سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


مشهد ، استان خراسان


در سال 202 هـ.ق پس از شهادت و دفن حضرت رضا (ع)، در محلی از توابع توس به نام سناباد كه به همین مناسبت نیز آنجا را مشهد رضا (محل شهادت) نامیدند، هسته‌ اصلی شهر مشهد كنونی پدید آمد.
سلطان محمود غزنوی بقعه‌ای بر روی مرقد بنا كرد. در قرن هفتم هجری كه شهر توس به دست مغولان ویران شد، جمعیت آن‌ سامان‌رو به سوی مشهد آوردند و به تدریج بر وسعت و آبادانی این شهر افزودند. شهر مشهد كه در آغاز بقعه‌ای در آبادی سناباد نوقان بود،‌ به تدریج توسعه یافت.
ناحیه توس ابتدا مسكن اقوام غیرآریایی بود. در داستان‌های ملی ایران،‌ بنای اصلی شهر توس را به جمشید و تجدید بنای آن را به توس، پهلوان و سپهسالار ایران‌، نسبت می‌دهند. این شهر در زمان ساسانیان وجود داشته است. قسمتی از شهر توس در زمان خلافت عثمان توسط اعراب فتح شد و ضمیمه سرزمین‌های قلمرو اسلام در دوره عمر گردید. از سال 421 هـ.ق سلاجقه به تدریج در شهرهای مهم خراسان نفوذ كردند تا آن كه ملكشاه سلجوقی در سال 465 هـ.ق توس را به عنوان تیول در اختیار خواجه نظام‌الملك توسی وزیر خود گذاشت. در سال 548 هـ.ق قبیله غُز، پس از غلبه بر سلطان سنجر سلجوقی، شهرهای بزرگ خراسان از جمله توس را متصرف شد. جدائی مناطق و شهرهای نواحی شمالی و شرقی خراسان در طی دو قرن گذشته نه تنها همبستگی قومی و فرهنگی را كاهش نداد، بلكه پس از فروپاشی اتحاد شوروی آشكار گردید كه پیوندهای فرهنگی مستحكمی میان مردم خراسان بزرگ وجود دارد و علقه‌های فراوانی مردم این نواحی را به همدیگر نزدیك می‌كند.
ویرانه‌هایی كه از توس قدیم در كنار توس جدید باقی مانده است، حكایت از قتل و غارت‌های بی‌شماری دارد كه بر این شهر گذشته است. شهر توس در زمره نخستین شهرهایی بود كه در معرض هجوم خانمان‌سوز مغول قرار گرفت و عرصه آن لگد‌مال سپاهیان تولوی پسر چنگیزخان گردید و مانند دیگر شهرهای خراسان به ویرانه‌ای بدل شد. اشعار شهید بلخی گویای وقایعی است كه بر این شهر رفته است :
دوشم گذر افتاد به ویرانه تــوس دیــدم جغــدی نشستــه جــای طــاووس!
گفتم چه خبر داری از این ویرانه گفتا خبر این است كه افسوس، افسوس!

توس، به دلیل موقعیت خاص و حساسش در عصر فترت و در دوره حدفاصل ایلخانان و تیموریان، بارها میان زورمداران و حاكمان وقت دست به دست شد، تا آن‌كه در سال 791 هجری بعد از شورشی كه موفقیتی نداشت، مردم آن قتل‌عام، و قریب به ده هزار نفر كشته شدند و در پای دروازه‌های شهر، برحسب معمول آن دوره! برج‌هایی از كله كشتگان ایجاد شد.
در سال 807، شاهرخ میرزا، فرزند امیرتیمور به سلطنت رسید. در زمان وی، در شهر توس آبادانی و سازندگی گسترش یافت. اهمیت فوق‌العاده‌ای كه مشهد از عصر شاهرخ به بعد یافت، و توجه سلاطین تیموری، مخصوصاً بایسنقر میرزا به مشهد و روضه مباركه، موجب كم‌رنگ شدن نام و شهر توس شد. به گونه‌ای كه از نیمه دوم قرن نهم هجری دیگر در متون و تواریخ، نامی از توس برده نمی‌شود و اگر گاهی سخنی از آن به میان آمده، به عنوان یكی از توابع مشهد معرفی گردیده است. چون توس بعد از قرن نهم هجری دیگر روی آبادانی ندید، باقی‌مانده اهالی آن به مشهد كوچ كردند و حصاری كه در عهد شاهرخ‌میرزا در پیرامون بیتوتات حرم احداث شده بود، مأمنی برای توسیان مهاجر شد تا در آنجا اقامت كنند.
از توس قدیم جز ویرانه، چیزی بر جای نمانده است و توسِ جدید نیز به دلیل قرار گرفتن آرامگاه فردوسی، شاعر پارسی‌گوی ایران‌زمین در آن، از اهمیت و اعتباری خاص برخوردار است.
به هر حال، تاریخ مشهد كنونی با تاریخ شهر توسِ قدیمی پیوند ناگسستنی دارد و تحولات قرون متأخر آن در پرتو بارگاه مشهد‌الرضا بارِ تاریخی و دینی دو چندان یافته، و اینك این شهر را به یكی از قطب‌های زیارتگاهی شیعیان جهان بدل ساخته است.
مشهد كنونی، شهری بزرگ، آباد و صاحب‌نام در میان شهرهای بزرگ ایران و بلاداسلامی است.