سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

بنیانگذار نئولیبرالیسم


بنیانگذار نئولیبرالیسم
کنت نیل والتز از مشهورترین نظریه‌پردازان حوزه روابط بین‌الملل در سال ۱۹۲۴ متولد شد، او از اساتید دانشگاه کلمبیا می‌باشد و نیز یکی از برجسته‌ترین اندیشمندان روابط بین‌الملل که در حال حاضر نیز در قید حیات می‌باشد. کنت والتز در حقیقت بنیانگذار مکتب نئورئالیسم (رئالیسم ساختاری) در حیطه نظریات روابط بین‌الملل می‌باشد. کنت والتز پروفسور بازنشسته دانشگاه برکلی و همچنین معاون پژوهشی دانشگاه کلمبیا بوده است. وی همچنین در طول سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۸ ریاست انجمن علوم سیاسی ایالات متحده آمریکا را برعهده داشته و یکی از اعضای آکادمی هنر و علوم آمریکا نیز می‌باشد. کنت والتز مدرک دکترای خود را در سال ۱۹۵۷ از دانشگاه کلمبیا اخذ کرد.
نخستین همکاری کنت والتز با رشته علوم سیاسی کتاب “انسان، دولت و جنگ” او بود که در سال ۱۹۵۹ نوشت یعنی حدودا ۲ سال پس از اخذ مدرک دکتری. او در این کتاب نظریات مختلف در حوزه روابط بین‌المللی را در ۳ گروه یا سطح تحلیل و تقسیم‌‌بندی می‌کند.
Inter national system level که از آن به عنوان سطح تحلیل کلان یاد می‌شود یا به عبارتی سطح تحلیل نظام بین‌الملل.
State level سطح تحلیل میانی یا به عبارت دیگر سطح تحلیل دولت.
Individual level و در نهایت سطح تحلیل خرد
البته باید به این نکته توجه داشت که یکی از مفاهیم کلیدی در فهم نظریات بین‌الملل و یکی از مکانیسم‌های فهم بهتر تحولات در محیط بین‌‌المللی تقسیم سطوحی است که در چهارچوب آن بتوانیم یک حادثه را تجزیه و تحلیل نماییم.
حال باید دید که در هر کدام از این سطوح تحلیل چه مواردی مورد توجه قرار می‌گیرند:
سطح کلان: قوانین بین‌المللی، ائتلاف‌ها و اتحادیه‌های بین‌المللی، سازمان‌های بین‌المللی و بنگاه‌های چند ملیتی.
سطح میانی: اقتصاد، حکومت، گروه‌های ذی‌نفع و منافع
سطح خرد: مسئولیت‌ها، ادراکات، فعالیت‌ها و انتخاب‌ها
البته باید به این نکته توجه داشت که مبحث سیستم‌های تحلیل از ابداعات کنت والتز می‌باشد و کسی قبل از او این چنین این مباحث را مطرح نکرده است.
در حقیقت نظریات کنت والتز، تکامل‌یافته نظریات کلاسیک مانند هانس مورگنتا و یا تامس هابز و .. می‌باشد.
مهمترین خدمت کنت والتز به قلمرو علوم سیاسی بر می‌گردد، به بنا نهادن مکتب نئورئالیسم یا رئالیسم ساختاری در حوزه روابط بین‌‌الملل که ادعا می‌کند اعمال و فعالیت دولت‌ها اغلب باتوجه به اعمال زور و فشاری که از طرف محیط رقابتی نظام بین‌المللی برآنها می‌شود، قابل توضیح می‌باشند که این خود باعث ایجاد محدودیت‌هایی در انتخاب دولت‌ها می‌شود.
در واقع نئورئالیسم به نوعی رفتار دولت‌ها را مورد ارزیابی قرار می‌دهد به این ترتیب که برای مثال چرا رابطه میان اسپارت‌ها و آتن در بسیاری از موارد شبیه رابطه ما بین‌ ایالات متحده آمریکا و شوروی می‌باشد.
کنت والتز معتقد است جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم در بی‌نظمی و هرج و‌مرج همیشگی قرار دارد، در عین حال در قلمرو داخلی تمامی بازیگران تحت نظارت یک منبع قدرت می‌باشند که از آن به دولت یا حکومت تعبیر می‌کند ولی در محیط بین‌المللی ما با کانون‌های متفاوت قدرت سر و کار داریم این هرج و مرج موجود در نظام بین‌الملل به این معناست که دولت‌ها پیش از هرچیزی بایستی به فکر تامین امنیت خود باشند، در عین حال آنها به هیچ‌وجه نمی‌توانند بر روی کمک دیگران حساب کنند به همین خاطر باید همیشه آماده باشند تا خطرات را از خود دور کنند.
کنت والتز مانند بسیاری از نئورئالیست‌ها معتقد است که جهانی شدن به نوعی دولت‌ها را به مبارزه می‌طلبد ولی او اعتقاد ندارد که در این فرایند دولت‌ها دستخوش تغییرات قرار می‌گیرند، زیرا بر این عقیده است که توانایی و قابلیت‌های بازیگران غیر دولتی با دولت‌ها برابری نمی‌کنند. در ادامه والتز معتقد است نقش دولت‌ها در این روند جهانی شدن که از دهه ۹۰ آغاز شده بسط و گسترش یافته است.
نئورئالیسم در حقیقت پاسخ کنت والتز در برابر کمبودهایی بود که در رئالیسم مشاهده می‌شد اگر چه این دو مکتب در دوره‌ای باهم اشتراکاتی داشته‌اند ولی رئالیسم و نئورئالیسم اختلافات بنیادینی باهم دارند. تفاوت اصلی میان این دو نظریه بر می‌گردد به بحث از طبیعت انسان و نقشی که هر کدام برای آن قائل می‌شوند.
نظریه کنت والتز (نئورئالیسم)، همان طور که در کتاب “نظریه سیاست بین‌الملل” به وضوح آن را توضیح می‌دهد، تئوری سیاست خارجی نیست وعلاوه بر این تلاشی مبنی بر تبیین اقدامات بخصوص دولت‌ها، از قبیل فروپاشی شوروی، انجام نمی‌دهد بلکه این نظریه سعی دارد یکسری اصول کلی و عمومی در زمینه رفتارهایی که دولت‌ها در این محیط بی‌نظم بین‌المللی از خود بروز می‌دهند ارائه کند.
به عبارت دیگر می‌توان مقومات نظریه رئالیسم ساختاری را درگزاره‌های سه گانه زیر به خوبی تبیین نمود.
۱) به اعتقاد والتز نظام فعلی بین‌المللی مبتنی بر هرج و مرج )Anarchical( و غیرمتمرکز می‌باشد نه سلسله مراتبی
۲) Nierarchical یک نظام آنارشیک از واحدهای )Units( شبیه به هم دارای حاکمیت تشکیل شده که از کار ویژه‌های مشابهی برخوردار هستند. به عنوان مثال این واحدها همگی به دنبال کسب امتیاز برای خود می‌باشند. اما یک نظام سلسله مراتبی براساس تقسیم کاری مشخص شکل می‌گیرد.
۳) توزیع توان‌ها (قدرت) میان واحدهای یک نظام نابرابر و تحت تاثیر فشارهای سیستمیک قرار دارد.
در واقع والتز برای بازسازی چهره مخدوش رئالیسم با تاکید بر سطح تحلیل سیستمی به جای سطح تحلیل دولت خدمتی بزرگ به این مکتب نمود. عمده توجه والتز به این مطلب است که تا چه اندازه ساختار نظام بین‌الملل (که با توزیع ناهمگون توانایی‌ها (قدرت) میان اجزای تشکیل دهنده نظام ایجاد شده است) در تعیین الگوی رفتاری دولت‌ها نقش دارد یا پارامترهایی که درون آن عمل دولت‌ها ممکن می‌گردد را تاسیس می‌نماید.
نظریه نئورئالیسم از زمان بروز و ظهور این تئوری در ۱۹۷۹ تا پایان جنگ سرد نظریه غالب در میان نظریات روابط بین‌الملل بود. اما پایان جنگ سرد تئوری والتز را با سوالاتی روبرو کرد که مهمترین آن ناتوانی نظریه فوق در توضیح فروپاشی آرام و ناگهانی اتحادیه جماهیر شوروی بود. چرا که والتز عقیده داشت نظام دوقطبی ایستاتر و پایدارتر از نظام‌های چند قطبی است.
یکی دیگر از انتقادات اساسی به نئورئالیسم (به طور کلی رئالیسم کلاسیک) عدم توانایی مناسب در محاسبه مصالحه قدرت های بزرگ پس از پایان جنگ دوم جهانی و نیز افزایش همکاری‌های میان دولت‌ها بود. نظریات جایگزینی که موضوعاتی همچون نهادها و سازمان‌ها، قوانین و رژیم‌های داخلی در آنها برجسته‌تر شده بود و به چشم می‌خورد.
عده دیگری از منتقدان بر این باورند که طبق پیشگویی نئورئالیسم، دولت‌ها در فرایند ایجاد توازن به کار گرفته نشدند بلکه در بحران موجود در نظام بین‌الملل در سایه بازیگران قدرتمندتر بوده‌اند. البته والتز پاسخ می‌دهد که تئوری او اقدامات قدرت‌های میانی و بزرگ را به خوبی شرح داده است.
●برخی از آثار کنت والتز عبارتند از:
The Spread of Nuclear Weapons
Foregin Policy and Democratic Politics
.The Use of Force: Military Power and America
.Theory of International Plitics
“Reflections on Theory of International Politics. A Response to My ـCritics”
:Keohane, Robert
.Man , the State, and War
حال به بررسی بسیار مختصری درباره هرکدام از این آثار می‌پردازیم:
انسان، دولت و جنگ (۱۹۵۹:) والتز در این اثر خود سطوح مختلف تحلیل را مطرح می‌کند که در مقاله فوق تا حد توان از آن بحث کردیم.
نظریه سیاست بین‌الملل (۱۹۷۹:) بسیاری از اصول نئورئالیسم را مطرح می‌کند و در حقیقت نظریات رئالیست‌های کلاسیک را تکمیل می‌کند.
گسترش سلاح‌های هسته‌ای (۲۰۰۳:) بحث از گسترش سلاح‌های هسته‌ای و قدرت بازدارندگی آن می‌کند.
بازتاب نظریه سیاست بین‌‌الملل پاسخی به منتقدینم (۱۹۸۶:) در این کتاب به انتقاداتی که به نظریه او شده پاسخ می‌گویند مثل رابرت کوهن.
به عنوان نکات پایانی دو مورد قابل توجه است اول اینکه کنت والتز تمایز قائل می‌شود میان نظریه سیاسی و علوم سیاسی و ساحت این دو را ا ز هم جدا می‌داند.
نکته دوم اینکه کنت والتز تئوریسین مشهور آمریکایی معتقد است که در تئوری‌پردازی‌ سیاسی با دو طیف مختلف سر و کار داریم:
۱) کسانی که در بسط و ارتقای یک تئوری تلاش می‌کنند
۲) اندیشمندانی که تئوری‌های سیاسی غالب را در بوته نقد و تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند و سهمی بسزا در فهم آن تئوری ایفا می‌کنند.
محمد مهدی جعفرپور
منبع : روزنامه رسالت