دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

۹ تیر ـ ۳۰ ژوئن ـ بررسی یک خبر منتشره در یک روزنامه تهران که ضعف حرفه ای مطبوعات ایران را منعکس می کند


نهم تیرماه ۱۳۸۳ روزنامه همشهری چاپ تهران خبر داده بود كه هیات نظارت بر مطبوعات در پنجاهمین جلسه دوره نهم خود( همان هفته ) با صدور پروانه انتشار ۲۱ نشریه موافقت كرده بود.
با خواندن این خبر كه عمدتا نظر علاقمندان به فرهنگ را جلب می كند، پرسشهای معتدد در ذهن خواننده به وجود می آید كه در یك خبر كامل كه با رعایت اصول خبر نویسی تنظیم شده باشد نباید دیده شود.
اولا انتظار خواننده این بود كه خبر نگار برود با دارندگان این پروانه ها تماس بگیرد و از انگیزه، و برنامه هایشان ، تاریخ انتشار، نویسندگان و جزئیات دیگر او را آگاه كند. در اصول خبرنویسی تاكید بر این شده است كه خبر نباید برای خواننده ایجاد پرسش كند. باید كامل باشد. می دانیم كه روانپزشكان تولید پرسشهای متعدد در ذهن یك فرد را كه یافتن پاسخ برایشان در توان او نباشد ، فشار روانی و از عوامل استرس می دانند كه مادر انواع بیماری هاست. چرا مردم باید پول بدهند و برای خودشان استرس بخرند؟!. دبیر تحریریه نباید این خبر ناقص را از خبرنگار می پذیرفت و به صفحه بندی می فرستاد و سردبیر اجرایی دستور چاپ می داد. باید خبر جهت تكمیل به خبرنگار باز گردانده می شد.
این خبر علاوه بر این كه از نظر عناصر شش گانه و تنظیم به صورت هرم معكوس كه خواندن و دركش را آسان می كند نقص داشت؛ فاقد سوابق مربوط بود كه صرف نظر از تكرار باید اضافه شوند، زیرا كه سوابق رویدادها و ارقام و آمار در ذهن همگان به طور كامل باقی نمی مانند و خبرنگار هربار كه خبری را می نویسد باید این سوابق را بیاورد.
او پیش از نوشتن باید در نظر آورد كه خبر را برای دو دسته می نویسد؛ یك دسته آنان كه از همان لحظه « روزنامه خوان » شده و خالی الذهن هستند و دسته دیگر آگاه از قضیه و در انتظار دنباله موضوع و تحولات تازه در آن زمینه. دسته اخیر، با سابقه ای كه از قضیه در ذهن دارد با خواندن خبر مورد بحث دو سئوال برایش پیش می آید ؛ یكی این كه تكلیف نماینده قوه مقننه در این هیات كه در جلسه گذشته حضور او تولید اعتراض كرده بود چه شد؟
و نیز موضوع مشاجره دو عضو دیگر هیات در جلسات پیش كه در جراید وسیعا منعكس شده بود به كجا انجامید، آیا هر دو در آخرین جلسه حضور داشتند؟. زیرا كه به محض برخورد چشم به عنوان « هیات نظارت بر مطبوعات » آن دو ماجرا كه قبلا در روزنامه ها منعكس شده بود به ذهن می آید و توقع این است كه از دنباله دو قضیه خبر داده شود. در ذهن دسته اول، سئوالات بیشتری پدید می آید از جمله این كه این ۲۱ نفر در چه تاریخی تقاضای خود را تسلیم كرده بودند؟. آیا نوبت آنان دقیقا رعایت شده بود؟ ، با این بازار پر چرا می خواهند نشریه بدهند؟، آیا از مشكلات كار با خبرند؟، آیا در كار نشریه داری تجربه دارند؟، آیا می دانند كه مثلا در آمریكا برای نشریه دادن پروانه لازم نیست، ولی هركس به صرف هوس سراغ این كار بسیار دشوار تخصصی پرهزینه نمی رود، مگر وسائل كار را قبلا از هرجهت آماده كرده و آماده قبول ریسك باشد و ....
همین خبرنویسی ناقص و ارسال عین اطلاعیه های ادارات به چاپخانه باعث شده است با این ارزانی تكفروشی، تیراژ روزنامه اول ما، در كشوری كه بیش از ۵۰ میلیون باسواد دارد به سیصد هزار هم نرسد. می دانیم كه بهای روزنامه در ایران كمتر از همه كشورهای جهان است.
سه دهه پیش كه جمعیت ایران ۵۰ در صد كمتر و درصد با سواد( داشتن سواد روزنامه خوانی) از سی درصد تجاوز نمی كرد تیراژها بیش از دو برابر امروز بود. به این ترتیب باید قبول كرد كه ژورنالیسم ایران ضعیف است. باید علل آن كشف و برطرف شود و بزرگترین علت به فراموشی سپرده شدن امر خبرگیری است. روزنامه برای این منتشر نمی شود كه چند ترجمه از منابع خارجی و چند اطلاعیه ارسالی از دفاتر روابط عمومی ادارات و سازمانها را كه اخیرا به «خبرگزاری» تغییر نام داده اند نقل كند و انتظار داشته باشد كه آن را بخرند. «اطلاعیه» خبر نیست، یك سر نخ به دست می دهد و به همین گونه اخبار آژانسهای خارجی. تازه، روزنامه به وجود نمی آید كه فقط كارهای دولت را منعكس كند، پس فعالیت و مشكلات مردم چه می شود؟! و ....
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید