دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


سردر هیچ مکانی نوشته نشده ورود سالمندان ممنوع


سردر هیچ مکانی نوشته نشده ورود سالمندان ممنوع
در بحث سالمندی و چگونگی زندگی آن ها(سالمندان) گذران اوقات فراغت را هیچ گاه نباید نادیده گرفت.سالمندی با داشتن وقت های آزاد فراوان همراه است.بازنشستگی جسمی باعث می شود که سالمندان دیگر نتوانند مثل روزهای جوانی با کار، روز را به شب برسانند و در حسرت روزهای بیکاری بمانند.
فیلتر سن و سال این ماجرا را متفاوت تر می کند.شاید شما هم تاکنون این جمله را از زبان پدر بزرگ یا مادر بزرگ تان شنیده باشید که از بیکاری کلافه شدم.به عقیده بسیاری از کارشناسان در دوران سالمندی ارتباط سالمندان با اجتماع کم رنگ می شود و همین موضوع باعث ایجاد مشکلات عاطفی فراوان و حتی دامن زدن به اختلافات خانوادگی می شود.
با وجود چنین مسائلی بسیاری بر این عقیده اند که اگر سالمندان برای گذران ساعت و روزهای زندگی شان برنامه ریزی دقیقی داشته باشند، اولین گام برای مبارزه با گوشه گیری و افسردگی را محکم برداشته اند، اما اوقات فراغت سالمندان ما در خوشبینانه ترین حالت چگونه سپری می شود؟ اگر تامل کنید می توانید در شهر گوشه ای از زمان کشی های سالمندان را دریابید.پارک: خورشید که وضعیت گرگ و میش را بدرقه می کند کم کم می توان به امید دیدن ورزشکاران، سرمای پارک را تحمل کرد.
دیدن پیرمردها و پیرزن ها با بالا آمدن خورشید ارتباط مستقیم دارد، لباس های ورزشی و کتانی های رنگ به رنگ مدام در پارک جا به جا می شوند و نتیجه اش بهبود وضعیت جسمانی سالمندانی است که از سکوت مرگبار خانه و سر و صدای دیوانه کننده خیابان ها به پارک پناه آورده اند.یک خلاء صوتی که برای سالمندان در پارک بیش از نقاط دیگر شهر جذابیت دارد.
اگر ورزش صبحگاهی را از بهانه های پارک رفتن سالمندان کم کنیم نتیجه چیزی نیست جز تجمع پیرمردها و پیرزن ها در پارک برای صحبت کردن و تنها نماندن.حرف اگر نباشد دامنه تنهایی ها گسترده می شود و به همین دلیل است که خاطرات ریز و درشت زندگی و چگونگی گذران آن نقل تمام محافل این چنینی می شود.
سرما و گرما هم نمی تواند مانع بیرون آمدن سالمندان از چهار دیواری تنهایی شان شود.
یک روزنامه صبح یا عصر، چند همسال و دمساز و اگر کمی حوصله باشد یک فلاسک چای بهانه ای است که کشتن زمان در فضاهای سبز را تکمیل می کند.گرمای آفتاب، باران شدید و برف زیبا هر کدام مقدمه تعریف خاطره ای می شود که پازل زندگی از مجموعشان تشکیل یافته است.
▪ آب: شاید تصور کنید که خیلی از سالمندان آن قدر درگیری های ذهنی دارند که حال و حوصله تفریح ندارند، چه برسد به وقت گذراندن با سرگرمی هایی که برای جوانان هم به صورت دائمی مهیا نیست، اما یکی از بزرگ ترین سرگرمی های سالمندان با آب رابطه مستقیم دارد.
اگر تا به حال به سونا و استخرهای شهر سری زده باشید حتما متوجه حضور گروه های سالمندان در این مکان ها شده اید.
از گروه های دو نفره گرفته تا گروه های چند نفری که یک روز از روزهای عمر را با گپ زدن در میان آب سپری می کنند.
در چوبی که باز می شود حرارت، به صورت سیلی می زند، نیمکت های چوبی را که ببینی متوجه حضورشان می شوی.
کنار هم نشسته اند و آرام آرام صحبت می کنند.گرما همه جا را پر کرده است.
مثل حرارت خاطرات که در سونای خشک، تلخ و شیرین، همه با هم نقل و در جمع دوستان سالمند به خنده ای یا افسوس تازه تبدیل می شود.
آن چه مهم است همان گذران وقت در میان دوستان است که این بار در یک اتاق چوبی گرم و تاریک رقم می خورد.
▪ پاتوق: (امشب همه هستند، تو هم بیا دور هم باشیم) این دیالوگ تکراری اما لذت بخش بسیاری از آن هایی است که به دهه پنجم زندگیشان هم سلام داده اند.اگر توان بیرون رفتن،ورزش، سونا و پیاده روی نباشد، خانه نشینی دسته جمعی هم می تواند حکم لنگه کفشی در بیابان تنهایی را داشته باشد.
همه محله های شهر هر روز و شب پذیرای مهمانانی هستند که تفریح و سرگرم شدن را در خانه های کوچک و بزرگ جست و جو می کنند.
خانه هایی که شاید در آن ها بخشی از عمر به زیبایی بگذرد.سالمندان به علت شرایط سنی شان، تنها در محدوده های کوچکی که ذکر شد روز را به شب می رسانند، این که دیگر چگونه می توان این ماموریت (طی کردن روزها) را به پایان رساند خود حدیث مفصلی است که کتابخانه ها، کافه ها، سینماها و ... آن را در سینه خود نهفته دارند.
تنها می ماند یک موضوع و آن هم این که، هیچ کس سردر هیچ مکانی ننوشته ورود سالمندان ممنوع.
● قصه سالمندی
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سالمندی عبور از مرز ۶۰ سالگی است و برای تمام افرادی که از حوادث و اتفاقات خوش و ناخوش زندگی جان سالم به در برده اند و دوران جوانی و میانسالی را سپری کردند، محقق می شود.
بر اساس دیدگاه روان شناختی، انسان ها با پدیده سالمندی برخوردهای مختلفی دارند به طوری که برخی دیگر از برخورد با واقعیت های سالمندی گریزانند و به گونه ای غیر واقع بینانه با آن برخورد می کنند و سعی دارند خود را از آن دور نگه دارند.
سالمندانی که در خانواده و در محیطی سرشار از محبت، صمیمیت، قدرشناسی و احترام زندگی می کنند از بهداشت روانی بهتری برخوردار هستند.
بنابراین ضرورت دارد تا حد امکان سالمندان در کنار فرزندان و نوه ها زندگی کنند، به عنوان بزرگ خانواده مورد احترام قرار گیرند و در تصمیم گیری ها از آنان نظر خواهی و به عقاید آنان احترام گذاشته شود.
حال آن که نادیده گرفتن بهداشت روانی سالمندان می تواند بر سلامت جسمانی آن ها نیز تاثیر بدی بگذارد.
در کنار خانواده بودن، گردش و تفریح کردن و فعال بودن می تواند برای بهبود بهداشت روانی سالمندان موثر باشد، چرا که جدیدترین خطری که هر فرد سالمند را تهدید می کند منزوی شدن و طرد از سوی اطرافیان است.
روزگار سالمندی، روزگار غریبی است.
کارمند، کارگر، بازاری و حتی وزرا هم روزگار بازنشستگی را تجربه خواهند کرد.
بازنشستگی تنها به تمام شدن زمان کار محدود نمی شود که با این دید بسیاری از سالمندان هیچ گاه بازنشسته نمی شوند.غم نان یا دلایل این چنینی آن ها را تا آخر در مسیر کار پا بر جا نگه می دارد.
اما هدف ما پرداختن به مسائل سالمندان و ارائه راه حل برای زندگی هر چه بهتر آن ها نیست، روی صحبت ما با کسانی است که به این موضوع اعتقاد دارند که سالمندی ثروت است.
لطفا خواندن این سطرها را ادامه دهید.
ثروت سالمندان تنها به وضعیت مالی محدود نمی شود و اصلا نباید این موضوع را مورد توجه قرار داد، آن چه به عنوان ثروت در این میان قابل توجه می باشد، ثروتی است که از مقابله طولانی با فراز و فرودهای زندگی برای سالمندان باقی مانده است.
تجربه این واژه آن قدر اهمیت دارد که برای حصولش یک عمر صرف شده است.
اگر بخواهیم تمام جوان ها را نصیحت کنیم تا از تجارب بزرگ ترها استفاده کنند، با برچسب تکراری بودن مورد هجوم قرار می گیریم، اما می توان فعالیت هایی را سامان داد که این تجارب را به زندگی جوانان تزریق کنند.
اگر بخواهیم این انتقال تجربیات را در محدوده شهری بررسی کنیم باید با چند موضوع کنار بیاییم.
▪ شناسایی: همه ما در محل زندگی مان به سالمندان فراوانی بر می خوریم سالمندان درشهر ما جمعیت زیادی را شامل می شوند و خوشبختانه بیشتر این جمعیت را افراد تحصیل کرده و فرهنگی تشکیل می دهند.
اگر روابط مان آن قدر گسترده باشد که بتوانیم سالمندانی که تجربه زندگی شان سرمشق و الگوی زندگی خیلی هاست را شناسایی کنیم، نخستین گام برای انتقال تجربیات را برداشته ایم.
▪ گردهمایی: سالمند با تجربه در شهر ما فراوان است و استفاده از تجربیات آن ها برای همه مفید خواهد بود.ارتباط سالمندان با نسل های بعد از خود برای هر دو نسل موثر است.
اگر این جمله ها را کنار هم بچینیم به یک نکته به عنوان حلقه مفقوده بر می خوریم و آن هم چگونگی ایجاد محیطی برای انتقال تجربیات است.
اگر سالمندان و جوانان که از نسل های متفاوتند به بهانه زندگی دور هم جمع شوند و تجربیات و آگاهی های خود را در اختیار دیگران بگذارند، اتفاق مهمی افتاده اما این اتفاق آن گاه جذاب تر خواهد شد که این دو نسل همسایه باشند.
سالمند از جایی بگویید که جوان این روزها در آن زندگی می کند، نسل ها از هم دور می شوند و البته تجربه ها متفاوت تر، اما وقتی بهانه ای به این زیبایی برای ارتباط و انتقال رمز زندگی وجود دارد چرا نباید از آن بهره برد.
بهترین بهانه همین همسایه بودن است.
جوان ها برای یافتن راه حل مشکلات کور زندگی، نیازمند راهنمایی اند و سالمندان برای تنها نماندن حاضرند تجربیات زندگی شان که ماحصل روزگار طلایی عمرشان است را بدون هیچ چشم داشتی در طبق اخلاص بگذارند.
تنها می ماند همیاری عده ای از مسئولان تا زندگی طعم دیگری بگیرد، طعم جوانی، شور و شر و طعم تجربه و محبت....
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید