جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

۲۰۰۶ بهار انقلابیون آمریکای لاتین


۲۰۰۶  بهار انقلابیون آمریکای لاتین
انتخابات بولیوی در ۲۲ دسامبر ۲۰۰۵ برگزارشد. دوره ریاست «مورالس»، رئیس جمهور منتخب مردم بولیوی از ۲۲ ژانویه ۲۰۰۶ شروع شد او حكومت انقلابی جدید را بر شالوده حكومت شكست خورده غربگرایان حاكم ساخت. بولیوی در لیست كشورهایی كه انقلابیون سال ۲۰۰۶ درآن به قدرت رسیده اند خط شكن است. اوو مورالس با سیاست های ضدآمریكایی خود به صورت كابوس برای آمریكا درآمد و دولت بوش هرچه درتوان داشت برای ناكامی «مورالس» به كار برد. یكی از شعارهای تبلیغاتی مورالس این بود كه برگ درخت «كك» باید پرچم ملی جدید بولیوی باشد. این سخن او اشاره به این داشت كه كارخانه كوكاكولای آمریكا با استفاده از برگ درخت كك كه در بولیوی می روید ماده ای به دست می آورد كه یكی از عناصر اصلی نوشیدنی این كارخانه را تشكیل می دهد. بومیان بولیوی نیز سالیان سال به كشت و پرورش این درخت كه كوكائین نیز از آن به دست می آید، مشغول هستند. اما آمریكا به بهانه مبارزه با موادمخدر سعی دارد این درخت را در بولیوی ریشه كن كند. «مورالس» در تبلیغات خود اظهارمی داشت: این درست نیست صادرات كك برای كوكاكولا صحیح باشد و برای دیگران نه! جدا از این مسأله مورالس كه از چپ گرایان رهبران آمریكای لاتین به شمار می رود، اعتقاد داشته و دارد كه هدف او تنها احیای اقتصاد و خارج كردن منابع گاز این كشور از كنترل كشورهای خارجی است. چیزی كه به هیچ عنوان خوشایند آمریكا نیست. در انتخابات بولیوی دو كاندیدای عمده حضور داشتند، «مورالس» و «خورخه كویروگا» رهبر حزب سوسیال دموكرات. «كویروگا» تحصیلكرده آمریكا، پس از آنكه «هوگو بانزر» به بیماری سرطان دچار شد (در سال ۲۰۰۱) به مدت یك سال به عنوان رئیس جمهوری بولیوی انتخاب شد. اما همه چیز آن طور كه آمریكا انتظار داشت، پیش نرفت و مورالس با كسب ۳۲ درصد آرا در مقابل ۲۷ درصد رأی «كویروگا» و ۱۵ درصد رأی «ساموئل دوریا» به پیروزی دست یافت. تا راه ورود چهره های مبارز به آمریكای لاتین باز شود.
● شیلی! مبارزی رسته از زندان پینوشه
انتخابات ریاست جمهوری شیلی در دو دور برگزارشد:
دور اول ۱۱ دسامبر ۲۰۰۵ (۲۰ آذر۸۴) و دور دوم ۱۵ ژانویه ۲۰۰۶. در انتخابات دور دوم دو نفر حضور داشتند.
«میشله باشلت» و «سباستین پینرا» كه یكی از میلیاردرهای شیلی به حساب می آید.
«سباستین پینرا» كاندیدای اپوزیسیون بود و «میشله باشلت» كاندیدای ائتلاف چپ میانه. سوابق «باشلت» برای مردم شیلی كه سالها از دیكتاتوری پینوشه رنج برده بودند، جالب توجه بود. پدر باشلت افسر یك ژنرال مشهور در ایام پینوشه بودكه پینوشه او را محكوم به مرگ كرد. جرم وی حمایت از «سالوادور آلنده» رئیس جمهوری منتخب شیلی بود. پدر «باشلت» زیر شكنجه همكاران پینوشه جان باخت. میشله و مادرش نیز تحت شكنجه نیروهای پینوشه قرارگرفتند و مدتها در زندان افتادند اما درنهایت آزاد شدند و به برلین مهاجرت كردند.
«میشله باشلت» در ۱۹۷۹ به شیلی بازگشت تا از كودكانی كه خانواده هایشان توسط حكومت پینوشه از هم پاشیده شده بود، كمك كند. او بعداً وزیر بهداشت «ریكاردولائوس» شد.
در مقابل «باشلت»، «سباستین پینرا» قرارداشت. او كه گرایش سیاسی راست میانه داشت، دوران حضور سیاسی خود را از دهه ۱۹۸۰ شروع كرد یعنی زمانی كه مردم شیلی به پینوشه «نه» گفتند. او بعد از ایجاد حكومت دموكراسی در شیلی به حزب راست میانه پیوست و در ۱۴ مه ۲۰۰۵ نیز آمادگی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام داشت.
شعار تبلیغاتی باشلت این بود كه شیلی را كشوری بسازد كه از فقر و تنگدستی خلاص شود و به سوی جامعه ای آزادتر حركت كند.
درنهایت پس از اعلام نتایج انتخابات خانم میشله باشلت با ۵۳‎/۴۹ درصد آرا در مقابل سباستین پینرا با ۴۹‎/۵ درصد آرا به پیروزی رسید.
● اكوادور، ظهور متحد جدید چاوز
صحنه سیاسی اكوادور اندكی پیش، یك پیروزی جدید را برای انقلابیون به ثبت رساند. در انتخابات هفته پیش اكوادور، حریف جناح متحد انقلابیون، آلوارو نوبا یكی از غولهای اقتصادی و تاجران معروف موز بود. اما «رافائل كوره آ» كه انتخابات اكوادور را به میدان مبارزه بوش و چاوز تبدیل كرده بود از سد حریف گذشت. اقتصاد دان چپ گرای اكوادور كه پیش از این سمت وزیر دارایی را داشته است. از متحدان هوگو چاوز به شمار می آید، او در تبلیغات انتخاباتی، سیاست خود را اتحاد و پیوستن به سایر كشورهای جهان به منظور مقابله با قدرت های سلطه طلب جهان خواند و درعین حال وعده داد در قراردادهای نفتی كشورش را كه با شركت های چند ملیتی امضا شده بازنگری كند. او درحالی برای پست ریاست جمهوری كشورش گام برداشت كه ظرف ۱۰ سال گذشته اكوادور ۷ رئیس جمهور پشت سر گذاشته است. سیاست های نفتی كوره آ موجب شد، آمریكا نظر خوشایندی نسبت به انتخاب وی نداشته باشد. یكی از ویژگی های خاص «كوره آ» این است كه قادر است با تمام مردم كشورش با لهجه ها و زبان های خودشان صحبت كند.
● نیكاراگوئه؛ تاریخ تكرار می شود
در انتخابات ۵ نوامبر (۱۴ آبان) نیكاراگوئه چهار نفر به صحنه آمدند. «دانیل اورتگا» مردی كه در سال های ۱۹۸۵ و ۱۹۹۰ دو بار سكان ریاست جمهوری را به دست گرفته بود. «خوزه ریزو» كه در زمان ریاست جمهوری «اله مان» معاون وی بود و كاندیدای حزب لیبرال به شمار می آمد.
«ادواردو مونته آلگره» از اعضای فعال حزب لیبرال ملی نیكاراگوئه كه آمریكا بسیار امیدوار بود او به عنوان رئیس جمهوری نیكاراگوئه انتخاب شود و «ادموندو جاركووین» اقتصاددانی كه وعده داده بود می خواهد فساد رایج در دولت را از بین ببرد. اما در بین آنها اورتگا با افكار ضدآمریكایی اش بیشتر موردتوجه مردم نیكاراگوئه بود.
«اورتگا» در سخنرانی های انتخاباتی اش گفته بود می خواهد با سرمایه داری افسارگسیخته بجنگد. اگرچه او در سخنرانی هایش سعی كرد كمتر نام آمریكا را برزبان بیاورد. اما آمریكا كه از سیاست ها و اندیشه های حریف ساندنیستی اش باخبر بود، در یك سال اخیر بطور دائم از «اورتگا» انتقاد می كرد و حتی سعی آشكار در مداخله امور انتخاباتی این كشور داشت. تا جایی كه سفیر آمریكا در نیكاراگوئه از رهبر حزب محافظه كار این كشور خواست از یك كاندیدای خاص حمایت كنند.
در نهایت رأی مردم به صندوق آرا ریخته شد و «دانیل اورتگا» توانست پس از ۱۶ سال دوری از عرصه سیاست با آرای قابل توجهی به عرصه بازگردد. نتایج آرا حاكی از آن بود كه «دانیل اورتگا» با ۳۸‎/۶ درصد آرا ادواردو مونته آلگره را با ۳۰‎/۹ و خوزه ریزو را با ۲۲‎/۹ درصد آرا پشت سر بگذارد و نشان دهد نیكاراگوئه باردیگر به حكومت انقلابیون آغوش گشوده است.
● برزیل، پیروزی نماینده محرومان
برزیل ماه اكتبر مبارزه ای پرشور را تجربه كرد. در مبارزات ۲۹ اكتبر برزیل كه دور دوم انتخابات بود، دو كاندیدا حاضر شدند. «لولا داسیلوا» و «جرالدو الكمین». «لولا داسیلوا» از جناح چپ گرا محسوب می شد و «جرالدو الكمین» عضو حزب سوسیال دموكرات. همین عضویت «الكمین» در حزب سوسیال دموكرات باعث شد، «لولا» در نبرد مبارزاتی خود «الكمین» را منتخب ثروتمندان بخواند و فاش كند كه او با اتكا به همین طبقه مرفه قصد رسیدن به ریاست جمهوری را دارد. «لولا» علاوه بر این كه «الكمین» او را پوپولیست خواند، ابایی از این نداشت كه رودرروی آمریكا قرارگیرد. او بزرگترین هدف خود را تغییر روند جهانی شدن خواند، چیزی كه درحال حاضر آمریكا مدعی اصلی آن به شمارمی آید. لولا در سال ۲۰۰۳ برای نخستین بار بر كرسی ریاست جمهوری برزیل نشست. او در طول سه سال ریاست جمهوری اش، توانست رضایت مردم كشور خود را جلب كند. سیاستهای او در مقابل آمریكا باعث شداین كشور تمام تلاش خود را برای سركوب اندیشه های لولا در برزیل به كار بگیرد. «لولا» برای رسیدن به هدف خود در شكستن قید و بند جهانی شدن كه آمریكا در پی آن بود، در ده ماه اول ریاست جمهوری خود به اقصی نقاط جهان سفر كرد و ایده ها و افكار ضد آمریكایی اش را در معرض نگاه افكارعمومی قرارداد. اجلاس كانسون نقطه عطفی برای «لولا» بود. او در این اجلاس با طرف های آمریكایی در افتاد و موفق شد همراه با ۲۲ كشور دیگر ائتلافی را سازماندهی كند كه در مذاكرات سازمان های تجارت جهانی تسلیم فشارهای همیشگی آمریكا نشوند. او در مجمع سازمان ملل نیز با قدرت ظاهر شد و برنامه دقیقی برای ریشه كنی فقر و گرسنگی در جهان ارائه كرد و در عین حال خواستار اصلاحاتی در ساختار سازمان ملل شد. با چنین اوصافی بود كه «لولا» توانست در دور دوم انتخابات برزیل با قدرت تمام با كسب ۶۰‎/۸۳ درصد آرا برای بار دوم به عنوان رئیس جمهوری برزیل انتخاب شود. رقیب او با ۳۹‎/۱۷ درصد آرا بازماند.
منبع : روزنامه ایران