جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


کند و زنجیر


کند و زنجیر
زیاده ‏خواهی و مفت‏خواری كه نمایش بیرونی آن گاه به شكل دزدی بروز می‏یافت ظاهراً از ابتدای خلق بشر در ذات وی بود. از متون كهن به جای مانده از هزاران سال پیش تا روزنامه‏های امروزی پر از اخبار دزدان و اعمال ایشان است و هر روز به تكنیكهای دزدی افزوده می‏شود. ایران نیز مصون از این امر نبود. قرار گرفتن ایران در چهارراه عبور قبایل ویژگی خاص آن است. به طوری كه ایران را باید محل تلاقی تمدنها و ملل مختلف جهان آن روز دانست. قبایل در حال گذر از داخل این كشور هرچه در راه می‏دیدند تاراج می‏كردند و چون امیدی به ماندن نداشتند هرچه را كه می‏ماند نابود می‏كردند. چه شهرها كه ازاین تاراجها به خاك سیاه نشست و دیگر هیچ گاه سربلند نكرد. هم مرزی برخی از این قبایل نیز آفت ایران شده بود، چه هرگاه دچار قحطی و خشكسالی و مرگ رمه و گله خود می‏شدند تنها كاری كه می‏كردند سوار شدن بر اسبهای خود و یورش به شهرهای مرزی و گاه حتی به عمق ایران بود. از آخرین هجومهای قبیله‏ای می‏توان به هجوم قبایل قندهار در زمان شاه سلطان حسین یاد كرد كه چندین هزار سپاه گرسنه به راحتی دهها هزار سپاه شیك و خوش لباس را تار و مار كردند و اصفهان گل سرسبد شهرهای آن روز آسیا را اشغال كردند. هرچه به دورهٔ معاصر نزدیك می‏شویم از شدت حملات ایلی و قبیله‏ای به دلیل دخالت حكومت مركزی و سركوب بسیاری از آنان كاسته می‏شود. ولی برخی از نقاط كشور تا دهها سال از این راهزنان خلاصی نیافتند. قبایل تركمن همواره مسافران (تهران ـ خراسان) را مورد هجوم قرار می‏دادند و این امر تا اواخر دوره قاجار ادامه یافت. گذشته از طراران و راهزنان جاده‏های خارج از شهر، بسیاری از این دزدان منفرداً یا جمعی در داخل شهرها دست به این عمل می‏زدند و به اصطلاح دزدان شهری بودند. این دزدان با توجه به شهری بودن، متمدن‏تر از همكاران بیابانی خود بودند. در قرون گذشته دسته‏ای از اینان به سبك عیاران درآمدند، یعنی از ثروتمندان می‏دزیدند و به فقرا می‏دادند و در حقیقت نوعی رابین هود ایرانی بودند. معروف‏ترین آنان سمعك عیار است كه كتابی نیز به نامش گماشته‏اند. ولی به هر حال برای دزدی نمی‏توان فلسفه‏ای بافت.!
دزدان شهری هر كدام راه و روش خاص خود را داشتند و هر كدامشان دزدی متبحر بودند. برخی از آنان “دزدخانه بر“ یعنی دزدانی كه یك خانه را در نظر می‏گرفتند و پس از آشنایی با وضعیت آن خانه از قبیل تعداد اتاقها، جمعیت خانه و غیره در زمان مناسب دست به سرقت آن خانه می‏زدند. البته هر كدام از این دزدان نیز به نوعی اثاث خانه علاق‏مند بودند، برخی فقط فرش، برخی طلا و جواهرات را انتخاب می‏كردند.گروهی دیگر از دزدان به “جیب‏بر“ معروف بودند و كار آنان فقط در خیابانها و معابر بودند كه كیف پول عابران را می‏دزدیدند. برخی دزدان “كف‏رو“ بودند و با ترفندهایی پول از دست مردم می‏زدند و آخرین مدل دزدان “دخل زن“ بودند كه با سرگرم كردن دكاندار نفر دوم دخل وی را خالی می‏كرد. درباره دزدی ضرب‏المثلهای فراوانی بین مردم رایج شد كه معروف‏ترین آن را اینجا می‏آوریم:
دزد از خانهٔ مفلس خجل آید برون، دزد پی بازار آشتفه می‏گردد، دزد باش و مرد باش، دزد حاضر و بز حاضر، دزد ناشی به كاهدان می‏زند، دزدی و آن هم شلغم. از دزدان نامی دوره قاجار نیز می‏توان به اسم چند نفر آنان اشاره كرد: احمد یك دست، حسن سیمرغ، اصغر میمون و غلام چپول. البته اینان با رؤسا و اعضای نظمیه و تامینات سر و سری داشتند و چه بسا اموال مسروقه مردم كه در خانه سران تامینات یافت می‏شد. البته وای به حال و روز كسی كه در آن روزگار به دست نظمیه و داروغه می‏افتاد، حالا می‏خواست دزد باشد یا بی‏گناه و یا سیاسی. چون نحوه برخورد قرون وسطایی آن زمان با محكومان، آه از نهاد هر كسی بیرون می‏آورد. معمول‏ترین روش نگهداری محكومین از هر صنف، غل و زنجیر كردن آنان از پا و گردن بود. محكومین مجبور بودند دهها كیلو زنجیر را همچون وزنه‏ای با خود بكشند. محل نگهداری آنان طویله‏های قدیمی و متعفن بود كه هیچ انسان قوی‏البنیه‏ای نیز جان سالم به در نمی‏برد. برای محكومین كه جرمشان كمتر بود. چوب و فلك تجویز می‏شد. برای محكومین پر دردسرتر همچون دزدان راهزن در همان محل جرم، حكم آنان اجرا می‏شد و چه بسا سر آنان بریده و پر از كاه می‏شد و برای ترساندن و نشان دادن ظفر و پیروزی در داخل شهرها گردانده می‏شد. شكنجه كردن و جدا كردن اعضای بدن از روشهای معمولی آن زمان است.
منبع : ماهنامه بهارستان