دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا
پاسخ کمرنگ به اعتماد مخاطبان کنسرت دو استاد
علی رغم همه تلاش ها و با توجه به جایگاهی که این دو استاد برجسته (علیزاده و درویشی)دارند متاسفانه این کنسرت نتوانست توقعات موجود و رضایت علاقه مندان و مشتاقان را آنگونه که باید و شاید برآورده سازد.
سومین و آخرین اجرای کنسرت پر هیاهوی ارکستر سمفونیک اکراین و تکنوازان ایرانی (که آن را به غلط کنسرت مشترک علیزاده و درویشی نامیده اند) با حضور بزرگانی چون محمدرضا شجریان،شهرام ناظری و... در تالار کشوربرگزار شد.
اجرای این کنسرت با برنامه ریزی دقیق و با زمان بندی مناسب و اطلاع رسانی حرفه ای انجام شد تا برای نخستین بار دو هنرمند برجسته و محبوب با همراهی و همیاری یکدیگر خیل مخاطبان را به دنبال خود بکشانند و بار دیگربخشی از سرمایه و داشته های هنر موسیقی را به میان آورند؛ این همت و این تلاش هم از سوی هنرمندان و هم از سوی نشریه فرهنگ و آهنگ و انجمن موسیقی قابل تقدیر است .
علی رغم همه این تلاش ها و با توجه به جایگاهی که این دو استاد برجسته دارند متاسفانه این کنسرت نتوانست رضایت علاقه مندان و مشتاقان را آنگونه که باید و شاید برآورده سازد.
شاید بیشترین نکته مورد نظر در این کنسرت به سوئیت "کلیدر"،اثر موسیقیدان و پژوهشگر خوشنام،محمدرضا درویشی باز گردد چرا که نتوانست به خوبی با مخاطبان ارتباط برقرار کند.
البته جناب درویشی در مصاحبه های خود گفته است ".... برخلاف انتظار محمود دولت آبادی (خالق و نویسنده رمان کلیدر) از ابتدا سراغ موسیقی شمال خراسان( منطقه ای که داستان "کلیدر" در آن اتفاق افتاده) نرفتم بلکه مفهوم و عمق این داستان را جستجو کرده ام"
درویشی همچنین با اشاره به مدرن بودن موسیقی ساخته خود که آن را سیاه ترین کار خود نیز ارزیابی کرده ، اعتراف کرده است که "...موسیقی کلیدر برای شنیدن مخاطبان عام کار سختی است چراکه ریتم بسیار کندی دارد و هیچ یک از جنبه های نمایشی رمان کلیدر را ارائه نمی کند".
همین اندازه کافی است تا به این نتیجه برسیم که اثر درویشی دیگر هیچ ربطی به رمان کلیدر پیدا نمی کند چرا که رمان کلیدر بیان توصیفی ،داستانی و نوشتاری (در قالب رمان) "زندگی" و "انسان" است که موضوع مشترک تمامی هنرمندان و همه هنرها است وتبعا چنین سوژه ای لزوما هیچ مسئولیت و ارتباط تعریف شده ای را بین هنرمندان ایجاد نمی کند.
درویشی خود بارها به این موضوع تاکید داشته است که اثر او مدرن است،فارغ ازمحدوده و دغدغه های گل محمد و مارال و...است وخلاصه اینکه منطقه ای فراتر از خراسان را شامل می شود اما چگونه می شود که در میانه راه و در بروشور کنسرت ما با قسمت های "کلیدر آشنا" مواجه می شویم وقطعات سوئیت درویشی به نام های : پگاه نیشابور،با گل محمد، وداع گل محمد و...ومعرفی می شوند و شگفتا که وقتی موسیقی را گوش می کنیم بازاین نام ها بیگانه می نمایند؟هیچ احساس وهیچ تداعی از رمان به ذهن متبادر نمی شود و حتی آنهایی هم که رمان کلیدر را نخوانده اند جز احساس حزن و غمناکی، تصویری در ذهن خود نمی یابند.
همین واژه "مدرن" بودن که درویشی برای اثر خویش به کار برده است و همین پیش بینی وتذکر او که موسیقی کلیدر برای شنیدن مخاطبان عام کار سختی است شاید بهترین توصیف و تحلیل برای ارزیابی این اثر باشد، البته در این بزنگاه و با این اطلاع که اکثریت قریب به اتفاق چندین هزار مخاطب تالار کشور را مخاطبان عام تشکیل می دهند اجرای آن در این مکان کمی پرسش برانگیز می شود.
اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که استقبال از کنسرت اخیر بار دیگر ثابت کرد که مخاطبان وفادار و فهیم ایرانی که در دنیا بی نظیرند، هنرمندان خود را می شناسند و به آنها اعتماد دارند و چه خوب که هنرمندان ما نیز همچون گذشته حضوراین مخاطبان و ارزش اعتماد آنها پاس بدارند.
▪ ترکمن
واما اجرای قطعات نی نوا و ترکمن حکایت دیگری است؛ ابتدا باید از برگزار کنندگان و بویژه از استاد علیزاده پرسیده شود که هدف از اجرای این آثار با این شکل و شمایل ( در اینجا بهتر است از تنظیم و اجرا استفاده کنیم ) چه بوده است؟ قطعه نی نوا که از ابتدا برای ارکستر نوشته شده محل بحث ما نیست ( فاصله کیفی زیادی بین اجرای ضبط شده آن با اجرای اخیر بود)و طبیعتا اجرای صحنه ای آن از جذابیت های عمومی هر کنسرت زنده ای برخوردار است و برای اجرای آن در این کنسرت نیز زحمت کافی کشیده شده بود اما جای تامل دارد که اجرای قطعه ترکمن آن هم با این تنظیم چه نکته مثبتی به اصل اثر افزوده بود؛ شاید برای نسل نویی که هیچ نوستالژی و خاطره ای از قطعه ترکمن ندارند این قسمت بهترین بخش کنسرت اخیر ارزیابی شود اما قطعا خود استاد و شنوندگان حرفه ای موسیقی نظر دیگری خواهند داشت.
به هرحال به عنوان یک تجربه کل این برنامه را باید مثبت ارزیابی کرد اما به شرطی که خود حضرات دست اندرکار به آسیب شناسی دقیق برنامه بپردازند.
در پایان باید به این نکته هم اشاره کنیم که در جایی که اکثریت قریب به اتفاق هنرمندان و نوازندگان، غالبا به دولت و مسئولان فرهنگی انتقاد می کنند که به وضع اقتصادی هنرمندان و نوازندگان رسیدگی نمی شود در اینجا این انتقاد به همین برگزار کنندگان و همین هنرمندان عزیز دست اندرکار وارد است که برای برگزاری این برنامه با این همه پتانسیل بالا آیا بهتر نبود به جای استفاده از نوازندگان خارجی از ارکستر سمفونیک و یا ارکستر پارسیان و نوازندگان خودمان بهره برده می شد تا ضمن ارتقاء حسی اجرای اثرحمایتی نیز از آنها صورت گرفته باشد؟هرچند که ممکن است و احتمال دارد در توجیه این عملکرد، ناتوانی نوازندگان ایرانی عنوان شود اما واقعا سخن کارشناسان نیزهمین است؟
منبع : موسیقی ما
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب شورای نگهبان مجلس مجلس شورای اسلامی صادق زیباکلام دولت مجلس دوازدهم انتخابات انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم دولت سیزدهم
هواشناسی تهران شهرداری تهران قتل بارش باران حج تمتع سیل سلامت سازمان هواشناسی زلزله پلیس وزارت بهداشت
خودرو قیمت دلار قیمت طلا سایپا قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو مسکن بورس گاز ایران خودرو حقوق بازنشستگان
نمایشگاه کتاب کتاب تئاتر نمایشگاه کتاب تهران سالار عقیلی تلویزیون سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رضا عطاران دفاع مقدس سریال سینما
خورشید دانشگاه تهران کره زمین
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه آمریکا افغانستان سازمان ملل نوار غزه اوکراین
استقلال فوتبال مهدی طارمی پرسپولیس لیگ برتر فولاد خوزستان رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران بازی لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس هوادار
هوش مصنوعی شفق قطبی تبلیغات ایرانسل نوآوری دبی گوگل ایلان ماسک ناسا اپل
ویتامین خواب کودک تجهیزات پزشکی شیر کاهش وزن افسردگی فشار خون درمان ناباروری بارداری زایمان