یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


درام سینمایی افیون مردم است


درام سینمایی افیون مردم است
سینمای مردم شناسی ایران وامدار فرهاد ورهرام است. ورهرام هم به لحاظ آکادمیک و هم تجربی هنرمند کاملی است. تحصیلات او در رشته فیلمبرداری در مدرسه عالی تلویزیون و سینما و کارگردانی در دانشکده هنرهای دراماتیک به لحاظ تحصیلات دانشگاهی و تئوریک و تجربه های فعال در مؤسسات تحقیقاتی و پژوهشی او را به یک میراث زنده فرهنگی تبدیل کرده است. فعالیت های وسیع ورهرام در حوزه تحقیق، عکاسی، فیلمسازی مستند و مطالعات و دقت او در حوزه مردم شناسی روستایی در ایران او را به یکی از کارشناس ترین مستندسازان عصر حاضر در ایران مبدل کرده است. فعالیت های او طی سه دهه وی را هنرمندی همسو با آموزه های سینمای مستند ساخت. ورهرام هیچ گاه مستند را زمینه و سکویی برای رسیدن به سینمای داستانی ندید. او دوستان سریال ساز یا فیلم بلندساز را به طعنه و شوخی «داستانی ساز» خطاب می کند و این لحن گفتاری را با بدجنسی و غرور یک مستندساز ادا می کند. «کم شماراند» مستندسازانی که غایت فیلم ساختنشان را سینمای مستند بدانند. ورهرام و برخی همنسلانش اینگونه بودند. کاری که نسل بعد مستندسازی کمتر بدان توجه کرد.
در نظرگاهی به سینمای مستند ورهرام می توان اندیشه و کار او را در چند بعد دید:
۱) سینمای ورهرام مبتنی بر تحقیق است
عنصر تحقیق شالوده سینمای مردم شناسی است. مشاهده درازمدت در محل، مهم ترین خصوصیت این نوع مستند است. تحقیق به قدری حائز اهمیت است که بسیاری مردم نگاری را از حوزه سینمای مستند خارج می دانند و آن را شقی جدا از محورهای گسترده این سینما تلقی می کنند. تحقیق عمیق آنچنان که ورهرام با روش ها و الگوهای درازمدت بدان توجه نشان داده است، آثار او را از مختصات سطحی و بزن برویی مستندهای فله ای جدا می سازد. ورهرام شاگرد مستقیم دکتر نادر افشار نادری مردم شناس چیره دست و دکتر روح الامینی استاد مردم شناسی بوده است. در اوایل دهه ۵۰ در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی فعالیت های تحقیقاتی ورهرام به همراه گروهی تحقیقاتی که هرکدام به نوعی از روستائیان و عشایر شناخت کافی داشتند پروژه های متعددی چون پروژه ابیانه، مراسم قالیشویان در مشهد اردهال و غیره را انجام می دهد. روش ورهرام در تحقیقاتش طی این سه دهه مبتنی بر زندگی یک ساله با روستائیان و عشایر، عکاسی از مراسم، منطقه و ابزار و اشیای مادی روستاست.
۲) سینمای ورهرام مبتنی بر تکنیک است
یاد و یادگار را به خاطر دارید. اثری که ورهرام و مصطفی رزاق کریمی کارگردانی کردند. اثری درخشان، ماندگار و بشدت گیرا با نظری بر پیدایش و شکل گیری ایران تا دوران معاصر. مستندی، دقیق، منسجم و باشکوه. به راستی زبردستی ورهرام را در تصویرگری هنرمندانه این اثر جز در سایه تکنیک و زیبایی شناسی چگونه می توان تحلیل نمود. او مسلط به ابزارش است و نما به نمای آثارش از چوکا گرفته تا نخل و بازار اردهال و تاراز و عروسی مقدس تا خلوت جنگل این را می گوید. دوربین جست وجوگر و کادرهای دقیق و نورهای محیط محور مرتضی پورصمدی و فیلمبرداران دیگر آثارش به شکلی افراطی این خروجی را دارد. ورهرام همان طور که تحقیق را می شناسد و با گوشت و خونش عجین شده، از سینما شناخت دارد. می داند دوربین را کجا بگذارد و از محیط های مرده و فضاهای پرت چگونه میزانسن بسازد و دکوپاژ کند. این بعد هنرمندانه و زیبایی شناسانه جز زحمت و خون جگر چشیدن و دود چراغ خوردن در بیغوله های ناکجاآباد ایران جز مرتبه تکنیک گرایی و شناخت از ابزار در خدمت قصه چه می تواند باشد. در عروس مقدس می داند چه هنگام باید های انگل کند تا عظمت مراسم دیده شود و در بازار اردهال کجا لانگ شات را به زوم تمام کند تا اصل وقایع از دست نرود و این کنترل به محیط در استرس زاترین زمان ممکن خبر تبحر و جسارت و سوار بودن بر کار چیز دیگری نیست.
۳) تقسیم کار مهمترین اصل برای ورهرام است
کمتر اثری از ورهرام می بینیم که نام او بیش از یک یا دو مرتبه در شناسنامه فیلم تکرار شده باشد. او به شکل افراطی قائل به تقسیم کار است و این با روح تحقیق گرای او مجانست کامل دارد. همین ویژگی باعث شده تا تداخل حوزه تولید از سایر حوزه ها در سینمای او کم شود. سفارش دهنده در سطح سفارش باقی بماند و در ابعاد زیبایی شناسانه و محورهای تکنیکی و گستره تخصصی کار مداخله نکند. کاری که این روزها به یک نوع بیماری مزمن در کلیت حوزه سینما تبدیل شده است وجوه صحیح این رویکرد تا حدی باید می بود که ورهرام محقق از ورهرام کارگردان جدا می شد. خود او نیز به این نکته مهم اذعان دارد.
علی اصغر کشانی
منبع : روزنامه ایران