دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یک معجزه کوچک


یک معجزه کوچک
بالاخره داربی شصت و سوم پایتخت هم برگزار شد. به خوبی و خوشی، مساوی شدند و تماشاگران عزیز هم در بازگشت، اتوبوس های شرکت واحد را خیلی زحمت ندادند و خلاصه همگی راضی از استادیوم برگشتند. در این میان یک مساله، شاید تنها حاشیه پررنگ این بازی سرد و کسل کننده بود، آنقدر که یک هفته ای خوراک مطبوعات ورزشی را فراهم کرد. درحین بازی، یکی از مربیان تیم استقلال از روی نیمکت با موبایل در حال حرف زدن بود و چیزهایی به سرمربی تیم منتقل می کرد، این امر که البته از چشم تیزبین دوربین های تلویزیونی نیز دور نماند، در کمال تعجب با انکار مربی مذکور و عصبانیت سرمربی آن تیم از مطرح شدن این مساله، به شکل مضحکی تبدیل به بحث و جدل فراوان پس از بازی شد.
تمام این مقدمه ظاهرا بی ربط، آنجا که بحث تغییر عادت های آشنای جامعه سنتی با عادات جدید دوران مدرن پیش می آید، به عنوان یک مثال روشن از تاثیر مستقیم تکنولوژی های ارتباطی بر ساز و کارهای اجتماعی گذشته قابل بررسی است. حضور وسایل ارتباط جمعی در تمامی زوایای زندگی فردی و اجتماعی، حتی مجال دروغ گفتن را نیز از End user ها گرفته است. دیگر به سادگی نمی توان از دسترس دیگران خارج شد، مگر آنکه آن دیگری بفهمد نمی خواهی دردسترس باشی. دیگر به سادگی نمی توان دیده نشد، حریم خصوصی معنایی ندارد. صاحبان قدرت نیز از این قاعده مستثنا نیستند، چه بسیارند قدرتمندانی که در چنبره افشاگری رسانه ها به دام افتاده اند و قدرت و مکنت شان نیز نتوانسته از سقوط شان جلوگیری کند. همه، حتی صاحبان رسانه ها نیز در خطرند، راز پنهانی وجود نخواهد داشت. هر وسیله ارتباطی می تواند به شما خیانت کند، نامه های الکترونیکی، تلفن، پیام کوتاه و . . . هر وسیله جدیدی که وارد این چرخه می شود گویی قبل از هر چیز آنتی تز خود را تولید می کند تا سنتز خیانت و بی اعتمادی شکل بگیرد.
دیگر حتی سیاستمداران نیز مراقب حرفهای خود هستند، هر ادعایی نمی کنند، چه بسا دوربین موبایلی در گوشه ای روشن باشد و آنچه نباید را ضبط کند و در کسری از ثانیه در پهنای اینترنت به دست همگان بیفتد. ادعای مونتاژ و از این قبیل هم آب بر آتش نیست و اگر هم باشد دود این آتش خاموش شده هم تا مدتی چشم ها و گلوها را می سوزاند و خراش می دهد. هر وعده ای هم نمی دهند، چه بسا وعده ای که برای جماعت مهربان و بی سواد یک روستا داده شده باشد بعدها، در هنگامه قدرت و فراموشی وعده ها از کارت حافظه گوشی تلفن همان روستایی بیرون بیاید و هزار هزار سوال ایجاد کند.
چه باید کرد ؟ به گذشته رجعت کرد یا از ترس آینده محتوم که حریمی برای هیچ کس باقی نخواهد گذاشت سکوت کرد و هیچ نگفت؟ می توان؟ گمان نکنم.
این راهی است که پیشرفت تکنولوژی ناگزیرمان می کند. زندگی در خانه های شیشه ای .
در این میان دست و پا زدن دروغگویان دیدنی است . انکار آنچه همه دیده اند و با گوشهای خود شنیده اند، توجیه و تفسیر و تاویل وارونه آنچه به تمامی روشن است، شاید که از اثر بیفتد وگریبان دروغگویان را نگیرد.کدام حقیقت است که از حمله رسانه ها، که امروز آنقدر شخصی شده اند که تاثیر وبلاگ یک نویسنده آسیایی گاهی هم عرض شبکه های خبری جهانی می شود، در امان بماند. تمامی اعتقادات و مبانی تفکر هم در معرض سوال قرار دارند و هیچ کتاب سوزانی هم نمی تواند حرفها و سوالات جدید را متوقف کند. فارنهایت ۴۵۱ دیگر هیچ چیزی را نمی سوزاند.
هرچند هنوز هستند کسانی که با جلوگیری از به کاربردن تکنولوژی ویا محدود کردن و حکومتی کردن آن قصد مقابله با آن را دارند، هستند رسانه هایی که واقعیت ها را به خواست صاحبان قدرت تغییر می دهند و اصلا تصورات را به واقعیت تبدیل می کنند، و البته موفقند و جماعتی را نیز با خود همراه می سازند، اما همیشه و همه جا کودکی هست که فریاد برآورد شاه را تن پوشی به تن نیست و از هیچ تهمتی هم نترسد. همیشه و همه جا هم هستند کسانی که این فریاد به حقیقت نزدیکشان کند. خانه بر آب می سازند قدرتمندانی که همین تکنولوژی که مایه قدرتشان است قاتل جانشان خواهد شد.
خیلی ها پیشرفت تکنولوژی را هم سنگ دور شدن از اخلاقیات می شمارند، اما شاید دور نباشد روزی که مردمان از ترس رسوا شدن و از هیبت ترسناک آنچه خود ساخته اند، به دامان اخلاق برگردند .
شاید آخرین معجزه برای بشر همین باشد.
نویسنده: علی محمدزاده
منبع : ماهنامه تحلیلگران عصر اطلاعات