتین هایدگر»
روش تبیین حقیقت هنر چیست؟ وقتی هنر بخواهد تعریف شود آیا باید از طریق شناسایی مصادیق هنری به مفهوم عامی از هنر رسید؟ یا باید از طریق مفهوم عام و مشخصی از هنر، مصادیق اثر هنری را در خارج معین کرد؟ هیچ یک از این دو مبنا جداگانه توانایی لازم را برای تبیین هنر در اختیار ندارند. اگر مصادیق هنر در قالب اثر هنری مبنای تعریف هنر باشد ملاحظه میشود فاصله بین آثار هنری آنچنان دور از هم است که نمیتوان به وجوح مشترکی از آثار هنری دست یافت به گونهای که بتوان آن وجه مشترک میان آثار هنری را ویژگی هنر یا تعریف هنر نامید، به عنوان مثال اگر بگوییم آثار هنری - مثلا در شاخه نقاشی - وجه مشترک شان آن است که دارای زیبایی هستند بلافاصله با نمونههایی از آثار هنری در نقاشی روبرو میشویم که در اینکه هنر چیست و هنرمند کیست و نسبت این دو با اثر هنری چیست؟ فعلا مورد اعتنای بحث حاضر نیست ولی میتوان گفت بارزترین محل ظهور هنر،اثر هنری است. اگر بخواهیم بر اساس روش پدیدار شناسی به اثر هنری نظر کنیم علی رغم اینکه جا دارد از ملاک اثر هنری بودن یک اثر هنری پرسش کنیم میتوان با نظر به آثار هنری رایج از قبیل یک قطعه شعر، یک تابلوی نقاشی، یک قطعه موسیقی، یک پرده نمایش، یک مجسمه و... گفت در هر اثر هنری صورتی وجود دارد و سیرتی. صورت اثر هنری همیشه حامل محتوا و پیامی است که این محتوا سیرت اثر هنری را تشکیل میدهد. صورت اثر هنری محصول مهارت توام با خلاقیت هنرمند است و سیرت اثر هنری از جنس معرفت و آگاهی است. منشا این معرفت میتواند تجربه حسی یا تفکر عقلانی یا شهود قلبی باشد. در این میان قوه خیال در شکل بخشیدن به صورت و سیرت هنر جایگاه ویژهای دارد. به طوریکه هم میتواند در قالب و شکل ظاهری اثر هنری تحول و تاثیر ایجاد کند و هم میتواند محتوا و پیام اثر هنری را دگرگون کند اما به نظر میرسد نقش اصلی و اساسی قوه خیال در میان هنرمندان بیشتر در ناحیه تاثیرگذاری بر صورت اثر هنری است.
شاید مرز میان صورت و سیرت در اثر هنری خارجی قابل تفکیک نباشد و بیشتر، این تمایز در تحلیل ذهنی قابل دریافت است. به عنوان نمونه در یک تابلوی نقاشی، تصویری که بر روی صفحه نقش بسته است در آن واحد صورت و سیرت و ظاهر و باطنش چون شیر و شکر در هم آمیخته است و نمیتوان به طور عینی مشخص کرد تا کجای این تصویر، بین صورت و محتوا هیچ گونه جدایی عینی قابل مشاهده نیست، و شاید بر اساس این گونه نگاه یکپارچه به اثر هنری است که در تعریف غیر ابزاری از هنر، هنر به نام انکشاف حقیقت موسوم شده است.
در مورد تعریف ابزاری هنر نکات دیگری وجود دارد که آنها را در انتهای این نوشتار به هنگام بحث از هنر دینی بیان خواهیم کرد اما اجازه بدهید قدری نیز به بیان دیدگاه «مارتین هایدگر» در باره هنر و خصوصا تعریف غیر ابزاری او از هنر و نسبت آن با دین بپردازیم. هایدگر دو نوع تعریف برای هنر ذکر میکند؛ یکی تعریف رایج و معمول هنر که آن را در اصطلاح هنر ابزاری مینامد، و دیگری تعریف غیر ابزاری از هنر به منزله انکشاف حقیقت. او برای تعریف ابزاری هنر، ابتدا میکوشد مفهوم ابزار را تحلیل کند و در نهایت به اینجا میرسد که ابزار بودن ابزار به این است که در خدمت قرار میگیرد، گویی ابزار از خودشان هویتی ندارند و هویتشان بر اساس ارتباط با غیر و به خدمت گرفته شدن تعریف میشود. همان طور که حروف از خود معنای مستقلی ندارند و در ارتباط با غیر است که در جمله معنا می یابند. مثلا حروف بنا بر اینکه در یک جمله چگونه استفاده شود و در خدمت ارتباط دادن چه کلماتی به یکدیگر قرار بگیرد معنای آن تفاوت میکند. در تعریف ابزاری هنر نیز هنر از خودش اصالتی و هویتی ندارد بلکه هویتش در پرتو به خدمت گرفته شدن، تعریف میشود. در تعریف ابزاری از هنر، هنر بیشتر از جنبه زیبایی شناسی مورد توجه قرار میگیرد و به اثر هنری از جهت زیبایی شناسی نگاه میشود و از آن لذت برده میشود. در واقع هنر به منزله ابزار، نوعی فعالیت فرهنگی محسوب میشود. از چنین هنری در موزهها و نمایشگاه های هنری میتوان سراغ گرفت و دیدن کرد. اما در تعریف غیر ابزاری هنر، هنر و اثر هنری از هنرمندان سرچشمه نمیگیرد و از زاویه زیبایی شناسی مورد اعتنا و لذت آدمیان قرار نمیگیرد و در نهایت به عنوان بخشی از فعالیت فرهنگی محسوب نمیشود. هنر در تعریف غیر ابزاری عبارت است از انکشاف حقیقت. در این نگرش، هنر و اثر هنری فی حد ذاته از اصالت و استقلال و هویت برخوردار است. هنر و اثر هنری چیزی است که در آن، حقیقت، استقرار مییابد و با آن، حقیقت جلوه گر میشود.
با اثر هنری، عالمی گشایش مییابد، عالمی ایجاد میگردد، عالمی که در آن، حقیقت، سکونت میگزیند. حقیقت با وجود، این همانی دارد. یعنی حقیقت چیزی جز وجود نیست. حقیقت در نگاه هایدگر مطابقت حکم با واقع نیست، حقیقت یعنی ظهور و انکشاف وجود و هنگامی که حقیقت و وجود یکی بودند، بنا بر این همچنان که درست است بگوییم هنر یعنی انکشاف حقیقت، درست است که بگوییم هنر یعنی انکشاف وجود. در این تفسیر از هنر، هنر یکی از عرصههای بسیار نادر برای جلوه گر شدن حقیقت و ظهور است. حقیقت، پوشیدگی و وجود، سه مفهوم برای یک مصداق هستند که در برابر ناحقیقت ناپوشیدگی، نا انکشاف و ناوجود یا عدم قرار میگیرند. این مصداق از هویتی مرموز و دوگانه برخوردار است، روشنی و تاریکی، وجود و عدم و حقیقت، و ناحقیقت در او با یکدیگر در آمیخته و از همین روست که هنر و اثر هنری که انکشاف حقیقت و انکشاف وجود است از ماهیتی مرموز و ابهامآلود برخوردار است. اثر هنری در این نگرش وجود شناختی به تناسب اینکه کدام چهره از این مصداق تودرتو را نمایان میکند و پرده از کدام صورت برمیگیرد با عناوین متفاوتی از قبیل، حافظ وجود، قرارگاه حقیقت، انکشاف وجود و... تبیین میشود.
در تعریف غیر ابزاری هایدگر از هنر، هر هنری در ذات خود، شعر است. هنر معماری، نقاشی و موسیقی همگی به نوعی شعر محسوب میشوند. البته شعری که معنی رایج آن مراد نیست، شعری که وسعتی به اندازه زبان دارد. اما مراد از زبان نیز آن چیزی نیست که در قالب های سخنان کتبی یا شفاهی تنظیم میشود و جهت فهماندن مطلب به دیگران، کاربرد دارد. زبان نیز در اینجا مانند هنر تفسیر هستی شناختی میشود، زبان یعنی جایی که وجود در آن عرض اندام میکند. زبان یعنی محل ظهور حقیقت. زبان بستری است که اگر نمیبود، ما خبری از وجود و خبری از حقیقت نداشتیم. در نزد هایدگر نامگذاری بر روی یک چیز به معنی وضع یک نشانه یا علامت برای یک چیز آن گونه که معمولا در دلالتهای لفظی مطرح است، نیست. بلکه نامگذاری چیزی، همان به زبان در آوردن و به لفظ در آوردن و گفتن است و این گفتن و به لفظ در آوردن، نوعی نشان دادن وجود است. بنا بر این با کلام و لفظ ، مسما به حضور میرسد در واقع وجود حاضر و ظاهر میشود.
اجازه دهید یک بار به عقب برگردیم و آنچه را گفتیم مرور کنیم. هنر عبارت شد از انکشاف حقیقت و وجود، هنر در شعر و شعر در زبان ریشه دارد، بنا بر این شعر به معنای وسیع آن یعنی معماری، نقاشی و موسیقی، در زبانی ریشه دارد که آن زبان چیزی جز انکشاف وجود نیست. پس میتوان گفت نقاشی و معماری و موسیقی نیز نوعی زبان هستند که وجود و حقیقت در آنها به حضور میرسد. از پنهانی به پیدایی میرسد. هنر؛ نقاشی، معماری، موسیقی، اشعاری هستند که وجود در آنها به زبان درمیآید. وجود با آنها از عرصه تاریکی و سکوت عدم به صحنه نور و روشنی و صدا و سخن پا میگذارد. صدای وجود از میان زبان هنر با چنین وسعتی است که به گوش میرسد. با این بیان اگر وجود نبود، هنر و زبان چیزی برای گفتن نداشتند و بلکه اصلا پیدا نمیشدند و اگر هنر یعنی زبان نبود وجود هرگز گفته نمیشد، وجود - حقیقت - هرگز شنیده نمیشد و بلکه هرگز ظاهر و دیده نمیشد.
نکتهای که در انتهای معرفی نگاه هایدگر در باب هنر قابل تذکر به نظر میرسد این است که در نزد هایدگر، هنر با تکنولوژی پیوند دارد و همان طور که هنر دارای تعریف ابزاری و غیر ابزاری است، تکنولوژی نیز دارای تعریف ابزاری و غیر ابزاری است، همچنان که هنر، انکشاف وجود و حقیقت است، تکنولوژی جدید نیز انکشاف وجود و حقیقت است، همچنان که هنر قدیم - قبل از سقراط - با هنر جدید تفاوت دارد، تکنولوژی قدیم نیز با تکنولوژی جدید تفاوت مبنایی دارند. شباهت ها و همچنین تفاوت های هنر با تکنولوژی در نگاه هایدگر بیش از آن است که حتی فهرست وار بتوانیم به آنهااشاره کنیم اما نکته مهم در نگرش او نسبت به هنر و تکنولوژی آن است که امروزه برای رهایی از بحران عظیمی که انسان معاصر با آن درگیر است و البته تکنولوژی سهم فراوانی در ایجاد این بحران دارد، میباید دست به دامان هنر شد، البته هنری که جایگاه و نقش آن را هایدگر با دیدگاه خاص خود بیان کرده است.
● نقد و تحلیل نگرش هایدگر در باب هنر
اگر بخواهیم به تناسب اشاره کوتاهی که به نگاه هایدگر در باب هنر کردیم، بررسی و نقد کوتاهی نیز در مورد این دیدگاه انجام دهیم دو مطلب قابل ذکر است؛
اول - تفسیری که هایدگر از هنر ابزاری و هنر غیرابزاری ارائه میدهد و این دو نوع هنر را متمایز از یکدیگر معرفی میکند. اساس و ریشه این تمایز در تبیینی است که او از ابزار ارائه میدهد. ماهیت هنر ابزاری در به خدمت گرفته شدن، تبلور مییابد و درست از همین نقطه است که دیگر ویژگی های هنر ابزاری تحقق مییابد. ویژگی هایی از این قبیل که هنر جنبه زیبایی شناختی پیدا میکند و نوعی فعالیت فرهنگی محسوب میشود و به عنوان یک کالای لوکس در معرض بازدید بینندگان در موزه ها و نمایشگاه ها قرار میگیرد. اما هنر غیر ابزاری به گمان هایدگر چنین ویژگی هایی را ندارد و در واقع هویت او بر اساس به خدمت گرفته شدن، تعریف نمیشود بلکه منهای اینکه به خدمت درآید، اصالت و نقش دارد و اصالت و نقش او بر اساس اینکه وجود و حقیقت با او و در او جلوه گر میشوند، و عالمی به واسطه او گشوده میشود، تبیین میگردد.
ملاحظه نقد آمیزی که در اینجا نسبت به نگرش هایدگر قابل ذکر است به ملاک تمایزی برمیگردد که او بر اساس آن ملاک، دو نوع هنر را از یکدیگر تفکیک میکند. در واقع تفاوت ریشه ای هنر ابزاری از هنر غیرابزاری در به خدمت گرفتن قرار دارد. ولی باید پرسید آیا واقعا این ملاک، معیار توانا و درستی برای تفکیک است؟ آیا در هنر غیر ابزاری نمیتوان گفت هنر نیز به خدمت گرفته میشود؟ به نظر میرسد که چه در هنر ابزاری و چه در هنر غیر ابزاری، هنر به خدمت گرفته میشود و از این جهت میان این دو هنر تفاوتی نیست. در هنر ابزاری هنر به خدمت گرفته میشود به عنوان یک شیء و یک کالا با تاکید بر حیثیت زیبایی شناختی آن. اما در هنر غیر ابزاری هنر به خدمت گرفته میشود برای انکشاف حقیقت و جلوه گر ساختن وجود. در اینجا نحوه به خدمت گرفتن ها تفاوت دارد و الا در اصل به خدمت گرفتن هنر تفاوتی نیست. بنا بر این چندان به نظر نمیرسد که صرف به خدمت گرفتن، معیار صحیحی برای تفکیک و تمایز هنر ابزاری از هنر غیر ابزاری باشد. علاوه بر اینکه ویژگی های دیگری که در مورد هنر ابزاری ذکر شده است، از قبیل حیثیت زیبایی شناختی هنر یا نوعی فعالیت فرهنگی محسوب شدن و... هیچ یک از این ویژگی ها از عوارض ذاتی و جدایی ناپذیر هنر ابزاری نیست که قابل جمع با هنر غیرابزاری نباشد. به عبارت دیگر ما میتوانیم هنری داشته باشیم که مجلای ظهور وجود و حقیقت باشد اما در عین حال حیثیت زیبایی شناختی هم داشته باشد و از حیث زیبایی شناختی نیز به آن توجه شود و مورد لذت و استفاده قرار گیرد و از مصادیق فعالیتهای فرهنگی هم محسوب شود. بنا بر این ویژگی های دیگر که در کنار ویژگی به خدمت گرفتن از مختصات هنر ابزاری شمرده شد از ویژگی های ذاتی و اختصاصی هنر ابزاری نیست و امکان حضور آن ویژگی ها و لوازم، در هنر غیر ابزاری کاملا متصور و محتمل است.
دوم - فلسفه هایدگر عموما و نگرش او در باب هنر خصوصا، استعداد فراوانی برای دینی شدن دارد و شاید حد اقل از همین جهت است که در مغرب زمین و همچنین در ایران اسلامی نیز طیف خاصی از روشنفکران از فلسفه هایدگر، بارها و بارها در تبیین مفاهیم عرفانی و دینی و غیرعرفانی و دینی بهره برده اند. برای مثال در بحث از هنر دینی که موضوع اصلی این نوشتار است، فلسفه هایدگر علی رغم اینکه در نگاه اول منهای نظر به مبانی آن مستعد برای تبیین هنر دینی به نظر میرسد ولی واقعا با توجه به مبانی فکری او نمیتوان توصیفات و توضیحاتی را که او از هنر ارائه میدهد محمل مناسبی برای توجیه هنر دینی دانست. همچنان که ذکرش گذشت، هایدگر، هنر اصیل را انکشاف حقیقت و انکشاف وجود میداند اما مراد او از انکشاف حقیقت یا وجود، ظهور و تجلی خداوند در قالب اثر هنری نیست. زیرا او حقیقت وجود را غیر از خداوند میداند و اساسا قائل شدن به خدای متافیزیکی و خدای فیلسوفان و خدای ادیان را مانعی در ارتباط برقرار کردن با حقیقت وجود میداند. فلسفه هایدگر به اقرار خودش، الحادی و ضد دین نیست ولی یک فلسفه دینی هم نیست. او توجه به خدا را به آن صورتی که در کتاب مقدس به عنوان خدای خالق جهان مطرح میشود، مانع از شناخت وجود میداند. او در واقع تمامی تفسیرهای رسمی از خدا در فلسفه های مابعدالطبیعی و حتی در دین مسیحیت را مانع مواجهه صحیح با وجود میداند. او در فلسفه خود از خدا، خدایان، قدسیان و عالم قدس، شاعران و متفکران و نسبت آنها با پیامبران و عالم قدس به دفعات سخن گفته است اما هیچ یک از این سخنان نتوانسته است به فلسفه او چهره ای دینی ببخشد. چرا که او اساسا معتقد است تا مساله وجود حل نشود نمیتوان از خدا سخن به میان آورد و البته مراد او این نیست که باید ابتدا در الهیات به معنی اعم آنچنان که در فلسفه اسلامی طرح میشود ، تکلیف وجود روشن شود تا بعدا بتوان در الهیات به معنی اخص از خداوند سخن به میان آورد. به هر حال چنان که هایدگر میخواهد و میگوید، در فلسفه او نه خدا اثبات میشود و نه نفی میشود، بلکه فقط در مورد او سکوت میشود و البته هیچ گاه حقیقت وجود به عنوان خدا یا خدا به عنوان حقیقت وجود معرفی نمیشود و بلکه بر تفکیک این دو از یکدیگر تاکید میشود. با چنین اوصافی چگونه میتوان بر مبنای فلسفه هایدگر به توجیه و تبیین هنر دینی پرداخت.
طرح و نقد فلسفه هنر از نگاه هایدگر نیازمند یک فرصت مفصل و مستقل دیگر است اما در این نوشتار به اقتضای اینکه از طرفی او میکوشد تعریف جدیدی از اثر هنری و هنر ارائه دهد و از طرف دیگر عدهای از معاصرین ما نیز میکوشند که به نگاه های او حال و هوایی دینی و اسلامی ببخشند، توضیح مختصری در مورد تعریف هنر از نگاه او و نقد این دیدگاه، بیان کردیم.
شراره گل محمدی
منبع : روزنامه رسالت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دولت مجلس شورای اسلامی سید محمد حسینی مجلس صادق زیباکلام مجلس دوازدهم انتخابات مجلس انتخابات انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور دولت سیزدهم
قتل سلامت حج تمتع تهران سیل هواشناسی فضای مجازی شهرداری تهران زلزله سازمان هواشناسی پلیس بارش باران
قیمت خودرو دلار سازمان برنامه و بودجه قیمت دلار قیمت طلا کارت سوخت گاز بازار خودرو حقوق بازنشستگان نمایشگاه نفت ایران خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران رضا عطاران تلویزیون دفاع مقدس سینما نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سریال
فناوری کره زمین
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین روسیه جنگ غزه آمریکا حماس افغانستان سازمان ملل اوکراین رفح
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید لیگ برتر بازی هوادار باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران سپاهان باشگاه استقلال
هوش مصنوعی شفق قطبی نوآوری ایلان ماسک ناسا طوفان خورشیدی تبلیغات اپل گوگل
کاهش وزن خواب دیابت فشار خون قهوه بارداری افسردگی