پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

۱۶آذر، فرصتی برای پاسداشت حرمت دانشجو


۱۶آذر، فرصتی برای پاسداشت حرمت دانشجو
شانزدهم آذرماه در حیات سیاسی کشور ما از برجستگی‌ خاصی برخوردار است. در آن روز تاریخی – ۱۶ آذر ۱۳۳۲- که صحن دانشگاه تهران در آستانه ورود نیکسون معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا از خون پاک سه دانشجوی مبارز دانشکده فنی، شریعت رضوی، قندچی و بزرگ نیا رنگ گرفت هر سال جنبش دانشجویی در برابر نظام استبدادی شاه و استعمار جهانی رمق و جانی تازه یافت و بدین ترتیب بود که «روز دانشجو» در متنی از مبارزات روشنگرانه و پیگیرانه دانشجویی تعریف شد. در حقیقت روز دانشجو پیش از آن که تعریف شود به وجود آمد و به یادمانی بلند و باشکوه در طول دوران معاصر تبدیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز جنبش دانشجویی نسبت و رابطه نوینی را با «۱۶ آذر» برقرار کرد اگر چه برخی تنگ‌نظری‌ها و کج‌اندیشی‌ها در دو سوی افراطی و تفریطی به جدا کردن ۱۶ آذر و پیشینه درخشان جنبش دانشجویی از انقلاب اسلامی و نظام برآمده تمایل داشت اما بر اساس سرشت واقعی این جنبش حاصل نهایی آن هم، پیوستگی و در هم آمیختگی موزونی از جنبش دانشجویی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ارائه تعریف و قابی نو از مضمون دیرین و دیرپای جنبش دانشجویی شد. جنبش دانشجویی امروز ما میراث‌دار چنین سنت و سابقه‌ای است، مولودی طبیعی و دارای هویت است که از گذرگاه‌های دشوار با افتخار گذشته است. ۱۶ آذر را باید به‌عنوان نمادی از جنبش واقعی، به‌هم پیوسته و روبه‌ رشد دانشجویی در کشور دید که متناسب با دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی، زبان و قالب‌هایی مناسب یافته است و هیچگاه در محدوده ذهنیت‌ها و ظرفیت‌های محدود و تنگ باقی نمانده است.
جنبش دانشجویی به دلیل همین پیشینه و پشتوانه تاریخی و البته عوامل و دلایل ویژه ‌سیاسی، اجتماعی و تاریخی فقد یا ضعف احزاب و نهادهای مدنی در کشور ما از شدت فراگیری و گسترش بیشتری به نسبت کشورهای مشابه برخوردار است. دانشجویان به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین «گروه‌های مرجع» در مراحل گوناگون سیاسی دامنه تاثیرگذاری خود را نشان داده‌اند که یکی از مشهورترین مصادیق آن فرآیند تکوین و پیروزی حماسه دوم خرداد ۷۶ است. البته نباید این جنبش را مستقل از شرایط پیرامونی آن و تحولات ملی و جهانی مورد ارزیابی قرار داد. عوامل محیطی بسیاری بر دانشگاه اثر می‌گذارد به‌گونه‌ای که می‌توان جنبش دانشجویی را به‌عنوان میزان‌الحراره‌ای از تحولات جامعه در نظر داشت. دگرگونی‌های اجتماعی و فرهنگی که متاثر از تغییرات ساخت جمعیتی، روند شهرنشینی، سطح آموزش، دامنه ارتباطات، گستره مشارکت همگانی و پیدایش گفتمان‌های جدید سیاسی و فرهنگی است، بیش و پیش از هر جا بر دانشگاه تاثیر می‌گذارد و متقابلا مولفه‌های جدیدی را از اثر بخشی جنبش دانشجویی وارد حوزه جامعه می‌کند. جنبش دانشجویی در کشور ما امروز از یک سو ریشه در تاریخ پر فراز و نشیب مبارزه سیاسی دانشگاه‌ها دارد و از سوی دیگر از خلعت جنبش‌های نوین اجتماعی همگونی و سنخیت یافته است. به چالش کشیدن ساختارهای متصلب سیاسی و اجرایی، نقد روش‌های مبتنی بر قیمومیت، تلاش برای کسب هویت و تجربه‌های متمایز و مستقل و فاصله گرفتن از رادیکالیسم از جمله خصوصیت‌های جنبش‌های نوین اجتماعی در سطح جهان است. از این رو باید به جنبش دانشجویی کشور از این زاویه نگریست و نقاط قوت و ضعف آن را از این چشم‌انداز مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
امروز عمیق‌ترین موازین و گرایش‌های اصلاحی و عقلانی را می‌توان در متن جنبش دانشجویی ایران مشاهده کرد. آرمان‌خواهی همراه با عقلانیت و نقادی همراه با واقع بینی از جمله مضامین اساسی‌ای است که به‌روشنی می‌توان به عنوان درون‌مایه جنبش دانشجویی کشور در نظر گرفت. واکنش‌های صبورانه و منطقی و در عین حال پیگیرانه دانشجویان مسلمان دانشگاه‌ها با حوادث تلخی نظیر حمله به کوی دانشگاه و دانشگاه تبریز، برگزاری محاکمات مختلف دانشجویان، روزنامه‌نگاران و روشنفکران، حمله به اجتماعات آنان و واقعه اسفبار خرم‌آباد و... همگی از این جمله هستند. در حقیقت این نخستین‌بار است که اصلاحات در امتداد یک انقلاب دینی و فراگیر و برآمده از متن آن معنا شده و در دانشگاه‌ها از مقبولیت چشمگیری برخوردار است. اگر چه جریان‌های افراطی راست هم به لحاظ تفکر و هم در چارچوب عمل و رفتار خشونت‌مدار خود تمایلی به نگاه از این زاویه به جنبش دانشجویی ندارند اما حقیقت آن است که این «فرصت» را باید در سطح ملی مغتنم شمرد. تکیه بر وجه اصلاح‌طلب جنبش دانشجویی در بردارنده مصالح و منافع فراوان ملی است که می‌تواند موجبات رشد و اعتلای آن و بلوغ و عقلانیت هر چه بیشتر جامعه سیاسی ما را فراهم کند.
از این رو تحمیل افراطی‌گری و رادیکالیسم بر جنبش دانشجویی به‌ویژه با توجه به جوانی جمعیت و گستردگی تقاضاهای اجتماعی که در کشور ما وجود دارد از سوی هر فرد یا گروهی انجام گیرد، اقدامی مغایر با موازین و منافع اسلامی و ملی ماست. هر تلاشی که در جهت اعمال محدودیت‌های سیاسی و مقابله با روح قانونگرایی و حاکمیت قانون، نقض آزادی‌های اجتماعی و فردی، تضعیف نهادهای مدنی و از میان بردن فضای نقاد و آزاد در جامعه به انجام می‌رسد، بی‌تردید باید آثار زیانبار خود را ابتدا بر محیط دانشگاه و جنبش دانشجویی ببیند. امروز هر فرد و جریانی که آگاهانه یا ناآگاهانه عزم خود را بر ارائه تصویری خشن و افراطی از اسلام و انقلاب در جامعه جزم کرده باید نتایج کار خویش را در افراط و به انفعال کشیدن دانشجویان و جوانان شایسته کشور و در اینکه پیش از آن که به نشاندن جنبش دانشجویی انجمن‌های اسلامی و نهادهای دانشجویی بر صندلی اتهام اندیشیده شود باید بازبینی واقع‌بینانه مبانی و شیوه‌های نگرش و رفتاری در اولویت قرار گیرد که بیش از هر چیز موجبات افراط، انقطاع نسل دانشجو را فراهم کند. «روز دانشجو» فرصتی نو برای اندیشیدن به این واقعیت و پاس داشتن حرمت قشر و نسلی است که با کمترین توقع، بیشترین توان و گسترده‌ترین حوزه تاثیر همواره در خدمت این انقلاب، این نظام و این مردم بوده است.
امیرعباس میرزاخانی
منبع : روزنامه کارگزاران