دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

شب در موزه - NIGHT AT THE MUSEUM


شب در موزه - NIGHT AT THE MUSEUM
سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مارک بارناتان، کریس کولامبوس، باب دیوکسی و شون لوی
کارگردان : لوی
فیلمنامه‌نویس : بن گارانت و توماس لنن، برمبنای داستانی نوشتهٔ خودشان از کتاب میلان ترنک
فیلمبردار : گیلرمو ناوارو
آهنگساز(موسیقی متن) : آلن سیلوستری
هنرپیشگان : بن افلک، دیک وان دایک، میکی رونی، جیک چری، بیل کابز و رابین ویلیامز
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۸ دقیقه


̎لری دیلی̎ (استیلر) رؤیابین مهربانی است که همیشه می‌دانسته کارهای بزرگی در زندگی انجام خواهد داد فقط نمی‌دانسته چه‌طور. هیچ‌یک از ایده‌ها یا ابداعاتش عملی نشده‌اند و بنابراین با اکراه و از روی اجبار است که کاری را به‌عنوان نگهبان شب موزهٔ تاریخ طبیعی قبول می‌کند تا مگر بتواند زندگی باثبات‌تری در اختیار خودش و پسر ده ساله‌اش، ̎نیک̎ (چری) بگذارد. اما او در نخستین شب نگهبانی‌اش درمی‌یابد که چه کار مشکلی دارد ـ شب که فرا می‌رسد یک طلسم مصری، اشیاء و فیگورهای مومی را زنده می‌کند! در حالی‌که ̎آتیلا̎ در راهروها و تالارهای موزه جنگی به راه انداخته، سربازهای مینیاتوری رُمی به جان هم می‌افتند و یک دایناسور تی ـ رکس هم دلش هوای بازی و دنبال استخوان دویدن کرده و ̎لری̎ هم تنها کاری که دلش می‌خواهد انجام دهد این است که از آن‌جا فرار کند. او هر شب، علاوه بر آن که مجبور است بقایای دومیلیون سال آشفتگی را جمع‌وجور کند، باید ضمناً حواسش‌ هم باشد که هیچ‌یک از اشیاء موزه ـ از آن میمون بخش آفریقا گرفته تا آن آدم نئاندرتال در قسمت ماقبل تاریخ ـ پایشان را از آن عمارت بیرون نگذارند، چون اگر بگذارند، نور روز آنها را به غبار تبدیل می‌کند. ̎لری̎ دست به دامن مجسمهٔ مومی ̎پرزیدنت روزولت̎ (ویلیامز) می‌شود و برای کنترل اوضاع از او کمک می‌طلبد ولی ̎تدی̎ اعتقاد دارد که مردی به بزرگی ̎لری̎ نیاز زیادی به کمک ندارد. اما ̎لری̎ در این زمینه چندان با ̎تدی روزولت̎ موافق نیست؛ این به هر حال کاری نیست که ̎لری̎ به خاطرش استخدام شده ولی حالا که شده فرصت مراقبت از موزه‌ای را که اشیاء تاریخی‌اش واقعاً زنده‌ می‌شوند، نمی‌تواند از دست بدهد.
● لوی درون‌مایهٔ عالی شب در موزه را خراب کرده است. فیلم براساس داستان مصور ترنک ساخته شده و فیلم‌نامه‌نویس‌ها زور زده‌اند تا با آسمان و ریسمان بافتن و از جمله اضافه کردن رابطهٔ ̎لری̎ با پسرش، داستانی به اندازهٔ یک فیلم سینمائی سرهم کنند. یکی از دلایل ضعف کارشان این است که همه‌چیز و همه‌کس در همان نخستین شب نگهبانی استیلر زنده می‌شوند و واقعاً فضای شلوغ و آشفته‌ای به وجود می‌آورند. نویسنده‌ها فقط این موجودات جادوئی را به‌جان هم انداخته‌اند تا خود را به هم و به در و دیوار بکوبند. از این‌رو تماشاگر مثل جومانجی (ج جانستن، ۱۹۹۵) از همان نیم ساعت اول دچار سردرد می‌شود. البته واضح و روشن است که شب در موزه قرار نبوده یک شاهکار فدریکو فلینی از کار درآید و پُر از عمق و معنا باشد، از این‌رو شاید فروش بالای دویست میلیون دلاری‌اش در همان چند هفتهٔ اول، بدعنق بودن منتقدان را ثابت می‌کند.


همچنین مشاهده کنید