جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

رد پای پلنگ‌صورتی - Trail Of The Panther


رد پای پلنگ‌صورتی - Trail Of The Panther
سال تولید : ۱۹۸۲
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : بلیک ادواردز و تونی آدامز
کارگردان : بلیک ادواردز.
فیلمنامه‌نویس : فرانک والدمن، تام والدمن، جفری ادواردز و بلیک ادواردز، برمبنای داستانی نوشته بلیک ادواردز.
فیلمبردار : دیک بوش.
آهنگساز(موسیقی متن) : هنری منشینی.
هنرپیشگان : پیتر سلرز، دیوید نیون، هربرت لوم، ریچارد مالیگان، جوآنا لاملی، کاپوسین، رابرت لوجیا، هاروی کورمن، برت کووک، هارولد کاسکت، پیتر آرن و گراهام استارک.
نوع فیلم : رنگی، ۹۷ دقیقه.


بار دیگر، الماس «پلنگ‌صورتی» را در لوگاش دزدیده‌اند و «رئیس‌جمهور هالیش» (کاسکت) اصرار می‌ورزد که پرونده را به «سربازرس ژاک کلوزه» (سلرز) ارجاع دهند. «کلوزو» که درگیر جنایتکاران مافیاست، با قبول پرونده و اطمینان از اینکه استاد سرقت جواهرات، «سِر چارلز لیتن» (نیون) بار دیگر این الماس را ربوده، به انگلستان می‌رود؛ غافل از اینکه «لیتن» اکنون در جنوب فرانسه زندگی می‌کند. درعین حال، «هالیش» و دستیارش، «سرهنگ بوفونی» (آرن) به این نتیجه می‌رسند که دریافت پول بیمه پلنگ‌صورتی را پیدا کردن آن مفیدتر خواهد بود، بنابراین تصمیم می‌گیرد «کلوزو» را از پی‌گیری پرونده منصرف کنند. «کلوزو» که از توطئه‌ای علیه جانش آگاه شده، سوار هواپیما می‌شود تا به لوگاش برود، اما ناگهان ناپدید می‌شود. «ماری‌ژووه» (لاملی)، خبرنگار تلویزیونی، تصمیم می‌گیرد این معما را حل کند و از «سربازرس دریفوس» (لوم)، همکار «کلوزو»، «هرکول» (استارک)، دستیار سابق «کلوزو»، «کاتو» (کووک)، خدمتکارش و «لیتن» شروع به پرس‌وجو می‌کند. اما به‌نتیجه‌ای نمی‌رسد. در اینجا «برونو لانگلوآ» (لوجیا)، پدرخوانده فرانسوی، «ماری» را می‌رباید و به او هشدار می‌دهد که دیگر این ماجرا را دنبال نکند. «ماری»، خشمگین از این تهدید، سراغ «دریفوس» می‌رود، اما این یکی هم علاقه‌ای به یافتن «کلوزو» نشان نمی‌دهد. تا اینکه سرانجام به دیدن پدر «کلوزو» می‌رود و از گذشته پرشکست و رنج بازرس اطلاعاتی به دست می‌آورد. در اینجا «ماری» از تلویزیون اعلام می‌کند همچنان مصمم است تا دریابد آیا «کلوزو» واقعاً در دریا غرق شده است یا نه...
* از پوچ‌ترین و پوچ‌گراترین فیلم - مجموعه‌های تاریخ سینما، در حالی که شاید برای عده‌ای مظهر و نمونه کامل سینما باشد؛ مثلاً برای ژان‌لوک گدار. شاید هم بیانگر نوعی بدبینی و حافظه تاریخی باشد که در ابتدا به بهانه تقدیر و بزرگ‌داشت سلرز آغاز می‌شود و حداقل به مدت نود و شش دقیقه ما را از این واقعیت که سلرز نخستین و تنها «کلوزو»ی سینماست، دور می‌کند. اگر فیلم در میانه راه از هم گسسته می‌شود، چندان عجیب نمی‌نماید. اینجا وقایع، آمیزه‌ای از چند برداشت مختلف به جا مانده از فیلم‌های قبلی پیتر سلرز (که در بیست و چهارم ژوئن سال 1980 درگذشت) است. او همه چیز را به خوبی آغاز می‌کند و حتی می‌شود گفت آنجا که در نیمه راه ناپدید می‌شود، قدرت و امتیاز فیلم را هم با خود می‌برد.